انتخابات پارلمانی 2022 لبنان و میزان تغییرات احتمالی در فضای سیاسی

https://rasanah-iiis.org/parsi/?p=3113

بعد از آنکه لبنانی های خارج از کشور در روزهای 6 و  8 ماه می پای صندوقهای رأی رفتند، لبنان در روز یکشنبه 15 می 2022 میلادی شاهد برگزاری انتخابات پارلمانی بود و با این رویداد، لبنان نگرانیهای مربوط به تعویق و یا لغو انتخابات را پشت سر گذاشت. ویژگی عمده این انتخابات استقبال کم رنگ مردم از صندوقهای رأی – چه در داخل و چه در خارج لبنان- بود. نکته قابل توجه دیگر این بود که این انتخابات شاهد افت برخی جریانها و صعود جریانهای رقیب بود. لذا، می طلبد که علاوه بر بررسی مسأله از لحاظ فنی یعنی تعداد آرایی که یک کاندیدا کسب نموده و تعداد آرایی که یک کاندیدای دیگر از دست داده، این مسأله از منظر معیارهای سیاسی صِرف نیز مورد بررسی قرار گیرد تا روندهای فرایند انتخابات و شاخص های نتایج انتخابات و پیامدهای آن که تأثیرات ریشه ای در ساختار پارلمان دارد و همچنین ضربات پیاپی که از قِبَل این نتایج متوجه حزب الله مورد حمایت ایران می شود مشخص گردد. و در سایه این تحولات و تغییرات موازنه قوا در پارلمانی که از این انتخابات بیرون آمده، در مورد آینده سیاسی لبنان آینده پژوهی صورت گیرد.

نخست: فضای انتخابات پارلمانی و روندهای حاکم

انتخابات پارلمانی لبنان که بعد از چهار سال خلأ دولت برگزار شد، اهمیت خاصی داشت که در اینجا به مهمترین عوامل اهمیت این امر می پردازیم:

یک. نابسامانی اقتصادی و خشم مردمی

انتخابات اخیر در حالی برگزار شد که اقتصاد کشور فروپاشیده است و بانک جهانی آن را از بدترین نوع فروپاشی اقتصادی از سال 1850 میلادی به این سو دانست. بیش از 80 درصد جمعیت کشور زیر خط فقر قرار گرفتند و لیره لبنان بیش از 90 درصد ارزش خود را در مقابل دلار از دست داد. نرخ بیکاری از 30 درصد فراتر رفت. و به دنبال کمبود نقدینگی در کشور، محدودیت هایی در برداشت پول از بانکها اعمال شد. علاوه بر همه اینها، بحران برق نیز مزید بر علت شد و شرایطی را رقم زد که خشم و نارضایتی شدیدی سرتاسر جامعه لبنان را فراگرفت. این وضعیت سبب شد که جامعه لبنان به اولین انتخاباتی که بعد از قیام 2019 میلادی برگزار می شود، به عنوان آخرین فرصت برای تغییر نیروهای سیاسی که تغییر وضعیت موجود به آنها وابسته است، بنگرند تا باشد که از مرحله فروپاشی به مرحله سازندگی گذر كنند.

دو. تردیدهای داخلی و کاهش اعتماد به نخبگان سیاسی

در آن زمان، حتی در مورد امکان برگزاری انتخابات پارلمانی تردیدهایی وجود داشت و برخی از آگاهان نسبت به این مسأله هشدار می دادند که احتمالا نخبگان حاکم برای ادامه حکومت خود با ایجاد موانعی انتخابات را به تأخیر اندازند و یا حتی ماموريت مجلس نمایندگان را موقتا و برای چندین سال تمدید کنند. البته مسائلی که در گذشته رخ داده است، به این تردیدها دامن زد. به عنوان مثال، مجلس نمایندگان دو مرتبه و در سالهای 2009 و 2018 میلادی ماموريت پارلمان را تمدید کرد. از سویی دیگر، آینده کشور لبنان در عرصه های مختلف به انتخابات پارلمانی گره خورده است. می دانیم که رئیس جمهور توسط مجلس نمایندگان انتخاب می شود. و سوابق تاریخی لبنان گواهی می دهد که انتخاب رئیس جمهور از مهمترین بحرانها در تاریخ سیاسی لبنان به شمار می رود. همیشه، هنگام انتخاب رئیس جمهور، لبنان در یک بحران سیاسی فرو می رود و یا حوادث زنجیره ای امنیت کشور را به هم ریخته و ثبات نهادهای کشور و صلح و آرامش جامعه را تهدید می کند.

