تأثیر تحولات ژئوپلیتیک بر ترکهای آذربایجان ایران بعد از جنگ قره باغ

https://rasanah-iiis.org/parsi/?p=3128

توسطنوید احمد

ایران و آذربایجان دو همسایه ای هستند که هیچ مناقشه ای بر سر خاک با یکدیگر ندارند اما با این وجود، به دلیل رویارویی با ابزار هویت قومی و مشترکات دینی مذهبی همیشه یک فضای بی اعتمادی بر رابطه آنها حاکم بوده است. در پی جنگ ناگورنی قره باغ که میان آذربایجان و ارمنستان در سال 2016 میلادی در گرفت، در ایران نیز تنش بالا گرفت و این زنگ خطری بود که ایران را بر آن داشت به روابط دوستانه با باکو توجه بیشتری نماید. اما آنچه در سال 2020 میلادی رخ داد، برای ایران و نیز برای بسیاری از کشورهای جهان دور از انتظار بود. زیرا آذربایجان توانست به سرعت مناطقی را از اشغال ارمنستان آزاد کند و ایران را با واقعیت های راهبردی تازه و ناخوشایندی روبرو سازد و آن عبارت بود از اینکه ناگهان منطقه حائل ارمنی که میان ملت آذربایجان و آذریهای ایران فاصله انداخته بود، از میان برداشته شد. 

قبل از این ماجرا، آخرین مرتبه ای که مسأله مرزهای شمالی نگرانی ایران را بر انگیخت، مربوط به سال 1991 میلادی بود که کشور آذربایجان استقلال خود را کسب نمود و رود ارس میان ملت آذری زبان در دو سوی مرز فاصله انداخت. نگرانی اصلی ایران این است که مبادا ترکهای آذری که بزرگترین اقلیت قومی ایران را تشکیل می دهند، یک جنبش قومی جدایی طلب به راه اندازند.

این پژوهش ضمن بررسی وضعیت اقلیت آذری در ایران و رابطه آنها با تهران و باکو، پیامدهای تحولات منطقه و جهان بر این مسأله را زیر ذره بین می برد. با اینکه ایران و آذربایجان هر کدام در ائتلافهای کاملا متضادی وارد شده اند، اما همچنان قادرند بر اساس مسائل ژئواکونومیک نقاط مشترکی را برای تعامل با یکدیگر ايجاد کنند.

نخست: چالشهای رابطه ایران و اقلیت آذری

اقلیت آذری زبان که در شمال غرب ایران ساکن هستند، ضمن ابراز شادمانی از پیروزی آذربایجان بر ارمنستان در سال 2020 میلادی، از موضع تهران در حمایت از ایروان به شدت انتقاد کردند. این اقلیت قومی از میان 80 میلیون جمعیت ایران، حدود 15 میلیون را به خود اختصاص می دهند و همین جمعیت زیاد این اقلیت قومی، مسأله را برای ایران حساس ساخته است([1]).

در زمان جنگ آذربایجان و ارمنستان، سرتیپ پاسدار محمد پاکپور فرمانده نیروهای زمینی سپاه پاسدران در سخنانی تصریح کرد که: « پیام اول به ملت ما، این است که بدانند ما با دقت اوضاع منطقه را رصد می کنیم و اقدامات لازم متناسب با شرایط پیش آمده را اتخاذ می کنیم» او افزود: « پیام دوم به کشورهای منطقه است که سلامت مرزها را محترم شمرده و هیچگونه تغییر در ژئوپلیتیک مرزی را نپذیرند و این خط قرمز جمهوری اسلامی ایران است»([2]). از همان زمان استقلال کشور آذربایجان در اویل دهه نود، ایران نسبت به گرایشات ناسیونالیسم آذری در استانهای شمال غربی احساس خطر کرد. از خوش شانسی ایران، ارمنستان با اشغال مناطق مرزی آذربایجان که در مجاورت ایران قرار داشت و نیز منطقه ناگورنی قره باغ، عملا یک منطقه حائل میان آذربایجان و ایران پدید آورد. و علی رغم اینکه آذربایجان و ایران همچنان – هرچند در یک منطقه کوچکی- مرز مشترک داشتند، اما در پی تصرف مناطق وسیعی از سرزمین آذربایجان توسط دشمن متجاوز روحیه قومگرایی در میان آذریهای ایران نیز فروکش کرد.

اما این وضع چندان دوام نیاورد. آذریهای ایران نه تنها در زمان سلجوقیان و قاجاریان بر سرزمین فارس حکمرانی کردند بلکه در دوران حکومتهای معاصر ایران نیز وفاداری به قومیت و زبان خود را بیش از سایر اقلیت های قومی حفظ کرده اند. رضا شاه پهلوی سیاست ادغام اقوام را به طور قاطعانه به اجرا گذاشت و تا سال 1979 میلادی که سرنگون شد همین سیاست را ادامه داد([3]). هرچند این سیاست ادغام تنها به آذریها خلاصه نمی شد و اقلیتهای قومی دیگری چون عرب، بلوچ و کرد را نیز شامل می شد و حکومت مرکزی نسبت به همه این اقلیتهای قومی بی اعتماد بود، اما آذری زبانها با در اختیار داشتن زمینهای حاصلخیز و موقعیت راهبردی و نیز مواجهه مداوم ژئوپلیتیک با اتحادیه جماهیر شوروی که کشور آذربایجان کنونی بخشی از آن به حساب می آمد، همیشه بیشترین سهم از این بی اعتمادی را داشتند. آذری زبانهای ایران در جستجوی فرصتهای اقتصادی و ادغام در جامعه و رهایی از تصویر کلیشه ای رایج به شهرهای بزرگ صنعتی در داخل ایران و مخصوصا به تهران مهاجرت کردند. گفتنی است تا هنوز هم استانهای پر جمعیت ترک زبان در شمال غرب ایران که در مجاورت ترکیه، آذربایجان و ارمنستان موقعیت دارند، بعد از سیستان و بلوچستان در جنوب شرق ایران، از جمله مناطق محروم ایران به شمار می روند.

با سرنگونی حکومت شاهنشاهی توسط اپوزیسیونی که خمینی آن را هدایت می کرد، آذری زبانهای ایران امیدوار شدند که با پایان یافتن سیاستهای سختگیرانه شاه، مطالبات آنها مبنی بر به رسمیت شناخته شدن زبان ترکی در کنار زبان فارسی و حق آموزش این زبان نیز پذیرفته شود زیرا که از یک سو عقاید مشترک شیعی و از سویی دیگر، مشروع بودن خواست آنها به آنان دلگرمی بیشتری می داد.

در آن زمان با خواست ترکها مبنی بر آموزش زبان آنها مخالفت شد و علی رغم اینکه هیچ منعی از نگاه قانون اساسی برای آن وجود ندارد([4])، اما تا هنوز هم آموزش زبان ترکی توسط نهادهای آموزشی و در تمام نهادهای دولتی ممنوع است. از این رو، تنها راه آموزش زبان ترکی به فرزندان – هرچند مخفیانه- از طریق خانواده ها میسر است. از همان آغاز تشکیل دولت مدرن در ایران فرایند «فارسی سازی» آذرى گفتاری در سطوح دستور زبان، آواشناسی و کلمات مورد استفاده به شدت دنبال می شود([5]). و از آنجا که متون آذری با حروف فارسی – عربی نگاشته می شوند، در اکثر موارد، جوانان آذری در قرائت این متون مشکل دارند.

