مؤلفه های ژئواکونومیک و تأثیر ابتکار «کمربند و جاده» بر روابط چین و ایران

https://rasanah-iiis.org/parsi/?p=3572

توسطدکتر محمد زریق

مقدمه

علی رغم اینکه ایالات متحده از برنامه جامع اقدام مشترک یعنی همان «برجام» («JCPOA») خارج شد و تحریمهای اقتصادی را بار دیگر علیه ایران اعمال کرد، اما شرکتهای چینی همچنان مأموریتهای خود را در ایران به طور عادی انجام می دهند و دولت چین نه تنها از ایران دوری نکرده است بلکه تلاش نموده روابط خود را با تهران گسترش دهد. این پژوهش بر این باور است که عوامل اقتصادی از جمله ابتکار «کمربند و جاده» از مشوقهای گسترش روابط دو کشور هستند. بر اساس این ابتکار، ایران یک گذرگاه حیاتی است که دسترسی چین را به اروپا و آفریقا ممکن می سازد. و در چارچوب این ابتکار، امنیت انرژی برای چین و ایران یک مسأله محوری است. همچنین، این ابتکار در بین المللی کردن رنمینبی و تضعیف سلطه دلار نقش مهمی دارد. در نتیجه، این ابتکار نه تنها برای چین بلکه برای ایران نیز یک مسأله حیاتی است؛ چرا که این ابتکار، ایران را در مسیر یکی از مهمترین طرحهای اقتصادی بین المللی قرار می دهد که بلند پروازیهای ژئوپلیتیک چین پشتوانه آن است. همچنین این ابتکار فرصتهایی در اختیار ایران قرار می دهد تا بتواند با غرب و تحریمها و انزوای اقتصادی و مالی که از جانب ایالات متحده اعمال می شود، مقابله کند. این پژوهش تلاش دارد دیدگاههای رایج در مورد نقش ابتکار «کمربند و جاده» در آینده روابط دو کشور، از جمله افزایش همکاری و یا رقابت میان چین و ایران را مورد بررسی قرار دهد.

نخست: جایگاه محوری ایران در ابتکار چینی «کمربند و جاده»

یک. ایران مهمترین حلقه وصل در این ابتکار :

ابتکار «کمربند و جاده» بر موقعیت جغرافیایی ایران و امکانات ژئوپلیتیک آن تکیه دارد؛ زیرا موقعیت جغرافیایی ایران چنان حیاتی است که قاره های دنیای قدیم یعنی آسیا، اروپا و آفریقا را به یکدیگر پیوند می دهد. همچنین نظر به اینکه ایران امکان دسترسی به راههای دریایی و خشکی را دارد، امتیاز جغرافیایی بیشتری نسبت به سایر کشورها دارد. علاوه بر آن، ایران یک بازیگر در منطقه ای است که از دیرباز شاهد رقابتها و ائتلافهای پیچیده ای بوده است. موقعیت راهبردی ایران در خاورمیانه مورد توجه قدرتهای جهانی بوده است و همین موقعیت راهبردی، اهمیت آن را در رقابت میان قدرتهای بین المللی دوچندان ساخته است.

علاوه بر آن، ایران با داشتن ذخیره نفت و گاز در ردیف کشورهای نفت خیز جهان جای دارد و نفت از منابع اصلی درآمد این کشور به حساب می آید. در سال 2018 میلادی، فروش نفت حدود 17 درصد تولید ناخالص داخلی ایران تشکیل داده است و حدود 30 درصد بودجه سال 2019 -2020 میلادی دولت ایران از محل فروش نفت تأمین شده است. و بی تردید، وجود این ثروتهای خدادادی برای قدرتهای بین المللی و در رأس آنها چین و ایالات متحده از اهمیت بالایی برخوردار است. همچنین ایران قدرتی است که در حفظ ثبات یکی از اقليم هاى فرعی که منافع قدرتهای بزرگ در آنجا به هم گره خورده است، نقش محوری دارد؛ چرا که این منطقه 63 درصد نفت خام و 40 درصد ذخیره گاز جهان را در خود جای داده است[1].

بنا بر نظریه «قلب جهان» موقعیت ایران در قلب منطقه، طمع هر کشور پیشرفته ای که در صدد است خود را به مناطق حاشیه ای رسانده و سلطه خود را در آنجا بگستراند، بر می انگیزد. اما چین یک قدرت در حال صعود است که در جنوب شرق آسیا واقع است. این کشور نیز در قلب جهان جای گرفته و قدرت خود را به اطراف جهان گسترش می دهد. بنا بر نظریه مکیندر، فاصله جغرافیایی زیاد، مرکز چین و ایران را از حملات دریایی در امان نگهداشته است.

طبق الگوی ژئوپلیتیک مکیندر، ایران که یک «قدرت خشکی» است بخشی از «قلب جهان» است. و ابتکار «کمربند و جاده» به چین امکان می دهد تا سلطه خود را بر مناطق حاشیه ای و «قلب جهان» تثبیت کند و این رویکرد به برتری جهانی چین می انجامد و ابتکار «کمربند و جاده» بخشها و یا تمام «قلب جهان» را با کشورهایی که در پیرامون جهان واقع هستند، مرتبط می كند[2].

نظر به اینکه ابتکار «کمربند و جاده» یکی از طرحهای بسیار مهم چین است و منطقه خاورمیانه یک عنصر حیاتی برای این ابتکار به حساب می آید، ایران با داشتن موقعیت راهبردی در این منطقه حلقه وصلی است که ارتباط کشورهای منطقه و اروپا را هم از طریق دریا و هم از طریق خشکی تأمین می کند. کشورهای مشارکت کننده در این ابتکار در چارچوب همکاری و مشارکت، یک کمربند اقتصادی فراقاره ای می سازند تا از منفعت آن برخوردار گردند. البته مشارکت و همکاری در این ابتکار بر اصولی استوار است که از جمله آنها می توان از همزیستی مسالمت آمیز، احترام متقابل به حاکمیت و تمامیت ارضی کشورها، پرهیز از تجاوز، عدم دخالت در امور داخلی کشورها، برابری، منفعت متقابل و همکاریهای امنیتی نام برد که به طور خلاصه در این ابتکار به آنها اشاره شده است.