سه. نگاههای منطقه ای و بین المللی به این انتخابات

انتخابات اخیر لبنان در میان کشورهای منطقه و در سطح بین الملل بسیار مورد توجه قرار گرفت چرا که نتایج این انتخابات به نحوی در روند چندین پرونده منطقه ای تأثیرگذار است که از جمله آنها می توان به نفوذ منطقه ای ایران اشاره کرد. نتایج این انتخابات می تواند لبنان را از معادله نفوذ ایران خارج و سایه تهدیدهای ایران نسبت به منافع کشورهای عربی را کاهش دهد که در این صورت اهداف بیانیه جده ( دسامبر 2021 ) در مورد نجات لبنان و نیز ابتکار کویت برای اصلاح روابط لبنان با کشورهای خلیج ( ژانویه 2022 ) تحقق می یابد. تحولات مثبتی چون بازگشت سفرای کشورهای عربی به لبنان گویای اهتمام کشورهای خلیج به پرونده لبنان و نگاه حساس کشورهای منطقه به این انتخابات است. از سویی دیگر، کشورهای غربی نیز به این انتخابات به عنوان آخرین امید برای تغییر و اصلاحات سیاسی و اقتصادی لازم برای نجات لبنان از بحران کنونی، توجه خاصی نشان دادند و همین امر سبب شد که برخی از رهبران این کشورها، تلویحا طرفهای لبنانی را که در صدد تعویق انتخابات بودند از جمله (جریان ملی) را، به استفاده از حربه تحریم تهدید كنند.

چهار. نگرانی ایران

از سخنان رهبر «حزب الله» و همچنین سخنان برخی از جریانهای همپیمان این حزب قبل از انتخابات به روشنی پیدا بود که این حزب از شکست سنگینی نظیر آنچه در عراق رخ داد، سخت نگران است. گفتنی است که فضای لبنان در ایام انتخابات تنش سیاسی و مذهبی را به خود دید و در پی آن، حزب الله مورد حمایت ایران تلاش کرد با استفاده از رسانه هایی که در اختیار دارد در مقابل رقبای خود از روش فشار و تهدید استفاده کند. آنچه به این نگرانیها دامن زد، افزایش مخالفتهای جریان ( نیروهای لبنانی ) و کاندیداهای مستقل با اشغالگری ایران بود. قطعا این مسائل می تواند بر نفوذ ایران و کلیدهای تسلط آن بر فضای پارلمان و محافل سیاسی لبنان سایه اندازد.

نگرانی دیگر حزب الله آرای اعتراضی طرفداران این حزب به روش و سیاست های آن در داخل کشور است. اما در بیرون حزب، وضعیت همپیمانان این حزب نگران کننده است؛ آنهم در شرایطی که احتمالا (جریان ملی) نتواند مجددا رأی اغلبیت جامعه مسیحی را در پارلمان آینده کسب کند؛ به ویژه بعد از خشم مردمی که در اوایل این اعتراضات علیه رئیس این جریان بالا گرفت و این مسأله به پایگاه اجتماعی این حزب در میان مسیحیان آسیب خواهد زد. در نتیجه، حزب الله در سالهای آینده از پوششی که قبلا جریان ملی فراهم می کرد، بی بهره خواهد بود.

رهبر حزب الله برای بسیج کردن انصار و اعوان و جلوگیری از کاهش آراء به هر وسیله ممکن چنگ زد. گاهی برای تضمین وفاداری شیعیان؛ آنان را بیم داد. و گاهی نیز عوامل خارجی را متهم کرد که انقلاب 19 اکتبر را راه می اندازند. بسیج کردن فرقه اى در سخنان علی خامنه ای رهبر ایران نیز دیده شد. او انتخابات لبنان را به منزله رفراندومی درباره جبهه مقاومت توصیف کرد. گفته می شود که او از بودجه شخصی خود 25 میلیون دلار به این انتخابات کمک کرده است.

دوم: پراکندگی حوزه های انتخاباتی و مهمترین جریانهای رقیب

انتخابات در 15 حوزه انتخاباتی برگزار شد که سه حوزه در جنوب لبنان برای 23 کرسی، سه حوزه در استانهای شمالی برای 28 کرسی، و سه حوزه در استانهای بقاع برای 23 کرسی و چهار حوزه در جبل لبنان برای 35 کرسی، و تنها دو حوزه در بیروت برای 19 کرسی فعالیت کردند. مجموع 128 کرسی در مجلس نمایندگان به این صورت توزیع می شود: 27 کرسی برای شیعیان، 27 کرسی برای اهل سنت، 8 کرسی برای دروزى ها و تنها 2 کرسی برای علوی ها اختصاص دارد. و توزیع کرسیهای مسیحیان به این شرح است: 34 کرسی برای مارونی ها، 14 کرسی برای مسيحيان ارتدكس، 8 کرسی برای مسيحيان کاتولیک، 5 کرسی برای ارمنیهای ارتدکس و تنها یک کرسی برای ارمنیهای كاتوليک و انجیلیها و دیگر اقلیتهای مسیحی. در این انتخابات تعداد 1043 نفر کاندید شدند که 15 درصد آنان را زنان به خود اختصاص دادند.  این تعداد کاندیداها 103 لیست در همه حوزه های انتخاباتی را به خود اختصاص دادند.

