محمود حمدي أبو القاسم
پژوهشگر امور ایران در مرکز تحقیقات ایرانی خلیج عربی
د.فتحي أبو بكر المراغي
پژوهشگر امور ایران در مرکز تحقیقات ایرانی خلیج عربی
مردم ایران به ایرانی بودن ابو بکر محمد بن حسن کرجی ریاضی دان و آب شناس صاحب نام افتخار می کنند. او در مباحث مختلف آب از جمله هیدرولوژی و راه های استخراج آب های زیرزمینی و نقشه برداری و جبر دارای نوشته های ارزنده و تحقیقات مهمی است. کرجی دانشمندی بزرگ در زمینه یکی از مهم ترین چالش های طبیعت و جغرافیا در منطقه محل سکونت خود بوده و نظریه های گوناگونی درباره توزیع برابر منابع محدود آبی در منطقه جغرافیایی مطرح کرده که تقریبا همواره در معرض کم آبی قرار دارد. شدت خشکسالی در این منطقه بسته به میزان آب های سطحی و آب های حاصل از بارش برف و باران و آب های زیرزمینی دارد. کرجی با آگاهی کامل از شرایط حدود هزار سال پیش جمله معروف خود را بیان کرد. او گفت «توزیع عادلانه آب حیاتی است و بی توجهی به آن کشورها را در معرض نابودی قرار می دهد». [1] اما گویا این هشدار در بین مسئولان گوش شنوا نداشته چه اینکه منابع آب با رویکرد سلیقه گرایانه و سیاست های غیر متناسب با میزان و ابعاد این چالش مدیریت می شوند.
رویکرد تبعیض آمیز و گزینشی و مصلحت گرایانه در مدیریت منابع آب در دولت های گوناگون منجر به فرامرزی شدن این بحران و درگیر شدن کشورهای منطقه در تنش کم آبی ایران شده است. حالا این تنش به یک بحران چند بعدی اجتماعی و اقتصادی و سیاسی تبدیل شده و دامنه بعضی از اعتراضات به کشورهای منطقه کشیده شد. همزمان با بروز اختلافاتی در خصوص نصب کنتور در آب های مشترک پای حکومت هم به این کشمکش آبی با کشورهای همسایه باز شده است. گویا کرجی هزار سال پیش وقوع این منازعه را پیش بینی کرده بود.[2]
جالب اینجاست که منابع آبی همواره در حکومت های گوناگون ایران در طول تاریخ به عنوان یک مساله ملی و قومی پر فراز و فرود مورد توجه بوده است. منابع آبی همواره یک مقوله مرتبط با قدرت و آرمان خواهی و نگرش حکومت ها در ایران به موقعیت و جایگاه و نقش این کشور بوده و هست. گفتنی است دولت های باستان در ایران با آگاهی و کارآرایی رویکرد موفقی در خصوص این مساله طبیعی در پیش گرفتند. معیارهای هیدرولیکی دقیق طراحی شبکه های آبیاری و کاریز و زهکش و قنات برای نخستین بار –چندین قرن قبل از رومی ها- توسط دانشمندان ایرانی مطرح شدند. تاریخ سد سازی در ایران قدمتی طولانی دارد و بزرگ ترین سدها در جهان توسط ایرانیان در تاریخ باستان احداث شده است. ایرانیان علاوه بر ساخت بندها و آبگیرها و خانه های یخی (برفی) و تانکرهای آب و غیره در این دوره موفق به طراحی کهن ترین سیستم های اندازه گیری و تنظیم کننده و مدیریت موثر آب با استفاده از همه شیوه های ابتکاری موجود در زمینه فناوری در آن زمان شدند.[3]
اما نکته جالب این است که موضوع کم آبی بعد از انقلاب چنان که باید و شاید مورد توجه قرار نگرفت تا جایی که رفته رفته به یک تنش تبدیل شد. مسئولان کشور دلایل بروز و رشد بی سابقه کم آبی در یک دهه اخیر را به افزایش جمعیت وتغییرات آب و هوا و خشکسالی و تحریم ها نسبت دادند. اما در واقع رویکرد و اقدامات تبعیض آمیز دولت ها علیه ملیت های غیر فارس و اقلیت های مذهبی و برنامه ریزی ضعیف منجر به کشیده شدن دامنه بحران به اینجا شد. برخی می گویند این وضعیت بیشتر بیانگر «ورشکستگی سیاسی و اجتماعی» است تا «یک خشکسالی». [4]
پژوهش حاضر می کوشد تا ضمن تبیین ابعاد اصلی بحران کم آبی دلایل افزایش دامنه و تهدید آفرین شدن آن را مورد بررسی قرار دهد. کما اینکه به پیامدها و مشکلات ناشی از این بحران برای حکومت و جامعه و ارزیابی رویکرد حکومت برای مقابله با این مساله اشاره می کند. در پخش پایانی چشم انداز بحران کم آبی در ایران بررسی می شود.
