مکانیسم ماشه: چشم انداز بازگشت تحریم های سازمان ملل و گزینه های ایران

https://rasanah-iiis.org/parsi/?p=2471

وزیر امور خارجه آمریکا مایک پمپئو در ۲۰ آگوست ۲۰۲۰ به درخواست پرزیدنت ترامپ به مقر سازمان ملل متحد در نیویورک رفت. هدف این دیدار ارائه شکایت رسمی به رییس شورای امنیت سازمان ملل بود. این شکایت ایران را متهم به نقض توافقنامه هسته ای (۲۰۱۵) می کرد و می کوشید تا «مفاد مکانیسم ماشه» (snapback mechanism) یا «بازگشت خودکار تحریم ها» را که در قطعنامه ۲۲۳۱ آمده و مورد تایید شورای امنیت سازمان ملل است فعال کند. این اقدام زمانی صورت گرفت که ایالات متحده نتوانست اعضای شورای امنیت سازمان ملل را متقاعد کند تا پیشنویس قطعنامه ای را با هدف تمدید تحریم های تسلیحاتی علیه ایران – که در ۱۸ اکتبر ۲۰۲۰ به پایان می رسد – بپذیرند.

چنین تحولی به طور قطع چند پرسش را در خصوص پرونده ایران و نحوه برخورد جامعه بین المللی با آن مطرح می کند. مهمترین پرسش ها عبارتند از: مکانیسم ماشه چگونه عمل می کند؟ چه موانعی بر سر راه اجرای آن وجود دارد؟ چقدر احتمال اجرای آن وجود دارد؟ پاسخ ایران چه خواهد بود؟  

برای پاسخ به این پرسش ها: به نکات زیر باید توجه کرد:

یک – اهداف ایالات متحده در فعال کردن مکانیسم ماشه

در انگلیسی کلمه “snapback” به معنای به جای اول بازگشتن یا بهبود ناگهانی یا بازگشت سریع به شرایط سابق است.

مکانیسم ماشه در بندهای ۱۱ و ۱۲ قطعنامه ۲۲۳۱ توضیح داده شده است که پس از برجام یا همان توافق هسته ای بین ایران و کشورهای ۱+۵ (چین، روسیه، بریتانیا، ایالات متحده و آلمان) در سال ۲۰۱۵ صادر شد. تحت قطعنامه ۲۲۳۱، تحریم ها علیه ایران برداشته شدند. بنابراین، اگر مکانیسم ماشه فعال شود، همه تحریم هایی که پیش از توافق هسته ای در سال ۲۰۱۵ وضع شده بودند، به طور خودکار بر ایران اعمال خواهند شد.

دولت رییس جمهور سابق آمریکا، باراک اوباما، همواره به این مکانیسم افتخار می کرد زیرا به ایالات متحده حق اعمال بلافاصله تحریم ها علیه ایران را می داد. همه طرف های توافق هسته ای سال ۲۰۱۵ از این حق برخوردارند و می توانند با اجرای مکانیسم ماشه، تحریم ها را علیه ایران بازگردانند. در بند ۱۱ قطعنامه ۲۲۳۱ آمده است که «در مدت سی روز از دریافت گزارش و اخطاریه یک شرکت کننده در برجام درباره مشکلی که آن کشور شرکت کننده در برجام بر این باور است به معنای عدم عمل قابل توجه به تعهدات بر اساس برجام است، درباره پیشنویس قطعنامه ای برای ادامه انقضاهای مشخص شده در بند 7(a) این قطعنامه رای گیری کند، همچنین تصمیم می گیرد که در عرض ده روز از صدور این اخطاریه و گزارشی که در بالا به آن اشاره شد، هیچ یک از اعضای شورای امنیت چنین پیشنویس قطعنامه ای را برای رای گیری ارائه نکرد، در آن صورت رییس شورای امنیت چنین پیشنویس قطعنامه ای را ارائه می کند و آن را در مدت سی روز پس از اخطاریه به رای می گذارد، شورا همچنین قصد خود را برای در نظر گفتن دیدگاههای کشورهای دخیل در این مسئله و هر نظری درباره این مسئله از طرف هیئت مشورتی ایجاد شده در برجام بیان می کند.»

