پیامدهای شراکتهای راهبردی آذربایجان بر امنیت ملی ایران

https://rasanah-iiis.org/parsi/?p=3697

توسطتسعدیت کلالیش

مقدمه

ایران در یک فضای منطقه ای ناآرام واقع شده است و با هفت کشور مرز خشکی و با هشت کشور دیگر مرز دریایی دارد. این همسایگان متعدد و متنوع از یک سو به ایران جایگاه ژئوپلیتیک بی مانندی می دهد و فرصتهای بزرگی برای آن به شمار می رود و از دیگر سو، این وضعیت خطراتی را نیز به همراه دارد. ایران در میان کشورهای منطقه بیش از سایر کشورها در جنگهای مستقیم و غیر مستقیم وارد شده است و عواملی، امنیت ملی آن را تهدید می کند. از جمله این تهدیدها، تهدیدی است که از سوی یکی از کشورهای منطقه قفقاز یعنی آذربایجان متوجه ایران است. این تهدید ریشه در دو عامل تاریخی و ژئوپلیتیک دارد. از لحاظ تاریخی، قسمتهای بزرگی از آذربایجان تا قرن نوزدهم بخشی از قلمرو ایران بوده است. و از لحاظ ژئوپلیتیک، آذربایجان تا دهه نود قرن گذشته، تحت سلطه اتحادیه جماهیر شوروی بود و بعد از آن توانست با قدرتهای بزرگ جهانی و منطقه ای ضد ایرانی وارد شراکتهای راهبردی شود.

از نگاه ایران، شراکتهای راهبردی آذربایجان با قدرتهای بزرگی چون روسیه و ایالات متحده و همچنین با قدرتهای منطقه ای مانند ترکیه و اسرائیل می تواند موازنه قدرت در جنوب قفقاز را تغییر دهد و این امر تهدیدی برای منافع ملی و امنیت ملی ایران به شمار می رود. این مسأله پرسشهایی را برانگیخته است که تغییر موقعیت ژئوراهبردی چگونه و تا چه میزان می تواند بر امنیت ملی ایران تأثیرگذار باشد که ایران را به مقابله با آذربایجان و همپیمانان آن واداشته است. 

از لحاظ نظری، این پژوهش بر اساس مکتب واقع گرایی و مشخصا نظریه موازنه تهدید انجام شده است. طبق این نظریه، کشورها نه در مقابل قدرتمندترین کشورها بلکه در مقابل کشورهایی که بیشترین تهدید محسوب می شوند به موازنه قدرت روی می آورند. تهدید از چهار عامل «قدرت کلی»، «مجاورت جغرافیایی»، «قدرت تهاجمی» و «نیات تجاوزکارانه» تشکیل می شود و کشورها در هنگام مواجهه با تهدید امنیت ملی و منافع ملی خود این عوامل را در نظر می گیرند. اما از نظر روش، این پژوهش از روش بررسی موردی بهره می گیرد. و بر پیامدهای شراکتهای راهبردی آذربایجان بر امنیت ملی ایران و نیز بر روابط پیچیده و محاسبات نه چندان آسان در منطقه ناآرام جنوب قفقاز تمرکز دارد. گفتنی است جنوب قفقاز به خاطر اینکه به صحنه رقابت قدرتهای منطقه ای و بین المللی بدل شده و به در موازنه قدرت جهانی وارد شده است، همچنان ناآرامی را تجربه می کند.

با توجه به آنچه بیان شد، این پژوهش به چهار محور اساسی می پردازد که عبارتند از: نخست: روابط ایران و آذربایجان، دوم: شراکتهای راهبردی آذربایجان با قدرتهای بزرگ، سوم: شراکت راهبردی آذربایجان با قدرتهای منطقه ای، چهارم: پیامدهای شراکتهای راهبردی آذربایجان بر ایران

نخست: روابط ایران و آذربایجان

روابط ایران و آذربایجان تحت تأثیر یک عامل تاریخی است که هنوز هم تأثیر آن به قوت خود باقیست. در بیشتر ادوار تاریخی جنوب قفقاز تحت سیطره امپراتوریهای گوناگون ایرانی بوده است. اما با ظهور قدرت مسکو در قرن پانزدهم و تلاش آن برای کشورگشایی، دوران تازه ای برای منطقه رقم خورد. حمله مسکو به شهر آستاراخان در سال 1559 میلادی، به منزله آغاز پیشروی آن به سوی دریای خزر و گسترش نفوذ در قفقاز به شمار می رود. همچنین این امر آغازی شد برای همجواری جغرافیایی میان کشور روسیه و ایران بلکه آغازی شد برای اینکه این دو امپراطوری، منطقه را میان یکدیگر تقسیم کنند. و اینگونه بود که بخش شمالی دریای خزر تابع روسیه شد و بخش غربی و جنوبی آن تابع ایران گشت[1].

با ظهور «پتر بزرگ» و سیاستهای توسعه طلبانه وی مخصوصا به سمت جنوب و شرق، روسیه توانست با استفاده از وضعیت نابسامان دولت صفوی، در سال 1722 میلادی شهرهای باکو، دربند و رشت را به تصرف خود در آورد. و در توافقی که میان «شاه طهماسب دوم» و روسیه صورت گرفت، بخشهای دیگری از خاک ایران به روسیه واگذار شد. اما وضعیت بر همین منوال نماند و با آمدن نادرشاه، ایران بار دیگر قدرت گرفت و روسیه نسبتا ضعیف شد. نادرشاه توانست بخشهای زیادی از جنوب دریای خزر را از اشغال روسیه آزاد کند. و امضای عهدنامه «رشت» در سال 1732 میلادی و پیمان «گنجه» در سال 1735 میلادی ثمره این پیروزی بود. این وضعیت تا پایان قرن هجدهم همچنان ادامه داشت[2] تا اینکه گرجستان که پیش از این تحت حاکمیت ایران قرار داشت، تحت قیمومیت روسیه درآمد. این امر جنگهای بزرگی میان روسیه و سرزمین فارس (ایران کنونی) را رقم زد. این جنگها به زیان ایران تمام شد. جنگ اول به امضای عهدنامه گلستان در سال 1813 میلادی انجامید و جنگ دوم در سال 1828 میلادی با امضای معاهده “ترکمانچای” پایان یافت. به موجب مفاد این دو عهدنامه، منطقه قفقاز یعنی منطقه ای امروزه شامل داغستان، گرجستان، آذربایجان و ارمنستان می شود، از ایران جدا شد[3].

به دنبال انقلاب بلشویکی در روسیه در سال 1917 میلادی، مناطق جنوب قفقاز یعنی ارمنستان و آذربایجان که از ایران جدا شده بودند موجودیت خود را به عنوان کشور تازه ای اعلام کردند. در 28 می سال 1918 میلادی جمهوری دموکراتیک آذربایجان اعلام استقلال کرد. اما ارتش سرخ بی درنگ وارد عمل شد و در 28 آوریل 1920 میلادی غائله را برچید. به دنبال آن، بلشویکی ها در باکو جمهوری سوسیالیستی آذربایجان شوروی را تأسیس کردند. و پس از آن در 10 دسامبر سال 1922 میلادی، جمهوری فدراتیو سوسیالیستی ماوراء قفقاز شوروی (TSFSR) متشکل از آذربایجان، گرجستان و ارمنستان تشکیل شد. و در 30 دسامبر 1922 میلادی اتحادیه شوروی تشکیل شد. در آن زمان اتحادیه جماهیر سوسیالیستی شوروی، چهار جمهوری یعنی جمهوری فدراتیو سیوسیالیستی روسیه شوروی، اوکراین، بلاروس و جمهوری فدراتیو سوسیالیستی ماوراء قفقاز شوروی را در بر داشت. که در تاریخ 5 دسامبر 1936 میلادی جمهوری فدراتیو سوسیالیستی ماوراء قفقاز شوروی ملغی شد و آذربایجان مستقیما به اتحادیه جماهیر شوری ضمیمه شد. وضعیت بر همین منوال باقی ماند تا اینکه آذربایجان در سال 1991 میلادی و در پی فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی، اعلام استقلال کرد[4].