نخست: علل تشدید بحران آب در ایران
کمبود آب در ایران از لحاظ تاریخی با موضوع نابرابری در توزیع جغرافیایی آب و سهم استان های گوناگون ارتباط دارد. کم آبی در ایران رفته رفته از محدوده نابرابری در توزیع آب فراتر رفته و در کنار بقیه مشکلات سیاسی به یک بحران تبدیل شد. این بحران به مرور زمان پیچیده تر شده و حالا به عنوان یک عامل عمده بی ثباتی مطرح می شود تا جایی که جان مردم و آینده کشور را تهدید می کند.
۱- شاخص توپوگرافی:
بیشتر مساحت ایران با توجه به عوامل جغرافیایی و قاره ای صرف خشک و نیمه خشک است. مقدار بارندگی در شهرهای مختلف در تمام فصول سال متفاوت می باشد. از این رو، ایران با کمبود آب شدید مواجه بوده و میزان کم آبی در مناطق گوناگون متفاوت است. میزان بارندگی کمتر از صد متر مکعب در سال در بخش های مرکزی و جنوب شرق و حدود هزار متر مکعب در سواحل دریای خزر است. میانگین بارندگی سالانه حدود ۲۲۸ متر مکعب بوده که این رقم ناچیز حدود یک سوم شاخص جهانی است.[5]
در نقشه (۱) میزان بارش در شهرهای ایران مشخص شده است.
منبع: فاطمه رضایی: چالشها وپیامدهای داخلی ومنطقه ای بحران آب در ایران، نفت ما، ۱۳۹۶/۶/۱۳.
http://cutt.us/RI5vt
ایران با توجه به میزان آب شیرین در مناطق مختلف و مساحت آنها به شش حوضه آبریز اصلی تقسیم شده است. این حوضه ها از لحاظ منابع آبی و مساحت و جمعیت با یکدیگر تفاوت دارند. مساحت و میزان منابع تجدید پذیر آب برخی حوضه های آبریز با یکدیگر تناسب ندارند و این خود یکی از چالش های اصلی مشکل کم آبی در ایران است. فرآیند باز توزیع منابع آبی در استان های کشور توسط حکومت پیامدهای اجتماعی و سیاسی و امنیتی و زیست محیطی متعددی دارد. در جدول (۱) حوضه های آبریز با توجه به مساحت و منابع آبی شان مشخص شده که عبارتند از: (حوضه آبریز فلات مرکزی- حوضه آبریز خلیج عربى و دریای عمان – حوضه آبریز دریای مازندران (خزر) – حوضه آبریز هامون – حوضه آبریز دریاچه ارومیه – حوضه آبریز سرخس).
در جدول ۱ تفاوت منابع آبی حوضه های آبریز اصلی ایران مشخص شده است.