به رغم خروج از توافق هسته ای با ایران در ۸ مه ۲۰۱۸، ایالات متحده بر این باور است که به لحاظ قانونی از حق فعال کردن مکانیسم ماشه برخوردار است. استدلال اصلی آمریکا این است که بندهای ۱۱ و ۱۲ قطعنامه ۲۲۳۱ به همه کشورهای شرکت کننده در توافق هسته ای از جمله ایالات متحده حق فعال کردن مکانیسم ماشه را می دهد و تصمیم ایالات متحده در خصوص عدم پیروی از مفاد توافق هسته ای هیچ تاثیری بر حقوق و تعهدات ایالات متحده تحت قطعنامه ۲۲۳۱ ندارد.

استدلال مذکور از سوی ایالات متحده بر وجود تمایزی بین «کشور شرکت کننده» – که از نظر آمریکا عنوانی دائمی تحت قطعنامه ۲۲۳۱ به شمار می رود – و خروج آن از توافق هسته ای مبتنی می باشد. از نظر ایالات متحده، خروج از توافق هسته ای تاثیری بر موقعیت این کشور به عنوان یکی از طرفین برجام ندارد. ایالات متحده استدلال کرده است که در بند مربوطه در قطعنامه ۲۲۳۱ نیامده است که پس از خروج از توافق، این کشور دیگر یکی از طرفین برجام به شمار نمی رود. بر همین اساس، پمپئو در ۲۰ و ۲۱ آگوست به مقر سازمان ملل در نیویورک رفت و نامه هایی را به دبیرکل سازمان ملل آنتونیو گوترش و همچنین رییس شورای امنیت تحویل داد. در این نامه ها، پمپئو به آنها اعلام کرد که ایالات متحده، در عمل، همه تحریم های سازمان ملل علیه ایران را که تحت قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل برداشته شده بود، باز می گرداند.

اگر ایالات متحده در تلاش های خود موفق شود، تحریم های گسترده ای که پیش از توافق هسته ای ۲۰۱۵ علیه ایران اعمال می شد، مجدداً وضع خواهد شد. مفاد شش قطعنامه شورای امنیت نیز مجدداً اعمال خواهد شد: ۱۸۳۵، ۱۸۰۳، ۱۹۲۹، ۱۷۴۷، ۱۷۳۷، ۱۶۶۹ که شامل تحریم های تسلیحاتی علیه ایران نیز می شود. پس به لحاظ نظری همه کشورهای عضو شورای امنیت سازمان ملل موظف به اجرای تحریم های سازمان ملل متحد پیش از سال ۲۰۱۵ علیه ایران خواهند بود.

ایالات متحده به چند دلیل قصد دارد مکانیسم ماشه را فعال کند:

الف – تضعیف توافق هسته ای

این یکی از اهداف اصلی دولت ترامپ و وعده های انتخاباتی او می باشد زیرا بر جا ماندن توافق هسته ای این امکان را برای ایران فراهم می کند تا از مزایای سیاسی و دیپلماتیک آن در یک چارچوب قانونی بهره مند شود. به احتمال زیاد دولت ترامپ قصد دارد تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا توافق هسته را همچنان تضعیف کند و به این ترتیب با فشار بیشتر بر ایران، این کشور را به میز مذاکره بازگرداند.  