آذریهای ایران به نمادهای قومی خود توجه بسیار دارند و اکثر خواسته های آنها در همین ارتباط است مانند ترمیم ارگ تبریز یا همان قلعه ارگ تبریز که در زلزله سال 2003 میلادی تخریب شد. و نامگذاری خیابانها به نامهای ترکی بعد از آنکه نام این خیابانها از ترکی به فارسی تغییر داده شده اند([6]). تبعیض در حق جامعه آذری زبانها به همان اندازه برایشان مسأله هست که ممنوعیت آموزش و استفاده از زبان مادری شان در گفتار و نوشتار برایشان مسأله است. دریاچه ارومیه که دومین دریاچه شور جهان به شمار می رود علاوه بر آنکه منبع رزقی برای مردم این منطقه به شمار می رود، از اهمیت تاریخی نیز برخوردار است به همین سبب خشک شدن آب این دریاچه خشم و اعتراض مردم را در پی داشت([7]).آذریها حکومت را مقصر می دانند که چرا وقتی مسیر آبریزهای این دریاچه را تغییر دادند، نسبت به پیامدهای زیست محیطی و مشکلات کشاورزی این امر توجهی نکردند. همچنین خشک شدن آب این دریاچه می تواند شاخصی برای تغییر اقلیم باشد که زمینهای حاصلخیز ایران را تحت تأثیر قرار می دهد. و با وجود اینکه این مسأله پیامدهای ناگواری به دنبال دارد، اما از نظر دولت ایران در درجه آخر اهمیت قرار دارد.

ترکهای آذری در دو استان آذربایجان شرقی و غربی با استفاده از گیرنده های ماهواره ای «رسیورها» با تماشای برنامه های سرگرمی ترکیه ای و آذربایجانی آن را منبع مهمی برای آموزش زبان ترکی می دانند. از آنجا که ایران پخش تمامی برنامه های آذربایجانی و ترکیه ای – چه تلویزیونی و چه اینترنتی- را ممنوع کرده است، دسترسی به این کانالها تنها با استفاده از وی پی ان (VPN) امکان پذیر است. آذریها در مناطق شهری مانند تبریز، اردبیل، ارومیه، مرند و مراغه همچنان با تمسک به قانون اساسی برای رسیدن به حقوق خود سخت تلاش می کنند که از آن جمله می توان به پذیرفته شدن زبان ترکی در سیستم آموزشی و حل بحران دریاچه ارومیه و همچنین زدودن تصویر کلیشه ای تحقیر آمیز ترکها که در باور مردم رسوخ کرده و تا هنوز هم به اشکال گوناگون ادامه دارد، اشاره كرد.

هرچند که همه آذریهای ایران یک درد مشترک دارند، اما همه آنها در مورد یک راه حل اتفاق نظر ندارند زیرا در میان برخی از آنها گرایشات قومی نژادی قوی تر است در حالیکه برخی دیگر گرایشات مذهبی قوی دارند. در نتیجه فرایند تبلیغات مذهبی که از سال 1979 میلادی به صورت گسترده انجام شد، آذریهای محافظه کار در مناطق شهری و روستایی خود را در درجه اول مسلمان شیعه می دانند و در درجه دوم ایرانی هستند و هویت آذری آنها در درجه سوم جای می گیرد. از زمانیکه جنگ سوریه در سال 2011 میلادی شعله ور شد، اختلاف میان آذریهای ایران نیز شدت گرفت و تا هنوز هم حاکمیت ایران از این جنگ به نفع خود استفاده می کند. آذریهای شیعه مذهب نه تنها از سیاست نظام در جنگ سوریه حمایت کردند بلکه برای کسب درآمد و نیز انجام وظیفه دینی خود به عنوان مزدوران خارجی به این جبهه ها شتافتند. و این چنین بود که جنگ در سوریه باعث همبستگی ملی و تقویت هویت فرقه اى در ایران شد([8]). با این همه، تأثیر جنگ عراق در برانگیختن روحیه ملی گرایی میان ایرانیان از جنگ سوریه بیشتر بود. کارشناسان بر این باورند که اگر صدام به ایران حمله نمی کرد، احتمال قیام آذریها علیه حکومت جمهوری اسلامی مطرح بود.[9] در آن زمان رهبران آذریها و نیز ساختارهای گروهی محلی آنان نوپا بودند و کانالهای ارتباطی میان آنان چندان گسترده نبود. از این رو، شبکه های دینی «امام خمینی» و نهادهای حکومتی توانستند با استفاده از حمله به دشمن خارجی همبستگی آذریها با تهران را حفظ کنند.

هرچند که حکومت ایران مناطق آذری را به شدت زیر نظر داشت اما بعد از اینکه جمهوری آذربایجان جنگ قره باغ را شروع کرد، ایران نیز با اعزام نیروهای امنیتی سخت گیریها و کنترل بر استانهای آذری نشین را شدت بخشید و آذریهای ایران که از پیروزی آذربایجان در این جنگ خرسند بودند از ترسی که داشتند نتوانستند علنا شادمانی خود را ابراز کنند.  

علی رغم محدودیت های موجود، اما آذریهایی که در مناطق شهری زندگی می کنند به جای رسانه های حکومتی بیشتر به تماشای سریال ها وفیلم ها و برنامه های تفریحی ترکیه از طریق شبکه های اجتماعی می پردازند. آذریها با روی گردانیدن از باورهای مذهبی که حکومت تبلیغ می کند، ضمن روی آوردن به پوشش سنتی خود به قومیت و نژاد خود می بالند. اما در مورد سوریه و عراق، آذریهای ایران از دیدگاه و سیاستهای ترکیه حمایت می کنند. و در مورد بحران ناگورنی قره باغ، آذریها با برپایی تظاهراتی خشم خود را ابراز کردند([10]). و ایران نتوانست به موقع موضع متوازنی در این مورد اتخاذ کند. آذریهای ملی گرا که گرایشات غیر دینی دارند، شاهد بودند که در طول جنگ 44 روزه، حکومت ایران با ارسال محموله های نفتی و سایر نيازهاى ضروری به ارمنستان کمک می کند.

مناطق شمال غرب ایران طی چند دهه گذشته هر از چندگاهی شاهد اعتراضاتی بوده است؛ از بحران ناشی از ماجرای کاریکاتوری که در سال 2006 میلادی آذریها را سوسک معرفی کرده بود ([11]) گرفته تا راهپیمایی های ارومیه در سال 2011 میلادی که آذریها بار دیگر هویت آذری ترکی خود را فریاد زدند. هواداران تیم فوتبال «تراکتور سازی» در تبریز مرکز آذربایجان شرقی، علنا به تأیید ترکیه پرداخته و خواهان دستیابی به حقوق خود شدند. آنان با حمل پرچم ترکیه در حمایت این کشور شعار می دادند. هواداران این تیم فوتبال، پلاکاردهایی را با مضامینی چون بحران دریاچه ارومیه و نیز خواست آنها در رابطه با حق آذریها در آموزش زبان مادری شان با خود داشتند. رفتار هواداران این تیم فوتبال در تبریز گویای اعتماد به نفس، وحدت و قدرت مردم آذری زبان بود و نشان داد که هرچند حکومت با استفاده از ابزارها و نهادهای قانونی نظارت خود را بر جریان اطلاعات و اینترنت افزایش داده و تلاش می کند که آزادی بیان را خفه کند، اما این مردم در مقابل این ابزارها سر خم نمی کنند. با توجه به اینکه هواداران تیم «تراکتور سازی» یک سازمان یکپارچه نیستند، در معرض نفوذ حکومتی ها قرار دارند؛ جدای از اینکه آنان در ابراز ناخرسندی و خشم خود چندان هماهنگ عمل نمی کنند. اما با این همه، هیچ جای تردید نیست که رویارویی آنها با باشگاههای فارس زبان در محدوده مستطیل سبز محدود نمانده است([12]).