منبع: گزارش آب. رم: سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو). شماره ۳۴. ص۲۲۰
به اینها باید کمیابی دریاچه های آب شیرین در ایران را نیز افزود. در ایران کمتر از ده دریاچه بزرگ وجود دارد که اکثر آنها دریاچه های شور و کوچک و رودخانه های جاری در فلات مرکزی هستند. این دریاچه ها محدود بوده و تقریبا خشک شده اند و آب آنها در باتلاق های شور جذب می شود. در ایران رودخانه های بزرگ فراوانی وجود دارد اما همه آنها پرپیچ و خم و غیر مستقیم و انحنادار هستند. کما اینکه بیشتر جویبار ها و رودها فصلی هستند. اکثر جویبارها در تابستان خشک می شوند چرا که زمستان فصل بارندگی در کشور است و به همین دلیل میزان آب های جاری کاهش می یابد. میزان آب های تجدید پذیر و آب اصلاح شده به ترتیب ۱۳۰ و ۲۹ میلیارد متر مکعب در سال یعنی چیزی حدود ۱۶۰ میلیارد متر مکعب در سال است.[6]
خشکسالی و تغییرات اقلیمی هم از عوامل طبیعی تاثیر گذار در موضوع کم آبی هستند. حدود ۴۰ نوع بلایای طبیعی در کشورهای در حال توسعه اتفاق می افتد که ۳۱ نوع از این بلایای طبیعی در ایران رخ می دهند. دوره های طولانی بدون بارندگی به شدت میزان آب های سطحی را کاهش و منجر به مصرف و هدر رفتن آب های زمینی می شود. خشکسالی و تغییرات اقلیمی منجر به عقب نشینی تدریجی برف قله کوه ها و افزایش شدت تبخیر بر اثر گرم شدن هوا و نیز خشک شدن رودخانه ها می شود. در این راستا می توان به آمار بارندگی در چهل سال گذشته اشاره کرد. میانگین بارندگی در یک دوره ۱۵ ساله بالا و در یک دوره ۵ ساله نرمال و در یک دوره ۲۰ ساله پایین تر از نرمال بوده است. بنابراین، عدم بارندگی در این دوره بیش از ۵۰٪ است. بارش کم بر حوزه آب تاثیر گذار بوده و پیامدهای آن در آینده به شکل جدی بروز خواهد کرد. [7] آلودگی آب منجر به کاهش منابع پایدار آب آشامیدنی سالم شده و تاثیر منفی در سلامت انسان و محیط زیست دارد. مواد آلوده کننده آب در ایران عبارتند از: زباله ها و فاضلاب ها و زباله های مایع و آفت کش ها و انواع پاک کننده ها و کود.
به طور خلاصه ابعاد گسترده بحران آب در ایران با توجه به شرایط توپوگرافی و طبیعی و میانگین بحران آب در منطقه و جهان تعیین می شود. میانگین کم آبی از طریق شاخص سرانه آب تجدید شونده که در ایران چیزی کمتر از ۱۷۰۰ متر مکعب است اندازه گیری می شوند. این رقم فاصله زیادی تا ۷۰۰۰ متر مکعب یعنی میانگین جهانی دارد و کمی بیش از ۱۳۰۰ متر مکعب میانگین سرانه آب تجدید شونده در خاورمیانه و کشورهای شمال آفریقیا است.[8] در جدول (۲) شاخص سرانه آب در ایران از دهه شصت میلادی (دهه چهل خورشیدی) نشان داده و این رقم در سال ۲۰۲۱ میلادی (۱۴۰۰ خورشیدی) پیش بینی شده است. البته در حالیکه کم آبی گریبان ساکنان شهرهایی همچون کرمان و رفسنجان و زرند را گرفته ابعاد این بحران آشکارتر به نظر می رسد. پیش بینی می شود ۱۲ شهرستان راین و ماهان و چترود و کاظم آباد و زنگی آباد و اختیار آباد و ریگان و بلوک و راور و کهنوج و مردهک و حسین آباد و ده ها روستا در سال ۲۰۱۸ میلادی (۱۳۹۷ خورشیدی) در معرض مشکل کم آبی قرار بگیرند. [9]
در جدول (۲) شاخص سرانه آب آشامیدنی تجدید شونده برای هر شهروند ایرانی نشان داده شده است.