خبر فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی برای نظام جمهوری اسلامی ایران که در پی انقلاب 1979 میلادی علیه نظام شاه روی کار آمده بود، کاملا غیر منتظره بود که هم مایه خرسندی بود و هم جای نگرانی داشت. از یک سو، ایران از شر همسایه ای که در طول 200 سال همواره مشکلاتی برای ایران خلق کرده بود، راحت شد. و امکان ارتباط مستقیم با جمهوری های آسیای میانه و قققاز که زمانی بخشی از ایران بودند، برایش مهیا شد. اما ایران از خلأ به وجود آمده در این کشورها نگران بود که مبادا ایالات متحده و همپیمانان منطقه ای آن مخصوصا ترکیه و اسرائیل از این خلأ بهره برداری کنند.

ایران بی درنگ استقلال این کشورها را به رسمیت شناخت و راهبردهایی را برای تعامل با همسایگان تازه خود در جنوب قفقاز یعنی گرجستان، ارمنستان و آذربایجان روی دست گرفت. در این میان، ایران با توجه به برخی مسائل جغرافیایی، نژادی و فرهنگی به آذربایجان به چشم تردید می نگرد.

جمهوری آذربایجان که در جنوب قفقاز و در ساحل غربی دریای خزر موقعیت دارد همان استان قبلی ایران است که تا سال 1918 میلادی آران نام داشت[5]. منابع روسی از ساکنان این منطقه بنام «تاتار قفقازی» یاد می کنند. مساحت این کشور که 86.600 کیلومتر مربع است، 46 درصد کل مساحت جنوب قفقاز را شامل می شود. مردم این کشور به زبان آذری تکلم می کنند و دین اکثریت آنها نیز اسلام است[6].

دوم: شراکت راهبردی میان آذربایجان و قدرتهای بزرگ

شراکتهای راهبردی از لحاظ معنا و کاربرد، تفاوتهایی با یکدیگر دارند. گاهی ممکن است یک شراکت راهبردی تنها با هدف ائتلاف راهبردی شکل گیرد و گاهی نیز ممکن است شراکت راهبردی صرفا ابزاری در سیاست خارجی باشد که با تغییر محاسبات سیاسی و راهبردی کشورها، دستخوش تغییر شود. رابطه آذربایجان با قدرتهای بزرگ در چارچوب ارزیابی های واقع گرایانه آن نسبت به منافع ملی و منابع بالقوه تهدیدی که بعد از جدایی از اتحادیه جماهیر شوروی احساس می کند، و نیز خلأ امنیتی در منطقه، و مخصوصا تهدیدات ایران شکل گرفته است، گفتنی است که ایران همچنان به این کشور به عنوان بخشی از خاک خود می نگرد. در این مجال، جا دارد که حدود شراکت راهبردی میان آذربایجان و ایالات متحده و روسیه را مورد بررسی قرار دهیم:

یک. شراکت راهبردی میان آذربایجان و ایالات متحده امریکا

ایالات متحده در 25 دسامبر 1991 میلادی استقلال آذربایجان را به رسمیت شناخت و سه ماه بعد یعنی در ماه مارس 1992 میلادی سفارت خود را در باکو دایر کرد. چند ماه بعد، آذربایجان نیز متقابلا سفارت خود را در واشنگتن افتتاح کرد. در زمان تصدی اداره کلینتون روابط میان ایالات متحده و آذربایجان تا حد زیادی مخصوصا در زمینه اقتصادی بهبود یافت. در زمان ریاست جمهوری بوش پسر، در پرتو راهبرد جهانی امریکا که مناطقی چون خاورمیانه، جنوب آسیا، آسیای میانه و منطقه قفقاز را در اولویت قرار داده بود، این دو کشور وارد فاز تازه ای از روابط شده و مناسبات خود را تا سطح راهبردی ارتقا دادند.

آذربایجان برای اینکه در مسأله مناقشه با ارمنستان بر سر “ناگورنو قره باغ” از حمایت آمریکا برخوردار شود، تلاش کرد با ایالات متحده وارد یک شراکت راهبردی شود. و تلاشهای زیادی به خرج داد تا اعتماد ایالات متحده و اروپا را در زمینه عرضه انرژی کسب کند. در این راستا می توان به پروژه هایی چون خط لوله باکو، تفلیس، جیهان در چارچوب پروژه نابوکو ( کریدور غربی) و نیز پروژه TAP ( خط لوله ترانس آدریاتیک ) و نیز پروژه TANAP ( خط لوله ترانس آناتولی ) که گاز آذربایجان را از میدان شاه دنیز به ترکیه و اروپا منتقل می کند، اشاره کرد. همچنین آذربایجان در جریان حمله امریکا به افغانستان و عراق به طور تمام قد از امریکا حمایت کرد و علاوه بر فضای کشورش، تعدادی از نیروهای خود را نیز در اختیار آن قرار داد[7].

با این همه، روابط میان دو کشور از برخی تنشها نیز خالی نبوده است. در دوره اوباما به دلیل اظهارات اداره اوباما درباره مسائل حقوق بشر در آذربایجان، روابط این دو کشور به تیرگی گرایید. آذربایجان با این موضع ایالات متحده مخالفت کرد و آن را دخالت در امور داخلی و اهرم فشاری بر این کشور شمرد[8].

اما در کل، آذربایجان برای امریکا به خاطر اینکه منبعی برای تأمین انرژی است و نیز به خاطر اینکه حلقه وصلی است که خط لوله انرژی  از جنوب قفقاز به آسیای میانه را بدون اینکه از ایران و روسیه بگذرد به یکدیگر وصل می کند، اهمیت دارد.  

از این رو، آذربایجان از شراکت با ایالات متحده در پروژه های انرژی و دیگر زمینه های همکاری اقتصادی استقبال کرد. آذربایجان در زمینه نظامی با ایالات متحده همکاریهای گسترده ای دارد و ایالات متحده علاوه بر تجهیزات نظامی، خدمات و آموزشهای دفاعی نیز به این کشور ارائه داده است. اما تغییر در سیاستهای امریکا در دوره اوباما، احساس بی اعتمادی به واشنگتن را در پی داشته است و آذربایجان را بر این باور سوق داده است که امکان دارد ایالات متحده در هر شرایط حساسی سطح روابط با این کشور را کاهش دهد[9] که شاهد زنده این مسأله، سفر نانسی پلوسی رئیس وقت مجلس نمایندگان امریکا به ارمنستان در 17 سپتامبر 2022 میلادی بود. او در این سفر، ارمنستان را کشوری ” صلح طلب، شکوفا و دموکراتیک” خواند و در عین حال، حملات آذربایجان به خاک ارمنستان را “غیر قانونی و کشنده” خواند و آن را محکوم کرد[10].

دو. شراکت راهبردی میان آذربایجان و روسیه:

منطقه جنوب قفقاز که در جنوب روسیه موقعیت دارد یکی از فضاهای پیرامونی روسیه و به عبارتی “همسایه نزدیک” روسیه است. این منطقه جایگاه مهمی در سیاست اوراسیای روسیه دارد. بعد از فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی، روسیه تقریبا در طول یک دهه سیاست عدم دخالت در فضای پیرامونی خود را در پیش گرفت. اما با به قدرت رسیدن ولادیمر پوتین که راهبرد احیای مجدد جایگاه روسیه در سطح جهان را در پیش گرفت، اهداف ژئوپلیتیک روسیه بار دیگر احیاء و تقویت شد. عواملی چون اهمیت روزافزون دریای خزر، مسائل ژئواکونومیک دریای خزر، سرمایه گذاریها و نفوذ روزافزون قدرتهای غربی در کشورهای پساشوروی که روسیه آنها را حیاط خلوت خود می داند، مقامات روسیه را بر آن داشت تا دیدگاه خود درباره حضور در این منطقه و روابط خود با این کشورها از جمله آذربایجان تجدید نظر کند؛ گفتنی است که نفوذ فزاینده ایالات متحده در آذربایجان نگرانیهای روسیه را برانگیخته است[11].  