رژیم ایران با این حوادث – چه آشوبها و یا اعتراضات- با استفاده از نهادهای حکومتی و قانونی برخورد کرده است ولی هیچگاه به ریشه این اعتراضات که همانا وجود تبعیض علیه آذریها است، توجهی نكرده و چشم خود را بر آن بسته است که بی توجهی به آثار باستانی و تاریخی این منطقه گواه بر همین امر است. هرچند آذریها آموخته اند که چگونه در ایران زندگی کنند، اما از ترس نمی توانند مخالفت خود با حکومت ایران و فرهنگ فارسی را آشکار سازند. شعارهایی که در راهپیمایی های خود در سالهای 2017-2018 میلادی سر دادند، آخرین پیام واضح این مردم در گرایش به قومیت آذریایجانی بود([13]). اما طولی نکشید که احساسات قومی آذریهای ایران که در طول جنگ قره باغ و بعد از آن داشتند، فرو کش کرد و این امر به نبودِ یک رهبری و همچنین نبودِ حمایت خارجی از این جریانها، بر می گردد.

حکومت ایران در طی چهل سال گذشته احساسات ترک ستيز و عرب ستیز را ترویج و تقویت نموده و این روش بر آذریهای ایران جواب داده است. در حالیکه کشورهای دیگر ترکیه را به عنوان یک کشور پیشرفته، لائیک و مدرن می شناسند، از نگاه آذریهای ایران، ترکیه پایگاهی برای عملیات «ناتو»، لائیسیته کردن مسلمانان و همچنین مأمن امنی برای اسرائیل است. اما با این همه، شبکه های ماهواره ای ترکیه ای و آذربایجانی که دریافت آنها در ایران ممنوع است، در میان طبقه ای از جوانان آذری و شهر نشینان طرفداران بسیاری دارند و آنان با دسترسی به این برنامه ها احساس می کنند که از لحاظ قومی، زبانی و فرهنگی محدود نیستند؛ هرچند که ممکن است این احساسات در ظاهر چندان نمایان نباشد. طی چندین دهه، شهروندان آذری زبان در ایران در معرض تبلیغات ملی گرایانه ایران قرار گرفتند مبنی بر اینکه ترکیه و ملت ترکیه و دیگر ملت ها یا غربگرا و یا بربری هستند.

علی رغم اینکه تعداد معدودی از علمای مستقل آذری در مقابل نفوذ مرجعیت قم مقاومت می کنند، اما دیگر روحانیونی که به عنوان ائمه جمعه و جماعات از سوی حکومت تعیین می شوند، در راستای حفظ وحدت شیعه و ترویج آرمانهای خمینی با نهادهای امنیتی همکاری می کنند. اما این فعالیتهای محدود نمی تواند احساسات و گرایشات قومی و سیاسی مردم آذری زبان را مهار کند. هرچند که  دیاسپورای آذری که در بیداری سیاسی داخل ایران نقش عمده ای ایفا کرده نیاز به حمایت های خارجی ترکیه و آذربایجان دارد اما کانالهای تلویزیونی آنها در ترکیه بسته شد و کنشگران آنها از سوی مزدوران پنهان ایران که با تهران همکاری می کنند، تحت پیگرد قرار گرفتند([14]). هرچند که تأثیر دیاسپورای آذری در شمال ایران کم رنگ است، اما آنها می توانند با کسب حمایت پایتخت های کشورهای دیگر، بر تهران فشار آورند([15]).

ایران با هدف مقابله با تهدیدهای احتمالی همسایه شمال غربی، فعالیتهای تبلیغی مذهبی خود را هرچند در سطح کم در آذربایجان انجام می دهد.  در پاسخ به این نوع فعالیتهای نرم ایران، باکو نیز تلاش می کند با هدف مهار این نوع فعالیتها، با تشدید تدابیر سختگیرانه ای اقدام به شناسایی و بستن این مراکز کند. به عنوان نمونه آذربایجان در اکتبر 2021 میلادی نهادهای وابسته به دفتر رهبر ایران در باکو را به این بهانه که پروتکلهای بهداشتی برای پیشگیری از ابتلا به کرونا را رعایت نکرده اند، بست([16]).

از نگاه تهران، کشور آذربایجان یک کشور لائیک است که به شدت گرایشات پان ترکیسم دارد. زیرا دین و مخصوصا مذهب شیعی در این کشور با چالشهای عدیده ای مواجه است که در رأس آنها نظارتها و محدودیتهای حکومتی است؛ در این حالیست که در دیگر کشورهای همسایه ایران یعنی عراق و پاکستان سختگیریها تا این حد نیست. از سویی دیگر، گرایشات قومی فزاینده آذریها در ایران، نه تنها در مقابل نژاد فارس بلکه در مقابل سایر اقلیتهای دیگر همچون کرد، بلوچ و عرب نیز شکل منفی به خود گرفته است. . در شرایط کنونی احتمال اینکه آذریها بتوانند با همراهی سایر اقلیتهای دیگر یک جبهه مقاومت مشترک علیه حکومت ایران تشکیل دهند، همچنان ضعیف است([17])؛ زیرا کردها و ترکها با یکدیگر اتحاد ندارند و حتی کردها و ترکهایی که در یک استان ( استان آذربایجان ) ساکن هستند با یکدیگر همصدا نیستند. در اینجا باید یاد آور شویم که این اقلیتهای قومی با یکدیگر برخوردهای خشونت آمیز ندارند بلکه از لحاظ فرهنگی و سیاسی با یکدیگر رقابت دارند. وانگهی، این دو اقلیت از لحاظ مذهبی نیز متفاوت هستند یعنی کردها اکثرا، سنی مذهب هستند در حالیکه اکثر آذری ها شیعه مذهب هستند. از لحاظ اجتماعی، در برخی شهرهای غربی همچون ارومیه و ماکو میان این دو اقلیت ازدواجهایی صورت گرفته است. اما از لحالظ سیاسی می توان گفت که احتمال تشکیل یک ائتلاف تاکتیکی علیه فارس یا رژیم در تهران، همچنان دور از تصور است.

نارضایتی آذریها در ایران منجر به اتخاذ سه رویکرد توسط آنان شده است؛ اول: طرفداران قانونگرایی؛ این عده به مبارزات سیاسی مسالمت آمیز از طریق فرآیند انتخابات در چارچوب قانون اساسی و دادگاههای ایران باور دارند. این رویکرد سیاسی بیشتر از سایر رویکردها در مقابل حاکمیت تسلیم و فرمانبردار است و تا کنون هیچ دستاوردی هم نداشته است. حتی بعد از حمله آذربایجان به منطقه ناگورنی قره باغ نیز تهران به خواسته های چندین دهه طرفداران این رویکرد پاسخ نداد. تبریز که اهالی آن ترک زبان هستند، تنها شهری بود که تظاهراتهایی در همبستگی و اعلام حمایت از خوزستان برای حل بحران تنش آبی را به خود دید([18]). با این همه، آذریهای ایران در شبکه های اجتماعی همچون «تلگرام»، «فیس بوک» و «واتساب» آشکارا موضع خصمانه ایران در قبال جمهوری آذربایجان را به باد انتقاد می گیرند. اما مردم عادی به راحتی نمی توانند به این شبکه های اجتماعی که از سوی حکومت ایران فیلتر شده اند، وارد شده و با درج نظرات خود، حمایت خود را از جمهوری آذربایجان اعلام کنند.  مخصوصا اینکه برای استفاده از این شبکه های اجتماعی باید از برنامه های فیلتر شکن و یا وی پی ان استفاده کرد. وانگهی فعالین شبکه های اجتماعی برای اینکه امنیت خود را به خطر نیندازند باید با حسابهای جعلی (اکانتهای فیک) اینگونه فعالیتها را پیش ببرند که این امر نیاز به صبر و پشتکار و منبعی برای حمایت مالی دارد.

