آرزوهای رویایی ایران بعد از خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا

https://rasanah-iiis.org/parsi/?p=919

توسطأحمد شمس الدين

به دنبال اعلام نتایج همه پرسی روز بیست و سوم ژوئن 2016 میلادی (سوم تیر 1395 شمسی) بریتانیا، و خروج تاریخی این کشور از اتحادیه اروپا، بسیاری از مقامات ایران به سرعت از جدایی انگستان از اتحادیه اروپا حمایت کردند و امیدهای واهی و کاذبی را بر مبنای این نتیجه در سر پروراندند. اما امیدهای رژیم در پی رسیدن ترزا می به نخست وزیری خیلی زود و با همان سرعت نقش بر آب شد.

وزارت امور خارجه ایران نتوانست شادمانی خود را از خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا پنهان کند، و بعد از اعلام نتایج همه پرسی، به سرعت، بیانیه ای صادر کرد. در این بیانیه آمده است “جمهوری اسلامی ایران به رای مردم بریتانیا در زمینه خروج از اتحادیه اروپا احترام گذاشته و آن را در مسیر خواست اکثریت مردم آن کشور در تنظیم روابط خارجی خود قلمداد می کند.” برخی مقام های ارشد سیاسی و نظامی ایران نظیر مسعود جزایری، معاون ستاد کل نیروهای مسلح، و حمید ابوطالبی، معاون سیاسی دفتر رییس جمهور، در استقبال از خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا اظهار نظر کردند. ابوطالبی در توئیتی نوشت: “خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا نشان می دهد که این اتحادیه در حال فروپاشی است و مقامات ایران باید از این فرصت تاریخی نهایت بهره را ببرند.

» باور رژیم ایران به رویکرد “تفرقه بینداز و حکومت کن”
سران ایران به سه دلیل از خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا ذوق زده شدند و از آن استقبال کردند: نخست: انگیزه های اقتصادی و سیاسی و باور رژیم ایران به اصل “تفرقه بینداز و حکومت کن”، چرا که این رژیم به دخالت ورزی در امور کشورهای همسایه خود عادت کرده است. مقامات ایران به این امید بسته اند که از مساله خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا بهره برداری کنند، و امیدوارند بر احتیاط یا خصومتی که بر روابط اقتصادی و سیاسی اتحادیه اروپا و ایران سایه افکنده غلبه کنند، و به جای روابط بازرگانی بریتانیا و کشورهای اتحادیه اروپا، آنها بتوانند قراردادهای تجاری تازه ای با بریتانیا امضا کنند. به ویژه اینکه بخش هایی از اقتصاد بریتانیا تحت تاثیر خروج این کشور از اتحادیه اروپا قرار گرفته و نرخ برابری پوند در مقابل دلار پایین آمده است. 
ایران امید دارد که گفت و گوهای راحت تری با بریتانیا در قیاس با بقیه کشورهای اتحادیه اروپا آغاز کند؛ به ویژه مذاکراتی که در ارتباط با انتقال فناوری مورد نیاز ایران در زمینه های گوناگون است. ایران در پی تحریم چندین ساله کشورهای اروپایی به این فناوری برای نوسازی اقتصاد فرتوت خود نیاز دارد. جذب یک هم پیمان بازرگانی معمولا جذب یک هم پیمان سیاسی را هم به دنبال دارد. این هم پیمانی در اینجا در برابر ائتلاف بزرگ تری قرار خواهد گرفت که همان ائتلاف اتحادیه اروپا و آمریکایی ضد جهت گیری های ایران است. اقتصاد بحرانی ایران به کمک شرکت های نفتی بریتانیا در زمینه کشف و تولید و صادرات نفت به خارج نیاز دارد؛ یعنی شرکت های غول پیکری همچون “بی پی” و “رویال داچ شل” که توان توسعه بخش نفتی ایران را داشته باشند. ایران با این اقدام در تلاش است تا منبع مالی برای بودجه دولتی خود فراهم کند؛ چرا که پیمانه بودجه دولتی از بدهی های داخلی و خارجی لبالب شده است.