آذربایجان نیز تلاش کرده است تا روابط خود را با بزرگترین همسایه خود یعنی روسیه به تدریج بهبود بخشد. روابط دو کشور که در دهه نود قرن گذشته تیره و تار بود، کم کم بهبود یافت و در اوایل دهه اول قرن بیست و یک تا سطح شراکت راهبردی ارتقا یافت. بعد از درگیریهای شدیدی که میان آذربایجان و ارمنستان بر سر اقلیم ناگورنو قره باغ روی داد، باورهایی در آذربایجان شکل گرفت که مانع گسترش روابط میان طرفین شد. اما با این همه، تغییرات مثبت در سیاست خارجی روسیه از ابتدای هزاره سوم و همچنین سفرهای دوجانبه در سطوح بالا دوران تازه ای را در روابط دوجانبه و همکاری رقم زد و توافقنامه هایی که میان طرفین به امضا رسید، دوستی و شراکت راهبردی میان دو کشور را ایجاد و تقویت کرد[12].

ثمره این نزدیکی در جنگ دوباره آذربایجان و ارمنستان که در 27 سپتامبر 2020 میلادی بر سر ناگورنو قره باغ در گرفت و چهل و چهار روزه ادامه یافت، خود را نشان داد. طرفین با میانجیگری روسیه بر سر آتش بس توافق کردند. طبق این توافقنامه، کنترل استانهای قره باغ به باکو باز پس داده شد. بند 8 و 9 این توافقنامه بر این مطلب تأکید دارد که تمامی روابط اقتصادی و راههای مواصلتی دوباره فعال می شوند. طبق این توافقنامه، جمهوری ارمنستان امنیت راههای مواصلاتی میان جمهوری آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان را تضمین می کند تا تردد شهروندان، وسایل نقلیه و کالاها به هر دو سو، با آزادی کامل صورت گیرد. بر اساس این توافقنامه، نیروهای مرزی تحت امر سرویس امنیت فدرال روسیه، وضعیت راههای مواصلاتی را زیر نظر خواهند داشت. طرفین همچنین توافق کردند که کریدور جدیدی برای ارتباط جمهوری خودمختار نخجوان با مناطق غربی آذربایجان احداث شود[13].  

الهام علی اف رئیس جمهور آذربایجان و ولادیمر پوتین رئیس جمهور فدراسیون روسیه در 22 فوریه 2022 میلادی اعلامیه ای مبنی بر «ائتلاف جمهوری آذربایجان و فدراسیون روسیه» در مسکو به امضا رساندند. بر اساس مفاد این بیانیه روابط دوجانبه به سطحی تازه و بی سابقه ای ارتقاء می یابد. کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر که در 12 اکتبر 2018 میلادی به امضا رسید، مبنای حقوقی و ضامن اجرایی آن و موجب تقویت امنیت و ثبات در منطقه دریای بالکان است. همچنین بر اساس مفاد این بیانیه، فدراسیون روسیه و جمهوری آذربایجان از هرگونه فعالیت اقتصادی که به طور مستقیم یا غیر مستقیم منافع دیگری را تهدید کند، پرهیز می کنند. در این اعلامیه بر همکاری در چندین بخش از جمله انرژی، کریدورهای حمل و نقل و فناوری تأکید شده است[14].

روسیه و آذربایجان شراکتهای راهبردی خود را در زمینه های مختلفی چون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی گسترش می دهند. در حالیکه روسیه تلاش می کند میان نفوذ خود و نفوذ ایران و ترکیه در جنوب قفقاز و مخصوصا در آذربایجان موازنه برقرار کند، آذربایجان نیز تلاش دارد از طریق سیاست خارجی خود در روابط خود با روسیه و غرب تعادل ایجاد کند. گفتنی است که روسیه همواره غرب را به برهم زدن ثبات جنوب قفقاز، آتش افروزی میان آذربایجان و ارمنستان و تلاش برای جدایی میان روسیه و همسایگان نزدیکش متهم می سازد.

سوم: شراکت راهبردی میان آذربایجان و قدرتهای منطقه ای

آذربایجان برای مقابله با تهدیدها و نیز برای تقویت منافع خود تنها به تقویت روابط خود با قدرتهای بین المللی اکتفا نکرده است بلکه برای مقابله با همسایه قدرتمند خود یعنی ایران با قدرتهای منطقه ای تأثیرگذار نیز روابط تنگاتنگی برقرار کرده است. در اینجا به شراکت این کشور با قدرتهای منطقه ای نگاهی می اندازیم:

یک. شراکت راهبردی با ترکیه

ترکیه اولین شریک راهبردی آذربایجان به شمار می رود. از زمان استقلال آذربایجان در سال 1991 میلادی ترکیه اولین کشوری بود که آن را به رسمیت شناخت و روابط تنگاتنگی با آن برقرار کرد که تا کنون نیز ادامه دارد. هر دو کشور در زمینه های سیاسی، نظامی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی با یکدیگر همکاری دارند. جمله معروف « یک ملت، در دو کشور» گویاترین تعبیر روابط دو ملت است[15].

در زمینه نظامی، آذربایجان و ترکیه چندین تفاهمنامه آموزش نظامی امضا کرده اند. در ژوئن 1996 میلادی دو کشور در آنکارا، یک پیمان همکاری در زمینه آموزشهای نظامی، فنی و علمی را به امضا رساندند. در نتیجه توافقنامه جولای 1999 میلادی نیروهای حافظ صلح آذربایجانی به کوزوو اعزام شدند و در قالب گردان ترکیه ای به فعالیت پرداختند. و این اولین مأموریت نیروهای مسلح آذربایجان در خارج از مرزهای خود بود. ترکیه از دیرباز اسلحه و دیگر کمکهای نظامی در اختیار آذربایجان قرار داده است[16].  همچنین ترکیه در سال 1993 میلادی در همبستگی با آذربایجان، مرزهای خود با ارمنستان را بست.

علاوه بر کمکهای نظامی، آذربایجان از حمایتهای سیاسی ترکیه نیز برخوردار بوده است. در تابستان 2001 میلادی، جنگنده های ایرانی کشتی های آذربایجانی را که در جنوب دریای خزر در حال کاوش بودند، هدف قرار دادند. ایران ادعا کرد که این حوزه ها در آبهای منطقه ای آن قرار دارد. ایران همچنین چندین بار با جتهای جنگنده خود حریم هوایی آذربایجان را نقض کرد. ترکیه چندین جنگنده در اختیار باکو قرار داد و این جنگنده ها در یک نمایش نمادین در باکو پایتخت آذربایجان خودنمایی کردند. این اقدام که به معنای حمایت ترکیه از آذربایجان بود، سبب شد که ایران سطح تهدیدات خود را کاهش دهد. ترکیه همچنین در مدیریت بحران پناهندگان و آوارگان داخلی آذربایجان نقش فعالی ایفا کرده است. از همان اوایل دهه نود، ترکیه برای آوارگان آذربایجانی کمکهایی را ارسال کرد و با احداث اردوگاهها در خاک آذربایجان کمکهای بشردوستانه در اختیار قربانیان جنگ قرار داد. علاوه بر آن، دولت ترکیه به هزاران دانشجوی آذربایجانی برای تحصیل در دانشگاههای ترکیه بورسیه تحصیلی داده است[17].