در این انتخابات چندین جریان بر سر کسب کرسیهای پارلمان با یکدیگر به رقابت پرداختند. در میان احزاب سنتی، حزب الله و همپیمانانش، و نیز جریانی که با سلاح (حزب الله) مخالف است، دیده می شوند. این جریان با یکدیگر اتحاد ندارند و با همدیگر نیز در رقابت هستند که از مهمترین آنها  می توان به جریان ( نیروهای لبنانی) و جریان ( کتائب لبنانی) و نیز لیست مورد حمایت فؤاد سنیوره اشاره كرد. گفتنی است سعد الحریری نه تنها در این انتخابات شرکت نکرد بلکه آن را تحریم کرد. اما جریان موسوم به ( نیروهای تغییر) نیز فاقد یکپارچگی بوده و در چندین حوزه انتخاباتی با یکدیگر در رقابت هستند. و برخلاف آنچه انتظار می رفت، کاندیداهای این جریان در سرتاسر لبنان در لیستهای پراکنده ای جای دارند. 

یک. حزب الله و ائتلافهایش

حزب الله با شعار ( همچنان حمایت و سازندگی می کنیم) از لیستهای کاندیداهای خود شامل چهره های سنتی خود حزب و چهره های جدیدی که از دانش مالی و مهارتهای بانکداری برخوردار بودند، رو نمایی کرد. گفتنی است معرفی چهره های جدید در لیست حزب الله حامل این پیام است که حزب در این بحران مالی کنونی لبنان به مسائل مالی و اقتصادی توجه خاص دارد. در یک حرکت پیش دستانه برای کسب صندوقهای رأی، حزب الله موفق شد ائتلاف میان (جنش امل) و (جریان ملی) را مجددا احیا کند تا بدینوسیله آرامش را بر روابط طرفهای سه گانه حاکم سازد و نگذارد که تنش میان این جریانها سبب شود که آنها کرسیهای مجلس را از دست بدهند. همچنین حزب الله با این کار، جلوی نفوذ نیروهای بیگانه در میان آنها را گرفت.  گفتنی است تنشهایی که میان رهبران جنبش امل و جریان ملی در اوایل سال جاری به وجود آمد، روابط میان این دو جنبش را سرد کرده بود.

دو. نیروهای سنتى مسیحی

قبل از اعلام نتایج انتخابات جامعه مسیحی لبنان شاهد بروز تنشهایی میان کاندیداهای نیروهای سنتی مانند ( جریان ملی ) و حزب ( نیروهای لبنانی ) و ( کتائب ) و (جریان المَرَدَه ) و تعدادی از چهره ها و نیروهای مخالف بود. اما جریان ( نیروهای لبنانی ) دو نامزد از نمایندگان کنونی و همچنین دو نامزد دیگر از همپیمانان محلی خود در چندین حوزه رأی گیری را به ميدان آورد. و با این اقدام در صدد است از خشم مردمی به خاطر شکست ( جریان ملی ) و ائتلاف آن با ( حزب الله ) و اشتباهات سیاسی و اقتصادی هر دو که به وضعیت نابسامان امروز منجر شده، بهره برداری کند. اما جریان ( کتائب لبنان) نیز در لیست های خود علاوه بر چهره های سنتی مجموعه ای از چهره های جوان را نیز معرفی کرده است. این در حالیست که عده ای از اعضای قدیمی کتائب، از این جریان جدا شده و تحت عنوان تغییر و به چالش كشيدن طبقه سیاسی سنتی لیست های جداگانه ای تشکیل دادند.

سه. رهبران نیروهای سنی

بعد از اینکه رئیس جریان المستقبل در این انتخابات – نه در معرفی نامزد و نه در رأی دهی – مشارکت نکرد، این انتخابات در غیاب رهبران رده اول جامعه سنی لبنان برگزار شد. اما نجیب میقاتی رئیس دولت، و فؤاد سنیوره رئیس دولت پیشین از نامزدی خود در این انتخابات خبر دادند؛ و سنیوره از تشکیل چندین لیست در بیروت و مناطق با اکثریت سنی از جمله لیست (بیروت مقابله می کند) حمایت کرد. علی رغم غیاب چهره های تأثیر گذار جامعه سنی مذهب لبنان از فضای انتخابات، اما رهبران رده دوم این جامعه در معرفی نامزدها قبل از اعلام نتایج انتخابات حضور فعال داشتند. فیصل کرامی و جهاد الصمد لیست (اراده ملی) را سرپرستی و مدیریت کردند. علاوه بر آن، نمایندگان پیشین المستقبل مانند مصطفی علوش و سامی فتفت، لیست ( لبنان از آنِ ما است) را تشكيل دادند. این در حالیست که اشرف ریفی تلاش دارد از طریق لیست (نجات میهن) و با همکاری جریان نیروهای لبنانی به عرصه سیاست باز گردد.

چهار. نیروهای خواهان تغییر و کاندیداهای مستقل

نیروهای تغییر که از انقلاب 17 اکتبر برخاسته اند، در تمامی حوزه های انتخاباتی با نخبگان سیاسی سنتی رقابت کردند. البته این جریان در چندین حوزه انتخاباتی نتوانست متحد شده و در نتیجه با ارائه لیست های متضادی با یکدیگر وارد رقابت شدند. از مهمترین لیست های مربوط به نیروهای تغییر که با یکدیگر در رقابت هستند می توان به لیست ( بیروت شهر من ) و لیست ( ما می توانیم ) در بیروت و استانهای شمالی و بقاع اشاره کرد. البته این لیست در حوزه های انتخاباتی جنوب نیز بر سر کسب کرسی پارلمان وارد رقابت شد. و احتمالا همانطور که برخی انتظار دارند، رقابت در حوزه های انتخاباتی جنوب به نفع دوگانه شیعی رقم بخورد.