در اکتبر 2019 میلادی چین و ایران در چارچوب ابتکار «کمربند و جاده»، یک یادداشت همکاری در حوزه کشاورزی به امضا رساندند. به علت همه گیری ویروس کرونا بسیاری از فعالیتهایی که به ابتکار «کمربند و جاده» مربوط می شد، تا مدتی متوقف شد. علی رغم تحریمهای امریکا و نیز همه گیری ویروس کرونا، چین به گسترش روابط با ایران ادامه داد. و شرکت ملی هسته ای چین طراحی رآکتور هسته ای «اراک» را که با آب سنگین کار می کند، از سر گرفت. در عین حال، شرکت مهندسی راه آهن چین احداث ریل قطار سریع السیر تهران- قم – اصفهان را روی دست گرفت[3]. چین بزرگترین سرمایه گذار در پروژه های حمل نقل ایران مانند خط آهن سریع السیر و برق راه آهن تهران – مشهد است. در ابتکار «کمربند و جاده»، این پروژه های ريلى، ارتباط آسیای میانه را با خاورمیانه فراهم می كند.

  طبق تعریف مکیندر، اگر یک کشور به تنهایی بر دروازه میان اروپای غربی و مرکز ارواسیا سیطره یابد، این امر می تواند چالش بزرگی برای قدرتهای غربی و مخصوصا ایالات متحده ایجاد کند[4]. این گذرگاه، ابتکار «کمربند و جاده» را از طریق ترکیه، آلمان و ایران به اروپا متصل می کند. از این رو، ایران یک عنصر مهم در ابتکار «کمربند و جاده» و بلندپروازیهای ژئوپلیتیک چین در منطقه به حساب می آید. ایران گذرگاهی را که غرب را از راه ترکمنستان به شرق پیوند می دهد و نیز گذرگاهی که شمال و جنوب را به یکدیگر متصل می کند و به منطقه خلیج می رسد در بر می گیرد. پروژه سوم که در سال 2018 میلادی کلید خورد، خط آهنی به طول 470 کلیومتر است که شهرهای تهران، همدان و سنندج  را به یکدیگر پیوند می دهد. سنندج از معدود مراکز استانهای ایران است که از امکانات راه آهن بی بهره است. هزینه این پروژه حدود 836.9 میلیون دلار تخمین زده می شود[5]. در سال 2018 میلادی فدراسیون صنایع شیمی و پتروشیمی چین قراردادی را برای ایجاد پارک پتروشیمی در نزدیکی چابهار به امضا رساند.

دو. منفعتی که این ابتکار برای چین و ایران دارد:

با توجه به جغرافیای سیاسی منطقه ای، ابتکار «کمربند و جاده» برای هر دو کشور چین و ایران سودمند است. و ممکن است به حفظ ثبات در کشورهای پیرامون ایران کمک کند و موجب فقر زدایی از این کشورها شود. این امر به پیدا شدن بازارهای تازه ای در کشورهای همسایه و کاهش خطرهای بروز درگیری کمک می کند[6]. «مرکز پژوهشهای شورای اسلامی» در گزارشی به این مطلب پرداخته است که چگونه می توان ایران را به مرکز ترانزیت هوایی بدل کرد. و چین از این طرح برای افزایش سرمایه گذاری در ایران و یا توسعه فرودگاهها و یا فروش هواپیما به ایران استفاده می کند. بر اساس این گزارش، نوسازی ناوگان هواپیمایی کشور یک ضرورت است. اکنون که شرکت دولتی هواپیمایی تجاری چین موفق به تولید هواپیمای مسافر بری تک راهرو C919 شده است، احتمالا چین بتواند از طریق ابتکار «کمربند و جاده»، بازار ایران را در اختیار بگیرد[7].

شی جین پینگ رئیس جمهور چین قبل از سفر به تهران در سال 2016 میلادی، مقاله ای در یکی از روزنامه های ایران منتشر کرد که در آن به روابط فرهنگی قدیم و جدید میان دو کشور پرداخت و به ظرفیت های برنامه جامع اقدام مشترک که به تقویت روابط چین و ایران می انجامد و نیز به موقعیت راهبردی ایران در ابتکار «کمربند و جاده» توجه نشان داد[8]. از این رو، زنده ماندن برنامه جامع اقدام مشترک در راستای منافع ژئوپلیتیک چین است. زیرا چین روی وعده ایران مبنی بر عدم ساخت سلاح هسته ای حساب می کند. در مقابل، چین نیز حمایت خود را از ایران دریغ نمی کند. به عنوان مثال، چین خروج امریکا از برجام و نیز سیاستهای فشار حداکثری ایالات متحده علیه ایران را محکوم کرد[9].

بعد از اینکه دو طرف چین و ایرن دومین نشست خود را در 14 فوریه 2020 میلادی در مونیخ برگزار کردند، وانگ یی اظهار کرد: « همدردی که ظریف با ملت چین در دوره همه گیری ویروس کرونا اظهار کرد، نشان از دوستی دراز مدت دو ملت چین و ایران است»[10]. نشستهای منظم میان چین و ایران از نزدیکی میان دو کشور حکایت دارد. چین که یکی از امضا کنندگان برنامه جامع اقدام مشترک است، همپیمان مهم ایران نیز هست.

