عربستان سعودی دشمن شیعیان نیست

https://rasanah-iiis.org/parsi/?p=1409

توسطخليل علي حيدر

گروه های اپوزیسیون سیاسی در بحرین از یک ائتلاف ملی و خردگرا با مشارکت شیعیان و سنی ها تشکیل شده بود. اما ماهیت این گروه با آرمان های دموکراتیک و ترقی خواهانه اش بر اثر رویکرد افراطی تشیع سیاسی و برنامه «حزب الله» و حامیانش دستخوش دگرگونی شد و با توصیه سپاه پاسداران به سمت شعارهای افراطی و طرح مطالبات انقلابی حرکت کرد. بدین ترتیب، اپوزیسیون دچار دو دستگی و جرقه فرقه گرایی شعله ور شد.

منازعه میان عربستان سعودی و ایران از انقلاب ۱۹۷۹ میلادی (۱۳۵۷ خورشیدی) تا کنون هیچ گاه روی آرامش ندیده است. خیل عظیمی از ایرانیان و مسئولان بلند پایه شیعه مدعی هستند که پادشاهی عربستان سعودی از گروه های تروریستی برای ضربه زدن به آنها حمایت می کند. این در حالیست که «القاعده» و «داعش» و گروه های تروریستی دیگر با عربستان سعودی دشمن هستند و سال هاست که این کشور در معرض حملات بی رحمانه این گروه ها قرار دارد. حملات گروه های تروریستی شامل حال شیعیان و سنی ها و اعضای خاندان حاکم و مردم کوچه و بازار شده است. با این اوصاف، آیا دولت عربستان سعودی واقعا دشمن اول شیعیان است یا این گروه های تروریستی بین المللی؟ در این میان، تکلیف شیعیان کویت و منطقه در این منازعه سیاسی و مذهبی چیست؟ آیا ایران واقعا حافظ منافع و خواهان رفاه و آسایش شیعیان کشورهای خلیج است و آیا عربستان سعودی به شیعیان ظلم و ستم می کند؟ آیا این ایران نیست که به خاطر باورهای خاص و سیاست های شناخته شده اش با اعتدال شیعی در همه جا مقابله می کند و اندیشه های مسالمت آمیز و واقع گرایانه و مدرن را در چهره ها و جریان ها و نهادهای مذهبی شیعیان از بین می برد؟
آیا جهانیان نظر خوشایندی نسبت به الگوی حکومتداری در ایران دارند و به سیاست های این کشور واقعا به دیده احترام می نگرند یا اینکه اغلب کشورهای جامعه جهانی و نهادهای بین المللی رویکرد محتاطانه در قبال ایران در پیش گرفته و اقدامات مقام ها و دستگاه دیپلماسی آن را زیر نظر دارند و با شک و تردید به افراد و اظهارات حاکمیت به شکل عام نگاه می کنند؟
کشورهای خلیج در حال حاضر زیر چتر عربستان سعودی و غرب و به ویژه آمریکا قرار دارند. شیعیان کویت در صدر گروه هایی هستند که از این ثبات و امنیت سود می برند، چه اینکه این چتر حمایتی حافظ به عنوان مثال پیشرفت و ثروتمندی کویت و بقیه کشورهای خلیج و ضامن رفاه اقتصادی و درآمد بالا و قوت پول ملی است. لازم به یادآوری است که همین چتر حمایتی تامین کننده رفاه و ثروتمندی شیعیان در کشورهای منطقه از دوبی تا مسقط تا کویت است! حالا، شیعیان منطقه باید به صراحت و آشکارا از خود بپرسند که آیا ایران این توانایی یا تمایل یا انگیزه یا پختگی سیاسی برای ایجاد روابط بین المللی تنگاتنگ با اقتصاد جهانی را داراست تا بتواند از این طریق سطح معیشتی بالای بازرگانان و کارکنان شیعه را در کشورهای منطقه حفظ کند؟ حالا همه این ها به کنار شیعیان منطقه و به ویژه گروهی که با عربستان سعودی دشمنی دارند از خودشان بپرسند که آیا تامین رفاه و آسایش شیعیان کویت و کشورهای خلیج در راس اولویت های مقام های ایران قرار دارد؟
بنابراین، قدرت و ثبات در پادشاهی عربستان سعودی یک مساله اصلی بوده و این موضوع بدیهی است. عربستان سعودی با بهره مندی از دو مولفه قدرت و ثبات می تواند جلوی تهدید تروریسم را به شکل موثری بگیرد و با ماجراجویی ها در جهت گسترش هرج و مرج در منطقه و ترویج شعارهای انقلابی و مذهبی تحت عنوان مقاومت و ممانعت و حفظ دین و مذهب و مقدسات مقابله کند. اگر جلوی هرج و مرج و این شعارها گرفته نشود هرج و مرج سیاسی فراگیر خواهد شد و اوضاع در هم و برهم می شود و منطقه خلیج به آفریقای شرقی یا آمریکای لاتین یا آمریکای جنوبی دیگری تبدیل می شود!