سوم: شواهد و قرائن نتایج انتخابات

از نتایج انتخابات و توزیع کرسیهای پارلمان چندین مطلب استنتاج می شود که عبارتند از:

یک. تغییر موازنه قوا و نبودِ اکثریت و یا اقلیت در پارلمان جدید لبنان

در انتخابات 2022 میلادی لبنان (حزب الله) و همپیمانانش 61 کرسی را کسب كردند که در مقایسه با 71 کرسی انتخابات سال 2018 میلادی، ده کرسی را از دست داده اند. در عین حال، جریانهای اصلی یعنی حزب ( نیروهای لبنانی) و ( حزب سوسیالیست ترقى خواه ) مجموعا 51 کرسی را کسب کردند. نیروهای خواهان تغییر توانستند از تمامی حوزه های رأی گیری 15 کرسی را کسب کنند. برآوردها نشان می دهد که حزب الله اغلبیت پارلمان را که در دوره های پیشین داشت، از دست داده است. اما این بدان معنا نیست که طرف مقابل اکثریت را کسب کرده است. در نتیجه، هیچ کدام از طرفها نتوانسته اکثریت کرسیهای پارلمان را کسب کند به گونه ای که آن طرف در تصمیم سازیها تعیین کننده باشد. در پارلمان لبنان همچنان دو تیم اصلی حضور دارند که هر کدام علی رغم اینکه با هم ائتلاف دارند، از گروههای سیاسی متنوعی تشکیل شده اند. البته تیم سومی نیز در این میان، خارج از صف بندیهای حزبی حضور دارد که تقریبا ده درصد نمایندگان را شامل می شود که چهره های سیاسی از چندین تیم سیاسی در آن حضور دارند که همگی با شعار تغییر و مقاومت در برابر سلاح و دولت فاسد به این انتخابات وارد شده اند.

دو. دگرگونی در محیط حزب الله و همپیمانانش

الف. ادامه هیمنه (حزب الله) بر محیط خود

علی رغم اینکه نتایج انتخابات از کاهش نسبت مشارکت شیعیان در انتخابات اخیر حکایت دارد که نسبت به انتخابات 2018 میلادی 10 درصد کاهش داشته است، اما دوگانه شیعی (حزب الله و جنبش امل) توانستند وزن انتخاباتی خود را حفظ کنند به گونه ای که دوگانه شیعی موفق شد 28 کرسی را از آنِ خود کند. و این رقم تقریبا تفاوت چندانی با رقمی که در انتخابات 2018 کسب کرده بودند، ندارد. در نتیجه، دوگانه شیعی همچنان هیمنه خود بر گروه شیعیان در لبنان را حفظ کرده است.

ب. زیان جبران ناپذیر همپیمانان حزب الله: نتایج نهایی انتخابات از شکست همپیمانان حزب الله و ایران حکایت دارد. ( جریان ملی ) به عنوان بزرگترین گروه مسیحی داخل مجلس نمایندگان که در انتخابات پیشین 20 کرسی را کسب کرده بود، این بار توانست  تنها 18 کرسی را به دست آورد و در نتیجه وزن خود را از دست داد. حزب الله نیز موفق نشد همپیمانان سنی و دروزى خود را به پارلمان بفرستد. از مهمترین احزاب همپیمان حزب الله که در این انتخابات ناکام ماند می توان به حزب سوسيال ناسيوناليست سورى اشاره کرد. همچنین نامزدهای دروزى و سنی که به حزب الله و دمشق نزدیک بودند نیز بازنده این انتخابات شدند که از جمله، می توان از سیاستمدار دروزی طلال ارسلان نام برد که توانسته بود از سال 1992 میلادی تا کنون یعنی به مدت 30 سال خود را در پارلمان حفظ کند. در نتیجه همین شکست، حزب الله و همپیمانانش که پیش از این اکثریت پارلمان را در اختیار داشتند، این وزن را از دست دادند.

سه. افزایش تعداد نمایندگان مخالف با ( حزب الله )

نتیجه انتخابات لبنان تا حد زیادی غافلگیر کننده بود؛ به ویژه اینکه نیروهای مخالف حزب الله موفق شدند با کسب 67 کرسی با قدرت در داخل پارلمان نفوذ کنند. این امر نشان داده است که بخشهای وسیعی از جامعه لبنان تمایل دارند نظام سیاسی و حزبی حاکم در کشور را تغییر دهند، و اينكه رویکردهای انتخاباتی بر اساس یک دیدگاه جدیدی پیش می رود که در هیچ یک از انتخابات های گذشته وجود نداشت. به ویژه اینکه کوبیدن بر طبل احساسات مذهبی که همیشه در بسیج کردن مردم در پای صندوقها و کسب آرای آنان کار آمد بود اما در این انتخابات استفاده از این روش تا حد زیادی ناکام ماند.