ب – ریسک بالای انقضای تحریم های تسلیحاتی بر ایران که منجر به امضای قراردادهای تسلیحاتی از سوی این کشور با روسیه و چین می شود

بنابر گزارش سالانه سازمان اطلاعات دفاعی آمریکا DIA در خصوص قدرت نظامی ایران در سال ۲۰۱۹ – که در نوامبر ۲۰۱۹ منتشر و به کنگره این کشور ارائه شد – ایران می خواهد «سامانه های تسلیحاتی پیشرفته جدید از تامین کنندگان خارجی خریداری کند تا نیروهای نظامی خود را مدرن سازی کند؛ این تسلیحات شامل تجهیزاتی می شود که ایران دهه ها قادر به خرید آن نبوده است.» این گزارش همچنین خاطر نشان می سازد که منع صادرات اسلحه از سوی ایران نیز «بی شک موثر نبوده است» زیرا ایران توانسته است انواع تسلیحات و تجهیزات نظامی را به بازیگران حکومتی و غیر حکومتی – از جمله سازمان های تروریستی در کشورهای مختلف منطقه – منتقل کند. علاوه بر این، ایالات متحده نگران توافق های تسلیحاتی احتمالی بین ایران و روسیه یا ایران و چین است؛ همچنین اگر تحریم تسلیحاتی علیه ایران منقضی شود، آمریکا دلواپس صادرات اسلحه از سوی تهران به نیروهای شبه نظامی خود می باشد که تهدید ایران و تلاش این کشور برای ایجاد بی ثباتی در منطقه را افزایش می دهد. ایالات متحده از تاریخ انقضاء تحریم تسلیحاتی علیه ایران سود برده است تا چنین استدلال کند که توافق هسته ای مشکل کلی داشته و تهدید ایران را افزایش می دهد؛ پس در نتیجه این تهدید باید با فعال کردن مکانیسم ماشه پایان یابد.

ج – نیاز به ایجاد یک واقعیت بین المللی جدید در رابطه با بحران ایران

نبود اجماع بین المللی در خصوص سیاست ایالات متحده نسبت به ایران یکی از بزرگترین چالش های روبروی استراتژی فشار حداکثری از سوی واشنگتن است. طی تابستان ۲۰۲۰، هنگامی که ایالات متحده موضوع تمدید تحریم های تسلیحاتی علیه ایران را در شورای امنیت سازمان ملل مطرح کرد، شکاف های عمیقی بین این کشور و سایر کشورهای عضو این شورا بروز یافت و این شکاف ها – با توجه به ماهیت گسترده ای که دارند – ممکن است فراتر از پرونده ایران بروند. این اختلافات به نوبه خود مانع از شکل گیری هرگونه اجماع بین المللی علیه ایران شده است و در نهایت منجر به رد کردن پیشنویس قطعنامه آمریکا در ۱۴ آگوست ۲۰۲۰ شد که می کوشید تا تحریم تسلیحاتی علیه ایران را به طور قابل ملاحظه ای تمدید کند.

د – فشارهای اعمال شده بر ایالات متحده از سوی متحدان منطقه ای برای تشدید فشارهای خود علیه ایران

در ماه های اخیر فشارهای منطقه ای به دلیل نگرانی از به پایان رسیدن تحریم های تسلیحاتی ایران، نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا و همچنین تاثیر احتمالی این تحولات بر امنیت منطقه ای افزایش یافته است.

دو – مشکلات موجود در خصوص اجرای تحریم های ناشی از مکانیسم ماشه

به لحاظ نظری، به نظر می رسد که روند بازگرداندن تحریم های سازمان ملل علیه ایران فرایندی وقت گیر است و کشورهای عضو شورای امنیت ۳۰ روز وقت دارند تا فعال شدن مکانیسم ماشه را متوقف کنند. بازگرداندن تحریم های پیش از سال ۲۰۱۵ علیه ایران این امکان را به ایالات متحده می دهد تا توافق هسته ای را خنثی کند و در عمل ایران را در همان شرایط مطابق با فصل هفت منشور سازمان ملل متحد قرار دهد که پیش از امضای توافق هسته ای در سال ۲۰۱۵ در آن قرار داشت. با این همه، تلاش های آمریکا در این خصوص با چند مشکل روبرو است که عمده ترین آنها عبارتند از: 