رویکرد دوم، همان گفتمان فدرالیسم است که برای فدرالیته کردن منطقه تلاش می کنند به این صورت که آن منطقه به صورت خود مختار اما زیر نظر دولت ایران اداره شود. هرچند که محافل سیاسی برای شنیدن صدای طرفداران این رویکرد آمادگی دارد اما طرفداران این رویکرد نیز در ارائه نظرات خود کاملا احتیاط می کنند و گاهی علنا مورد انتقاد قرار گرفته و برچسب خیانت به آنان زده می شود.

اما رویکرد سوم که بیش از سایر رویکردها فعال است، جریان جدایی طلبی است که تمایل به پیوستن به جمهوری آذربایجان را دارد. جنبش بیداری ملی آذربایجان جنوبی از همان زمان تأسیس خود در سال 1995 میلادی برای رهایی از «شوونيسم فارس» این رویکرد را در پیش گرفت. طرفداران این رویکرد تلاش دارند با ایجاد اتحاد در میان همه ترک زبانهای ایران و تقویت روحیه پان ترکیسم در میان آنان، مردم را برای استقلال استانهای آذری نشین از خاک ایران فرا بخوانند. حکومت ایران با طرفداران این رویکرد برخورد کرد. به عنوان مثال پروفسور محمود علی چهره گانی بینانگذار این جنبش به همراه دیگر همکارانش توسط دستگاههای ذیربط ایران، به مدت دو سال زندانی شدند. او به دلیل اینکه وضعیت سلامتی مناسبی نداشت در سال 1999 میلادی از زندان آزاد شد و در سال 2002 میلادی به امریکا پناهنده شد. در آوریل 2005 میلادی جسد دو تن از اعضای این جنبش در رودخانه ارس پیدا شد؛ گفتنی است قبل از این ماجرا، این جنبش در ماه سپتامبر به قتل یک کارمند دولت در ارومیه متهم شده بود. ماه مارچ سال 2006 میلادی که اعضای این جنبش در «کنگره آذربایجانیهای جهان» در باکو شرکت کردند، برای این جنبش یک لحظه تاریخی و سرنوشت سازی به شمار می رود. این اقدام، خشم حکومت ایران را برانگیخت و عملیات شناسایی و برخورد با اعضای این جنبش در تبریز را آغاز کرد و در همین راستا، روزنامه «نوید آذربایجان» در تبریز هم توقیف شد. از آن زمان به بعد، این جنبش در میان استانهای آذری نشین که ظاهرا آرام و خاموش هستند، طرفداران بسیاری پیدا کرد([19]). «جنبش بیداری ملی آذربایجان جنوبی» که یک جریان لائیک و غربگرا است، بعد از اعلام پرچم و اعلام وجود پارلمان در تبعید، حساسیت مراجع قانونی ایران را برانگیخت و این مسأله حمایت مالی و سیاسی خارجی را برای این جنبش غیر ممکن ساخته است([20]).

دوم: افزایش تنشها و افزایش نگرانیهای ایران بعد از جنگ قره باغ

در شرایطی که آذریهای ایران فاقد یک جریان سیاسی قدرتمند و کارآزموده در کشور هستند، آیا جمهوری آذربایجان ناگزیر خواهد شد برای حمایت از جریان مقاومت در آن سوی مرزها  ابزار نظامی را به کار گیرد؟ واقعیت این است که این پرسش، ایران را بر آن داشت که سال گذشته در مناطق مجاور آذربایجان به نمایش اقتدار نظامی پیش دستانه دست بزند. شایان ذکر است که شعر خوانی رئیس جمهور ترکیه رجب طیب اردوغان در دسامبر 2020 میلادی اعتراض ایران را برانگیخت. در این شعر آمده است که چگونه رود ارس میان یک ملت آذری زبان در دو سوی مرز جدایی انداخته است. این شعر نمادی از دکترین پان ترکیسم ترکیه است که خواهان اتحاد همه ترک زبانها است. اردوغان این بیت شعر را خواند که می گوید: «ارس را جدا کردند و آن را با میله و سنگ پر کردند / من هرگز از تو جدا نمی شوم؛ به زور جدایمان کردند»([21]). در اصل این شعر به پیامدهای جنگ روسیه و ایران در زمان قاجاریها اشاره دارد که تا سال 1925 میلادی ادامه یافت و به معاهده ترکمنچای منجر شد که به موجب آن، ایران مناطق وسیعی از خاک خود در جنوب قفقاز را به روسیه واگذار کرد و از آن زمان به بعد، رود ارس مرز میان ایران و شوروی سابق شد و این خط مرزی تا امروز نیز باقی است. تهران نگران است که مبادا وحدت و انسجام جامعه تشیع ایران در مقابل جریان پان ترکیسم دچار تزلزل شود و آذریهای ایران به کمک ترکیه و اسرائیل و دیگر عوامل خارجی دست به قیام مسلحانه بزنند.

محمد جواد ظریف وزیر خارجه پیشین ایران در پاسخ به این شعر خوانی اردوغان در یک پست تویتی نوشت: «کسی به اردوغان رئیس جمهور تركيه نگفته است که شعری که او خواند، برخلاف آنچه او در نظر دارد، به جدایی اجباری مناطق شمال ارس از سرزمین اصلی یعنی ایران اشاره دارد. آیا جناب اردوغان به این مطلب توجه نداشت که او با این شعر خوانی تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان را نشانه رفته است» او در ادامه نوشت: «هیچ کسی حق ندارد درباره آذربایجان عزیز حرفی بزند». به دنبال این امر، آنکارا به نشانه اعتراض، سفیر خود را در تهران فراخواند (.([22]

جنگ 44 روزه قره باغ علاوه بر اینکه به زیان ارمنستان تمام شد، به منافع ایران نیز آسیب زد([23]). برخی رویدادها و اظهارات مقامات رسمی آذربایجان نگرانی ایران را بر انگیخت و سپاه پاسداران ایران با هدف بازدارندگی بزرگترین رزمایش نظامی را با نام «فاتحان خیبر» در طول مرزهای شمالی برگزار کرد. این رزمایش در 1 اکتبر 2021 میلادی، با مشارکت هزاران تن از نیروهای مسلح، ستونهای زرهی، ماشینهای جنگی، واحدهای توپخانه ای، دهها هلی کوپتر جنگی و هلی کوپترهای امداد رسانی برگزار شد. در این رزمایش، جنگنده های ایرانی برای انجام مأموریت های تهاجمی و دفاعی به پرواز در آمدند. همچنین در این رزمایش، از چندین نوع سامانه پدافند هوایی و چندین نوع پهباد استفاده شد. مقامات نظامی ایران در اظهارات خود این رزمایش را تنها یک تمرین نظامی خواندند.

رسانه های ایران به نقل از محمد باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح نوشتند که « سپاه پاسداران می تواند چهار هزار موشک به آذربایجان شلیک کند که می تواند باکو را به طور کامل تخریب کند». در مقابل، آذربایجان نیز در مناطق آزاد شده در طول مرزهای ایران مانورهای مشترک نظامی فشرده اى با ترکیه برگزار كرد. 