چهار. کاهش میانگین مشارکت سیاسی

میزان مشارکت در انتخابات پارلمانی به 41 درصد رسید. این در حالیست که در انتخابات سال 2018 میلادی میزان مشارکت 49.7 درصد بود. یعنی انتخابات کنونی شاهد کاهش 8 درصدی مشارکت بوده است. میزان مشارکت فعلی از سال 1992 میلادی تا کنون پایین ترین میزان مشارکت بوده است. گفتنی است سال 1992 میلادی 29.6 درصد را ثبت کرده است. می توان این کاهش مشارکت سیاسی را اینگونه تفسیر کرد که مردم دیگر اعتماد خود را به نخبگان سیاسی – چه نخبگان سنتی و چه نیروهای خواهان تغییر- از دست داده اند. و جریانهای سیاسی این بار موفق نشدند مردم را برای حضور در پای صندوقهای رأی بسیج کنند.

پنج. فشارهای فزاینده بر پروژه منطقه ای ایران

نتایج انتخابات پارلمانی لبنان فشارهای منطقه ای که هم اکنون بر ایران وارد می شود را تشدید می کند. و شاید بتوان گفت آنچه تأثیر این فشارها را بیشتر می کند، همزمانی آنها با تحولات مهمی است که اخیرا منطقه و فضای داخل ایران شاهد آن بوده است که در اینجا به برخی از آنها می پردازیم:

الف_ قدرت گرفتن رویکرد مخالف پروژه ایران در منطقه

نتایج انتخابات کنونی لبنان یک پیام دیگری نیز دارد و آن همان پیامی است که انتخابات پارلمانی عراق برای ایران داشت. یعنی اینکه یک رویکرد داخلی در لبنان و عراق وجود دارد که با حضور بحران زای ایران در این کشورها مخالف است. و با افزایش مخالفتهای مردمی با طرحهای ایران، این کشور دیگر قدرت چندانی در ترسیم روند سیاسی در عراق و لبنان را ندارد.

ب. همسویی با رهیافت اعتراضات داخلی در ایران

نتایج انتخابات لبنان با خروش اعتراضات مردمی در خیابانهای تهران و گسترش این اعتراضات کنونی علیه سیاست های کشور و سیاست های اقتصادی دولت رئیسی همزمان شده است. با اینکه این اعتراضات همچون اعتراضات پیشین ابتدا به خاطر برنامه های اقتصادی دولت و پیامدهای آن بر اوضاع معیشت مردم شروع شد، اما رفته رفته این اعتراضات به طور بسیار واضح رنگ و بوی سیاسی به خود گرفت و همچون اعتراضات گذشته، این بار نیز مردم حاکمیت را متهم می کنند که درآمدهای کشور را در راه توسعه طلبی و حمایت از شبه نظامیان در عراق، لبنان و یمن هزینه می کند و به سفره طبقات محروم دست درازى می كند تا کمک های تسلیحاتی و مالی برای شبه نظامیان را تأمین کند. ذکر این نکته نیز لازم است که معمولا همزمان با اعتراضات مردمی در داخل، ایران در یکی از کشورهای حوزه نفوذ خود متحمل ضرباتی می شود که یا از طریق انتخابات صورت می گیرد مانند آنچه در مورد انتخابات پارلمانی عراق و لبنان روی داد و یا به خاطر بحرانهای معیشتی است مانند اعتراضات سال 2019 میلادی که در تهران، عراق و لبنان روی داد. گویا ملت ایران که نسبت به سیاست های تولید فقر و مصادره منابع کشور برای تأمین مالی بازوهای نیابتی ایران در منطقه و قربانی کردن آنها در راه پروژه ولایت فقیه اعتراض دارند، چشم امیدی به این اعتراضات دوخته اند.

جـ_ افزایش هشدارها نسبت به پیامدهای حضور ایران در سوریه

در پی حمله روسیه به اوکراین و درگیر شدن در این جنگ، ایران به فکر اثبات حضور خود در منطقه افتاده و برای پر کردن خلأ ناشی از درگیری روسیه در اوکراین تلاش می کند تا بتواند خود را به عنوان قدرت برتر منطقه ای مطرح كند که می تواند در چنین موقعیت هایی حضور خود را تقویت نماید. این نگرانی در اظهارات چندین تن از رهبران منطقه انعکاس یافت که آخرین مورد آن، اظهارات پادشاه اردن ملک عبد الله دوم بود که تأکید کرد حضور روسیه در جنوب سوریه عاملی جهت آرامش سوریه بود. او همچنین بار دیگر نسبت به پیامدهای غیاب روسیه از سوریه که به خاطر درگیر بودن آن در جنگ با اوکراین است، هشدار داد که ایران در صدد است خلأ ناشی از غیاب روسیه را پر کند. او همچنین نسبت به افزایش احتمالى مشکلات در مناطق مرزی اردن هشدار داد. همزمان با این اظهارات، مخالفتها در داخل ایالات متحده با حذف نام سپاه پاسداران از لیست گروههای تروریستی خارجی بالا گرفت. گفتنی است که حذف نام سپاه پاسداران از این لیست، یکی از شروط ایران برای احیای برجام است که مذاکرات مربوط به آن در وین از ماه مارس 2022 میلادی متوقف مانده است. بی تردید، این تحولات می تواند فشارهای مضاعفی بر حکومت ایران و بازوهای نیابتی آن در منطقه وارد کند.

