زوزه گرگ ها

https://rasanah-iiis.org/parsi/?p=1036

توسطعوض بن حاسوم الدرمکی

فیلم مستند با صحنه گردن زدن یک نفر با شمشیر شروع می شود. بعد از آن نوبت به برش های عمدا سریع شده ای می رسد که پشت سر هم روی صفحه ظاهر می شوند. تمامی این صحنه ها همراه است با صدای گریه و فریاد کمک خواهی و شکایت از ظلم و ستم و استبداد و سرکوب زنان و اینکه کودکان کم سن و سال آموزش می بینند که مسیحیان و یهودیان کافرند و باید کشته شوند. پس از آن، گوینده درباره این صحنه ها اینگونه توضیح می دهد: “این داعش نیست، اینجا کشور متحد ما، پادشاهی عربستان سعودی است”!.
هفته گذشته، روزنامه پرآوازه آمریکایی و نزدیک به کاخ سفید New York Times همه ما را غافلگیر کرده و یادداشتی از محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران با تیتر تحریک آمیز “بیایید جهان را از شر وهابیت خلاص کنیم” منتشر نمود. عکس همراه مقاله، تصویری است تحریک آمیزتر از متن مقاله. در این تصویر، پرچم سبزی ملاحظه می کنیم که همچون پرچم عربستان بر روی آن، یک شمشیر و به جای عبارت لا اله الا الله تصویر یک اسلحه کلاشینکوف نقش بسته است. فقط تصور کنید که وزیر امور خارجه جمهوری خونینی که تا چندی پیش در “محور شر” قرار داشت حالا با ضمیر جمع از خود و با لحن ترحم آمیزی درباره جهان صحبت می کند، و می خواهد آن را از دست شرارت خلاص کند.
ظریف در این یادداشت همچون رویکرد همیشگی حاکمیت آخوندها شروع به دروغ بافی های بی حساب و کتاب کرده به حمله تندی علیه پادشاهی عربستان سعودی پرداخت؛ حمله ای توام با اتهامات ساختگی و تحریک احساسات آمریکایی ها با به کارگیری زبان و واژه های مورد پسند آنها نظیر تروریسم و وهابیت و یاد کردن حملات سپتامبر. ظریف مدعی شده که “وهابیت جنگ طلب” مسوول مدیریت این حملات و هرج و مرج کنونی در خاورمیانه و دریای خون در عراق و سوریه و لبنان و یمن است. اگر ظریف به جای عربستان سعودی نام جمهوری شر ایران را به کار می برد در این صورت حرف وی کاملا درست از آب در می آمد. اما ظریف می دانست که بادهای دلپذیر از دالان های کاخ سفید و کنگره به سوی بادبان های او می وزند، بنا براین، حمله خود را علیه عربستان طوری تنظیم کرد که مورد قبول هیچ ناظر با انصافی نیست. اما به قول گوبلز، پدر تبلیغات مدرن، دروغ را چنان بزرگ بگو که همه باورش کنند.!
عربستان در این روزها با تندترین حمله رسانه ای غرب از جنگ سرد تا کنون مواجه است. این رسانه ها به دنبال ارائه تصویری از عربستان به عنوان سرکرده جدید محور شرارت هستند و اینکه عربستانی که مدعی هم پیمانی با غرب بود بنیانگذار و حامی مالی و نظریه پرداز کلیه گروه های تروریستی از آب درآمد؛ یعنی همان گروه هایی که تمدن غرب را مورد هدف قرار داده اند. لذا، کشورهای غربی و به طور خاص آمریکا به رو کردن پرونده های قدیمی و سرک کشیدن به ماجراهای ریز و درشت داخلی عربستان و بزرگ نمایی همه مسائل و عمومیت دادن به استثناها و تحریف حقایق و ناقص گویی و تعامل شیطنت آمیز و گزینشی با کلیه امور مربوط به تصمیم گیری ها و احکام صادره در عربستان و تثبیت تصویری تیره از این کشور در اذهان افکار عمومی پرداختند، کلیه این اقدامات مقدمه ای برای “مشروعیت بخشیدن” برای به اجرا گذاشتن “عهدی” است که به نظر می رسد به شکل غیرعلنی بسته شده است!
این تعهد به شیطان واقعی در تهران داده شده است. یوهان گالتونگ، برنده جایزه آلترنایتو صلح نوبل، می گوید این حمله رسانه ای دیوانه وار علیه عربستان سعودی به احتمال زیاد تنها بخشی از امتيازاتی است که ایران برای امضای توافق هسته ای با آمریکا و متحدانش خواستار آن شده است. چرا که آنچه آشکارا به نظر می رسد این مساله است که عربستان تنها از سوی رسانه های این چند کشور مورد حمله قرار می گیرد. در این راستا و برای اینکه عده ای گمان نکنند که اغراق و مبالغه در کار است به مقاله ای به قلم روزنامه نگار وال استریت ژورنال جی سولومون اشاره می کنم. وی در این یادداشت به گفتگویی بین مذاکره کنندگان آمریکایی و ایرانی در عمان اشاره کرده که با گوش خود شنیده است. در آن زمان، اوباما اعلام کرد که حملاتی را علیه نیروهای بشار اسد به دلیل استفاده از اسلحه شیمیایی توسط بشار اسد در اوت 2013 میلادی (مرداد 1392 شمسی) انجام خواهد داد. ایرانی ها به کاخ سفید گوشزد کردند که چنانچه متحد ایران مورد حمله قرار بگیرد پیشرفت در مذاکرات غیر ممکن خواهد بود. این تصمیم عملی نشد چرا که ایران بازیگر ماهری است. این کشور گاهی با برگ پروژه هسته ای و گاهی هم با برگ طرح توسعه طلبانه بازی می کند، اما همیشه ورقه ای وجود دارد که ایران از آن و با مهارت هر چه تمام تر برای پیچاندن گوش غرب استفاده می کند!