برای پاسداری از ابتکار «کمربند و جاده» و گسترش آن تا اروپای شرقی و عرضه انرژی و بازارهای جدید، اهداف ژئوپلیتیک چین ایجاب می کند از نقش امنیتی در خاورمیانه غفلت نکند. سه کشور روسیه، چین و ایران از دسامبر 2019 تا ژانویه 2020 میلادی دست به رزمایشهای دریایی مشترکی زدند.  چین با عربستان سعودی نیز مانورهای دریایی مشترکی برگزار کرد. در سال 2017 میلادی چانگ وانکوان وزیر دفاع چین تصریح کرد که کشورش برای کار با ایران و تقویت روابط نظامی میان دو کشور آمادگی دارد[11]. و با ادغام دو کشور از طریق ابتکار «کمربند و جاده»، احتمالا چین نفوذ خود را در مناطق دوردست و در مرکز خلیج گسترش خواهد داد که این امر برای تأمین امنیت نفت یک اقدام حیاتی است. در همین راستا، ملاحظه می شود که مصرف انرژی چین در دهه های اخیر بیش از سایر کشورهای جهان به سرعت بالا رفته است. در نتیجه، امنیت انرژی یک فاکتور اساسی در سیاست خارجی این کشور است.  

دوم: ابتکار «کمربند و جاده» و اهمیت امنیت انرژی برای چین و ایران

یک. اهمیت بخش انرژی در سیاست دو کشور

هنگامیکه چین در سال 1993 میلادی به وارد کننده خالص نفت تبدیل شد، نگرانیها درباره امنیت انرژی بالا گرفت. پیش از این، نفت چین می توانست پاسخگوی نیاز بازار داخلی باشد. اما بعد از این تاریخ، تقاضای انرژی از جانب چین افزایش یافت و از سال 2006 میلادی ایران بزرگترین صادر کننده نفت خام به چین بوده است[12]. قبل از خروج امریکا از برجام در سال 2017 میلادی، چین میزبان 31 درصد صادرات ایران بوده و 37 درصد واردات این کشور را تأمین می کرده است که این میزان مبادلات تجاری میان دو کشور، ایران را بزرگترین شریک تجاری چین ساخته بود. هم اکنون ایران میزبان 0.76 صادرات چین است که تقریبا 1.11 درصد واردات این کشور را شامل می شود[13]. و حدود 77 درصد صادرات ایران به چین را معادن تشکیل می دهند. در سال 2020 میلادی، چین 7.5  درصد نفت خام مورد نیاز خود را از ایران تأمین کرده است. با این همه، با تغییراتی که در ليست صادر کنندگان نفت خام به چین به وجود آمد، میزان واردات نفت خام ایرانی توسط چین از 7.5 درصد در سال 2017 میلادی به 3.5 درصد در سال 2019 میلادی رسید[14].  این کاهش، ایران را از جایگاه پنجم به جایگاه نهم کشورهای صادر کننده نفت تنزل داد. مبادلات تجاری میان ایران و چین در سال 2019 میلادی به میزان یک سوم کاهش یافت. علی رغم اینکه صادرات ایران به چین به میزان 31 درصد کاهش یافته است، اما چین همچنان بزرگترین شریک تجاری ایران به شمار می رود[15]. با توجه به اینکه هم اکنون مبادلات نفتی، تجاری و مالی ایران با شیوه های دور زدن تحریم صورت می گیرد، دستیابی به آمار دقیق حجم مبادلات، مشکل است. اما یقینا صادرات نفت ایران از اوایل سال 2023 میلادی رو به افزایش نهاده است تا جایی که گفته می شود که به سطح قبل از خروج امریکا از برجام، رسیده است. البته از این نکته نیز نباید غفلت کرد که صادرات نفتى روسیه به چین بعد از بازگشت تحریمها، سهمیه صادرات ایران به چین را تحت تأثیر قرار داد.

دو. تأثیر تحریمهای امریکا بر همکاری در زمینه انرژی

 تحریمهای امریکا سهم واردات چین از نفت خام ایران را کاهش داد.  در حالیکه ایالات متحده برای تنبیه ایران از تحریمها به عنوان ابزار ژئواکونومیک استفاده می کند، خطر درگیری جنگ میان ایالات متحده و ایران در میان سالهای 2019 و 2020 میلادی افزایش یافت. این جنگ می توانست برای هر دو طرف و مخصوصا برای ایران خسارتهای زیادی به بار آورد. و از همه مهمتر اینکه این جنگ می توانست تمام منطقه را دچار بی ثباتی كند. و با توجه به هزینه های هنگفتی که جنگ دارد، ایالات متحده ترجیح داد از ابزار کارآمد تحریمها برای مهار ایران استفاده کند.

ایران در سال 2017 میلادی حدود 75 درصد نفت خام و نیز فرآورده هاى نفتی پالایش شده خود را به هشت کشور صادر کرد. و بعد از بازگشت تحریمها، بر خلاف سایر کشورها که از خرید نفت ایران عقب نشینی کردند، چین با وجود تحریمها همچنان به خرید نفت خام ایرانی ادامه داد[16]. به همین سبب در سپتامبر 2019 میلادی تعدادی از شرکتهای چینی در لیست سیاه امریکا قرار گرفتند تا تعامل با ایران و واردات نفت از این کشور را متوقف كنند. با این همه، چین در زمان معافیتها در سال 2019 میلادی واردات نفت از ایران را افزایش داد. اما بعد از پایان معافیتها، واردات چین از میانگین 800,000 بشکه در روز به کمتر از 300,000 بشکه در روز رسید. در طی ماهای ژانویه و فوریه سال 2020 میلادی در مقایسه با مدت مشابه در سال 2019 میلادی واردات نفت خام تقریبا 81 درصد کاهش یافت[17]. از آنجایی که اقتصاد ایران به طور عمده به فروش نفط وابسته است پس ایالات متحده تلاش می کند این دریچه را به روی صنایع نفتی ایران ببندد. همكارى ايران با چین در زمینه فروش نفت نشان می دهد که تهران به همکاری با کشورهایی که نفوذ ایالات متحده را به چالش می کشند، آمادگی و تمایل دارد. 