در پاسخ به تهدیدهای ایران، ارتش آذربایجان و ترکیه یک رزمایش مشترک با نام «برادران پایدار 2021» در منطقه نخجوان برگزار کردند که در آن، پیاده نظام، کماندوها و نیروهای دفاع هوایی شرکت داشتند. در این رزمایش که در خاک آذربایجان و در منطقه ای که میان ارمنستان و ایران محصور است برگزار شد، از عملیات هلی برن (حمله هوایی) نیز استفاده شد([24]). شریک شدن اسرائیل در این جمع، آنهم در شرایطی که بخشی از برگزار کنندگان رزمایش نبود، با واکنش تند سرهنگ پاسدار حسین پور اسماعیل روبرو شد. او گفت که « تکرار تهدیدهای اسرائیل علیه ایران از خاک جمهوری آذربایجان نه تنها به نفع باکو نیست بلکه تهدیدی برای وجودِ این کشور است». بی تردید تجهیزات پهبادی و دیگر سلاحهای اسرائیلی نقش پر رنگی در پیروزی آذربایجان بر ارمنستان ایفا نمود. ولی تا کنون اسرائیل از خاک آذربایجان به هیچ نوع عملیات پنهانی و یا علنی علیه ایران دست نزده است. انگیزه اصلی این رزمایش بزرگ انجام تمرینات نظامی توسط ارتش سه کشور بود که به رزمایش « سه برادر» معروف شد و کماندوهای پاکستانی، ترکیه ای و نیروهای آذربایجانی در این رزمایش شرکت داشتند. در این رزمایش، تمامی یگانها از زمین، دریا و هوا به خطوط فرضی دشمن نفوذ کرده و همچنین تمریناتی را در مورد کمینها و هجوم زمینی – دریایی و هلی برن انجام دادند»([25]). انجام این رزمایش سه جانبه، نگرانیهای ایران را برانگیخت و این کشور مراتب نگرانی خود را به کشورهای پاکستان و ترکیه اعلام کرد ولی آنها بلافاصله این نگرانیهای ایران را برطرف کردند. قبل از این نیز، در نیمه اول فوریه 2021 میلادی دو کشور آذربایجان و ترکیه تمرینات نظامی زمستانه گسترده ای برگزار کردند. تصمیم آذربایجان مبنی بر بازداشت رانندگان کامیون هاى ایرانی که با عبور از خاک آذربایجان در مسیر گوریس – کاپان به مقصد ارمنستان در حرکت بودند، از این واقعیت پرده برداشت که تهران تا چه اندازه از تغییرات به وجود آمده در مرزها غافل بوده است. تا جاییکه الهام علی اف رئیس جمهور آذربایجان در مورد اینکه تمامیت ارضی کشورش نادیده گرفته شده، ابراز نگرانی کرد([26]). اما در نتیجه تلاشهای پیگیر دیپلماتیک تنش میان دو کشور هرچند به طور موقت، کاهش یافت. اینکه امضای تفاهمنامه های دفاعی آذربایجان با ترکیه و همچنین روابط راهبردی و اقتصادی عمیق آذربایجان با اسرائیل و نیز تمرینات نظامی مشترک آذربایجان با پاکستان اسباب نگرانی تهران را فراهم می سازد، میزان بهره مندی تهران از قدرت نرم و سخت را نشان می دهد.

تهران همواره از گسترش روابط نظامی باکو و تل آويو احساس خطر کرده است. از نگاه ایران، دشمنان ایران در استفاده از آذربایجان تنها به عملیات تجسس علیه ایران اکتفا نمی کنند بلکه این کشور پایگاه مناسبی برای حملات پیش دستانه به تأسیسات حیاتی ایران و مخصوصا تأسیسات هسته ای و موشکی است. بعد از اینکه تل آویو روابط دیپلماتیک با أبو ظبی و منامه برقرار کرد، تنشها در خلیج عربى بالا گرفت و احتمال حمله اسرائیل نیز تقویت شد. اسرائیل و آذربایجان در طول دهه گذشته شرکای راهبردی یکدیگر بوده اند. واردات تل آویو به بیش از 4 میلیارد دلار افزایش یافت و گاز آذربایجان 40 درصد نیاز انرژی اسرائیل را تأمین می کند([27]).

بعد از اینکه آذربایجان و اسرائیل در سال 2012 میلادی قراردادی به ارزش 1.6 میلیارد دلار و همچنین در سال 2016 میلادی یک پیمان دفاعی دیگر به ارزش 5 میلیارد دلار به امضا رساندند، اکثر جنگ افزارهای مدرن ارتش آذربایجان از اسرائیل تأمین می شود. آذربایجان توانست با استفاده از همین جنگ افزارها و تجهیزات پهبادی اسرائیل مانند Harpy ، Haropو Orbiter 1 در کنار پهبادهای ترکیه ای، دستاوردهای قابل توجهی در جنگ به نفع خود رقم بزند([28]).

ایران از این بیم دارد که مبادا جمهوری آذربایجان با حمایت قدرتهایی چون ترکیه و اسرائیل، جنبش جدایی طلب قدرتمندی در ایران به وجود آورد که آذری زبانهای درون نهادهای امنیتی و نیروهای مسلح ایران را با خود همراه ساخته و در نهایت، شکل یک جنبش مسلحانه به خود بگیرد. از این رو، تهران برای مهار تنشهای تازه در مرزهای شمال غربی، چندین رویکرد را دنبال می کند. گفتنی است قبل از این، به خاطر روابط نزدیک ایران با ارمنستان، مناطق شمال غرب ایران آرام و عاری از تنش بود. ایران همزمان با تقویت زیرساختهای نظامی در شمال غرب کشور، برای مواجهه احتمالی با نیروهای مسلح آذربایجان توانمندیهای جنگی نیروهای خود را افزایش می دهد. گفتنی است ارتش آذربایجان در جنگ با یک دشمن کوچکتر و ضعیفتر از ایران، در سال 2020 میلادی بسیار خوب عمل کرد. و در شرایط کنونی توان نظامی ایران با توان نظامی آذربایجان برابری می کند ولى از نظر تعداد نیروهای مسلح، بر آذربايجان برتری دارد. در زمانی كه تهران روابط خود را با آنکارا و باکو تقویت می کند، همپیمان اصلی آن یعنی مسکو درگیر جنگ اوکراین است. ایران برای بازداشتن اسرائیل نه تنها به قدرت نمایی می پردازد بلکه همچنان بر طبل جنگ نیز می کوبد. به عنوان مثال، ایران در ماه مارچ مقر یک سازمان مرتبط با اسرائیل در شهر اربیل را – با آنکه مرکز نظامی نبود – هدف حملات موشکی قرار داد و نه تنها از این مسئولیت شانه خالی نکرد  بلکه مسئولیت این حملات موشکی را برعهده گرفت.

بعد از آنکه آذربایجان در جنگ 44 روزه، توانست منطقه ناگورنی قره باغ را از ارمنستان باز پس گیرد، سپاه پاسدران ایران در راستای دکترین دفاع پیش دستانه، یک گروه شیعی به نام «حسینیون» ایجاد کرد. گفته می شود «حسینیون» نسخه ای دیگر از «حشد شعبی عراق» و لشکر « فاطمیون افغانی» است([29]). پیش از این، نام این گروه یاغی بر سر زبانها نبود و تنها در شبکه های اجتماعی وابسته به حکومت ایران از آن نام برده می شد. و تا کنون هیچ فعالیت خرابکانه ای در آذربایجان به این گروه نسبت داده نشده است و دستگاههای امنیتی آذربایجان هم از بازداشت هیچ فردی مرتبط با این گروه خبر نداده است.