» تجزیه اتحادیه اروپا و تعارض منافع این اتحادیه با آمریکا رویایی غیر واقعی است
دلیل دوم استقبال ایران از خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا این است که ایران این رویا را در سر می پرواند که خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا ، چنانکه حمید ابو طالبی هم به آن اشاره کرد، تجزیه بیست و هفت کشور دیگر عضو اتحادیه اروپا را کلید بزند. به دنبال چنین تحولاتی، تغییر عمده ای در جغرافیای سیاسی اروپا یا اتحادیه اروپا ایجاد خواهد شد؛ یعنی همان اتحادیه ای که –در کنار آمریکا- یکی از محورهای اصلی مخالفت با رویکردهای هسته ای ایران را تشکیل می دهد. به ویژه اینکه اتحادیه اروپا چندین سالی است که همواره ایران را به دلیل نقض مستمر حقوق بشر و نیز پرونده هسته ای مورد فشار قرار داده است. ایران تصور می کند که می تواند تک تک این کشورها را در کنار خود داشته باشد و با هر کدام از آنها از جمله بریتانیا به طور جداگانه گفت و گو کند.
دلیل سوم این است که ایرانی ها بر این باورند که جدایی بریتانیا از اتحادیه اروپا شاید بازتاب دهنده اختلاف منافع بین بریتانیا و آمریکا باشد، و شاید به دو دستگی و اختلافاتی در آینده بین دو کشور منجر شود. آمریکا مخالف خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا بود و این کشور را به عنوان یکی از اعضای عمده و با اقتدار اتحادیه به ماندن در آن فراخواند. اما فارغ از عدم حمایت ایالات متحده آمریکا از جدایی بریتانیا از اتحادیه اروپا، منافع اقتصادی و سیاسی مشترک بین دو کشور و تاثیر آنها بر توازن قدرت جهانی بزرگ تر و بیشتر از آن است که شکافی در روابط دو جانبه ایجاد کند. علاوه بر این، بریتانیا عمده ترین کشور هم پیمان آمریکا در قاره اروپا و ناتو به حساب می آید.
اظهارات باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا به محض اعلام نتایج همه پرسی نشانگر استحکام روابط دو کشور هم پیمان بود. اوباما گفت که به تصمیم مردم احترام می گذارد و این نتیجه تاثیری در روابط دو کشور در بخش های سیاست خارجه و امنیت و اقتصاد ندارد.

