در عراق، طیفی از یک حزب به معنای کل دولت نیست!

https://rasanah-iiis.org/parsi/?p=1025

توسطمحمد الرمیحی

در روزهای مبارک عید شاهد سر دادن شعارها و حمل پلاکاردهایی در محکومیت عربستان سعودی در بغداد بودیم؛ نه به خاطر اینکه عربستان علیه عراق موضع گیری کرده بلکه به این خاطر که ایران تصمیم گرفت حجاجش را امسال به حج نفرستد و عربستان را در خیابان های بغداد عربی محکوم کند. این اقدامات توسط مردان خوار و زبون هدایت می شود! اما وزارت خارجه عراق پیش از این فاجعه اسف بار اقداماتی در نشست های اتحادیه عرب اتخاذ کرده بود که همه آنها ضربه ای به حالت اتفاق نظر کشورهای عربی تلقی می شود. این کشور در جلسه اتحادیه عرب در ژانویه گذشته (دی ماه 1394 شمسی) از محکوم کردن حمله به سفارت عربستان در تهران خودداری کرد. بدتر اینکه، حاکمیت ایران بعد از چند هفته به دست داشتن در این حمله اعتراف و عاملان آن را به دادگاه کشاند. سپس، نوبت افزایش حمله علیه سفیر عربستان در بغداد رسید و بعد از آن هم شورشیان حوثی در تالار پذیرایی مقر وزارت خارجه عراق مورد استقبال قرار گرفتند. عراق همین رویکرد را در نشست وزیران کشور کشورهای عربی در مارس 2016 میلادی (اسفند 1394 شمسی) در خصوص (تروریست خواندن) حزب الله به دنبال افشای نقشه های این گروه در پیش گرفت. این جهت گیری بغداد در نشست سران کشورهای اسلامی در استانبول ادامه یافت. دستور کلیه این اقدامات از تهران صادر می شود و به نظر می رسد که تصمیم گیران در عراق از ترس از دست دادن پست یا به خاطر اراده ای که نسبت به ایران دارند گردن می نهند. کار به جایی کشیده که عده بسیاری خادمان منافع ایران شده اند.
شورای حکومتی عراق چندین سال پیش و در اوایل قرن جاری بر عراق حکمرانی می کرد. این شورا تمایل داشت تا از سوی کشورهای عربی به رسمیت شناخته شود. در آن زمان، دو نفر دست آقای هوشیار زیباری وزیر امور خارجه گرفته و وی را در سپتامبر 2003 (شهریور 1382) به نشست اتحادیه عرب بردند؛ آن دو نفر مرحوم سعود الفیصل و محمد الصباح وزیران امور خارجه پادشاهی عربستان سعودی و کویت بودند. آقای زیباری سوار بر هواپیمای خطوط هوایی کویت وارد قاهره شد. همه به بازگشت عراق به محیط عربی و رها شدن از تاثیر و تاثر خارجی دور و نزدیک و خلاص کردن مردم عراق از اینکه یا قاتل یا مقتول باشند امیدوار بودند. آقای زیباری هم در آن زمان گفت “ما آمده ایم تا دوباره کرسی عراق و موقعیت این کشور را در محیط عربی و خانواده جهانی احیا کنیم و به توافقنامه ها و معاهده های عربی و بین المللی پایبند باشیم.” او افزود “ما تعهد می کنیم روابط خوبی با کشورهای عربی و کلیه کشورهای همسایه به دور از شعاردهی و امتیازدهی و تقابل داشته باشیم”. البته حضور عراق اشغالی در اتحادیه عرب با خشنودی همه نمایندگان کشورهای شرکت کننده در آن نشست روبه رو نشد. برخی شرکت کنندگان نشست را به نشانه اعتراض ترک کردند، این در حالیست که کویت و عربستان و کشورهای خلیج از حضور عراق استقبال کردند. این کشورها پیش از همه به خاطر باور به ترمیم شکاف از حضور عراق استقبال کرده و این کشور را با آغوش باز پذیرفتند. تصمیم گیران در بغداد، امروز هم با شعارهای مدهوش کننده رویکرد نقض اتفاق نظر عربی و افزایش تنش با برادران خود را نه تنها در نشست های منطقه ای و بین المللی که در خیابان های بغداد در پیش گرفته اند. بغداد، شهر ارواح شده و کسانی که کنترل اوضاع آنجا را به دست گرفتند گوی سبقت را در تبدیل کردن عراق به یک کشور ناکام از یکدیگر می ربایند!
زیباری در آن دیدار از آرزویی سخن رانده بود که تحقق نیافت و همچنان در حد یک آرزو باقی ماند. اما تاریخی که برخی از رهبران عراقی امروز بدان واقف هستند و دیگر توجهی به آن نمی شود گویای آن است که ملت عراق ملتی است که هرگز زیر بار انضمام و الحاق شدن به هیچ کشوری، چه ایران باشد یا هر کشور دیگری، نمی رود. عروبت عراق برای یک فرد عراقی کالای تجملی نیست. نبرد هویت عراق فراتر از دین و مذهب است، چرا که شهروند عراقی اصالتا عرب بوده که روحیه عزت در خونش جریان دارد؛ عزتی که در برابر کسی مگر خالق خود سر تسلیم فرود نمی آورد. کلیه تجربه های گذشته و رژیم های استبدادی در عراق با شکست سختی مواجه شدند، چرا که ملت عراق با وجود طولانی شدن