ابتکار «کمربند و جاده» بر مناطق سرشار از نفت و گاز در شمال آفریقا و خاورمیانه تمرکز دارد. و از آنجا که ایالات متحده از خاورمیانه عقب نشینی کرده است، چین نقش پر رنگ تری در تأمین امنیت منطقه برعهده گیرد. و با توجه به تحولاتی که اخیرا  در تنگه هرمز رخ داده است، منافع چین اقتضا می کند که تنشها میان ایران و پادشاهی عربستان سعودی کاهش یابد. و علی رغم اینکه بعد از حادثه حمله به نفتکشها، و مشارکت تعدادی از کشورهای برای تأمین امنیت آبراهه ها در منطقه، چین یگانهای حراستی و حمایتی به تنگه هرمز اعزام نکرد[18]، اما آن زمان که ایران در سال 2018 میلادی تهدید به بستن تنگه هرمز کرد، واکنش چین این بود که ایران را به تقویت بیشتر صلح و ثبات منطقه ترغیب کرد.

از آنجایی که شرکتهای چینی نمی توانند به بازارهای غربی دسترسی پیدا کنند، ایران گزینه جذاب تری برای چین است. از سویی دیگر، بعد از آن که ایالات متحده تحریمها علیه ایران را بازگرداند شرکتهای فرانسوی از ایران رفتند. شرکت ملی پتروشیمی چین (CNPC) با شرکت «توتال» به طور مشترک در توسعه ميدان گازی پارس جنوبی فعالیت داشتند که شرکت توتال در نوامبر 2018 میلادی داراییهای خود را به خاطر تحریمهای امریکا علیه ایران، به فروش گذاشت. بعد از مدتی، شرکت ملی پتروشیمی چین نیز از قرارداد توسعه ميدان گازی «پارس» جنوبی کناره گیری کرد[19]. و بیژن زنگنه وزیر نفت وقت اعلام کرد که شرکت «PetroPars» به تنهایی کار توسعه فاز 11 ميدان گازی «پارس» جنوبى را بر عهده خواهد گرفت. ملاحظه می کنیم که به علت انزوای روزافزون ایران، چین یک فرصت طلایی را به دست آروده است تا ضمن دسترسی به بازارهای ایران، قدرت ژئواکونومیک خود را نیز تحمیل نماید.

سه. افقى اميدواركننده براى همکاری در زمینه انرژی:

طبق مؤلفه های ژئواکونومیک، دولتها به امنیت اهمیت بسیار زیادی می دهند. وجود ثبات به چین این فرصت را می دهد تا نیازهای خود را از انرژی تأمین کند و جای پای خود را در خاورمیانه مستحکم نماید؛ به ویژه اینکه منطقه خاورمیانه در تأمین تقاضای نفت از سوی چین، در دو دهه آینده نقش حیاتی و محوری خواهد داشت. میزان صادرات نفت به چین از 14 درصد در سال 2011 میلادی به 24 درصد در سال 2035 میلادی افزایش خواهد یافت. از سویی دیگر با آغاز سال 2035 میلادی که تعداد خودروهای بیشتری در اختیار مردم قرار می گیرند، احتمال می رود تجارت نفت در کشور به میزان 54 درصد افزایش یابد. و به دلیل تحریمهای امریکا علیه ایران و نیز درگیریهایی که در کشورهای همسایه ایران وجود دارد، سیاست ژئواکونومیک چین به سوی تنوع بخشیدن به منابع واردات نفتى تمایل دارد[20].

 در سال 2007 میلادی هیأت دولت جمهوری خلق چین «احکام و سیاستهای انرژی چین» را تصویب کرد که خطوط کلی برنامه های آینده چین را در جهت افزایش تولید زغال سنگ، گاز و نفت داخلی و در عین حال، کاهش حداکثری وابستگی به منابع انرژی خارجی مشخص کرده است. با این همه، شورای دولتی چین انتظار دارد که تنوع منابع تأمین انرژی در کشور محقق شود و منابع خارجی انرژی برای همیشه یکی از گزینه ها خواهد بود. در نتیجه، گسترش تجارت جهانی و پاسداری از ثبات بازار یک مسأله بسیار مهم است. چین تلاش دارد قراردادهای طولانی مدت با کشورهای دیگر تنظیم نماید و شرکای صادر کننده متنوعی را بیابد. این نوع سیاستها، سرمایه گذاریهای چین در زیرساختهای انرژی و فناوری و نیز تبادل خدمات در سطح جهان را تشویق می کند[21]. و اینگونه است که چین برای تنوع بخشیدن به واردات و سرمایه گذاریهای نفتی اش، یک الگوی ژئواکونومیک را در پیش گرفته است.

علی رغم اینکه صادرات نفت ایران به چین کاهش یافته و برخی از پروژه های مشترک نیز متوقف شده است. اما امکانات ژئواکونومیک ایران برای پکن همچنان از اهمیت بالایی برخوردار است. از این رو، دو کشور در سپتامبر 2019 میلادی سند همکاری جامع راهبردی را نهایی کردند که بر اساس آن، چین 280 میلیارد دلار آمریکایی در زمینه صنایع پتروشیمی، گاز و نفت ایران سرمایه گذاری می کند[22]. همچنین توافق شده است که چین در طی بیست و پنج سال آینده بیش از 400 میلیارد دلار در اقتصاد ایران سرمایه گذاری کند. و این بخشی از توافقنامه همکاری جامع راهبردی است که در طی سالهای آینده وارد فاز اجرایی می شود. و با توجه به وجود همکاری راهبردی گسترده، شرکتهای چین می خواهند که در پذیرش و یا عدم پذیرش پروژه های پتروشیمی ایران و ارائه کمک فنی، اولویت داشته باشد. و این رویکرد بخشی از طرح ژئوپلیتیک چین برای گسترش حوزه فعالیت شرکتهای چینی در خارج از این کشور است[23].