» آینده مبهم روابط بریتانیای جدید و ایران
ایرانی ها خیلی زود از خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا خوشحال شدند اما با همان سرعت هم نا امید شدند، چرا که معلوم شد واقعیت و آینده فرسنگ ها با آرزوهای ایرانیان در خصوص بریتانیا در آینده نزدیک فاصله دارند. ترزا می بعد از ماجرای خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا سکان نخست وزیری انگلیس را به دست گرفت. جهت گیری های ترزا می همواره در مخالفت با ایران بوده، و از جمله تندروترین محافظه کاران بریتانیا در خصوص ایران به شمار می رود. او همواره مخالف گشایش سفارت بریتانیا در تهران و یا حتی گشایش دفتری برای رسیدگی به امور مربوط به صدور ویزای انگلیس در ایران بود. دولت سابق اما سفارت این کشور در تهران را تنها برای برخورداری از بخش مختصری از روابط بازرگانی بین اروپا و ایران افتتاح کرد.
ایران از لحاظ سیاسی نباید انتظار تحول سریعی در روابط خارجه بین دو کشور را داشته باشد؛ چرا که ترزا می، نخست وزیر کنونی و وزیر کشور سابق بریتانیا بر این باور است که این کشور جایگاه بین المللی خود را پس از ترک اتحادیه اروپا بازیافته است. او بعد از رسیدن به نخست وزیری در سخنان آشکاری در مجلس عوام بریتانیا به صراحت گفت که در صورت تهدیدهای امنیتی داخلی و خارجی، آماده فشار دادن دکمه شلیک سلاح هسته ای به رغم مرگ تعداد زیادی از مردم بی گناه است، حتی اگر کودکانی هم در میان قربانیان باشند برای وی اهمیتی ندارد. ترزا می به داشتن روابط صمیمانه با یهودیان و اسرائیل معروف است، تا جایی که اریک پیکلز رئیس گروه دوستان اسرائیل در حزب محافظه کار گفت: اسرائیل می تواند خیالش آسوده باشد که انگلیس به نخست وزیری ترزا می در صورت نیاز اسرائیل در کنارش خواهد بود.
آنچه از بریتانیای جدید انتظار می رود این است که رویکرد متعادلی در سطح بین المللی در پیش بگیرد و خط مشی آمریکا و اروپا در خصوص رابطه با ایران را دنبال کند. البته شاید بریتانیا در دوره نخست وزیر محافظه کار با دیدگاه های سخت گیرانه تر در خصوص امنیت بریتانیا به شکل عام و ایران به شکل خاص، به خط مشی خصمانه تری در قبال ایران و نزدیکی بیشتر به اسرائیل و آمریکا روی بیاورد. بر همین مبنا، مقام های ایران در پیش بینی های غیر واقعی خود اغراق کردند. آنان این نکته را از خاطر برده اند که مشکلات ساختارهای سیاسی و اقتصادی ایران بزرگ تر از آنست که به واسطه خصومت ورزی با بیشتر کشورهای جهان در قبال داشتن رابطه محکم با کشوری همچون بریتانیا حل شود.
از لحاظ اقتصادی هم فارغ از سابقه خصومت نخست وزیر جدید در قبال ایران، روابط بازرگانی بریتانیا و ایران به هیچ وجه به ضرر اتحادیه اروپا نخواهد بود؛ چرا که حجم مبادلات بازرگانی بین بریتانیا و اتحادیه اروپا بسیار بالاتر و بیشتر از آنست که به سرعت تحت تاثیر خروج انگلیس از اتحادیه اروپا قرار بگیرد و رویکرد توجه به بازارهای نوپا را در پیش بگیرد، حتی اگر بازارهایی با قابلیت جذب سرمایه گذاری باشند. در حالی که حجم مبادلات تجاری بریتانیا و اروپا در سال 2015 میلادی (1394 شمسی) بالغ بر 510 میلیارد پوند (668.8 میلیارد دلار) برآورد شد. در حالی که داد و ستد بازرگانی بین بریتانیا و ایران در همان سال از 144 میلیون دلار فراتر نرفت، که این رقم ناچیزی به شمار می رود.
درصد کل صادرات ماهانه بریتانیا در عرض یک سال و نیم به کشورهای اتحادیه اروپا چیزی بین 38 و 49 بوده است. این در حالیست که بنا به آمارهای دفتر امور مالیات و گمرک انگلیس (اچ ام آر سی)، واردات این کشور از اتحادیه اروپا در حدود 47 درصد تا 56 درصد در همان دوره زمانی برآورد شده است. این بدین معناست که اتحادیه اروپا بازار عمده و بی چون و چرای صادرات و واردات بریتانیا تلقی می شود.
آرزوهای بلندپروازانه ایران در وقت حاضر برای برقراری روابط تجاری مستحکم با بریتانیا در کوتاه مدت غیر واقعی به شمار می رود. پیوندهای تجاری مهم بین بریتانیا و اروپا و آمریکا بزرگ تر و ریشه دارتر از آن است که بریتانیا در مورد آن ریسک کند. در ضمن، بریتانیا بر همین مبنا، اجازه نمی دهد که روابط خود با اروپا و آمریکا در آینده نزدیک تحت تاثیر منفی قرار بگیرد؛ آنهم به دلیل تصمیم گیری های سیاسی و اقتصادی نسنجیده با کشوری مثل ایران. ایرانی که با همه شرکای تجاری بریتانیا همچون آمریکا و اروپا و کشورهای خلیج سر جنگ دارد. اگر هم تغییری در حجم مبادلات تجاری بریتانیا و ایران در آینده ایجاد شود این تغییر در قیاس با میزان تبادل بازرگانی بریتانیا و کشورهای اتحادیه اروپا، یعنی مهم ترین شریک تجاری بریتانیا، ناچیز خواهد بود.

أحمد شمس الدين
أحمد شمس الدين
پژوهشگر اقتصادی