چهارم. فضای سیاسی لبنان و چالشهای سهمیه بندی بعد از برگزاری انتخابات پارلمانی

 نتایج انتخابات پارلمانی لبنان چندین چالش را از جوانب مختلف بر فضای سیاسی لبنان تحمیل می کند که در اینجا به برخی از آنها می پردازیم:

یک. پیچیدگی مراحل بعدی

بعد از مشخص شدن نتایج انتخابات، لبنان بر اساس قانون اساسی چندین انتخاب مهم را پیش رو دارد که انتخاب رئیس پارلمان، انتخاب رئیس دولت و همچنین انتخاب رئیس جمهور تازه به جای میشل عون است که طبق قانون دوره ریاست او در اواخر اکتبر 2022 میلادی به پایان می رسد.

الف. مشکل انتخاب رئیس پارلمان لبنان

مشکل انتخاب رئیس جدید پارلمان در این نکته خلاصه می شود که حتی اگر دوگانه شیعی بتواند نبیه بری را بار دیگر بر کرسی ریاست مجلس بنشاند، گروهها و نیروهای دیگر یعنی ( نیروهای لبنانی) و ( جریان ملی ) و حتی ( حزب کتائب ) به خاطر اختلافات سیاسی عمیق، به او رأی نخواهند داد. لذا، از آنجا که این جایگاه به جامعه شیعی اختصاص دارد، تنها نمایندگان ( جنبش امل) و نمایندگان ( حزب الله ) به او رأی خواهند داد. در نتیجه، تصاحب تمام کرسیهای شیعی در پارلمان توسط حزب الله، راه رسیدن به ریاست پارلمان را برای هر فردی که خارج از این سيستم باشد، بسته است. در نتیجه چاره ای جز انتخاب مجدد بری باقی نمی ماند. و این امر نیروهای خواهان تغییر و دیگر نیروهای سیاسی که با ( دو گانه شیعی ) اختلاف دارند را در یک تنگا قرار می دهد. و این نیروها در این انتخاب، برای هماهنگ شدن با فضای سیاسی و فضای مجلس، باید وارد رایزنی ها و گفتگوهای نفس گیر شوند.

ب. مشکل تشکیل دولت جدید

  همچنین، در اینجا یک مشکل احتمالی قانونی دیگر نیز مطرح است و آن دشواری تشکیل دولت جدید تا بعد از پایان اکتبر آینده در سایه صف بندی گسترده در پارلمان لبنان و اختلاف میان جریانهای پیروز در تعیین رئیس پارلمان جدید است. لذا انتظار می رود که رئیس کنونی دولت همچنان به عنوان رئیس دولت مؤقت به کار خود ادامه دهد. همچنین مشکل دیگری نیز مطرح خواهد بود و آن در خصوص انتخاب برنامه دولت و توزیع سهمیه وزارتخانه ها به جناحها در پارلمان جدید است. این احتمال وجود دارد که برخی جریانها برای گرفتن وزارتخانه های خاصی اصرار داشته باشند که این امر می تواند تشکیل دولت را به تأخیر اندازد. لازم به ذکر است که تشکیل آخرین دولت 13 ماه زمان بُرد که در این مدت سه نفر یکی پس از دیگری ریاست دولت را بر عهده گرفتند. و در این مدت بحران اقتصادی و مالی وخیم تر شد و اصلاحات سیاسی و اداری نیز به فراموشی سپرده شد.

ج. پیچیدگی انتخاب رئیس جمهور آینده

اما دشواری انتخاب رئیس جمهور جدید که باید توسط نمایندگان مجلس جدید صورت بگیرد، کمتر از دشواری انتخاب دو ریاست جمهوری پیشین نخواهد بود؛ به ویژه اینکه ( جریان ملی ) عنوان گروه بزرگتر مسیحی را به ( حزب نیروهای لبنانی ) واگذار کرد. بنابراین، احتمال اینکه انتخابات ریاست جمهوری آینده بدون مشکلی در موعد مقرر در اکتبر 2022 میلادی برگزار شود، بسیار پایین است. و تجربه دوره های گذشته نیز این ادعا را تقویت می کند. در دوره های گذشته نیز، وقتی حزب الله اکثریت را نداشت، با عدم حضور در جلسات مجلس تلاش می کرد با استفاده از عدم حضور یک سوم تعطيل كننده آن را از رسمیت بیندازد. لذا، به احتمال زیاد انتخاب رئیس جمهور جدید یک مسأله بسیار دشوار خواهد بود. و شاید هم لبنان یک خلأ ریاست جمهوری تازه ای را تجربه کند؛ به ویژه اینکه در حال حاضر، ترازوى قدرتهای تعیین کننده به نفع جریانهای مخالف حزب الله سنگینی می کند.  