سوم: اهمیت ابتکار «کمربند و جاده» در بین المللی کردن رنمینبی و تضعیف جایگاه دلار

یک. تمایل چین به بین المللی کردن رنمینبی:

چین بعد از پیوستن به سازمان تجارت جهانی (WHO) به اصلاح سیستمهای تجاری و مالی خود آغاز کرد. در سایه سیاستهای اصلاحات و گشایشی که رئیس جمهور دنگ شیاو پینگ روی دست گرفته بود، پیوستن چین به سازمان تجارت تجارت جهانی اولین گام به سوی هم افزایی مالی جهانی بود؛ چرا که نهادهای مالی به بین المللی کردن رنمینبی کمک کردند و ساز و کار سرمایه گذاری مستقیم خارجی در چین را آسان ساختند.

اضافه شدن رنمینبی در اول اکتبر سال 2016 میلادی به سبد حق برداشت ویژه صندوق بین المللی پول، هدف چین در بین المللی کردن واحد پولش را تقویت کرد. در عین حال، از دیگر عواملی که در بین المللی کردن رنمینبی نقش داشتند نیز نباید غفلت کرد. در سالهای 2016 و 2017 میلادی تعداد معاملات خارجی به شکل قابل توجهی کاهش یافت و کندی رشد اقتصادی چین و افزایش سرازیر شدن سرمایه ها به خارج از کشور، از جمله این عوامل بود. علی رغم این کندی در اقتصاد، فاکتورهای های تجاری به 1.1 میلیارد دلار امریکایی در سال 2015 میلادی رسید. و این افزایش در مقایسه با سال 2009 میلادی که نرخ افزایش، صفر بود، بسیار قابل توجه است. در سال 2014 میلادی، تعداد خارجی هایی که به کشور می آمدند و رنمینبی با خود داشتند، رو به افزایش نهاد و سپس کاهش یافت. البته این تعداد در سال 2017 میلادی بار دیگر رو به افزایش نهاد. در کل، تعداد خارجیهایی که رنمینبی با خود می آوردند، از سال 2011 میلادی، پنج برابر افزایش یافت[24]. اما درباره پول رنمینبی باید گفت که در سال 2020 میلادی این پول در رتبه بندی پراستفاده ترین ارزهاى جهان برای پرداخت های بین المللی جایگاه پنجم را به خود اختصاص داد. ارزش رنمینبی به عنوان یک پول کاغذی از 1.85 درصد در مارس 2018 میلادی به 2.40 درصد در مارس 2020 میلادی افزایش یافت[25]. با این همه، رنمینبی هنوز آنقدر قدرت پیدا نکرده است که جایگاه دلار را تهدید کند. و علی رغم اینکه به عنوان واحد پولی در سطح بین الملل قدرت چندانی ندارد، اما رشد اقتصادی چین، به اعتبار سیاسی و اقتصادی آن افزوده است.

چین تلاش دارد با افزایش تعداد شرکای تجاری که در مبادلات تجاری خود از رنمینبی استفاده می کنند، خطرات مبادله ارزی و هزینه های معاملات را کاهش دهد. علی رغم حجم زیاد اقتصاد چین و نیز حجم تجارت بین المللی، تبدیل رنمینبی به یک ارز بین المللی همچنان بسیار به کندی صورت می گیرد. دولت چین می تواند جایگاه بین المللی رنمینبی را از طریق تجارت نفت افزایش دهد اما عواملی چون کاهش فروش نفت که اقتصاد ایران دچار آن شده است، باعث نوعی رکود می شود. مؤسسه مالی بین المللی پیش بینی می کند که بعد از دو سال از تحریمها، سپرده های ایران به 20 میلیارد دلار کاهش یابد ولی اگر تحریمها برداشته شود، احتمال دارد که این رقم به 143 میلیارد دلار افزایش یابد[26].

دو. ایران بازار مناسبی است برای بين المللى كردن رنمينبى

با توجه به اینکه چین تلاش می کند رنمینبی را به یک ارز بین المللی تبدیل کند، ممکن است ایران گزینه احتمالی برای افزایش استفاده از رنمینبی باشد؛ چرا که از سال 2012 میلادی ایران رنمینبی را به عنوان بهای نفت خام پذیرفته است. و بهای نفت ایرانی با رنمینبی و دیگر ارزهایی که از رهگذر تجارت با چین به دست آمده است، سنجیده خواهد شد[27]. و این گام نیز از طریق ابتکار «کمربند و جاده» در بین المللی کردن رنمینبی نقش دارد. زیرا در حالیکه رتبه اعتبارى برای اوراق رنمینبی یک ضرورت است، از سرمایه گذاران در چین خواسته می شود که اوراق خود را با پول داخلی و یا ارز خارجی عرضه کنند. به شرطی که درآمد حاصل از آن به کشورهایی که در امتداد ابتکار «کمربند و جاده» قرار دارند، بازگردد[28]. و بدین سان، انتشار اوراقی که بر اساس رنمینبی ارزشگذاری شده اند، به بین المللی شدن آن کمک می کند.