در سال 2010 میلادی و در جریان سفر “عبدالله گل ” رئیس جمهور وقت ترکیه به باکو، طرفین پیمان تازه ای در مورد شراکت راهبردی و حمایت متقابل امضا کردند و پارلمان آذربایجان در 21 دسامبر همان سال آن را از تصویب گذراند. در سپتامبر 2010 میلادی ترکیه و آذربایجان برای افزایش سطح همکاریهای دوجانبه توافقنامه دیگری در مورد ایجاد کمیته عالی راهبردی آذربایجانی و ترکیه ای به امضا رساندند. که به موجب آن، در صورت تجاوز کشور ثالثی به هریک از آنها، این دو کشور باید کمکهای نظامی در اختیار یکدیگر قرار دهند. این توافقنامه هر دو طرف را ملزم می کند که “همکاری در زمینه فناوریهای نظامی، صادرات اسلحه و ایجاد زیرساخت مناسب برای عملیات احتمالی مشترک در آینده را تقویت نمایند”[18]

در سالهای اخیر، آذربایجان اقدام به برگزاری رزمایشهای نظامی مشترک با ترکیه کرده است. در 29 جولای 2020 میلادی، نیروهای مسلح ترکیه و آذربایجان رزمایش گسترده ای موسوم به “عقاب ترکیه و آذربایجان 2020 میلادی” را اجرا کردند. این رزمایش تنها چند روز بعد از درگیری مرزی میان نیروهای آذربایجان و ارمنستان صورت گرفت. ابراهیم گولن سخنگوی ریاست جمهوری ترکیه در مورد این رزمایش گفت: ” ما در آذربایجان مانورهایی برگزار خواهیم کرد؛ زیرا ما با آنها تفاهمنامه همکاری و نظامی داریم”. او تأکید کرد که ترکیه همچنان و تا آخر در مقابل هر تهدیدی در کنار آذربایجان خواهد ایستاد[19]. علاوه بر آن، دو کشور در بازه زمانی 5 تا 8 اکتبر 2021 میلادی در استان نخجوان تمرینات نظامی مشترکی با عنوان «برادرن پایداری 2021 میلادی» برگزار کردند که هدف آن، ارسال پیام واضحی به ایران بود. همچنین “اردوغان” و “علی اف” در 15 ژوئن 2021 میلادی بیانیه شوشا در مورد روابط متفقین را به امضا رساندند. این سند نقشه راهی در بخشهای فناوری، صنعت، دفاع، انرژی، حمل و نقل و اقتصاد به شمار می رود[20].  

علاوه بر روابط فرهنگی و اشتراکات زبانی، بعد پررنگتر شراکت راهبردی آذربایجان با برادر بزرگتر خود یعنی ترکیه را می توان در مسأله انرژی و خطوط انتقال انرژی مشاهده کرد. انزوای نسبی آذربایجان از بازارهای جهانی که ناشی از موقعیت جغرافیایی است، مانعی بر سر صادرات منابع طبیعی این کشور است. از این رو، آذربایجان به موازات افزایش تولید ضرورت احداث خطوط لوله انتقال نفت و گاز را درک کرد و در این زمینه از حمایت کشورهای غربی نیز برخوردار شد. خط لوله انتقال نفت باکو، تفلیس، جیهان و خط لوله انتقال گاز طبیعی باکو، تفلیس، ارزروم از جمله طرحهایی است که روابط میان ترکیه و آذربایجان در حوزه انرژی را تقویت کرد[21]

از مهمترین ابعاد سیاست خارجی ترکیه در قفقاز همان سیاست رونق دادن به خطوط انتقال انرژی است تا ترکیه به یک هاب انرژی تبدیل شده و صادرات آن به سایر کشورها از طریق این کشور صورت گیرد. موقعیت ژئوپلیتیک، ژئوراهبردی، سهولت دسترسی به آبهای آزاد و نقش حلقه وصل میان شرق و غرب عالم به ترکیه موقعیت ممتازی بخشیده است[22]. از این رو تلاش دارد خطوط انتقال انرژی و همچنین خطوط ریلی بین دو کشور احداث کند. در اواخر نوامبر 2017 میلادی خط آهن باکو ، تفلیس و قارس رسما افتتاح شد و سه کشور آذربایجان، گرجستان و ترکیه  را به هم وصل کرد. مجریان طرح در نظر دارند از طریق این خط آهن، سالانه یک میلیون مسافر و 6.5 میلیون تن کالا میان این سه کشور جابجا کنند[23].

به موازات آن، ترکیه برای تقویت روابط تجاری و افزایش سرمایه گذاری در آذربایجان نیز تلاش می کند. بر اساس اظهارات “علی اسدوف” نخست وزیر آذربایجان حدود 5 هزار شرکت ترکیه ای در آذربایجان به فعالیت مشغول است. به باور اسدوف، این رقم نشان دهنده آن است که بیشترین شرکتهای خارجی فعال در آذربایجان متعلق به ترکیه است. وی افزود: ” شرکتهای ترکیه ای در 450 پروژه ای که با 17 میلیارد دلار بودجه دولتی اجرا شده، مشارکت داشته اند. در عین حال، بیش از 2600 شرکت آذربایجانی نیز در ترکیه فعالیت دارند”. اسدوف به این مطلب نیز اشاره کرد که شرکتهای ترکیه ای در عملیات بازسازی مناطق آزاد شده در اقلیم قره باغ با شرکتهای آذربایجانی مشارکت دارند[24].

شراکت راهبردی ترکیه با آذربایجان یک ائتلاف راهبردی است که منافع هر دو کشور را تأمین می کند و نقش آفرینی سیاسی آنها در سطح منطقه و بین الملل را تقویت می کند.

دو. شراکت راهبردی میان آذربایجان و اسرائیل

از همان زمان که آذربایجان اعلام استقلال کرد، اسرائیل از اولین کشورهایی بود که آن را به رسمیت شناخت و از آن حمایت کرد. بعد از اینکه اسرائیل در 25 دسامبر 1991 میلادی آذربایجان را به رسمیت شناخت، روابط دیپلماتیک دو کشور در 6 آوریل 1992 میلادی یعنی در زمانیکه آذربایجان با ارمنستان بر سر منطقه ناگورنو قره باغ وارد جنگ شد، پا گرفت. در آوریل 1993 میلادی، به دنبال اشغال خاک آذربایجان توسط ارمنستان، اسرائیل در راستای حمایت از نیروهای آذربایجان موشکهای استینگر در اختیار این کشور قرار داد[25].

در آن زمان آذربایجان در مقایسه با همسایه خود ارمنستان، از نابسامانی اقتصادی، بی ثباتی سیاسی و ضعف نظامی رنج می برد. تل آویو از این فرصت استفاده کرد و با آذربایجان بر سر توسعه و تقویت بنیه نظامی این کشور به توافق رسید. شکست سال 1994 میلادی در جنگ قره باغ به منزله یک شوک برای آذربایجان بود. لذا، این کشور ضمن سرمایه گذاری در بخش نظامی، در پی یافتن شرکای راهبردی برآمد. از نگاه اسرائیل، ایجاد رابطه با یک کشور اسلامی غیر عربی یک هدف راهبردی است که در راستای راهبرد این کشور مبنی بر تلاش برای محاصره کردن دشمنان منطقه ای آن می باشد[26].

در این زمینه دیدارهای رسمی در سطوح بالا میان دو کشور صورت گرفت و روشن شد که اسرائیل در چارچوب سیاستهای ضد ایرانی، اهتمام بیشتری به این رابطه به خرج می دهد. “آویگدور لیبرمن” وزیر خارجه وقت اسرائیل در سفری که در سال 2012 میلادی به باکو داشت، “رابطه کشورش با آذربایجان را از رابطه اسرائیل با فرانسه (در آن زمان) مهمتر خواند”[27].