Source: Kaveh Madani Larijani: Iran’s Water Crisis; nducers, Challenges and Counter-Measures, Apaper presented to European Regional Science Association, Amsterdam: Vrije University, August 2005,pp 9-10.
۲-ابعاد اجتماعی و سیاسی کم آبی:
افزایش تقاضای آب ناشی از افزایش جمعیت است. این عامل در کنار الگوی مصرف یکی از دلایل بحران کم آبی در ایران به حساب می آید. برخی رشد سریع جمعیت را هم یکی از دلایل اصلی وخیم تر شدن این وضعیت می خوانند. نرخ رشد جمعیت در برهه خاصی به علت سیاست های حکومت بعد از انقلاب بیشتر از میانگین جهانی شد. جمعیت در دو دهه بعد از انقلاب از ۳۶ میلیون به ۷۵ میلیون نفر و در سال ۲۰۱۷ میلادی (۱۳۹۵ خورشیدی) به ۸۰ میلیون رسید. روند افزایش جمعیت در جدول ۳ مشخص شده است. همزمان با افزایش جمعیت سرانه آب آشامیدنی تجدید شونده برای هر شهروند ایرانی کاهش یافت. به گزارش سازمان ملل میزان نیاز آب شرب و فاضلاب و صنعت و کشاورزی و محیط زیست در ایران به ۱۲۲ میلیارد متر مکعب در سال ۲۰۲۱ میلادی (۱۴۰۰ خورشیدی) می رسد. بدتر اینکه میانگین مصرف آب شهروندان ایرانی در روز به دلیل الگوی مصرف آب دو برابر مصرف جهانی است. با این حال سهم استفاده از آب در ایران و کشورهای دارای منابع غنی آب تفاوت دارد.[10]
در جدول (۳) سیر رشد جمعیت در ایران در فاصله سال های ۱۹۶۱ تا ۲۰۲۱ میلادی (۱۳۴۰ تا ۱۴۰۰ خورشیدی) مشخص شده است.
منبع: پایگاه العین: آمار جمعیت ایران. ۲۱ دسامبر ۲۰۱۶ میلادی (اول دی ۱۳۹۵ خورشیدی).
http://cutt.us/WxsP6
توسعه نامتوازن و ناهمسنخ در بازتوزیع جغرافیایی جمعیت و هدایت موج مهاجرت به سوی منابع آب سهیم بوده و این امر منجر به بروز شکاف بین تقاضا و عرضه آب در بیشتر مناطق ایران شد. سهل انگاری و بی توجهی حکومت به خشکسالی و پیامدهای آن در برخی مناطق و فشار به منابع در دسترس دیگر منجر به افزایش تنش شده است.[11] محمد عقیقی مدیر کل دفتر آبخیزداری و حفاظت خاک سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری گفت «۳۲ میلیون هکتار از اراضی ایران بیابانی هستند و با توجه به بحران آب ممکن است این رقم به ۸۰ میلیون هکتار برسد و این بیانگر بروز یک بحران عمیق در آینده است.» [12] این اظهارات بیانگر این است که مشکل کم آبی در آینده بسیار جدی و خطرناک خواهد بود.
در همین زمینه، وابستگی مفرط اقتصادی به کشاورزی منجر به بدتر شدن وضع شده است. کشاورزی هنوز با روش های غیر نوین و سنتی انجام می شود و محصولات و وضع آب با یکدیگر تناسب ندارند. حجم قابل ملاحظه ای از منابع آبی در دسترس یعنی چیزی حدود ۹۰ درصد منابع آبی کنونی به هدر می رود. حکومت در دوره جنگ و تداوم محاصره به ناگزیر کالاهای اصلی مواد غذایی را بدون وابستگی به خارج تامین می کرد و با روش های جایگزین به اصلاح الگوی مصرف منابع آبی و بهینه سازی استفاده از آنها پرداخت. اما این رویکرد به بدتر شدن وضع منجر شد. این موضوع در ایران بسیار بحث برانگیز شده است. سرمقاله روزنامه «جهان صنعت» با عنوان «آب نداریم اما گندم و دام زنده صادر می کنیم» به موضوع سیاست های ناکارآمد در بخش کشاورزی و نقش این سیاست در بدتر شدن بحران آب اشاره می کند.
