چالش های تروریستی در طول مرز پاکستان و ایران

https://rasanah-iiis.org/parsi/?p=2031

توسطآصف درانی

کشتار ۲۷ تن از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طی یک حمله انتحاری در تاریخ ۲۴ بهمن ۱۳۹۷ در جاده زاهدان – خاش در ۱۱۰ کیلومتری مرز پاکستان حادثه خطرناکی است. گروه «جیش العدل» در ایران که از مخالفان بلوچ تشکیل می شود مسئولیت این حادثه را به عهده گرفت. دیری نکشید که مسئولان ایرانی، پاکستان را به علت سهل انگاری نسبت به مخالفان بلوچ ایرانی سرزنش کردند. قاسم سلیمانی فرمانده « سپاه قدس» سپاه پاسداران – که اخیرا به سبب فرماندهی نیروهایش علیه داعش در عراق و سوریه جایگاهی اسطوره ای در کشور خود پیدا کرده – از پاکستان انتقاد کرد زیرا که سهل انگاری اش به تشویق «تروریست ها» جهت استفاده از خاک پاکستان برای اجرای عملیات علیه ایران منجر شده است. هم چنین تهدید کرد اگر پاکستان کاری نکند، ایران خود به اقدام مستقیم علیه تروریست ها دست خواهد زد.

خشم ایران از حمله های تروریستی قابل درک است اما تهدید تند سران ایران علیه پاکستان نه تنها برای بسیاری از مردم پاکستان وحشت آفرین بود بلکه نشانه ای از خطرهای پیش رو در منطقه است و این احتمالی است که هم پاکستان و هم ایران می کوشند از آن دوری کنند. مسئولان دو کشور باید فهمیده باشند که تاریخ روابط پاکستان و ایران به واسطه ایستادگی هر دو کشور در کنار یکدیگر در شرایط دشوار، تحکیم یافته است. نیز واقعیت این است که هر دو کشور با ناآرامی های سیاسی رو به رو بوده اند. همسایگان ایران، به ویژه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج، طی چهل سال بعد از انقلاب تئوکراتیک ایران در معرض تهدید این کشور قرار داشتند. منتقدان انقلاب ایران بر این باورند که ماهیت دخالت جویانه نظام سیاسی انقلابیون به جای ایجاد حالت انسجام به تنش در منطقه منجر شده است.

پاکستان، کشور انقلابی نیست و مشکلات خاص خود را داشت. در عرصه داخلی و جهت برپایی دموکراسی با چالش های بسیاری دست و پنجه نرم می کرد و نیز بر اثر تحولات جاری در منطقه با تکانه های فراوانی رو به رو شد. به عنوان مثال، ژنرال ضیا الحق و ژنرال پرویز مشرف – که تا واپسین روز حکومت خویش با بحران مشروعیت رو به رو بودند – زمانی که افغانستان در بحران به سر می برد نزد آمریکا و غرب عزیز بودند. نخست هنگامی که اتحاد شوروی سابق افغانستان را اشغال کرد و دوم پس از رویدادهای پس از یازده سپتامبر. پیشتر ژنرال ایوب خان هم پیمانی با آمریکا را برگزید و پاکستان را عضو سیتو و سنتو کرد تا جلوی « گسترش اتحاد شوروی» گرفته شود. از این رو کشور طی حکومت او با غرب به سرکردگی آمریکا هم پیمان بود. یک امر آشکار بوده است و آن این که پاکستانی ها همواره در برابر بناپارتیسم مقاومت و برای آزادی بیان مبارزه کرده اند؛ به ویژه در دوره حکومت سبعانه ژنرال ضیا که روزنامه نگاران را به زندان انداخت و آنان را شلاق زد.

علت مقایسه میان دو نظام حکومتی ایران و پاکستان، ارایه دیدگاهی روشن بینانه درباره واقعیت ها یا انگیزه های واقعی دو طرف است. ایران باید بداند که مرکز جهان هستی نیست و نمی توان ذهنیت انقلابی ایران را در پاکستان یا هر جای دیگر تکرار کرد و نیز این امر نمی تواند معیاری برای تعیین دوستی ایران با جهان اسلام باشد. و از آنجا که هر دو کشور دارای حاکمیت هستند هر یک از آنها می تواند دوستان خود را بدون ضرر رساندن به مصالح دیگری انتخاب کند. پاکستان از همان آغاز این سیاست را در پیش گرفت و بهتر است همین موضع بی طرفانه را در رقابت های کنونی ایران و کشورهای خلیج حفظ کند.

در حالی که «جیش العدل» مسئولیت حملات علیه خودروهای سپاه پاسداران در اتوبان زهدان-خاش را، که حدود ۱۱۰ کیلومتر از مرزهای پاکستان دور است، به عهده گرفت ایران نمی تواند واقعیت مشکلات در سیستان و بلوچستان را نادیده بگیرد؛ جایی که مردم به خاطر حقوق سیاسی شان در استانشان مبارزه می کنند. نفرت همگانی در میان مردم بلوچ در بلوچستان ایران وجود دارد، زیرا نمایندگان اندکی در حکومت و دیوان سالاری و نیروهای مسلح کشور دارند. استاندار و معاونانش همچنین از تهران اعزام می شوند. تفرقه مذهبی نیز منبع دیگری برای تنش در استان است، زیرا اکثریت بلوچ ها سنی مذهبند. و رهبران سنی مذهب با تبعیض رو به رو هستند و گاه از دیدارشان با مردم جلوگیری می شود. افزون بر آن، میانگین فقر میان بلوچ ها از سایر مناطق ایران بیشتر است.