در طول سالهای گذشته، آذربایجان و اسرائیل حساسیتهای منطقه ای را کاملا در نظر داشتند. در حالیکه اسرائیل از سال 1993 میلادی سفارت خود را در باکو دایر کرده بود، آذربایجان از گشودن نمایندگی دیپلماتیک خود در اسرائیل خودداری می کرد. مقامات آذربایجان همواره “محدودیت های سیاسی” را دلیل این خلأ دیپلماتیک عنوان می کردند. آذربایجان ” موقعیت پیچیده ژئوپلیتیک و مخصوصا همسایگی با ایران و نیز عضویت این کشور در سازمانهای بین المللی اسلامی را مانعی برای گشایش نمایندگی دیپلماتیک خود در اسرائیل یاد می کرد. اما علی رغم این مسأله، دو طرف همکاریهای خود را در زمینه های امنیت، تجهیزات نظامی، انرژی، ارتباطات، پزشکی، تجارت، آموزش و فرهنگ همچنان ادامه دادند[28]. رئیس جمهور آذربایجان در ماه می 2008 میلادی روابط میان باکو و تل آویو را به “کوه یخی تشبیه کرد که 90 درصد آن زیر آب و از دید نامحرمان پنهان است”[29].

اما در این اواخر اوضاع تغییر کرد و آذربایجان در 29 مارس 2023 میلادی سفارت خود را در اسرائیل دایر کرد. “اسحاق هرترزوگ” در 30 می 2023 میلادی به دعوت “الهام علی اف” رئیس جمهور آذربایجان به این کشور سفر کرد. او گفت که افتتاح سفارت آذربایجان در تل آویو، فرصتهای بیشتری برای تعامل نزدیک تر خلق کرد. سفر هرتزوگ به آذربایجان گام تازه ای در گسترش فزاینده و علنی روابط دوجانبه به شمار می رود[30].

در زمینه صادرات اسلحه باید گفت که آذربایجان دومین کشوری است که در میانه سالهای 2018 و 2022 میلادی بیشترین اسلحه را از اسرائیل وارد کرده است. این جنگ افزارها و مخصوصا ریز پرنده ها و سامانه دفاعی ضد موشکی نقش تعیین کننده ای در پیروزی آذربایجان در جنگ دوم قره باغ بازی کرد[31]. در سال 2020 میلادی حجم مبادلات تجاری میان اسرائیل و آذربایجان به 200 میلیون دلار رسید. و در میانه سالهای 2016 و 2020 میلادی 69 درصد واردات تسلیحاتی آذربایجان از اسرائیل تأمین شد. صادرات نفت آذربایجان به اسرائیل نیز افزایش یافت به گونه ای که بیش از 40 درصد نفت وارداتی اسرائیل را آذربایجان تأمین کرد[32].

شراکت راهبردی میان اسرائیل و آذربایجان بر چند عامل مهم استوار است که از مهمترین آنها می توان نیاز آذربایجان به تسلیحات و فناوری نظامی اسرائیلی، نیاز اسرائیل به انرژی، منافع مشترک دو کشور، عدم وجود هرگونه رقابتی میان آنها و روابط فرهنگی میان دو کشور می توان اشاره کرد؛ گفتنی است که آخرین اقلیت باقیمانده از یهودی های قفقاز در آذربایجان زندگی می کنند. از دیگر عوامل مهمی که در شراکت راهبردی میان آذربایجان و اسرائیل نقش دارد می توان به نگرانیهای مشترک از جانب ایران، موازنه روابط با روسیه و نقشی که لابی اسرائیلی در حمایت از آذربایجان در ایالات متحده می تواند بازی کند؛ اشاره کرد.  مخصوصا در این شرایط که لابی ارمنستان در واشنگتن بسیار فعال است.

چهارم: پیامد شراکتهای راهبردی آذربایجان بر ایران

شراکتهای راهبردی آذربایجان با قدرتهای بین المللی و منطقه ای با توجه به ابعاد ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک آن، پیامدهایی برای ایران به همراه دارد. از این رو، ایران برای مقابله با آن به راهبردهای مختلفی متوسل می شود. در این مجال به بررسی این پیامدها می پردازیم:

یک. پیامد بر امنیت ملی و منافع ملی

از نگاه ایران، آذربایجان یک کشور معمولی نیست بلکه همسایه شمالی است که موقعیت راهبردی و ژئواکونومیک، منابع سرسار طبیعی و جمعیتی با اکثریت شیعه دارد. این کشور از همان ابتدای اعلام استقلال، نگرانیهای ایران را برانگیخت و شراکتهای راهبردی آن با کشورهایی که با ایران رقابت و یا خصومت دارد، به این تردیدها و نگرانیها دامن زد.

با استناد به نظریه واقع گرایی و مخصوصا نظریه موازنه تهدید “استیفن والت” می توان گفت که ایران و آذربایجان هر دو تلاش می کنند در مقابل یکدیگر به موازنه تهدید بپردازند. بر اساس نظریه والت، کشورها تلاش می کنند نه در مقابل قدرتمندترین کشور بلکه در مقابل کشوری که منبع بیشترین تهدید است، به موازنه قدرت روی آورند. سطح تهدید هر کشوری به چهار عامل چهار عامل «قدرت کلی»، «مجاورت جغرافیایی»، «قدرت تهاجمی» و «نیات تجاوزکارانه» بستگی دارد.

در اینجا با در نظر داشت این عوامل، پیامدهای شراکتهای راهبردی آذربایجان بر امنیت ملی ایران و همچنین بر منافع ملی این کشور را به بررسی می گیریم:

الف. قدرت کلی کشور: هر قدر قدرت کلی یک کشور بیشتر باشد، به همان میزان خطر آن نیز بیشتر است. فاکتورهای قدرت به امکانات مادی یک کشور مربوط می شود. شاخصهای میزان قدرت کلی حکایت از آن دارد که ایران به عنوان یک قدرت بزرگ منطقه ای از آذربایجان قوی تر است. ایران1,648,195 کیلومتر مربع مساحت و موقعیت ژئوپلیتیک ویژه، طبق آمار سال 2021 میلادی حدود 85.03 میلیون جمعیت[33]، توانمندی نظامی بالا مخصوصا در زمینه جنگنده ها، تجهیزات موشکی و پهپادی و همچنین ناوگان دریایی قدرتمند دارد. و علی رغم پیامدهای منفی تحریمهای بین المللی و آمریکایی اما این کشور اقتصاد بزرگی دارد و کشور صادر کننده نفت و دیگر مواد معدنی به شمار می رود. در دیگر سو، آذربایجان یک کشور کوچکی با مساحتی حدود 86600 کیلومتر مربع است که حدود 10.2 میلیون جمعیت را در خود جای داده است[34]. توانمندی نظامی این کشور در مقایسه با ایران ناچیز است اما تلاش می کند از طریق شراکتهای راهبردی مخصوصا با ترکیه و اسرائیل در مقابل تهدیدهای ایران موازنه ایجاد کند.

با توجه به تنوع راهبردهای قدرتهای رقیب برای کسب سهم بیشتری از منافع اقتصادی و کریدورهای راهبردی در منطقه قفقاز، ایران شراکت راهبردی آذربایجان با ترکیه و مخصوصا حمایت ترکیه از احداث “دالان زنگزور” را خطری برای منافع ملی خود تلقی می کند. دالان زنگرور، طرحی است که آذربایجان بر اجرای آن اصرار دارد این دالان که آذربایجان را به جمهوری خود مختار نخجوان متصل می کند، از جنوب ارمنستان یعنی نواحی مرزی ایران و ترکمنستان می گذرد و تا داخل خاک ترکیه امتداد می یابد و بدین سان دو کشور آذربایجان و ترکیه (شرق و غرب) را نیز به هم وصل می کند. ایران با احداث این دالان به شدت مخالفت می ورزد چرا که احداث چنین دالانی نقش ایران در انتقال کالا و مسافر از نخجوان به آذربایجان و دریای خزر را کاهش می دهد. علاوه بر آن، تهران نگران این امر است که این دالان دسترسی ایران از طریق ارمنستان به راههای خشکی اتحادیه اقتصادی اوراسیا را قطع می کند. در نتیجه، دسترسی ایران به یکی از مهمترین شرکای اقتصادی خود یعنی روسیه قطع می شود[35].