الف – معضل حقوقی

مشروعیت ایالات متحده در استناد به مکانیسم حل اختلافات پرسش حقوقی را مطرح می کند. ایران و سایر طرف های توافق هسته ای اینگونه استدلال می کنند که آمریکا در ۸ مه ۲۰۱۸ از توافق هسته ای خارج شد و بر طبق اظهارات و بیانیه های رسمی و مکتوب ایالات متحده، این کشور دیگر یکی از طرفین توافق هسته ای به شمار نمی رود و در نتیجه حق فعال کردن مکانیسم حل اختلافات را بر طبق قطعنامه ۲۲۳۱ ندارد. آنها چنین استدلال می کنند که با اعلام خروج از برجام، ایالات متحده دیگر حق استفاده از بند مکانیسم حل اختلافات در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل را ندارد.

ب – مقاومت قدرت های جهانی در برابر تلاش های آمریکا

۱۳ کشور عضو شورای امنیت سازمان ملل – که شامل ۴ عضو دائم و ۹ عضو موقت می شود – مخالفت خود را با تلاش های آمریکا در جهت استناد به مکانیسم ماشه بلافاصله پس از مطرح شدن این درخواست اعلام کردند و آن را فاقد مبنای حقوقی خواندند. ایران نیز به نوبه خود اظهار داشت که ایالات متحده ظرفیت حقوقی لازم برای اجرای مکانیسم ماشه را ندارد. در یک بیانیه مشترک، تروئیکای اروپا (انگلیس، فرانسه، آلمان) مخالفت خود را با اقدام ایالات متحده اعلام و چنین استدلال کرد که این کشور توان اجرای مکانیسم ماشه را از دست داده است و این اقدام مغایر با تلاش های کنونی آنها برای حفظ توافق هسته است. این بیانیه همچنین تاکید کرد که این سه کشور متعهدند که روندها و نهادهایی را که مبانی چند جانبه گرایی را تشکیل می دهند حفظ کنند و همچنین به موضوع حفظ اقتدار و یکپارچگی شورای امنیت سازمان ملل پایبند هستند. این به بحران احتمالی بین ایالات متحده و سایر قدرت های جهانی در راهروهای شورای امنیت اشاره دارد.  

ج – فقدان نهادی که بتواند تصمیم بگیرد آیا ایالات متحده ظرفیت حقوقی لازم برای اجرای مکانیسم ماشه را دارد یا خیر

با توجه به مخالفت مذکور، به ویژه موضع سخت روسیه و چین در رد کردن اجرای مکانیسم ماشه و همچنین مواضع قدرت های اروپایی و بقیه اعضای شورای امنیت، مشکل دیگری در خصوص این موضوع مطرح می شود: آیا ایالات متحده به لحاظ حقوقی ظرفیت لازم برای استناد به این مکانیسم را دارد یا خیر؟ این مسئله می تواند پای خود شورای امنیت را نیز به میان آورد؛ این شورا که ایالات متحده در آن از حق وتو برای بلوکه کردن هرگونه قطعنامه ای برخوردار است، آمریکا را یکی از طرفین توافق هسته ای ندانسته و در نتیجه استناد این کشور به مکانیسم ماشه را قانونی نمی داند. در صورت عمیق تر شدن اختلافات و بالا گرفتن تنش ها، به زمان بیشتری نیاز است تا از دادگاه بین المللی لاهه درخواست کنند این موضوع را تفسیر حقوقی کند. بنابر ماده 96-A  منشور سازمان ملل، مجمع عمومی این سازمان یا شورای امنیت می تواند از دادگاه بین المللی لاهه بخواهد تا نظر مشورتی در خصوص یک موضوع حقوقی ارائه دهد. این موضوع نیازمند مدت زمان طولانی است. اگر چنین سناریویی رخ دهد، موضوع فروش اسلحه به ایران یا حتی شاید کل پرونده ایران به عملی انجام شده تبدیل می شود و این از نظر ایالات متحده قابل قبول نیست.