البته این بدین معنا نیست که عربستان سعودی خیر مطلق و ایران شر مطلق است. این دو کشور مثل قدرت های غربی استراتژی و اولویت ها و منافع ملی و سیاست های دولتی دارند. بنده قصد ندارم بگویم باید از نقاط منفی و تهدیدها و تضاد منافع صرف نظر کرد و نه اینکه به شیعیان بگویم که باید به فلان کشور عشق بورزید یا با فلان کشور دشمنی کنید. بنده تنها از شیعیان تقاضا می کنم که به دور از فریفتگی مذهبی و ساده لوحی فرقه ای و با تفکر عمیق سیاسی و واقع گرایانه این پرسش را مطرح کنند که آیا عربستان سعودی تهدید وجودی برای شیعیان و منافعشان و آینده کشورهایشان به شمار می رود یا گروه های تروریستی و پیکارجویان در جبهه های نبرد؟ یا اینکه چنانکه عده ای ادعا می کنند هر دو طرف از یک قماشند؟
آیا ضدیت با سیاست های عربستان آن هم با شکل و شمایل فرقه ای و متعصبانه آن واقعا منافع و آینده شیعیان را تامین می کند؟ عربستان سعودی در پی حمایت خود و جامعه در برابر عملیات تروریستی پی در پی «القاعده» و «داعش» در پایتخت و شهرهای مقدس و بخش های شرقی شیعه نشین کشور است. در مقابل، سپاه پاسداران و «حزب الله» در تبلیغات ضد سعودی و بدنام کردن و جلوه دادن این کشور به عنوان دشمن اول شیعیان در جهان سنگ تمام گذاشته اند!
آیا عربستان سعودی تهدیدی برای شیعیان به شمار می رود یا این گروه های تکفیری تروریستی که هر دوی شیعیان و سنی ها را هدف گرفته و به پایگاه های امنیتی عربستان سعودی و مساجد و حسینیه ها در همه مناطق حمله می کنند؟ علاوه بر این، این گروه ها به صراحت اعلام می کنند که رافضی ها را تار و مار خواهند کرد و از چند پاره کردن شیعیان لذت می برند و اینکه آنها به محض اینکه قدرت بازدارندگی عربستان دچار ضعف شود و یا شهروندان این کشور به دلایل مذهبی دچار چند دستگی شوند دمار از روزگار روستاها و شهرهای شیعه نشین و چه بسا غیر شیعه نشین عربستان سعودی در می آورد.
شیعیان کویت و کشورهای عضو شورای همکاری نباید هر آنچه را توسط «حزب الله» و امثال آن برای بدنام کردن عربستان سعودی مطرح می شود باور کنند! شیعیان کویت و به ویژه شیعیان بزرگوار جماعت احسائی ها باید نقش اصلی و پیشرو در کویت داشته باشند و از شدت تنش بین عربستان سعودی و ایران بکاهند. عوامل افراطی باید توسط خود اپوزیسیون شیعه و فعالان سیاسی در منطقه شرقیه کنار گذاشته شوند و روابط سیاسی و اجتماعی و مذهبی در آنجا تا جای امکان بهتر شود.
همه ما به یاد داریم که به دنبال انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹ میلادی (۱۳۵۷ خورشیدی) تظاهرات مناطق شیعه نشین را فرا گرفت. دولت عربستان از آن زمان تلاش جانفرسایی برای پیشرفت و توسعه منطقه شرقیه و بازگشت امور به روال سابق و بهبودی اوضاع شیعیان و اشتغال زایی و بهبودی شرایط آزادی های مذهبی و روابط و غیره به کار گرفت اما آنچه گروه های «حزب الله» و امثال آن با آن تبلیغات انقلابی در آنجا می خواهند چیز دیگری است!
چندی پیش یکی از کانال های تلویزیونی با همان محتوای تحریک آمیز همیشگی خود برنامه ای پخش کرد که در آن فراخوان به کارمندان جوان شیعه در شرکت عظیم نفتی آرامکوی عربستان برای شورش و اعتصاب داده شد و دلیل این کار هم حوادث «العوامیه» و درگیری با ماموران امنیتی در این منطقه شیعه نشین عنوان شد. مجری برنامه ضمن حمله بی دلیل به شیخ «حسن صفار»، صاحب قلم عربستانی شیعه و یکی از چهره های اعتدال شیعی – سنی در کشور، خواستار تحرک شیعیان سعودی شد. تحرکی که شاید به ضرر خود شیعیان تمام شود یعنی دقیقا همان کاری که پیشتر شیعیان بحرین، لبنان و غیره انجام دادند.