ب. مجاورت جغرافیایی: استیفن والت بر این باور است که عامل مسافت در میزان تهدید نیز دخالت دارد. هر قدر کشور منبع تهدید نزدیک تر باشد، میزان تهدید نیز بیشتر است. اکثریت مردم آذربایجان همچون ترکهای ایران شیعه مذهب و از قوم آذری هستند و تنها رودخانه ارس میان آنها فاصله انداخته است. ترکهای شمال غرب ایران که 16 درصد جمعیت ایران را به خود اختصاص می دهند گرایشهای قومی دارند و ممکن است تحت تأثیر الگوی آذربایجان قرار گیرند. و ایران نگران است که این امر امنیت ملی آن را به خطر افکند؛ به ویژه اینکه آنان پیش از این در زمان شاه و با حمایت اتحادیه جماهیر شوروی که در آن زمان شمال ایران در اشغال خود داشت، توانستند به مدت یک سال از 1945 تا 1946 میلادی در اقلیم آذربایجان یک حکومت خود مختار اعلام کنند.

علاوه بر آن، ماهیت نظام حکومتی در دو کشور نیز می تواند در گرایش ترکهای ایران به الگوی آذربایجان نقش داشته باشد. آذربایجان یک کشور سکولار است که نظام جمهوری ریاستی دموکراتیک دارد. اما برعکس، در ایران نظام حکومتی پیچیده و عجینی از حکومت دینی اسلامی و دموکراسی حاکم است. این امر می تواند بخشهایی از ملت ایران را به مخالفت و سلب مشروعیت از این نظام دینی وادارد.

ایران شراکت راهبردی آذربایجان با روسیه را تهدیدی برای خود تلقی نمی کند؛ زیرا ایران و روسیه به حکم واقعیتهای تازه ژئوپلیتیک از فاز رقابت به فاز ائتلاف وارد شده اند، و هر دو کشور هرچند تلاش می کنند که در جنگ میان آذربایجان و ارمنستان بی طرف بمانند ولی هم پیمان ارمنستان به شمار می روند. اما در عین حال، ایران با هرگونه حضور بیگانگان مخصوصا امریکا و پیمان ناتو در نزدیکی مرزهای کشورش به شدت مخالفت می کند. و هرگونه شراکت راهبردی میان آذربایجان و ایالات متحده را تهدیدی برای امنیت ملی و منافع خود در آذبایجان و به طور کل در قفقاز می داند؛ زیرا ایالات متحده تلاش می کند با در پیش گرفتن سیاست “هر چیزی بدون ایران” مخصوصا در حوزه انرژی، کریدورهای راهبردی، تمرینات و رزمایشهای نظامی، ایران را از آذربایجان و قفقاز دور نگهدارد.

شراکت راهبردی اسرائیل با آذربایجان زمینه ساز حضور اسرائیل در نزدیکی مرزهای ایران است و این امر نگرانیهای ایران را برانگیخته است. هرچند که اسرائیل از لحاظ جغرافیایی با ایران فاصله دارد اما تلاش می کند با فعالیتهای اطلاعاتی خود در خاک آذربایجان این فاصله را بی معنا سازد. ایران بارها آذربایجان را متهم کرده است که به اسرائیل اجازه داده است تا عملیات جاسوسی، خرابکاری و ترور در داخل ایران را از خاک آن کشور انجام دهد و یا برای این چنین عملیاتی از خاک آن کشور تردد کند. ایران بر این باور است که اسرائیل آشکارا و پنهان پروژه ایران هراسی در جنوب قفقاز را دنبال می کند. اسحاق هرتزوگ رئیس جمهور اسرائیل در ماه می 2023 میلادی درباره دیدار خود با همتای آذربایجانی اش الهام علی اف در باکو گفت که دو طرف درباره اینکه ” ساختار امنیت جهانی و منطقه ای از سوی ایران تهدید می شود” به تفصیل گفتگو کردند[36].

از نگاه ایران، اسرائیل که همپیمان امریکا است و نیز ترکیه که با اسرائیل و امریکا همپیمان است، بازوهای منطقه ای ناتو هستند که مأموریت آنها گسترش دادن ناتو به سوی شرق است و می توانند طرحها و برنامه های ناتو را پیش ببرند. ایران همواره نگران است که اسرائیل و یا ایالات متحده با استفاده از خاک آذربایجان به ایران حمله کنند؛ گفتنی است که برخی از مقامات آذربایجان بارها این ادعا را رد کرده اند. 

ج. قدرت تهاجمی: طبق نظریه والت، خطر کشورهایی که قدرت نظامی تهاجمی دارند بیش از کشورهایی است که قدرت نظامی دفاعی دارند. علی رغم اینکه قدرت تهاجمی ایران بیشتر از آذربایجان است، اما آذربایجان در سالهای اخیر تلاش کرده است که این فاصله را جبران کند. هرچند که آذربایجان اعلام کرده است که هدف این کشور از توسعه توانمندیهای نظامی ایجاد موازنه دفاعی با ارمنستان به خاطر مناقشه بر سر اقلیم ناگورنو قره باغ است، اما ایران بر این باور است که آذربایجان که با اسرائیل و ترکیه شراکتهای راهبردی دارد، در برابر ایران به افزایش توان نظامی خود اقدام کرده است. در این میان، ایران مخصوصا اسرائیل را متهم می کند که با حضور در آذربایجان، به علمیات جاسوسی و ترور دانشمندان هسته ای ایران و همچنین خرابکاری در برنامه هسته ای ایران می پردازد.  

ج. نیات تجاوزکارانه؛ از طریق دامن زدن به گرایشات جدایی طلبانه در ایران. اساسا، عده ای از مقامات آذربایجان بر این باورند که چون مناطق آذری زبان ایران از نژاد آنها هستند، پس باید به آذربایجان ملحق شوند. سخنان الهام علی اف رئیس جمهور آذربایجان که در نوامبر 2022 میلادی از مناطق شمالی ایران که اغلب آذری زبان هستند، به عنوان “بخشی از ملت ما” یاد کرد، خشم ایرانیان را برانگیخت. این در حالیست که در گذشته باکو از هرگونه اظهارات که ممکن است تهران آن را به نوعی حمایت از جنبش جدایی طلبی تفسیر کند، پرهیز می کرد. با این همه، و با آغاز موج گسترده اعتراضات ضد حکومتی در ایران در سپتامبر 2022 میلادی، باکو از ادبیات تندتری استفاده کرد و از مناطق شمالی ایران به عنوان ” آذربایجان جنوبی” نام برد[37]. باید گفت که این نامها جعلی است. حتی خود کشور آذربایجان نیز قبل از سال 1918 میلادی وجود نداشت و آن منطقه به نامهای دیگری از جمله آران شناخته می شد. و از گذشته نیز نام آذربایجان بر مناطق کنونی شمال غرب ایران اطلاق می شد.

دو. راهبرد ایران برای مقابله با تهدیدها و میزان اثر بخشی آن

به نفع ایران است که آذربایجان همچنان ضعیف بماند. از این رو، ایران تلاش دارد با حفظ وضع موجود، موازنه قدرتهای منطقه ای در جنوب قفقاز بر هم نخورد. اما تحولات ژئوپلیتیک و مخصوصا حمله روسیه به اوکراین و تلاش غرب برای جایگزین کردن انرژی آذربایجان به جای انرژی روسیه، حکایت از آن دارد که اوضاع در حال تغییر است.