لابی ایرانیان در واشنگتن موسوم به نیاک (NIAC) نوک حمله ایران برای حمله به عربستان است. این گروه و حاکمیت ایران در اینکه چه کسی متحد مورد اعتماد و چه کسی دشمن حیله گر است به تبادل نقش می پردازند. تریتا پارسی که مدیر کل نیاک است نقش برجسته ای در موفقیت توافق هسته ای ایفا کرد. او اینک موفق شده تا جنگ تمام عیاری علیه عربستان در مراکز تصمیم ساز و رسانه های آمریکایی راه اندازد. طرح توسعه طلبانه ایران در آینده دوام نخواهد داشت، ما دامی که مورد حمایت و تایید غرب قرار نگیرد. البته تا زمانی که عربستان مرکز اسلام است پروژه ایران به مرحله عمل نخواهد رسید. از این رو، تنها راهکار این است که ایران به عنوان یک گزینه مترقی و نماینده اسلام مورد نظر غرب مطرح شود. اسلام “ایرانی” بر عکس اسلام سنی که نماینده آن عربستان است، از زمان ظهور اسلام سابقه جنگ و درگیری با غرب نداشته است. کاربرد واژه “سنی”، به این خاطر که اشاره ای است به حدود یک میلیارد و دویست میلیون نفر در جهان، خطرناک به نظر می رسد، بنابر این، کلمه “وهابی” جایگزین آن شد تا اینگونه القا شود که گویی مقصود تنها عربستان است.!
دامنه حمله به عربستان و به دنبال آن حمله علیه ما در خلیج گسترده است که به تصویب طرح دریافت غرامت 11 سپتامبر از عربستان توسط سنای آمریکا ختم نخواهد شد. این یک اقدام بی سابقه و غیر معمول در عرف بین الملل و خدشه دار کردن اعتبار کشورها و اصل مصونیت حاکمیت کشورها است. کما اینکه چنین طرحی نشانگر این است که قطب نمای غرب نه به طرف ما که به سمت ایران می چرخد. همه باید این واقعیت را بپذیریم و مهم تر اینکه به این واقعیت اذعان کنیم که شکست شرم آوری در حوزه رسانه ای خوردیم!
تقریبا همه رسانه های ما به شکل فی البداهه فعالیت می کنند. این رسانه ها منفعل بوده و به تعامل با رویدادها به واسطه واکنش های آنی و احساساتی موقتی می پردازند. لذا، استدلال ها و پیشنهادات این رسانه ها از روی دستپاچگی و با لحنی متشنج مطرح می شوند، و بدین ترتیب در دام می افتند و به شکل متهمی که برای تبرئه خود تلاش می کند در می آیند. آمریکا لبریز از نویسندگان و تحلیلگران ایرانی یا آمریکایی ایرانی تبار شده است. آنها سرگرم بازاریابی برای دیدگاه ایران و ارائه تصویری زیبا از این کشور و دروغ بافی علیه ما هستند. در حالی که بالاترین هدف عرب ها، در چنین شرایطی، نوشتن مقاله به زبان خود و انتشار آنها در روزنامه های محلی خودشان است!
ما به برنامه ریزی سیستماتیک و اندیشمندانی در حوزه رسانه نیاز داریم تا بتوان این نبرد خطرناک را مدیریت کرد؛ نبردی که جهان را با قلم و میکروفون علیه ما بسیج کرده است. این در حالیست که ما در خواب خوشیم. حضور در آمریکا و کمک های سخاوتمندانه ما که از روی حسن نیت صورت می گیرد به تنهایی کافی نیست؛ چرا که لوبی های ایران به راحتی می توانند این اقدامات را علیه ما بسیج کرده و مدعی شوند که این تلاش ها برای ارائه تصویر بهتری از عرب ها صورت می گیرد. هدف مورد نظر، گفت و گو با نخبگان فرهیخته به شکل مستمر است تا بتوان به ترمیم تصویر “خدشه دار شده” مان در تصور غربی ها پرداخت. باز هم تاکید می کنم این روند باید تداوم داشته باشد و نه همچون آتش فشانی باشد که به محض فوران فروکش می کند. واکنش های دستپاچه ناشی از دستپاچگی عمدتا به توجیه منجر می شود و نه به تكذيب!.
گرگ های گرسنه دور و بر ما فراوانند، آنها به شدت زوزه می کشند. آنها نه تنها به بره های آرام احترام نمی گذارند، بلکه به دنبال چنین بره هایی می گردند. گرگ ها فقط به امثال خود احترام می گذارند!

برگرفته از: روزنامه البیان چاپ امارات

عوض بن حاسوم الدرمکی
عوض بن حاسوم الدرمکی
نویسنده اماراتی