دو. حزب الله به زبان تهدید متوسل می شود

یکی از مباحث اصلی که در کارزار انتخابات توسط جریانهای مخالف حزب الله مطرح شد، مسأله سلاح (حزب الله) بود. لذا، احتمال می رود که این مسأله بار دیگر در آینده با جدیت بیشتری مطرح شود. اما احتمال نمی رود که در این پرونده کاری از پیش برود. زیرا در صورتی که حزب الله نتواند با مخالفینش به توافقی دست یابد، برای پیشبرد منافع و تصمیمات خود در داخل لبنان به همین گزینه سلاح متوسل می شود. محمد رعد رئیس گروه پارلمانی حزب الله خطاب به مخالفین گفت: ( اگر دولت ملی را نپذیرید، این شما هستید که لبنان را به سوی پرتگاه سوق می دهید) این مطلب اشاره دارد که اگر حزب الله  یک طرف تأثیر گذار در دولت جدید نباشد، آماده است علیه مخالفین سیاسی اش به استفاده از گزینه شبه نظامیان مسلح متوسل شود.

سه. تأثیرات محدود سیاسی

درست است که خروجی این انتخابات به (حزب الله) و همپیمانانش اکثریت مطلق را نداده است. اما در مقابل، گروههای متعدد و غیر منجسمی از احزاب سنتی و گروههای سیاسی بیرون از صف بندیهای حزبی به مجلس راه یافته اند که هر کدام برنامه های متفاوتی دارند. و این جریانهای جدید – چه خواهان تغییر و چه جریانهای مستقل – اگر چنانچه با دیگر احزابی که خواهان خلع سلاح حزب الله هستند همکاری نکنند، هیچ وزنی نخواهند داشت. و با توجه به ماهیت ائتلافهای سنتی در پارلمان که با توجه به پرونده ها و تداخل آنها با منافع تغییر می کنند، این جریانهای جدید به تنهایی قادر به تصمیم گیریهای اساسی نیستند. با توجه به این مسائل، بعید به نظر می رسد که این پارلمان بتواند توان تغییر فضای سیاسی لبنان را داشته باشد.

پنجم: جایگاه ایران و حزب الله در آینده فضای سیاسی لبنان

علی رغم اینکه رهبران حزب الله و مخصوصا دبیر کل این حزب و معاون او بارها بر اهمیت این انتخابات و ضرورت پذیرش نتایج آن تأکید کرده اند و بعدها نیز این حزب و تهران بر پذیرش نتایج این همه پرسی تأکید كردند، اما این شکست پروژه ایرانی به معنای از بین رفتن خطر نیست بلکه به معنای این است که اکنون این خطر بزرگتر می شود. زیرا حزب الله تسلیم تصمیم پارلمان جدید نخواهد شد و به مصوبات آن وقعی نخواهد نهاد. زیرا ماهیت این حزب همانگونه که انتخابات پارلمانی نیز اثبات کرده است، این است که در تسلیم شدن به «اراده ملت » عمیقا تردید دارد. و دیگر اینکه این حزب دو برگ مهم در داخل لبنان در اختیار دارد. یکی این است که وقتی در انتخابات شکست خورد به گزینه سلاح متوسل می شود. گفتنی است که این حزب انتخابات را صرفا برای این قبول دارد که بتواند از این رهگذر دستاوردی کسب کند؛ نه برای تحقق زندگی مسالمت آمیز و حفظ کشور. اما برگ دومی که این حزب در سالیان گذشته همواره به آن چنگ زده، استفاده از یک سوم تعطيل كننده برای به تأخیر انداختن تشکیل دولت است.

با توجه به آنچه بیان شد، می توان سناریوهای فضای سیاسی و نقش احتمالی ( حزب الله ) در آن را به شرح زیر بیان کرد:

سناریوی اول: توافق در مقابل امتیاز دادن

بر اساس این سناریو، در شرایطی که هیچ تیم و ائتلافی اکثریت پارلمان را ندارد، احزاب معینی با یکدیگر توافق کنند. مثل اینکه ( حزب الله ) و ( حزب نیروهای لبنانی ) بر سر تشکیل دولت وحدت ملی توافق کنند. البته تحولات منطقه ای و احتمال تفاهم میان عربستان سعودی و ایران همکاری میان این دو حزب را ممکن می كند. همزمان تلاشهای بین المللی (و شاید به میزبانی فرانسه) نیز می تواند به یک تفاهم موازی منتج شود. اما حتی اگر اوضاع بر همین منوال پیش برود، انتظار می رود که گفتگوها میان جریانهای مختلف برای تشکیل دولت زمانبر باشد؛ ویژه اینکه این امر منوط به یک انتخابات دیگری یعنی انتخابات ریاست جمهوری است. و نیاز است که بر سر یک کاندیدی توافق شود که در حال حاضر چنین توافقی وجود ندارد. و به احتمال زیاد این کاندید، توسط یک میانجی بین المللی خارج از طبقه سیاسی پیشنهاد خواهد شد.

و یا اینکه ( حزب الله ) و همپیمانانش موفق شوند برخی از نمایندگان مستقل را با خود همراه ساخته و یک دولت توافقی تشکیل دهند. البته در این مورد نیز اختلافاتی میان آنها وجود دارد زیرا تنها وجه مشترک آنها مخالفت با سران قدرت است و دیگر هیچ رویکرد سیاسی واحدی ندارند.