در این زمینه، راهبرد ایران برای مقابله با باکو و همپیمانان آن بر چندین عامل استوار است که در اینجا به مهمترین آنها می پردازیم:

الف. تلاشهای سیاسی و دیپلماتیک: در زمان بحران حمله به سفارت آذربایجان در تهران که در 27 ژانویه 2023 میلادی رخ داد، در زمان بحران کامیونها، در زمانیکه آذربایجان ایران را متهم کرد که افرادی را برای جاسوسی بسیج کرده است و عده ای دیگر را برای بر هم زدن نظام قانونی در آذربایجان و روی کار آوردن نظام شریعت اسلامی مأموریت داده است، در زمانیکه ایران را متهم به تلاش برای ترور شخصیتهای ملی آذربایجان کرد و شهروندان خود را از سفر به ایران منع کرد، ایران تنها به پاسخ از کانالهای دیپلماتیک روی آورد و تلاش کرد که این تنشها را پشت سر بگذارد. و امیر عبداللهیان وزیر امور خارجه ایران به آذربایجان سفر کرد تا ضمن مصالحه و تنش زدایی، راههای همکاری میان طرفین را مورد بررسی قرار دهد.

ب. تهدید و زورآزمایی: ایران بارها و بارها با هرگونه تغییر در مرزهای کنونی مخالفت کرده است. “کیومرث حیدری” فرمانده نیروهای زمینی ایران در سال 2021 میلادی تصریح کرد که ” ایران در قبال هرگونه تغییر در مرزهای رسمی کشورهای منطقه کاملا حساس است و آن را بر نمی تابد. باید از مرزهای قانونی محافظت شود. وی به این مطلب اشاره کرد که ضعف یک کشور دلیلی بر این نمی شود که کشور دیگری با حمایت بیگانگان به تغییر مرزها اقدام کند. و ایران هرگز اجازه چنین چیزی را نخواهد داد”[38]. همچنین هم زمان با این تنشها، ایران برای سومین بار در سال 2022 میلادی در نزدیکی مرزهای آذربایجان رزمایش نظامی برگزار کرد تا این پیام را به طرف مقابل مخابره کند که در مقابله با تهدیدهایی که از جبهه شمالی با آذربایجان متوجه ایران است، استفاده از گزینه نظامی نیز بعید نخواهد بود.

ج. تلاشهای اقتصادی: در مناسبات ایران و جمهوری آذربایجان، جنبه اقتصادی همواره از اهمیت خاصی برخوردار بوده است. در این زمینه توافقنامه ها و تفاهمنامه های زیادی با هدف تسهیل تجارت میان طرفین به امضا رسیده است که از جمله آنها می توان تفاهمنامه تجاری، تفاهمنامه تشویق و حمایت از سرمایه گذاریهای دوجانبه، موافقتنامه اجتناب از اخذ مالیات مضاعف، تفاهمنامه تجارت دریایی، تفاهمنامه گمرکی، تفاهمنامه حمل و نقل خشکی و حمل و نقل دریایی را نام برد. همچنین ایران در مورد حقوق خود در دریای خزر، با سایر کشورهای حاشیه خزر در سال 2018 میلادی به توافق رسید و کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر به امضای آنان رسید[39].

علی رغم تنشهای سیاسی میان دو کشور، اما باکو و تهران روابط تجاری خود را همچنان قدرتمند حفظ کرده اند. در فاصله مارس 2022 تا مارس 2023 میلادی حجم تجارت دوجانبه از 608 میلیون دلار آمریکایی به 688 میلیون دلار آمریکایی افزایش یافته است. و ترانزیت در تقویت روابط دو کشور نقش عمده ای داشته است. شاهین مصطفی اف معاون نخست وزیر آذربایجان در سفری که در ماه جولای به ایران داشت به این مطلب اشاره کرد که حمل و نقل بین المللی میان باکو و تهران 58 درصد رشد داشته است. وی همچنین به فعالیت هزاران شرکت ایرانی در آذربایجان اشاره کرد. در این سفر، تفاهمنامه ای در مورد تکمیل طرح احداث پل بر روی رودخانه مرزى آستاراچای به امضا رسید؛ گفتنی است تکمیل این طرح در سال 2021 میلادی و به دنبال افزایش تنشها میان دو کشور متوقف شده بود. همچنین احداث یک کریدور چند ملیتی مطرح است که قرار است هند را از طریق ایران و روسیه به اروپا و آسیای میانه وصل کند و ممکن است بخشی از راههای خشکی این کریدور از خاک آذربایجان عبور کند. در همین راستا، باکو در سال 2022 میلادی برای توسعه این طرح تفاهمنامه ای با مسکو و تهران به امضا رساند[40]. همچنین ایران به جای دالان زنگزور، طرح “دالان آراس” را پیشنهاد داده است که آذربایجان را از طریق خاک ایران به جمهوری خود مختار نخجوان وصل می کند. این راهبرد تلاش دارد از طریق همکاریهای اقتصادی، تنشها میان دو کشور را مهار کند.

برآیند

شراکتهای راهبردی آذربایجان برای منافع ملی و امنیت ملی ایران به طور مستقیم و غیر مستقیم پیامدهای منفی به دنبال دارد. از نگاه ایران، ترکیه و اسرائیل و ایالات متحده همپیمانانی هستند که می توانند به نوبت پروژه به محاصره در آوردن ایران را پیش ببرند و با ناکام ساختن طرحهای منطقه ای این کشور، امنیت ملی ایران را از طریق آذربایجان تهدید کنند. اسرائیل به عنوان شریک راهبردی منطقه ای آذربایجان – هرچند که آذربایجان این ادعا را رد کرده است- بیش از هر زمان دیگری در مرزهای شمالی ایران حضور دارد تا بدینگونه به حضور ایران در قالب حزب الله لبنان در نزدیکی مرزهای اسرائیل پاسخ داده باشد. در سایه واقعیت ژئوپلیتیک جدید که آذربایجان با حمایت اسرائیل و ترکیه توانست اقلیم نارگونو قره باغ را بعد از سی سال اشغال باز پس بگیرد، اکنون ترکیه و آذربایجان بر احداث دالان زنگزور اصرار دارند. این امر همانطور که در این پژوهش به آن پرداخته شد، زیان ژئوپلیتیک و ژئوراهبردی بزرگی برای ایران است. اکنون ایران ناگزیر است راههای کارآمدتری برای بازیابی جایگاه خود در قفقاز و آذربایجان را در پیش گیرد. و در پایان می توان گفت که شرایط کنونی در جنوب قفقاز بر این واقعیت صحه می گذارد که همیشه طرفی که قدرتمندتر و پیروز میدان است، مرزها را تعیین می کند. و تاریخ نشان داده است که تا زمانیکه منطقه قفقاز عرصه رقابت قدرتهای منطقه ای و بین المللی باشد، مرزهای این منطقه همچنان بی ثبات و در معرض تغییر دائمی خواهد ماند. 


([1])- Л. М. Кулагина, РОССИЯ И ИРАН (XIX – начало XX века). Москва : ИД «Ключ-С», РОССИЙСКАЯ АКАДЕМИЯ НАУК ИНСТИТУТ ВОСТОКОВЕДЕНИЯ, 2010. С. 9.

([2])- مجتبي دمير چي لو، نگاه ایرانی به سیر تحولات رژیم حقوقی دریای خزر، دو فصلنامه مطالعات اوراسياي مركزي، مركز مطالعات عالي بِين المللي، دانشكده حقوق وعلوم سياسي، سال اول، شماره ۱، زمستان و بهار ۱۳۸۷-۱۳۸۶، صفحات ۲۱-۴۶، ص۲۵. ([2])

([3]) – JAHANGIR Karami, Iran and Russia :past experiences and future prospects ,Journal of Iran and Central Eurasia Studies, 2(1),Summer 2019, p1-21,p9,10.