گروه های اپوزیسیون سیاسی بحرین از یک ائتلاف ملی و خردگرا با مشارکت شیعیان و سنی ها تشکیل شده بود. اما ماهیت این گروه با آرمان های دموکراتیک و ترقی خواهانه اش بر اثر رویکرد افراطی تشیع سیاسی و برنامه «حزب الله» و حامیانش دستخوش دگرگونی شد و با توصیه سپاه پاسداران به سمت شعارهای افراطی و طرح مطالبات انقلابی حرکت کردند. بدین ترتیب، اپوزیسیون دچار دو دستگی و جرقه فرقه گرایی شعله ور شد. درگیری بروز کرد و جنبش اصلاحات به نتیجه نرسید و دریایی از شک و بدبینی و بیم فرقه ای کشور را فرا گرفت. در چنین شرایطی، نفعی عاید گروه های مختلف و به خصوص شیعیان نمی شود. تنها پیامد آن همان فقر و بیکاری و انزوای روز افزون و بر باد رفتن آینده است.
حالا به جای اینکه ثبات در بحرین برقرار شود و اشتغال زایی رونق بگیرد و اوضاع اقتصادی مردم بهتر شود و زمینه های سرمایه گذاری گسترش پیدا کند و همه جوانان و در راس آنها جوانان شیعه از این اوضاع استفاده کنند کشور را به یک بن بست سیاسی و اجتماعی و فرقه ای کشاندند. بن بست کنونی در بحرین مشکلات شیعیان را دو چندان و پیچیده تر خواهد کرد.
شیعیان بحرین یا پادشاهی عربستان سعودی یا کشورهای دیگر با خشونت گرایی و مواجهه با کشورهایشان و دستگاه های امنیتی و تحریک احساسات فرقه ای کاری از پیش نخواهند برد. حمله های ایران به کارخانه ها و پالایشگاه های عربستان سعودی و ناوها و کشتی های آمریکایی و پادگان ها و شهرهای عربستان و کشورهای خلیج منجر به بهبودی وضعیت شیعیان نمی شود.
بی گمان این تاسیسات و پالایشگاه ها از جمله برخی کشتی های ناوگان آمریکا در ابتدا در معرض نابودی گسترده توسط موشک های ایرانی قرار می گیرند. اما آیا واقعا وقوع یک درگیری از این قبیل به مصلحت مردم ایران و شیعیان منطقه خلیج است؟ و آیا ایران زیر بار حملات گسترده موشکی و بمب افکن های آمریکایی دوام می آورد چرا که بدون شک آمریکا دست روی دست نخواهد گذاشت!
کشورهای دوست ایران طی سالیان سال سران این کشور را به عقل گرایی و تعادل و کاهش دشمنی با کشورهای خلیج و غرب و آمریکا توصیه کردند. متاسفانه اما گوش ایران به این حرف ها شنوا نبود و رویکرد تهدید نظامی و بسیج رسانه ای و دامن زدن به فرقه گرایی بی مورد توسط رژیم ایران دنبال شد. هیچ کدام از دولتمردان ایران از جمله حسن روحانی رئیس جمهور این کشور در پی آرام کردن اوضاع و عادی سازی روابط بین کشورهای خلیج و ایران نیستند. اگر هم کسی قصد چنین کاری داشته باشد نهادهای انقلابی در داخل و خارج ایران به مقابله با وی پرداخته او را عزل کرده با کارشکنی مانع به نتیجه رسیدن اقداماتش می شوند، و شیعیان منطقه را برای اقدامات بی ثبات کننده بسیج می کنند.
ما واقعا امیدواریم که دولتمردان واقع گرا و حاکمان مدیر و مدبر به جای حادثه سازان و بحران آفرینان دوباره سررشته امور را به دست بگیرند.
شیعیان کویت و عربستان سعودی و بحرین سه کشور عضو شورای همکاری باید به طور جدی به آینده و منافع خود بیندیشند و به جای جانبداری از تبلیغات و توهمات رسانه های فرقه ای و احزاب معلوم الحال به حمایت از نیروهای تامین کننده ثبات سیاسی و اقتصادی برخیزند!
وقایع چندین دهه گذشته نشان داده که منافع شیعه کویت همچون سنی های این کشور در گرو برقراری ثبات اقتصادی و سیاسی و اعتدال مذهبی است. ایران، این کشور منطقه ای علاوه بر برخورداری از قدرت نظامی دارای توانمندی های غیر نظامی در حوزه کشاورزی، صنایع و بازرگانی و غیره هم است. اما ایران تا کنون در این بخش ها سرمایه گذاری و استفاده بهینه نکرده است!
پس، کی تصاویر سکوهای پرتاب موشک های دوربرد و کشتی های جنگی و مانورهای نظامی و غیره از پرده کانال های تلویزیونی ایران کنار می رود. و کی ما آن چهره صلح طلب ایران را خواهیم دید؟ آیا چهل سال کوبیدن بر طبل جنگ و صدای اسلحه کافی نیست؟

ترجمه شده از روزنامه الجریدة کویت


مسئولیت نوشته ها به عهده خود نویسنده است وسایت مرکز تحقیقات ایرانی خلیج عربی هیچ مسئولیتی در این مورد ندارد

خليل علي حيدر
خليل علي حيدر
نویسنده و پژوهشگر مسایل سیاسی