مؤسسه بین المللی مطالعات ایران ( رسانه ) کتابی تحت عنوان « مناطق مرزی و حوزه های ژئوپلیتیک ایران » منتشر می کند. دکتر یحیی بوزیدی در این کتاب 274 صفحه ای، توضیح داده است که مرزهای سیاسی، قلمرو حاکمیتی کشورها را از یکدیگر جدا می کند. روابط داخلی و نظام سیاسی و حقوقی که در یک کشور حاکم است، در مرز پایان می یابد و نوعی دیگر از نظام سیاسی در کشور همسایه شروع می شود. در نظام سیاسی روابط انسانی گوناگون با ابعاد چندگانه در رفتار سیاسی یک واحد بین الملل در مقابل واحدهای همسایه تأثیر گذار است و مناقشات مرزی در بسیاری از مناطق گویای این واقعیت است.
در این کتاب ویژگیهای مناطق مرزی ایران و سیاست های این کشور در حوزه جغرافیایی با در نظر داشت نقش بازیگران و تأثیر آنها در رفتار حکومت توضیح داده شده و از این منظر که مناطق مرزی با دارا بودن ویژگیهای طبیعی، انسانی و اقتصادی مهمترین میدان بروز نقش قدرت های منطقه است، نقاط ضعف و قوت ایران در این مناطق را مشخص می کند.
فصل اول به جغرافیای سیاسی مناطق مرزی ایران اختصاص دارد. در این فصل از جغرافیای طبیعی و اقتصادی این مناطق سخن به میان آمده و جغرافیای انسانی این مناطق نیز مورد کاوش و بررسی قرار می گیرد و اهمیت ژئوسیاسی این مناطق از منظر تعامل با آن به عنوان مناطقی از کشور مورد بررسی قرار می گیرد؛ صرف نظر از هر قیدی که آن را محدود سازد یعنی از همان منظر که ژئوپلیتيک به بخشهايی از خاک یک کشور می نگرد.
فصل دوم به بررسی رهیافت های ایران در مناطق مرزی از سه منظر سیاسی، امنیتی و اقتصادی پرداخته است. و وجود تضاد در منطقه نفوذ یعنی مناطق دارای بافت اجتماعی و نژادی یکسان را برجسته می سازد که غالبا در این مناطق میان کشورهای همجوار تنش وجود دارد. در این فصل همچنین تحولات بین المللی و پدیده های نو ظهور از جمله فناوری ارتباطات و رسانه، جرایم سازمان یافته فرامرزی، فعالیت های تروریستی و دیگر پدیده هایی که خصوصیات تازه ای به مناطق مرزی بخشیده است، مورد بررسی قرار می گیرد.
فصل سوم به بررسی چالش های ایران در مناطق مرزی یعنی چالشهای ژئوسیاسی، ژئوامنیتی و ژئواکونومی که در حوزه های حاکمیتی، امنیتی و نفوذ خود با آنها دست و پنجه نرم می کند، اختصاص دارد. و از یک سو نقاط اشتراک و افتراق بین مناطق مرزی و از سویی دیگر، ویژگیهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی را مورد کاوش قرار می دهد.
و در پایان، این کتاب ایده وجود نقاط اشتراک بین ویژگی مناطق مرزی ایران از منظر ژئوسیاسی و عوامل قدرت کشور از یک سو و راهبردها و میزان نقش آفرینی خارجی آن از دیگر سو را ثابت می کند. این کتاب در نهایت به این نتیجه رسیده است که قدرت حکومت که در یک حوزه نسبت به حوزه دیگر شناور و متغیر است، در قلمرو حاکمیتی اش بیشتر تبلور یافته است اما به لحاظ اینکه همه مناطق مرزی با دارا بودن پتانسیل فشار علیه حکومت، بزرگترین کانون تنش برای ایران به حساب می آید – هرچند که ممکن است برخی مناطق مرزی کم خطرتر از بقیه باشند – حکومت در حوزه امنیتی از قدرت کمتری برخوردار است. و بیشتر تهدیدات امنیتی برای ایران در قلمرو حاکمیت آن یکسان نیست. نیروهای منطقه ای و بین المللی که ایران در حوزه های امنیتی و مناطق نفوذ خود با آنها مشکل دارد، می توانند در واکنش به سیاست های ایران در قلمرو امنیتی اش، اقلیت های قومی و گروههای دینی مسلح را علیه ایران تحریک کنند تا ایران را وادار کند که بیش از این از به کارگیری شبه نظامیان مسلح برای بر هم زدن امنیت و ثبات منطقه و استفاده از این کارت برای اعمال فشار استفاده نکند.