سیاسی شدن موضوع آب توسط حکومت یکی از دلایل بحران کنونی است. حکومت رویکرد تبعیض آمیز سیاسی و اجتماعی علیه خلق های غیر فارس و اقلیت های مذهبی در پیش گرفته است. به همین دلیل همه برنامه ها و پروژه های آبی با هدف تضعیف خلق های غیر فارس در ایران و نه بر مبنای توسعه محوری دنبال می شود. همه پروژه ها در بخش منابع آبی که توسط دولت های گوناگون بعد از انقلاب اجرا شده حاصلی جز بدتر شدن مشکل کم آبی و در کل آسیب به نظام زیستی ایران نداشته است.[13]
به عنوان مثال، پروژه جا به جایی مسیر رودخانه های احواز کارشناسی شده نبوده بلکه تصمیم گیری های سیاسی مبنی بر تغییر بافت جمعیتی و اجتماعی این منطقه و کاهش جمعیت مردم عرب و آبادانی مناطق مرکزی و فارس نشین ایران در اجرای این پروژه سهیم بوده اند. همزمان با بروز پیامدهای فاجعه بار زیست محیطی مقام های ایرانی یکدیگر را به خاطر این پروژه متهم کردند. محمد بنی هاشمی گفت «پنج دولت در اجرای پروژه سد گتوند و جا به جایی رود کارون سهیم بوده اند.»[14]
سوء مدیریت و نبود نگرش جامع و برنامه ریزی و هماهنگی یکی از ابعاد بدتر شدن بحران کم آبی ایران است. تصورات نادرست درباره جهت گیری های اصولی برای ایجاد توسعه و در نظر گرفتن گزینه ها و رویکردهایی که به منابع آبی در دسترس فشار می آورند از دیگر عوامل بغرنج تر شدن وضعیت آب هستند. حسن روحانی برای دست یابی به خودکفایی به وزارت جهاد کشاورزی دستور داد تا بر پنج محصول استراتژیک گندم و برنج و شکر و دانه های روغنی و پنبه تمرکز کنند. این رویکرد وضعیت آبی ایران را بدتر می کند. [15]
خصومت ورزی حکومت ایران با همسایگان منجر به کم رنگ شدن روابط بین ایران و کشورهای همسایه در منطقه شده است. این تنش بر مساله آب های مشترک هم تاثیر گذاشته چه اینکه بی توجهی این کشورها به قوانین و قراردادهای بین المللی مرتبط با رودخانه ها و آب های فرا مرزی به تنش آبی در ایران دامن زده است. نبود قوانین و مقررات و هماهنگی و همکاری بین دو کشور درباره رودخانه های مرزی و رویکرد آبی و عدم پایبندی به حقوق استفاده از گذرگاه های آبی بین المللی یکی از ابعاد این بحران به شمار می رود. سیاست کشورها در بخش کشاورزی بر حوزه آبی همسایگانشان تاثیر می گذارد. به عنوان مثال، احداث نخستین سدها بر روی رود فرات توسط دولت عراق پیامدهای منفی در ایران به دنبال داشت. ترکیه نیز چندین سد در مناطق کرد نشین به منظور فراهم کردن امکانات بیشتر برای مردم منطقه ساخته است اما این سدها ضمن تنش آفرینی سهم آب کشورهای همسایه را کاهش داد. با اینکه حجم استفاده از منابع آب رودهای مرزی محدود بوده و در کل حدود ۷٪ منابع آبی مورد استفاده توسط ایران است اما مصرف جمعیت نسبتا زیادی از این منابع است. در برخی مناطق همه مصرف آب از منابع آب رودهای مرزی مثل رودخانه هیرمند در سیستان تامین می شود. رود ارس در مغان و رود سرخس تامین کننده به ترتیب ۸۰٪ و ۹۰٪ آب مصرفی هستند. [16]
دوم: پیامدها و چالش های بحران آب
حکومت ایران با توجه به وضعیت تکان دهنده منابع آب با مشکلات متعددی از جمله مصرف بالای آب تجدید پذیر شیرین در سال مواجه است. این رقم اینک چیزی حدود ۷۳.۸٪ از کل منابع آب تجدید پذیر شیرین است. با توجه به معیارهای بین المللی کشورهایی که بالای ۴۰٪ از این منابع را مورد بهره برداری قرار دهند به مرحله «بحران آبی» یا «تنش آبی» می رسند. همزمان با کاهش روز افزون آب های تجدید پذیر پیش بینی می شود کشور از ۲۰۲۵ تا ۲۰۵۰ میلادی (۱۴۰۴ تا ۱۴۲۹ خورشیدی) با «کمبود آب» مواجه شود. در این مرحله منابع آب کمتر از هزار متر مکعب به ازای هر فرد در سال است.