اما در اینجا این سؤال مطرح است که چند درصد احتمال دارد که جنبش مقاومت سیاسی در آذربایجان ایران به حدی قدرت بگیرد که بتواند در شمال غرب ایران علنا حکومت مرکزی را به چالش بکشاند. علی رغم حجم زیاد ظلم و ستمی که آذریهای ایران تا به امروز تحمل کرده اند، به نظر نمی رسد که آنان با افزایش مقاومت خود به سطحی بالاتر، چیز زیادی را از دست بدهند. آذریهای ایران در آن سوی رودخانه ارس از حمله آذربایجان به منطقه قره باغ، اظهار شادمانی کردند. در آن زمان هیچ شاخصی وجود نداشت که نشان دهنده دخالت خارجی در استانهای آذری نشین ایران باشد. آنکارا و باکو نیز با احتیاط کامل تلاش دارند تا مسأله آذربایجانیهای ایران را همچنان زنده نگه دارند اما در عین حال، تمایلی به رویارویی با ایران -به هر طریقی- را ندارند.

در مورد آذربایجان، مسأله ناگورنی قره باغ هنوز به طور کامل حل نشده است؛ زیرا مناطق زیادی همچنان در اختیار ارمنستان باقی مانده و بر اساس توافقنامه صلح، نیروهای روسی حافظ صلح به مدت سه سال دیگر یعنی تا سال 2015 میلادی در منطقه باقی می مانند. اگر وضعیت کنونی (مرزهای کنونی) به قوت خود باقی بماند، ایروان برای تمدید آن تا نوامبر 2030 میلادی تمایل نشان خواهد داد. هم اکنون حدود 2000 سرباز روسی در 27 نقطه در تمامی نواحی ناگورنی قره باغ و گذرگاه لاچین مستقر هستند. گفتنی است که گذرگاه لاچین ارمنستان را به ناگورنی قره باغ پیوند می دهد.

سوم: ایران از طریق همکاری دو جانبه، تحولات ژئوپلیتیک را مدیریت می کند

در توافقنامه آتش بس، «همه ارتباطات اقتصادی و حمل و نقل» در نظر گرفته شده و قرار است یک گذرگاهی بدون مانع میان آذربایجان و نخجوان، برای پاسخگویی به نیازهای حمل و نقل ایجاد شود. زیرا آذربایجان برای ارتباط با برون بوم خود که در مجاورت ترکیه قرار دارد، به راه خشکی نیاز ندارد. و آذربایجان یک گذرگاهی به طول پنج کیلومتر ایجاد خواهد کرد که لاچین را به ارمنستان پیوند می دهد. اگر ارمنستان خطوط ریلی را احیا کند، آذربایجان نیز باید این راه آهن را از طریق نخجوان به ایران ارتباط بدهد. و خطوط ریلی ایران، با گذر از خاک ارمنستان، تهران را به ارمنستان و روسیه پیوند می دهد. علاوه بر آن، ایران با استفاده از دریای خزر همچنان می تواند به تجارت دریایی با روسیه ادامه دهد.

نیکول پاشینیان نخست وزیر پیشین ارمنستان در ماه ژانویه دستور داد که عملیات احیای راه آهن ارمنستان که مغری و یراسخ را به یکدیگر پیوند می دهد، زودتر آغاز گردد. قرار بود که عملیات احیای این راه آهن در مدت سه سال و با هزینه 200 میلیون دلار به سرانجام برسد([30]). اما آذربایجان عملیات ترمیم و بازسازی خطوط ریلی در خاک خود را عملا آغاز کرده است. روسیه در تلاش است تا آذربایجان را در حوزه اقتصادی و راهبردی خود نگهدارد و ارتباط این دو کشور توسط خطوط ریلی برای آینده دور نیز تأمین گردد.

یکی از طرفهایی که از موفقیت روسیه در ایجاد ارتباط متقابل میان ارمنستان و آذربایجان سود می برد، ایران است زیرا که این امر دسترسی ایران را از طریق شبکه راههای مواصلاتی و شبکه ریلی به مراکز تولید و بنادر خشکی هموار می کند.

در سال 2021 میلادی آذربایجان با نواختن یک سیلی ناگهانی به تهران، ثابت کرد که در حمایت از تمامیت ارضی خود حضور فعال دارد. آذربایجان از عبور کامیونهای ایرانی فاقد مجوز عبور از مناطق آزاد شده آذربایجانی به مقصد ارمنستان ممانعت به عمل آورد. بازداشت تعدادی از رانندگان کامیون ایرانی توسط آذربایجان تنش زیادی در روابط دیپلماتیک این دو کشور همسایه پدید آورد و اختلاف میان این دو کشور، تنش در روابط میان آنها را به دنبال داشت([31]). ایران و ارمنستان از زمان فروپاشی شوروی، همچنان دو شریک تجاری عمده به شمار می رفتند. در طول جنگ و تا کنون نیز ایران منبع اساسی نفت، گاز، معادن، کود، محصولات کشاورزی و ظروف شیشه ای برای ارمنستان به شمار می رود. در مقابل، ایروان برق، ابزار آلات و مواد شیمیایی را به تهران صادر می کند. ارمنستان که بخشهایی از مرز مشترک با ایران را از دست داده است، در تلاش است تا برای حفظ تداوم تجارت با ایران در مناطق مرزی 44 کیلومتری با ایران راههای مواصلاتی جایگزین احداث کند. منطقه جنوبی سیونیک که آذربایجان آن را زنگزور می نامد، نظر به اینکه میان خاک آذربایجان با جمهوری خود مختار نخجوان قرار دارد، دارای اهمیت راهبردی است. تا قبل از توافقنامه سه جانبه، آذربایجان برای تأمین راه مواصلاتی و هوایی با منطقه برون بومی خود که 5500 میل مربع مساحت دارد، به ایران وابسته بود. اما بر اساس توافقنامه جدید ارمنستان راه مواصلاتی خشکی « گذرگاه زنگزور» برای دسترسی آذربایجان به نخجوان اختصاص می دهد. در مقابل، باکو نیز «گذرگاه لاچین» که دسترسی ارمنستان به ناگورنی قره باغ را میسر می سازد، در اختیار ایروان قرار می دهد. بهره برداری از این دو گذرگاه به دلیل کمبود برخی امکانات از جمله مراکز گمرکی برای مدیریت بارها و مسافرین، هنوز آغاز نشده است.

الهام علی اف رئیس جمهور آذربایجان در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت: « در این مرحله، در مورد احداث خطوط ریلی از آذربایجان به مقصد جمهوری خودمختار نخجوان از طریق ارمنستان به توافق رسیدیم. همچنین در مورد احداث یک راه سریع السیر نیز توافق حاصل شده است اما هنوز مسیر دقیق این راه مشخص نیست»([32]). علی رغم پیشرفت کند کارها، تنشها همچنان باقیست. گفتنی است کندی کارها تا حد زیادی ناشی از سیاست های داخلی ارمنستان است.

برای جلوگیری از بروز هرگونه جنبش قومی داخلی در آینده، ایران روش «ارتباط متقابل» را که فعلا برای آذربایجان نیز مناسب است، در پیش گرفته است. در ماه مارچ، ایران و آذربایجان برای احداث یک راه مواصلاتی و نیز انتقال برق قراردادی به امضا رساندند که از طریق ایران، آذربایجان را به منطقه برون بوم آذری در نخجوان وصل می کند([33]). این دو همسایه همچنین در مورد احداث خطوط ریلی جدید، یک راه مواصلاتی سریع السیر، ارتباطات و خطوط انتقال انرژی از شرق زنگزور آذربایجان به جمهوری خود مختار نخجوان به توافق رسیده اند. قرار است ایران در فاصله پنج کیلومتری از خاک ارمنستان، چهار پل بر روی رودخانه ارس احداث نماید که دو پل از آنها برای جاده سریع السیر و دو پل دیگر برای عبور خط ریلی اختصاص دارد.