مسئولان ایرانی هیچ مناسبتی را برای سرزنش پاکستان درباره هر عملیاتی که «جیش العدل» در بلوچستان ایران انجام می دهد، از دست نمی دهند. آنان باید تدبیرهای لازم برای رفع مظلومیت های مردم بلوچ انجام دهند. هم چنین حکومت باید نیاز خود را به ایجاد احساس وابستگی در میان ملت بلوچ آشکارتر سازد تا آنان مجبور نشوند به دنبال هم پیمانانی در خارج از مرزهای خود باشند. پاکستان در مورد مخالفانی که فعالیت هایی از درون بلوچستان پاکستان انجام می دهند سیاست عدم تساهل در پیش گرفته است. تنها دو روز قبل از نوشتن این مقاله، نیروهای امنیتی پاکستان چهار تن از عناصر سپاه پاسداران را از دست مخالفان بلوچ نجات و به ایران بازگرداند. مقدار موفقیت نیروهای امنیتی پاکستان در بازگرداندن مسئولان امنیتی ایران بزرگ بوده است و همین امر درباره جنایتکاران دیگری صدق می کند که در بلوچستان پاکستان پناه گرفته اند.

پاکستان گاهی از شور و شوق انقلابی ایران نیز شکایت می کند که گاهی اوقات انگل وار در امور داخلی پاکستان دخالت می کند. قبل از انقلاب ایران در پاکستان مشکل شیعه و سنی وجود نداشت. برخی از سازمان های مذهبی پاکستان در آغاز انقلاب ایران ذوق زده شدند. آنان بر این باور بودند که آفاق مشابهی در پاکستان گشوده می شود و جماعت اسلامی پاکستان نسبت به انقلاب ایران خوش بین بود. اما همین که ایران در قانون اساسی خود، اسلام شیعه را به عنوان دین رسمی اعلام کرد، احزاب مذهبی پاکستان از انقلابیون ایران فاصله گرفتند. و به رغم وجود دیکتاتوری در پاکستان، کشور همواره برای دموکراسی و آزادی بیان مبارزه می کرد و این با ذهنیت یک انقلابی که به مسایل از دید « خودی و ناخودی» نگاه می کرد تعارض داشت.

اکنون مشخص شده است که انقلابیون ایران، شیعیان پاکستان را زیر نام «زینبیون» و به بهانه دفاع از ضریح های مقدس عراق و سوریه سازماندهی می کنند. کشته شدگان عملیات عراق و سوریه را در قم دفن می کنند و حکومت ایران سرپرستی خانواده هایشان را به عهده می گیرد. پاکستان بارها و بارها این مساله را با مسئولان عمده ایرانی در میان گذاشته است، با این استدلال که کمپین سربازگیری توسط ایران، ددانی را پرورش می دهد که در نهایت به امنیت ملی پاکستان زیان می رساند.

از آن مهمتر این که ایران هنوز نمی گوید چگونه کول بهوشان گادف افسر نیروی دریایی هند می توانست عملیات سازمان اطلاعات هند را از چابهار اداره کند  و مسئولان پاکستان او را به علت انجام عملیات تروریستی در بلوچستان پاکستان و کراچی دستگیر کردند. و به رغم این که پاکستان در همان زمان به ایرانی ها اطلاع داده بود، همدستان او از چابهار فرار کردند. در همان حال که دستگیری گادف برای پاکستان حادثه ای شوک آور بود برای ایران نیز شرم آور و نقش هند در بلوچستان ایران را زیر سوال برد. نیز شماری از عناصر سازمان های مخالف در بلوچستان پاکستان – از جمله ارتش آزادیبخش بلوچستان و ارتش جمهوری بلوچ – با اطلاع کامل مسئولان ایرانی به بلوچستان ایران پناه بردند. و به رغم اظهارات تند سران ایران، طرف پاکستانی خویشتنداری به خرج داد، زیرا که می توان مسایل اختلاف انگیز میان دوستان را به دور از هیاهو فعالانه حل کرد. حفظ روابط دوستانه با ایران یک ضرورت راهبردی برای پاکستان است. «جیش العدل» ممکن است در دو طرف مرز پاکستان و ایران حضور داشته باشد اما فعالیت هایش در بلوچستان پاکستان همواره زیر کنترل بوده است. با این همه، خرد حکم می کند که باید به اولویت فقر و محرومیت جوانان بلوچ در دو طرف مرز رسیدگی شود.
منبع: روزنامه دیلی تایمز پاکستان


مسئولیت نوشته ها به عهده خود نویسنده است وسایت موسسه بین المللی مطالعات ایران هیچ مسئولیتی در این مورد ندارد

آصف درانی
آصف درانی
سفیر پیشین پاکستان در ایران