دوران ظلم و بی عدالتی ها اما سرانجام به پا می خیزد. عرب بودن همان چارچوب مرجع حاکمیت عراق است که خروج از آن همچون خارج شدن انسان از پوست خود است که کاری ناشدنی است. برخی دولتمردان در عراق کنونی آینده کشور را در گرو رژیم ایران قرار داده و در برابر این نظام سر تسلیم فرود آورده اند، طوری که رژیم ایران و نه فرد دیگری کنترل تمامی اقداماتی که باید یا نباید انجام دهند را در اختیار دارد. آنها بدین وسیله عراق را دو دستی تقدیم استعمار گر جدیدی می کنند، این در حالیست که همه می دانند که مردم عراق این استعمار گر را صرف نظر از دین یا نژاد یا وابستگی اش نخواهند پذیرفت. برخی جریان های اپوزیسیون عراق در سال های خیلی دور به کشورهای همسایه پناهنده شدند و ایران یکی از آن کشورها بود. کسانی که در آن زمان این موضوع را تجربه کردند از حجم بالای آزار و اذیت های مردان و زنان پناهجوی عراقی در ایران خبر دارند؛ آنهم به این خاطر که آنها عراقی و عرب و در نتیجه مظنون بودند. معنا و مفهوم یک عراقی ملی گرا در تصور رژیم ایران خیلی احتیاط برانگیز بود. احساسات ملی گرایانه خود ایران هم مانع از این شد که به تازگی نیروهای بیگانه یعنی روسیه از خاک کشور استفاده کنند و پروازهای روسیه از پایگاه های ایران متوقف شد. این در حالیست که دو کشور به همکاری تنگاتنگ در این زمینه نیاز دارند. وجدان ملی گرای عراقی همچنین نمی پذیرد کنترل رهبری اش به دست بیگانگان بیفتد. عراقی ها از زمانی که دولت عراق شکل گرفت همین خلق و خو را داشتند. مردم عراق زیر بار حرف زور نمی روند. اینکه شعارهای ضد فلان کشور عربی در بغداد عربی در راستای تامین منافع حاکمیت در ایران سر داده شود هم توسط عراقی ها غیرقابل قبول است و هم نشانه حجم تسلیم و وابستگی تصمیم گیران در بغداد است.
برخی دولتمردان عراقی به اشتباه تصور می کنند که می توانند عراقی ها را با زور و سرکوب و ستم مهار و کنترل کنند، یا اینکه عراقی ها زیر بار این توهین و خفت ملی می روند که سرنوشت و امکانات خود و کشور خود را به تهران واگذار کنند. این یک اشتباه تاریخی است که باید برای فهم آن توجه لازم صورت گیرد. کلیه رژیم هایی که بر عراق حکم راندند هر چقدر هم که رویکرد آگاهی کاذب با استخاره و لاحول و لاقوه الا بالله گفتن را در پیش گرفتند اما نتوانستند با توهین به عراقی ها و محدود کردن آزادی ها و واگذاری تصمیمات کشور به تهران و خارج شدن از صف واحد عربی یک نظام مشروع و پایدار در عراق برپا کنند. تنها عرب ها و نه کسی به جز آنها پناهگاه عراق به حساب می آیند. خلق و خوی مردم عراق زیر بار شعارهای مذهبی و اسلام سیاسی به سبک ایرانی نمی رود. حالا شاید برخی سیاستمداران اینگونه تصور کنند که این امر ظاهرا مورد قبول مردم واقع شده اما این پذیرش موقتی و از سر اجبار بوده نه از سر قانع بودن و موافقت است. کاری که برخی سیاستمداران عراقی همراه با جاه طلبی های تهران می کنند دو قطبی کردن جامعه عراق و افزایش شدت این حالت است. مردم عراق در این شرایط در دام دو لعنت افراط گری کورکورانه و استبداد کورکورانه گرفتار شده اند. ما این ملت را می شناسیم و می توان گفت که اگر آنها از سر اکراه به شکل موقت با این وضعیت کنار بیایند اما در آینده حتما به شدت به مقابله با این سلطه گری و این الحاق و انضمام خواهند پرداخت. دنباله روی از سیاست های ضد و نقیض و بی جهت تهران، عراق را به ناکجا آباد هدایت و این کشور را دو دستی تقدیم جاه طلبی های ایران خواهد کرد. ایران هم از عراق به عنوان چنگال تیزی بر علیه مردم عرب آن کشور استفاده خواهد کرد. کما اینکه این امر مقدمات دو دستگی و شکاف عراقی – عراقی را فراهم کرده که حاکمیت عراق را همچون دوره جنگ جهانی اول در آستانه چند پارگی و فروپاشی قرار می دهد.
کوتاه سخن این است که:

“…بغداد از دولتمردان جدید و “عراقی های بیگانه” که سوار بر تانک های اشغالگران وارد کشور شدند آكنده شده است.. اینها تمام هم و غمشان مال اندوزی و قدرت است، روش های جدیدی برای دزدی و مفاهیم جدیدی برای حق و باطل ابتکار کردند…” (رمان “الفتنه” اثر کنعان مکیه)

 

مسئولیت نوشته ها به عهده خود نویسنده است وسایت مرکز تحقیقات ایرانی خلیج عربی هیچ مسئولیتی در این مورد ندارد

محمد الرمیحی
محمد الرمیحی
نویسنده وپژوهشگر کویتی