آذربایجان این پیشنهاد ایران را قبول خواهد کرد؛ به ویژه اینکه ایروان در احداث راه خشکی میان نخجوان و باکو تعلل داشته است. ایران نه تنها در راستای اعتماد سازی با آذربایجان تلاش می کند بلکه انتظار دارد که آذربایجان در فرآیند صادرات کالاهای ایرانی به اروپا از جنوب قفقاز، تسهیلاتی را در نظر بگیرد.

به دنبال کاهش تنشها میان دو کشور که در سال 2022 میلادی با امضای قرارداد طرحهای مشترک زیر بنایی در حوزه تجارت و ترانزیت آغاز شد، یک یادداشت تفاهم برای احداث پلی روی رودخانه آستاراچای در مرز بین دو کشور به امضا رسید.

حسین امیر عبداللهیان وزیر امورخارجه ایران در 23 دسامبر گذشته، در سفر به باکو پیشنهاد داد که ایران در بازسازی ناگورنی قره باغ و شهرهای راهبردی زنگلان و جبرئیل مشارکت نماید([34]). ایران به قرارداد همکاری دوجانبه استناد می کند که در سال 2016 میلادی در سفر رئیس جمهور الهام علی اف به تهران به امضا رسید و به موجب آن ایران کار احداث تأسیسات تولید برق آبی و دو ایستگاه انرژی برق آبی (خدا آفرین و قیز قالاسی) بر رودخانه ارس را در دست گرفته است. ایران چندین قرارداد را با ارمنستان نیز به امضا رسانده و در عین حال به آذربایجان وعده داده که به تمامیت ارضی این کشور احترام بگذارد.

از سویی دیگر، ایران تلاش می کند برای احداث کریدور بین المللی حمل و نقل «شمال-جنوب» که تا اروپا امتداد دارد، با آذربایجان همکاری کند. و باکو نیز تلاش می کند خود را به عنوان منبع مورد اعتماد انرژی برای کشورهای اروپایی معرفی کند. تهران در ائتلافهای راهبردی خود بر روسیه و چین تکیه دارد. در حالیکه، آذربایجان جهت تقویت روابط با «ناتو»، ترکیه و اسرائیل تلاش می کند. آذربایجان مأموریتهای حفظ صلح را در سال 2002 میلادی در چارچوب «ناتو» در افغانستان آغاز کرد و در آگوست 2021 میلادی این مأموریت را به پایان رساند. هرچند که ایران در نشست سازمان همکاری اقتصادی در عشق آباد قرارداد انتقال گاز را با ترکمنستان و آذربایجان به امضا رساند اما نظر به پیچیدگی این قرارداد، احتمال عملی شدن آن بر روی زمین بسیار کم است؛ به ویژه اینکه این دو کشور حاشیه دریای خزر احتمالا خطوط احداث خط لوله را بر وابستگی به ایران ترجیح دهند.

برآیند

در صورتیکه گذرگاههای مورد نظر در توافقنامه صلح میان ارمنستان و آذربایجان بدون مشکل خاصی در ماههای آینده مورد بهره برداری قرار گیرند، وابستگی متقابل آذربایجان و ایران به شکل قابل توجهی کاهش می یابد. اما آذربایجان ترجیح می دهد دسترسی به گذرگاههای لوجستیک از خاک ایران را همچنان حفظ کند. و مسلما اعتماد متقابل میان ارمنستان و آذربایجان پایین است و ایران از این مسأله بسیار سود می برد.

از نگاه ایران، روش صحیح این است که این کشور سطح همکاری در فرایند توسعه زیر ساخت نظامی با آذربایجان را افزایش دهد تا از این طریق از آشوبهای احتمالی آذریهای داخل ایران جلوگیری کند. با این همه، اعتماد سازی و ارتباط متقابل با جنوب قفقاز، مشکل تهران در رسیدگی به نگرانیهای سیاسی و هویتی اش را حل نخواهد کرد. به رسمیت شناختن حق آذریها در آموزش و ترویج زبان گفتاری و نوشتاری شان بر اساس قانون اساسی، ممکن است رابطه ساکنان مناطق شمال غرب کشور را با حکومت مرکزی تقویت كند؛ بویژه وقتی که رابطه تهران با جمهوری آذربایجان نیز شاهد بهبودی باشد.

در مورد تبعیض قومی و توهین به آذریها با عبارتهایی چون « ترک خر» باید گفت که ایران در این زمینه با دو چالش روبرو است. اول: عدم رسیدگی جدی ارگانهای قانونی به شکایتها در خصوص توهین به قومیت. دوم: برای مقابله و زدودن گرایش نژادپرستی که در فيلم ها و سريال هاى درام، طنز و گفتمان سیاسی ریشه دوانیده، هیچ راهکار و ایده ای وجود ندارد. دامن زدن به تبعیض قومی – نژادی از طریق مطبوعات، خطرناک ترین شکاف میان حکومت مرکزی ایران و اقلیت ها و مخصوصا آذریهای ایران به شمار می رود.

بی تردید، شکل گیری گروههای مسلحی چون « حسینیون» نتایج عکس به دنبال خواهد داشت. از این رو، احتمال می رود ایران از حمایت این گروهها صرف نظر کند. چرا که آذربایجان نیز مقابله به مثل خواهد کرد. ایران  که تلاش می کند از طریق گسترش مناسبات تجاری، راهبرد خشنود كردن آذربایجان را دنبال کند، باید به حق حاکمیت همسایه خود احترام بگذارد و امنیت او را بر هم نزند و از دخالت در امور داخلی او پرهیز کند. اما مسلم است که به خاطر پیچیدگی شرایط، ایران همه گزینه ها را روی میز دارد. و به نظر می رسد که ایران از طریق مناسبات اقتصادی با آذربایجان، در صدد است رابطه خود را با این جمهوری که پیروز میدان جنگ 44 روزه است، مدیریت کند.  با توجه به اینکه روابط باکو با تل آویو در بخشهای مختلف رو به گسترش است، می توان گفت که همچنان فضای بی اعتمادی بر روابط تهران و باکو سایه خواهد انداخت. و ائتلاف سه گانه میان آذربایجان، ترکیه و اسرائیل همچنان مایه نگرانی ایران خواهد بود، كه تهران ناگزیر است با این مسأله کنار بیاید. روابط میان باکو و تل آویو مستحکم تر شده است. این در حالیست که بعد از حادثه کشتی مرمره، رابطه ترکیه با اسرائیل کم رنگ شده بود. و بی تردید، تهران بر این امر واقف است که روابط میان تل آویو و باکو در حوزه فناوری و اقتصادی، دارای ماهیت راهبردی است. از این رو، ایران برای احیای دوباره اعتماد با آذربایجان و ایجاد روابط بر اساس منافع طرفین و روابط اقتصادی دوجانبه تلاش می کند. بر خلاف ایران، آذربایجان همچنان به تلاشهای خود برای نزدیک شدن به «ناتو» و اروپا ادامه می دهد.

علی رغم اینکه ایران از نقش عوامل خارجی در دامن زدن به مسأله آذریهای ایران نگران است، اما هیچ دلیل روشنی وجود ندارد که نشان دهد کنشگران آذری ترک در تهران و مناطق شمال غربی در خط گیری از عوامل خارجی فعالیت کنند. با این همه، نبودِ یک رویه واحد برای تعامل با مسأله مناطق شمال غرب، این فرصت را برای رقباى ایران فراهم می كند که با برگ اقلیت آذری ایران وارد بازی شوند.