د – امکان استفاده از پرونده ایران به عنوان اهرمی برای حل و فصل اختلافات میان قدرت های جهانی

پرونده ایران به قطب بندی شدیدی میان قدرت های جهانی عمده در عرصه بین المللی منجر شده است. این قطب بندی فراتر از اختلافات میان قدرت های جهانی بر سر تمدید تحریم های تسلیحاتی علیه ایران می رود.  برخی از این بازیگران مانند روسیه و چین و حتی برخی از کشورهای اروپایی از این موضوع به عنوان اهرم فشار علیه ایالات متحده استفاده می کنند و ایران نیز از همین موضوع سود می برد. این قطب بندی در چارچوب اختلافات عمیقی قرار می گیرد که بین این قدرت ها و ایالات متحده بر سر ساختار کنونی نظم جهانی وجود دارد. آنها بحران کنونی را فرصتی می دانند تا رهبری یکجانبه آمریکا را به چالش کشیده و همچنین در برابر فشارها و تحریم های تحمیل شده از سوی ایالات متحده بر همه این کشورها مقاومت کنند. این امر باعث شده است تا این قدرت ها از پرونده ایران استفاده کنند و با فاصله گرفتن از رهبری یکجانبه ایالات متحده، به سوی یک نظم جهانی چند جانبه نوین حرکت کنند که در آن نقشی متفاوت در صحنه بین المللی ایفا می کنند.

ه – مقیاس تعهد  بین المللی به تحریم های ایران

بازگرداندن تحریم های سازمان ملل علیه ایران با یک مشکل نهایی در رابطه پایبندی بین المللی به تحریم های بین المللی مواجه است اگر که پس از تصویب قطعنامه ایالات متحده به نفع دولت آمریکا، این تحریم ها مجدداً اعمال شوند. تعهدات بین المللی در خصوص تحریم ها علیه ایران ممکن است به اجرا گذاشته نشود. این امر به یک مشکل عملی منتهی خواهد شد زیرا اختلافات حقوقی و همچنین اختلافات سیاسی موجود موجب ایجاد تنش خواهد شد،‌ بویژه از آنجا که روسیه و چین قراردادهایی را برای فروش تسلیحات به ایران امضا کرده اند. برخلاف آمریکا، این دو کشور به فعالیت های هسته ای ایران سوءظن ندارند و هر دو ایران را یک متحد قابل اعتماد احتمالی در حیاتی ترین منطقه دنیا می دانند. این افزون بر احتمال همکاری ایران با توافق هسته ای به رغم منافع رو به کاهش آن برای این کشور است؛ این امر اروپایی ها را به نوبه خود وادار خواهد کرد تا تعهدات خود را به امید ایجاد تغییر در انتخابات آینده ایالات متحده انجام دهند.

سه – چشم انداز بازگرداندن تحریم ها و گزینه های ایران

الف – بازگرداندن تحریم ها

به رغم مشکلات ذکرشده در بالا، اینکه مکانیسم حل اختلافات به عنوان بخشی از قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت است، مخالفت با تلاش های ایالات متحده را دشوار می کند. در نتیجه ممکن است ایالات متحده بتواند در نهایت تحریم های بین المللی را علیه ایران بازگرداند. علاوه بر این، ایالات متحده می تواند هرگونه قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل را برای پایان دادن به تحریم های اعمال شده علیه ایران طی ۳۰ روز – بنابر مفاد توافق هسته ای – وتو کند. حتی در صورت اینکه روسیه و چین تصمیم بگیرند تا قطعنامه ای را در رابطه با مشروعیت حقوقی آمریکا در استفاده از مکانیسم ماشه تصویب کنند، ایالات متحده ممکن است از حق وتو استفاده کند و امکان فعال کردن این مکانیسم در سی روز و بازگرداندن خودکار تحریم ها را فراهم کند. هر یک از کشورهای اروپایی شرکت کننده در توافق هسته ای ممکن است در صورتی که این موضوع به بن بست برسد، طرف ایالات متحده را بگیرد. پمپئو گفته است که اروپایی ها با موضع آمریکا در خصوص تحریم تسلیحاتی علیه ایران موافق هستند و نظری که به طور خصوصی ابراز می کنند با موضع عمومی آنها فرق می کند. درخواست از سوی هر یک از طرف های اروپایی برای اجرای مکانیسم حل اختلافات می تواند مناقشات کنونی را خاتمه دهد.  