استفاده روزافزون از رنمینبی در ایران حاکی از سلطه روز افزون چین بر اقتصاد ایران است؛ زیرا هرگاه پول کشوری به یک ارز بین المللی بدل شود، آن کشور از لحاظ اقتصادی قدرتمند و قوی می گردد. اما استفاده از رنمینبی در مقایسه با دلار بسیار کم است و چین برای تغییر این وضعیت همچنان به تلاشهای خود ادامه می دهد.

سه. فرصتها و چالشها فراروی استفاده از رنمینبی:

در سال 2010 میلادی استفاده از رنمینبی چین در ایران افزایش یافت؛ زیرا چین بهای نفت خام را به رنمینبی به ایران پرداخت می کرد. چهار سال طول کشید تا استفاده از رنمینبی در معاملات برون مرزی از 0.1 درصد به 0.4 درصد افزایش یابد. در سال 2018 میلادی ایران سامانه مبادله ارزها را از دلار امریکا به رنمینبی تغییر داد. از این رو، ایران به اهمیت سیاست نگاه به شرق پی برده است. در زمانیکه ایران به خاطر سلطه دلار بر نظام مالی جهانی زیان می بیند، رنمینبی گزینه جذابی برای ایران است زیرا ایران برای دور زدن تحریمها و نیز حفظ سهم میزان بالای صادرات نفت خود به یک ارز غیر از دلار نیاز دارد. علاوه بر آن، افزایش استفاده از رنمینبی در معاملات نفتی، سبب می شود که چین نیز تلاش بیشتری برای بین المللی کردن رنمینبی به خرج دهد.

در سال 2018 میلادی، چین قراردادهای آتی نفت خام با رنمینبی را پیشنهاد کرد که این امر یک رخداد مهم برای چین است. زیرا استفاده از رنمینبی در پرداخت بهای نفت، خطرات تبدیل ارزها را برای تاجران نفت به ویژه در منطقه آسیا و اقیانوس آرام کاهش می دهد. طبق گفته دو پژوهشگری به نام کامل و وانگ، سخت است که رنمینبی به ارز مورد استفاده در معاملات نفت خام بدل شود. از دیگر مشکلاتی که فراروی رنمینبی قرار دارد، این است که در فضای رقابت میان ارزهای پایه کنونی، بازار اعتماد چندانی به رنمینبی ندارد. همچنین علی رغم سهم روز افزون چین از بازار، و مشارکت کمرنگ خارجی، عواملی چون دخالت دولت چین و کاهش نقدینگی، از دیگر چالشها فراروی رنمینبی به حساب می آید. و برای اینکه رنمینبی به عنوان یک ارز مرجع شناخته شود، چین باید یک ساختار مالی بی نقص برای تعامل با بازرگانان نفت تعریف کند. از سویی دیگر، ایران به خاطر در پیش گرفتن سیاست نگاه به شرق، و نیز برای دور زدن تحریمهای امریکا به استفاده از رنمینبی روی آورده است. و علی رغم این مسأله، رنمینبی همچنان از ارزهای ثانویه جهانی است. و چین نه تنها به ایران اجازه می دهد که نفت خام را با رنمینبی معامله کند بلکه در قبال آن، از برنامه جامع اقدام مشترک حمایت سیاسی می کند و با تحریمهای امریکا علیه ایران نیز مخالفت می ورزد. در پی نشستهای وزرای خارجه دو کشور ایران و چین در سال 2019 میلادی، ایران تصمیم گرفت در بازار بورس رنمینبی را به جای دلار جایگزین کند. ایران رنمینبی را به خاطر ارزش ذاتی و منفعت اقتصادی آن پذیرفته است و این نشان می دهد که رنمینبی ظرفیت استفاده در معاملات را دارد. و این امکان برای ایران فراهم است که وقتی به بازارهای مالی بین المللی دسترسی پیدا کرد، به تدریج از اتکا به این ارز نیز بی نیاز گردد. شایان ذکر است که چین برای تقویت تجارت با ایران از بانک کونلون که تحت تحریمهای امریکا قرار ندارد، استفاده می کند[29].

در سال 2017 میلادی، ولی الله سیف رئیس وقت بانک مرکزی ایران تلاش کرد برای افزایش رواج جهانی رنمینبی با چن یوآن نایب رئیس کنفرانس مشورتی سیاسی خلق چین تفاهمنامه ای در زمینه تبادل ارز امضا کند. حتی اگر چنین قرار دادی منعقد می شد، باز هم کارآیی چندانی نداشت؛ زیرا بانکهای ایرانی نیاز دارند به مؤسسات مالی بین المللی دیگری نیز دسترسی داشته باشند. قبل از امضای برجام، تنها 35 بانک حق داشتند با ایران معامله کنند[30]. و احتمالا تحریمهای امریکا مانع از آن شده است که دو کشور در زمینه تبادل ارز به توافقی دست یابند.

با آنکه بین المللی کردن پول چین با هدف تضعیف جایگاه دلار امریکا به عنوان پول مورد استفاده در سرمایه گذاری صورت می گیرد، اما بیشتر سرمایه گذاران به رنمینبی صرفا به چشم یک پول امن می نگرند. و گذشته از کاهش هزینه های معاملات، سود حاصل از عرضه این پول ضعیف تنها درآمد بسیار ناچیزی نصیب کشور عرضه کننده می کند. و در اقتصاد کلان یک نرمش ایجاد می کند و تقویت قدرت و آوازه اقتصادی کشور عرضه کننده را در پی دارد. چین همواره در تلاش است تا وابستگی خود را به دلار امریکا کاهش دهد و ایران نیز همین سیاست را در پیش گرفته است. و علی رغم افزایش اهمیت اقتصادی و سیاسی چین، اما رنمینبی هنوز آن ظرفیت را ندارد که بتواند به عنوان ارز ذخیره مورد استفاده قرار گیرد و نهادهای مالی بین المللی همچنان در تلاشند تا جایگاه رنمینبی را تضعیف کنند[31]. همچنین چین در نظر دارد با ظهور یک نظام بین الملل جدید از طریق بین المللی کردن پول خود، سلطه خود را روز به روز افزایش دهد. در نتیجه، سلطه دلار آمریکا بر تجارت جهانی به خطر می افتد و ممکن است استفاده از رنمینبی در تجارت نفت خام به ایجاد یک ساختار جدید قدرت در خاورمیانه منجر شود که این امر به سلطه امریکا پایان می دهد و به نفع چین تمام می شود.