[1] Bijan DaBell, “Iran Minorities 2: Ethnic Diversity,” The Iran Primer, September 3, 2013, https://bit.ly/3f1k3Ks, also see, “Largest Ethnic Groups In Iran,” World Atlas, n.d., https://bit.ly/3EPkkgs

[2] “IRGC Commander Warns Against Geopolitical Border Change in Regions Around Iran,” Fars News Agency, October 25, 2020, https://bit.ly/3pA6Xsv

[3] Harun Yilmaz, “The Soviet Union and the Construction of Azerbaijani National Identity in the 1930s,” Iranian Studies, Vol. 46, No. 4 (July 2013), 511-533, https://www.Harun Yilmazjstor.org/stable/24482865

[4] The Constitution of Islamic Republic of Iran, Iran Chamber Society,

https://www.iranchamber.com/government/laws/constitution_ch02.php

[5] Emil Souleimanov, “The Evolution of Azerbaijani Identity and the Prospects of Secessionism in Iranian Azerbaijan,” Connections, Vol. 11, No. 1 (Winter 2011), 77-84,

https://www.jstor.org/stable/26326266?seq=1

[6] Emil Aslan Souleimanov and Josef Kraus, “Iran’s Azerbaijan Question in Evolution,” Central Asia-Caucasus Institute, Silk Road Program, September 2017, https://bit.ly/3rWSKJc.Emil Aslan Souleimanov & Josef Kraus, ‘Iran’s Azerbaijan Question in Evolution,’ Central Asia-Caucasus Institute, Silk Road Program, 2017

https://www.silkroadstudies.org/resources/pdf/SilkRoadPapers/2017-souleimanov-kraus-irans-azerbaijan-question-in-evolution.pdf

[7] Kerry Boyd Anderson, “Environmental Problems Fuel Iran Protests,” Arab News, November 25, 2019, https://www.arabnews.com/node/1589586

[8] Souleimanov and Kraus, “Iran’s Azerbaijan Question.”

[9] Mostafa Khalili, “A Comparative Study of Ethnic Identity Among Azerbaijani Speakers in the Islamic Republic of Iran and the Republic of Azerbaijan,” Ritsumeikan Journal of Asia Pacific Studies, Volume 34, (2015-2016), https://bit.ly/3rU9DUE

[10] “Protests Erupt In Iran Backing Azerbaijan In Nagorno-Karabakh Conflict,” RFE/RL’s Radio Farda, October 2, 2020, https://bit.ly/399S8Ju

[11] Nazila Fathi, “Iran Shuts Down Newspaper Over Cartoon,” NY Times, May 24, 2006, https://nyti.ms/3vTggrM

[12] Vahid Rashidi, “Tractor Sazi FC and the Civil Rights Movement of Turks in Iranian Azerbaijan,” The International Journal of Sport and Society, March 2019, http://doi.org/10.18848/2152-7857/CGP/v10i02/57-68

[13] Mike Saidi and Daniel Amir, “More Chants, More Protests: The Dey Iranian Anti-Regime Protests,” Critical Threats, December 18, 2018, https://bit.ly/3kd4Zgt

[14] Fehim Tastekin, “Turkey’s Spy Bust Escalates Rivalry With Iran,” Al-Monitor, October 18, 2021, https://bit.ly/3MzzNE9

[15] Serkan Yolaçan, “Azeri Networks Through Thick and Thin: West Asian Politics From a Diasporic Eye,” Journal of Eurasian Studies, January 10, 2019, https://bit.ly/3OIx2Cc

[16] Ruslan Rehimov, “Iran’s Supreme Leader Khamenei’s Office in Azerbaijani Capital Closed Due to Pandemic,” Anadolu Agency, October 6, 2021, https://bit.ly/38pNdnq

[17] Khalili, “Comparative Study of Ethnic Identity Among Azerbaijani Speakers.”Ibid, Mostafa Khalili

[18] Yaghoub Fazeli, “Protests Break out in Iran’s Tabriz in Support of Khuzestan Demonstrations,” Al-Arabiya, July 25, 2021, https://bit.ly/3OEKrLG

[19] Kourosh Ziabari, “Iran on Edge as Azeri Minority Backs Karabakh War,” Asia Times, October 8, 2020, https://bit.ly/38oJc2C

[20] Benoit Filou, “Two Shores: The Role of Iranian Azerbaijan in the Construction of Identity in the Republic of Azerbaijan,” Baku Research Institute, September 25, 2020, https://bit.ly/39mwmlZ

[21] Maziar Motamedi, “Why did President Erdogan’s poem infuriate Iranians?” Al-Jazeera, December 19, 2020, https://bit.ly/3vMw4MJ.Maziar Motamedi, ‘Why did President Erdogan’s poem infuriate Iranians?’ Al-Jazeera, Dec 19, 2020, https://www.aljazeera.com/news/2020/12/13/why-did-erdogans-poem-infuriate-iranians

[22] Ibid.

[23] Nikola Mikovic, “Tensions With Baku Reveal Iran’s Loss of Influence in Caucasus,” Syndicate Bureau, October 29, 2021, https://bit.ly/37NG9RE

[24] Golnar Motevalli and Zulfuqar Agayev, “Turkey, Azerbaijan Plan Military Drills After Iran Moved Forces,” Bloomberg, October 3, 2021, https://bloom.bg/3MQyhxN

[25] “Exercise of Special Forces of Azerbaijan, Turkey, and Pakistan,” APA, September 15, 2021, https://bit.ly/3vHqPxQ

‘Exercise of Special Forces of Azerbaijan, Turkey, and Pakistan,’ APA, Sept 15, 2021, https://apa.az/en/military/exercise-of-special-forces-of-azerbaijan-turkey-and-pakistan-continues-video-357856

[26] “President Ilham Aliyev’s Interview With Turkish Anadolu Agency,” AZERTAC, September 28, 2021, https://bit.ly/3Kym1jX

[27] Said Musayev, “Israel-Azerbaijan partnership: Invisible parts of the “iceberg,” The Jerusalem Post, December 14, 2016, https://bit.ly/3rVqEhm

[28] Emil Avdalian, “Defying Geography: The Israel-Azerbaijan Partnership,” BESA, August 31, 2020, https://bit.ly/3khDTEM

[29] Omar Ahmed, “The Huseynyun: Iran’s New IRGC-backed Movement in Azerbaijan,” Middle East Monitor, October 9, 2021, https://bit.ly/37KXD0Q

[30] Ani Mejlumyan, “Armenia begins work to restore railroad ties with Azerbaijan,” Eurasianet, January 19, 2022, https://bit.ly/3LludoT

[31] “Azerbaijan Releases Iranian Truck Drivers At Center Of Diplomatic Dispute,” RFE/RL, October 21, 2021, https://bit.ly/3vF8lhu

[32] Jeyhun Aliyev, “Legal regimes of Zangezur, Lachin corridors should be same: Aliyev,” Anadolu Agency, December 15, 2021, https://bit.ly/3KjYB1t.Jeyhun Aliyev, ‘Legal regimes of Zangezur, Lachin corridors should be same: Aliyev,’ Anadolu Agency, Dec 15, 2021, https://www.aa.com.tr/en/world/legal-regimes-of-zangezur-lachin-corridors-should-be-same-aliyev/2447608

[33] Heydar Isayev, “Azerbaijan, Iran sign transport deal bypassing Armenia,” Eurasianet, March 18, 2022, https://bit.ly/3OFVTqn

[34] “Iran, Azerbaijan Prepared to Finalize Joint Projects,” Tasnim News agency, December 23, 2021, https://bit.ly/3rTaNja

نوید احمد
نوید احمد
پژوهشگر مسائل ژئوپلیتیک در خاورمیانه