 بدون تردید اجرای مکانیسم ماشه از طریق اعمال مجدد تحریم ها تا پایان ماه سپتامبر جنجال بسیار زیادی در شورای امنیت به راه خواهد انداخت و شکاف جدی میان قدرت های مشارکت کننده در توافق هسته ای ایجاد خواهد کرد. مکانیسم های لازم برای اجرای تحریم ها و همچنین میزان توافق طرف های درگیر به اجرای آنها تا حدی مبهم هستند. این اختلافات همچنان تا زمان انتخابات ایالات متحده که پس از آن ممکن است تغییری در رهبری آمریکا به وجود آید، ادامه خواهد یافت؛ چنین تغییری می تواند موجب تجدید نظر در موضوع اعمال مجدد تحریم ها علیه ایران شود.

اینکه مخالفان ابتکار ایالات متحده گزینه دیگری ندارند و اینکه ایالات متحده هرگونه مصالحه ای در این زمین را نمی پذیرد، این سناریو را تقویت می کند. افزون بر این، ایالات متحده اصرار دارد تا در مسیر کنونی خود حرکت کند و تمایل ترامپ به بی اثر کردن توافق هسته ای محقق سازد. فشارهای منطقه ای و بین المللی در جهت تنبیه ایران به خاطر زیاده روی های هسته ای، توسعه برنامه موشکی و همچنین رفتار جنگ طلبانه این کشور در سطح بین المللی و منطقه ای نیز احتمال وقوع این سناریو را بالا می برد. همچنین نگرانی های فزاینده ای در خصوص رفتارهای رژیم سیاسی ایران، گسترش میزان نفوذ آن و سیاست این کشور در جهت حمایت از نیروهای شبه نظامی و ایجاد هرج و مرج و بی ثباتی در منطقه وجود دارد. اینگونه مسائل تشدید خواهد شد اگر که ایران از حق خرید تسلیحات و تقویت توانایی های نظامی خود برخوردار شود؛ در عین حال امکان صادرات تسلیحات از سوی ایران به نیروهای شبه نظامی نیز به امنیت و ثبات منطقه ای و بین المللی لطمه خواهد زد.

ب –بازنگرداندن تحریم ها

یک سناریوی محتمل دیگر این است که از آنجا که ایالات متحده دیگر در توافق هسته ای حضور ندارد، در اجرای مکانیسم ماشه شکست بخورد. مشاور امنیت ملی سابق ایالات متحده جان بولتون هشدار داده است که هر تلاشی از سوی دولت ترامپ برای بازگرداندن تحریم ها از طریق مکانیسم ماشه می تواند منجر به تضعیف حق وتوی این کشور در شورای امنیت شود یا اینکه نتواند ثابت کند که ایران توافق هسته ای را به طور عمده ای نقض کرده است؛ بویژه از آنجا که تهران به گزارش های آژانس انرژی اتمی بین المللی استناد می کند که اکثراً اعلام کرده اند ایران به تعهدات خود در توافق هسته ای پایبند بوده است. ایالات متحده همچنین ممکن است با مشکلاتی در روند اجرای مکانیسم ماشه در شورای امنیت روبرو شود.