برآیند

از همان زمان که ایالات متحده در سال 2008 میلادی از برجام کناره گیری کرد، تنشها میان این کشور و ایران بالا گرفت. اما چین همواره از برجام حمایت کرده است و برجام موضوع گفتگوهای مقامات ایرانی و چینی است که هر از چندگاهی با یکدیگر ملاقاتهایی دارند. با این همه، اما تأثیرات منفی تحریمها همچنان بر روابط چین و ایران سایه افکنده است؛ مخصوصا در زمینه محموله های نفت خام و سرمایه گذاریهای چین در ایران. اما با این همه، دو کشور همچنان دیدگاههای نزدیک به یکدیگر دارند و می توان گفت که تداوم روابط میان دو کشور مرهون اهمیت راهبردی است که ایران در ابتکار یک کمر بند و یک جاده دارد.

از سویی دیگر، تلاش ایران برای بین المللی کردن رنمینبی با اهداف ژئوپلیتیک و اقتصادی چین سازگار است. و سرمایه گذاری در ابتکار «کمربند و جاده»، یک بخش مهم از راهبرد ژئواکونومیک چین است تا نفوذ اقتصادی خود را در ایران و منطقه تقویت کند و راه را برای گسترش فعالیتهای اقتصادی به آنجا مهیا سازد. تلاش چین برای بین المللی کردن رنمینبی نه فقط برای تضعیف دلار صورت می گیرد بلکه تقویت سلطه منطقه ای و زمینه سازی برای گسترش فعالیتهای اقتصادی به آنجا نیز از دیگر اهداف چین است. در مقابل، ایران نیز تلاش می کند برای دور زدن تحریمهای امریکا، قراردادهای نفتی با چین را بر اساس رنمینبی تنظیم کند. ابتکار «کمربند و جاده» به توسعه زیرساخت کشورهایی که در مسیر آن قرار دارند منجر می شود و با توجه به اینکه چندین کشور در این ابتکار مشارکت دارند، این امر می تواند اقتصاد ایران را نجات دهد. و بی تردید از جمله اموری که به پکن کمک می کند تا با پیدا کردن همپیمانانی در مقابل سلطه امریکا بایستد، همانا نفوذ سیاسی و اقتصادی این کشور در ایران و حمایت از برجام است.

خلاصه اینکه، مشارکت ایران در ابتکار «کمربند و جاده» و نیز موقعیت راهبردی ایران از اهمیت خاصی برخوردار است. زیرا ابتکار «کمربند و جاده» برای چین این امکان را فراهم می سازد تا اهداف ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک و سیاستهای پولی بین المللی را یکجا دنبال کند. لازمه نفوذ چین در اروپای شرقی این است که ایران ضمن پیوستن به ابتکار «کمربند و جاده»، فضای با ثباتی را برای رونق تجارت فراهم کند و زیرساختهای خود را نیز توسعه دهد. پکن تلاش دارد از طریق تأمین ارتباط میان کشورهایی که در طول پروژه «کمربند و جاده» قرار دارد، نفوذ خود را در وسط منطقه تقویت کند و دامنه اقتدار بین المللی خود را گسترش دهد. از این رو، رایج شدن رنمینبی در ایران، به نفوذ چین کمک می کند و از سویی دیگر، به ایران این امکان را می دهد که در دریافت بهای نفت صادراتی رنمینبی را جایگزین دلار کند. و هم اکنون رنمینبی در رژیم ارزی ایران عملا جایگزین دلار شده است. از نگاه ایالات متحده، این جایگزینی رنمینبی به جای دلار حاکی از افزایش نفوذ چین در ایران و همچنین افزایش ارزش پول آن است.

می توان پیش بینی کرد که اگر ایالات متحده تحریمهای ایران را لغو کند و یا کاهش دهد، به احتمال زیاد چین سرمایه گذاریهای خود را در ایران در چارچوب «کمربند و جاده» افزایش خواهد داد که این امر به افزایش مبادلات تجاری میان دو کشور و در نتیجه، به توسعه روابط اقتصادی میان آنها می انجامد. با این همه، اگر ایالات متحده همچنان تحریمهای اقتصادی ایران را پابرجا نگهدارد، در اینصورت احتمالا شرکتهای چینی از بیم خطراتی که دارد، میزان سرمایه گذاری در ایران را کاهش دهند که این امر می تواند شانس گسترش روابط ایران و چین را در چارچوب ابتکار «کمربند و جاده»، کاهش دهد. و احتمالا چین در راستای تلاش گسترده ای که برای بین المللی کردن رنمینبی در پیش گرفته است، تجارت با ایران بر اساس رنمینبی را تشویق و حمایت کند که این امر وابستگی ایران به دلار را کاهش داده و در نهایت موجب استقلال مالی ایران می شود.


[1] Shaher Al Shaher, and Mohamad Zreik. (2022). Sino-Iranian Relations: More Cooperation Despite Sanctions. ResMilitaris, (vol.12, n°2, Summer-Autumn (2022)) p 27.