و یا اینکه همه احزاب مخالف حزب الله بر سر تشکیل دولت به توافق برسند و نگذارند که حزب الله از اهرم یک سوم برای ناکام ساختن تشکیل دولت استفاده کند و با هماهنگ کردن مواضع و برنامه های سیاسی ملی به استقبال انتخابهای آینده بروند و برای نجات لبنان از ورطه رقابتهای منطقه ای و رساندن آن به نوعی بی طرفی مثبت، یک برنامه سیاسی داخلی را تدوین نمایند که با اوضاع منطقه و بین الملل سازگار باشد. اما این احتمال، در شرایط کنونی که حزب الله در نهادهای کشور لبنان نفوذ زیادی دارد و دیگر طرفها نیز تمایلی به مقابله امنیتی با ( حزب الله ) و همپیمانان آن ندارند، بسیار بعید به نظر می رسد. گفتنی است که احتمال هر گونه مواجهه امنیتی با حزب الله حوادث سالهای 2005 تا 2009 را در اذهان زنده می کند.

سناریوی دوم: گزینه یک سوم تعطيل كننده

ممکن است حزب الله دست به یک بازی دیگری بزند که در سالهای گذشته مهارت خود را در آن اثبات نموده است و آن این است که برای کسب دستاوردهای سیاسی و سهیم شدن در دولت و یا انتخابات ریاست جمهوری و یا به امید یک توافق منطقه ای در آینده، با استفاده از سلاحهایی که در اختیار دارد به سیاست خلأ و تعطیل نهادها در تمام سطوح روی آورد و همان سناریوی عراق را تکرار كند. پیش از این نیز حزب الله چندین بار با استفاده از همین اهرم، بر سر تشکیل دولت و انتخاب رئیس جمهوری سنگ اندازی کرده است. و این بار نیز برای رسیدن به یک راه حل وسطی که کاندید مورد نظرش را به ریاست جمهوری برساند، این انتخابات را به یکدیگر گره خواهد زد. یعنی در مقابل اصلاحات و تغییر سیاسی سنگ اندازی خواهد کرد و این امر می تواند آثار مثبتی که امید می رفت نتیجه این انتخابات برای نهادهای کشور داشته باشد، را کم رنگ کند. و به نظر می رسد در شرایطی که تقریب دیدگاهها بسیار مشکل است و اختلافات زیادی میان مواضع دیگر احزاب سیاسی دیده می شود، این سناریو به تحقق نزدیک تر و احتمال تحقق آن نیز بیشتر است.

برآیند

بی تردید، نتایج انتخابات پارلمانی لبنان گویای این واقعیت است که حزب الله در سه جبهه موازی متحمل شکست شده است. جبهه اول: همان جبهه ( جریان ملی ) است که دیگر نمی تواند همچون گذشته حمایت جامعه مسیحی را برای حزب الله جلب کرده و پایگاه مردمی آن را تقویت كند. جبهه دوم: جبهه جریانی است که صعود خود را از صندوقهای رأی آغاز کرده است و منظور، نیروهای خواهان تغییر و (حزب نیروهای لبنانی) است که موفق شده است خود را از کف خیابان به ساختار حکومت ارتقا دهد، و به نظر نمی رسد که در چنین شرایطی هرگونه امتیاز دهی را بپذیرد و یا اینکه بتوان با زور راه حلی را به آن تحمیل کرد. سوم: از دست دادن نقش خود در انتخاب سه رئیس جمهور است.

با این همه، در پرتو مسائلی که در این نوشتار آمد، با توجه به نفوذی که طبقه سیاسی حاکم در میان مردم و کاندیداهای منتخب دارند، نمی توان انتظار تغییر عمده در فضای سیاسی لبنان را داشت. به عنوان مثال، ایران و حزبش همچنان قادرند وضعیت کنونی لبنان را به گروگان بگیرند تا یک راه حل بین المللی و یا منطقه ای که طبیعتا به نفع آنها خواهد بود، پیدا شود. البته نشانه هایی وجود دارد که انتظارات ایران و حزبش را تقویت می کند. قدرتهای جهانی تلاش می کنند تا در مرحله پیش رو، توجه و رضایت تهران را کسب کنند. زیرا از یک سو می خواهند برجام را احیا کنند و از منافع آن بهره مند گردند و از سویی دیگر، نمی خواهند تا زمانیکه جنگ اوکراین ادامه دارد و پایان آن هم مشخص نیست، در خاورمیانه تنش آفرینی صورت گیرد. البته ایران نیز در این شرایط که اعتراضات مردمی علیه وخامت اوضاع اقتصادی بالا گرفته است، نیاز به دستاوردهای خارجی دارد تا وضعیت داخلی را بهبود بخشد و موضع خود را در مذاکره با ریاض و در منطقه که دائما تحت تأثیر تحولات بین المللی است، تقویت كند.

موسسه بين المللى مطالعات ايران
موسسه بين المللى مطالعات ايران
موسسه بين المللى مطالعات ايران