این سناریو ضربه بزرگی برای ترامپ و استراتژی فشار حداکثری او به شمار می رود و موجب کم شدن اعتبار ایالات متحده در صحنه بین المللی خواهد شد. رقبای پرزیدنت ترامپ از این موضوع پیش از انتخابات ریاست جمهوری سود خواهند برد تا بر شکست سیاست خارجی ترامپ تاکید کنند. اما چنین امری چندان محتمل نیست زیرا ایالات متحده از تلفیقی از قدرت و قانون استفاده خواهد کرد تا یکی از مفادهای مشخص قطعنامه ۲۲۳۱ را به اجرا بگذارد، حتی اگر طرف های دیگر توافق هسته ای این کار آمریکا را زیر سوال ببرند.

باید اشاره کرد که ناتوانی در بازگرداندن خودکار تحریم ها موجب خواهد شد دولت آمریکا از مکانیسم تحریم های موجود سود ببرد تا مانع از فروش تسلیحات به ایران شود. این مکانیسم ها شامل «قانون عدم اشاعه تسلیحاتی ایران-عراق»، «قانون عدم اشاعه تسلیحاتی سوریه، کره شمالی و ایران»، «فرمان اجرایی ۱۳۳۸۲»، «قانون مقابله با دشمنان آمریکا از طریق تحریم ها» و قرار گرفتن ایران در فهرست کشورهای حامی تروریسم می شود. این امر به رییس جمهور اختیارات لازم را می دهد تا تامین کنندگان سلاح به ایران را مورد تحریم قرار دهد. همچنین ایالات متحده می تواند بکوشد تا تامین کنندگان احتمالی تسلیحات به ایران را از عقد قرارداد فروش با این کشور منصرف کند.

ج – بازگشت تحریم ها به شکل قانونی و بدون پایبندی بین المللی

یعنی اینکه تحریم ها به لحاظ قانونی بازگردند اما به لحاظ عملی کسی به آن پایبند نباشد. این به دلیل نبود اجماع بین المللی در رابطه با اجرای تحریم های سازمان ملل علیه ایران است که هرگونه تلاشی برای استفاده از مکانیسم ماشه را بی اثر خواهد کرد. اگر قدرت های جهانی بخواهند اقدامات یکجانبه ایالات متحده در صحنه جهانی را تضعیف کنند و ساختارهای قدرت در سطح جهانی را به گونه ای تغییر دهند که هژمونی آمریکا بر نظم جهانی را کاهش دهند، این امر بی تردید رخ خواهد داد.

اما این سناریو بسته به توان قدرت های جهانی در مقابله با ایالات متحده است؛ آنها باید بتوانند ابتکار جایگزینی را مطرح کنند که ضمن جلب توافق طرف های دیگر، بتوانند تحریم های تسلیحاتی را تمدید کرده و توافق هسته ای را نیز حفظ کنند. این سناریو همچنین به توان قدرت های جهانی در تحمل پیامدها و مقابله با تحریم های ایالات متحده بستگی دارد، در صورتی که به ایران اجازه نقض تحریم های سازمان ملل را بدهند. بر طبق این سناریو، قدرت های جهانی موضع قدرت های منطقه ای را که از استراتژی فشار حداکثری علیه ایران حمایت می کنند و رفتار تهاجمی تهران را نمی پذیرند، رد خواهند کرد. این موضوع بحران منطقه ای را به وجود خواهد آورد که در سطح منطقه و بین المللی تبعاتی خواهد داشت و منافع همین قدرت های جهانی را به طور اخص تهدید خواهد کرد.