[2] The Islamic Republic of Iran, «Iran, China sign 17 documents, MoUs,» Retrieved November 24, 2021, from Official website of the President of the Islamic Republic of Iran, January 16, 2016. http://president.ir/en/91427

[3] Mohsen Shariatinia, and Hamidreza Azizi. «Iran and the Belt and Road Initiative: Amid hope and fear». Journal of Contemporary China 28, (no. 120, 2019), Pp 984-994.

[4] Torbjorn L Knutsen. «Halford J. Mackinder, geopolitics, and the heartland thesis». The International History Review 36, (no. 5, 2014), Pp 835-857.

[5] «Sinomach Signs $836m Railway Project with Iran”, Sinomach, (Mar 23, 2018), Accessed on: January 28, 2023. https://bit.ly/42ISNsF

[6] Mohsen Shariatinia, and Hamidreza Azizi. «Iran and the Belt and Road Initiative: Amid hope and fear». Journal of Contemporary China 28, no. 120 (2019): 984-994.

[7] Stella Qiu, and Tim Hepher, «China’s Bid to Challenge Boeing and Airbus Falters,» Reuters, Thomson Reuters, (January 10, 2020), accessed on: Mar 28. 2023. http://bit.ly/3ZlMc4C

[8] Xi Jinping. «Full Text of Chinese President’s Signed Article on Iranian Newspaper: Work Together for a Bright Future of China-Iran Relations». Ministry of Foreign Affairs of the People’s Republic of China, (January 21, 2016), accessed on: Mar 28. 2023. http://bit.ly/3TNvOc2

[9] MOFA. «Wang Yi Holds Talks with Iranian Foreign Minister Mohammad Javad Zarif». 系统维护_中华人民共和国外交部, (December 31, 2019), accessed on: Mar 28. 2023. http://bit.ly/42XBjcm

[10] MOFA. «State Councilor and Foreign Minister Wang Yi Meets Iranian Foreign Minister Mohammad Javad Zarif». 系统维护_中华人民共和国外交部, (February 15, 2020), accessed on: Mar 28. 2023, http://bit.ly/3ZllUzA

[11] Xinhua. «China, Iran to Boost Military Cooperation,» (December 13, 2017), accessed on: Mar 28. 2023. http://bit.ly/40Lid7r

[12] Robert A. Harris, Jon B. Alterman, and John W. Garver. «The Vital Triangle: China, the United States and the Middle East». Naval War College Review (vol 63, no. 2, 2010), p15.

[13] OEC. «Where Does China Import Crude Petroleum from?» OEC, March 21, 2020, accessed on: Mar 28. 2023. http://bit.ly/3ZjlAkF

[14] Workman, Daniel. «World’s Top Exports: Top 15 Crude Oil Suppliers to China». Worldstopexports, March 21, 2020, accessed on: Mar 28. 2023. http://bit.ly/3z92q6B

[15] Dara Conduit, and Shahram Akbarzadeh. «Great power-middle power dynamics: The case of China and Iran». Journal of Contemporary China, (Vol 28, no. 117, 2019), Pp 468-481.

[16] Ibid., p5.

[17] Dan Katz. «Despite sanctions, China is still doing (some) business with Iran». Atlantic Council (October 1, 2019), accessed on: Mar 28. 2023. http://bit.ly/40DXVfS

[18] Jonathan Fulton, Degang Sun, and Al-tamimi Naser. «China’s great game in the Middle East». Europen Council on Foreign Relation, (2019),Accessed on: Mar 28, 2023. http://bit.ly/3TMKg40

[19] Dan Katz, «Despite sanctions, China is still doing, Ibid.

[20] Ole Odgaard, and Jørgen Delman, «China׳ s energy security and its challenges towards 2035,» Energy Policy 71 (2014), Pp 107-117.

[21] NDRC, PRC. «White Paper: China’s Energy Conditions and Policies». National Development and Reform Commission, (2007), Pp 89-105.

[22] Simon Watkins. «China and Iran flesh out strategic partnership.”, Petroleum Economist (3 September 2019), Accessed on: Mar 28. http://bit.ly/40luEqD

[23] Areeja Syed, Adil Khan, and Muhammad Ejaz. «Sino-Iranian Comprehensive Strategic Relations: Implications for the Region». Journal of Development and Social Sciences (no. 2, 2022), Pp 537-548.

[24] Daya Kishan Thussu, Hugo De Burgh, and Anbin Shi, eds. China’s media go global. (London: Routledge, 2018).

[25] SWIFT, «RMB Tracker: Monthly reporting and statistics on renminbi (RMB) progress towards becoming an international currency». (2020). Accssed on: Mar 28, 2023, https://bit.ly/3nltTix

[26] Yuming Cui, Lian Liu, and Ke Peng. «International competitiveness and currency internationalization: an application to RMB internationalization». Journal of the Asia Pacific Economy (2022), Pp 1-24.

[27] Saif ur Rehman Malik, and Dost Muhammad Barrech. «China–Iran Strategic Partnership: Implications for India». Chinese Journal of International Review, (Vol. 3, no. 02, 2021). Accessed on: Mar 28. 2023. https://bit.ly/40pPHIA

[28] Tristan Kenderdine, and Peiyuan Lan. «China’s Middle East investment policy». Eurasian Geography and Economics, (Vol. 59, no. 5-6, 2018), Pp 557-584.

[29] Maha Kamel, and Hongying Wang. «Petro-RMB? The oil trade and the internationalization of the renminbi». International Affairs, (Vol. 95, no. 5, 2019), Pp 1131-1148.

[30] Przemysław Osiewicz. «The Belt and Road Initi ati ve (BRI): Implications for Iran-China Relations». Przegląd Strategiczny, (Vol. 8, no. 11, 2018), Pp 221-232.

[31] Ibid., p 831.

دکتر محمد زریق
دکتر محمد زریق
دکترای روابط بین الملل