([4])- DILGAM Ismailov, History Of AZERBAIJAN. BAKU: AzMİU NPM, 2017, p 277-336.

([5])- HOUCADE Bernard, Géopolitique de l’IRAN, Collection Perspectives géopolitiques, Armand Colin, Paris, 2010, p181.

([6])- هادی ابراهیمی کیاپی، کمال زا عی، تقابل راهبردهای جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی در منطقه استراتژیک قفقاز ، فصلنامه پژوهش های راهبردی سیاست، دوره نهم، شماره ۳۲ ، بهار ۱۳۹۹( شماره پیاپی ۶۲)، ص ۱۲۹.

([7])-YILDIRIM Zafer ,U.S. Foreign Policy towards Azerbaijan: From “Alliance” to “Strategic Partnership”, Alternatives Turkish Journal Of International Relations,yalova university Vol. 11, N° 4, Winter 2012, p10.

([8])-ROVSHAN Ibrahimov, U.S. – AZERBAIJAN relations: a view from BAKU, The Rethink Institute, RETHINK PAPER 17, October 2014, p1.

([9])- MAKILI-ALIYEV Kamal, Azerbaijan’s Foreign Policy: Between East and West …, IAI WORKING PAPERS ,N°1305, resented at the seminar on “Azerbaijan’s Foreign Policy Priorities: Regional and European Dimension”, January 2013,p 8.

([10]) – LELEYKIAN Laurent, vers une clarification des alliances au SUD-CAUCASE, Centre Français de Recherche sur le Renseignement, Note d’actualité N°600, Novembre 2022, p5.

([11]) – KOOLAEE Elaheh, HADIPOOR Meysam, Analysis of Russian Foreign Policy in the South Caucasus based on Gene-geopolitics, Journal of Central Eurasia Studies, Faculty of Law and Political Science, Vol. 13, No.2, Autumn & Winter 2020-21, pp. 645-664,p 645,646.

([12])- MAKILI-ALIYEV Kamal, Op. Cit, p 4,5.

([13])- LELEYKIAN Laurent , Op. Cit, p2.

([14])- Déclaration sur « l’interaction d’alliance entre la République d’Azerbaïdjan et la Fédération de Russie » à Moscou, AZERTAC ,23février 2022, https://2u.pw/qvFP3TP

([15]) -MAKILI-ALIYEV Kamal, Op. Cit, p4.

([16]) – WEITZ Richard, Azerbaijan’s Regional Allies, Second Line Defense, 28 October 2012, https://2u.pw/FjVfSJL

([17])- ISMAILZADE Fariz, TURKEY-AZERBAIJAN: The honeymoon is over (pdf), Winter 2005, https://2u.pw/0TwMDTT.

([18])- SHAMKHAL Abilov, The Discourse “One Nation Two State”: The Position of Turkey in the Nagorno-Karabakh Conlict, Journal of Caspian Affairs, Vol 1, N°2, Summer, 2015, pp.29-58, p50.

([19])-عبداللطيف حجازي، مصالح متشابكة: أهداف ودلالات المناورات العسكرية بين تركيا وأذربيجان، مركز المستقبل للأبحاث والدراسات المتقدمة،24  آگست 2020، https://2u.pw/getgBN2

([20])- CAN Baybars, ALIYEV lham: “L’amitié entre l’Azerbaïdjan et la Turquie s’est transformée en une relation entre alliés”, 14 Mai 2022 , https://2u.pw/ZonTijD

([21])–RAD GOUDARZI Masoumeh, BAEI LASHAKI Abdollah & FASIHI MOGHADDAM LAKANI Samereh, Turkish foreign policy in south caucasus and its impact in Iran-Azerbaijan relationship, Journal of Politics and Law, Canadian Center of Science and Education, Vol 8, N°1, 2015,p125.

-([22]) حشمت الله فلاحت پیشه، وحید شربتی، محمد مهدي مظفري، سیاست خارجی ترکیه در قفقاز جنوبی و منافع ایران وروسیه، فصلنامه پژوهش های راهبردی سیاست، سال سوم، شماره ۱۲ ، بهار۱۳۹۴، ص ۴۹.

– ([23])خالد بشير، 4 ركائز يقوم عليها التحالف التركي الاذربيجاني …تعرف عليها، ميديا حفريات، 26أكتبر2020، https://2u.pw/3N72rQO

([24])- أذربيجان: شركات تركية تشاركنا تنفيذ مشاريع بـ17 مليار دولار، وكالة الأناضول، 4 نوامبر 2022، https://2u.pw/HTbjd

([25])- MURINSON Alexander, The Ties Between Israel and Azerbaijan,The Begin-Sadat Center For Strategic Studies, Mideast Security and Policy Studies BAR-ILAN University,N°110, p10.

([26]) – LACHENAIT Victor, ISRAËL et AZERBAÏDJAN : petite histoire d’une relation singulière, Le Grand Continent, 29 octobre 2020, https://2u.pw/jZxo8ms

([27])- Igor Delanoë, ISRAËL-AZERBAÏDJAN : Une alliance en quête de renouvellement, FMES, Le 21 juillet 2021, https://2u.pw/wapqc9u

([28]) -MURINSON Alexander, Op. Cit, p14.

([29])- توافق مصالح إسرائيل وتركيا وأذربيجان في جنوب القوقاز، موقعRT ، 04 آوريل 2016، https://2u.pw/ZJnAB9J

([30]) –LAZAR Berman, In Baku, Azerbaijan’s president thanks Herzog for Israeli arms supply,The Times of Israel, May 2023, 30,https://2u.pw/ZQK3JPr

([31])- كيف تحول العلاقات الأذربيجانية الإسرائيلية الجغرافيا السياسية للشرق الأوسط؟، الخليج الجديد، الأحد 28 می 2023، https://2u.pw/vJPHZB8

([32])- ستراتفور: هل تتحول توترات إيران وأذربيجان الحالية إلى حرب؟ وما السيناريوهات المتوقعة؟، الخليج الجديد، 5 فوریه 2023، https://2u.pw/v1QpvmZ

([33])- إيران، صفحة البلد، 4 فوريه 2023، https://2u.pw/Pk6xZ59

([34])- خريطة توضح حدود أذربيجان البالغ عدد سكانها 10.2 مليون نسمة، 21 سپتامبر2023، اندبندنت عربية، https://2u.pw/mR0X3xz

([35])- ما هي السيناريوهات المتوقعة بشأن توترات إيران وأذربيجان الحالية؟، ميدل ايست نيوز، 6 فوریه 2023، https://2u.pw/Re1lJ7e

([36]) –LAZAR Berman, Op.Cit.

([37])- ستراتفور: هل تتحول توترات إيران وأذربيجان الحالية إلى حرب؟ وما السيناريوهات المتوقعة؟، نفس المرجع.

([38])- باسل الحاج جاسم، لماذا تصاعد التوتر بين أذربيجان وإيران؟، موقع الجزيرة، 17 أكتوبر2021،

https://2u.pw/MU9lGem

([39])- اطهری سید اسدالله ؛ رحمانی فاطمه ، بررسی روابط ایران و آذربایجان؛ چالشها و فرصتها، فصلنامه مطالعات منافع ملی، سال هفتم، شماره سی، زمستان ۱۴۰۱، ص ۶۰.

([40])- فؤاد شهبازوف، أذربيجان وإيران تواصلان التقارب على الرغم من اشتعال أزمة ناغورنو كاراباخ، أمواج ميديا،20 سپتامبر 2023، https://2u.pw/JHedWB2

تسعدیت کلالیش
تسعدیت کلالیش
پژوهشگر مقطع دکترای علوم سیاسی، دانشگاه مولود معمری شهر تیزی وزو، الجزایر