د – پیامدها و گزینه های احتمالی ایران

شکست ایالات متحده در اجرای مکانیسم ماشه یا بی اثری تحریم های سازمان ملل علیه ایران پس از بازگشت این تحریم ها این امکان را برای ایران فراهم می آورد تا سیاست های ویرانگر خود را در داخل و خارج از کشور با شدت دنبال کند. چنین چیزی را حتی دموکرات ها در آمریکا احتمالاً نخواهند پذیرفت. این باور به خوبی ثابت شده است که ایران یک تهدید به شمار می رود و باید با آن مقابله کرد؛ این کار نه تنها از سوی آمریکا بلکه از طرف کشورهای اروپایی و تعدادی از قدرت های منطقه ای و جهانی نیز باید صورت بپذیرد.

در صورت بازگرداندن تحریم های بین المللی – که محتمل ترین سناریو است – توافق هسته ای با مانعی عمده روبرو و ایران با تحریم های بین المللی گسترده مواجه خواهد شد. از آن به بعد ایران فقط با فشارهای یکجانبه ایالات متحده روبرو نخواهد شد. در میان چنین تحولات احتمالی، چند گزینه در برابر ایران قرار خواهد داشت:‌ گزینه اصلی شامل امکان به اجرا گذاشتن ابزار دیپلماتیک و حقوقی برای مقابله با تلاش های ایالات متحده در جهت اجرای مکانیسم ماشه و همچنین همکاری با کشورهایی می شود که رفتار ایالات متحده نسبت به ایران را نمی پذیرند. همچنین ممکن است ایران بکوشد تا زمان بیشتری به دست آورد و بر نتیجه انتخابات آمریکا در نوامبر ۲۰۲۰ و پیروزی جو بایدن، کاندید دموکرات ها و رقیب ترامپ، شرط بندی کند – که ممکن است به تغییر رویکرد ایالات متحده نسبت به پرونده ایران و بازگشت احتمالی ایالات متحده به توافق هسته ای منجر شود. ایران همچنین ممکن است کشورهای مخالف ایالات متحده در صحنه بین المللی را تشویق کند تا به این تحریم ها اعتنایی نکنند و در نتیجه آنها را بی اثر کنند.

ایران می تواند به استفاده از اهرم های فشار خود رو بیاورد و برنامه هسته ای خود را طبق برنامه های خود ادامه دهد و همه فعالیت های هسته ای خود را بر طبق میزان غنی سازی پیش از سال ۲۰۱۵ و از طریق استفاده از سانتریفیوژهای IR4، IR6، و IR8 از سر بگیرد. ایران ممکن است روند ساخت سوخت هسته ای را تسریع کند یا از توافق هسته ای خارج شود. اما این گزینه چندان محتمل نیست زیرا ایران به توافق هسته ای برای ادامه تلاش های دیپلماتیک، سیاسی و حقوقی خود در مقابله با آمریکا نیاز دارد.

در صورت پیروزی ترامپ – که گفته است در انتخابات پیروز خواهد شد و طی ۳۰ روز با ایران یک توافق امضا خواهد کرد – ایران همچنان با فشارهای بسیار شدیدی روبرو خواهد شد. پافشاری ایران بر سیاست تهاجمی و مقابله جویانه خود و همچنین مقابله با فشارهای موجود در جهت کاهش این سیاست ها، در نهایت برای رژیم ایران زیانبار خواهد بود و آن را تا مرز سقوط خواهد برد. به دلیل تحریم های یکجانبه ایالات متحده، تهران در موقعیت به شدت سختی قرار گرفته است و با بحران اقتصادی و سیاسی روبرو بوده که پس از انقلاب ۱۹۷۹ هرگز با آن مواجه نبوده است.

اگر سایر بخش های توافق هسته ای نیز منحل شوند و همه تحریم ها بر طبق فصل ۷ منشور سازمان ملل بازگردند این موقعیت دشوارتر خواهد شد. در چنین موقعیتی،  ایران ممکن است مجبور به بازگشت به میز مذاکره شود، به تفاهمی جدید برسد و توافقی جدید را امضا کند.

موسسه بين المللى مطالعات ايران
موسسه بين المللى مطالعات ايران
موسسه بين المللى مطالعات ايران