پیامدهای ناشی از کم آبی متعدد هستند که در این میان می توان به مواردی از جمله افزایش آلودگی منابع آب و استفاده از منابع آب جایگزین با کیفیت پایین و عدم رعایت استانداردهای لازم برای آب آشامیدنی و شبکه های کم بازده و ناکارآمد توزیع آب و نبود شبکه جمع آوری و بازیافت آب و آلودگی خاک و منابع آب و افزایش ابتلا به بیماری اشاره کرد. این ها مشکلات اصلی ناشی از بحران کم آبی به شمار می روند.
همچنین ذخایر آب های زیر زمینی به دلیل استفاده زیاد از آنها برای تامین آب مورد نیاز رو به کاهش گذاشت. ۵۵ درصد آب مصرفی ایران از آب های زیر زمینی است. اگر میزان بهره برداری از آب های زیر زمینی در ایران ۵۶.۵ میلیارد متر مکعب در سال و میزان تخلیه ۶۱.۳ میلیارد متر مکعب باشد چیزی حدود ۴.۸ میلیارد متر مکعب از ذخایر آب زیرزمینی در سال برداشت می شود. مردم معمولا برای مقابله با کم آبی به راهکارهایی از قبیل حفر چاه های عمیق روی می آورند. کندن این چاه ها غیر مجاز بوده یا در برخی مناطق با پروانه های قدیمی انجام می شود. حفر چاه موجب افت شدید آب شده و در برخی مناطق سطح آن ۱.۵ متر در سال افت داشته است. [17] در حالیکه ذخایر آبی سفره های زیرزمینی باید در شرایط خشکسالی و کم آبی مورد استفاده قرار بگیرند اما برداشت بی رویه و بیش از حد به افت و کاهش کیفیت آب های زیر زمینی می انجامد. با توجه به آمارها حدود ۲۰ استان ایران ذخایر آب های زیر زمینی خود را مصرف کرده اند و به همین دلیل ۱۲ میلیارد متر مربع از این آب ها برداشت شده است. این مصرف بی رویه منجر به افت شدید آب های زیر زمینی در همه کشور شد. [18]
همچنین، فاصله بين عرضه و تقاضای آب افزایش یافته است. همزمان با افزایش جمعیت تقاضای آب هم بیشتر شده است. اما با این حال دولت ها اقدامات ضروری برای تامین منابع آبی تازه برای شهروندان در نظر نگرفته اند و مقدار کنونی عرضه آب تنها تامین کننده نیازمندی های مردم است. با توجه به نگاه راهبردی حاکمیت و اظهارات خامنه ای در مورد افزایش جمعیت پیش بینی می شود منابع جایگزین در آینده به مقدار کافی برای تامین نیازمندی مردم مورد استفاده قرار بگیرند.[19]
بحران کم آبی منجر به بروز مشکلات و چالش های زیست محیطی فراوانی می شود. در کنار نابودی جنگل ها و بیابان زایی در بخش های گسترده ای که اصولا کویری و بی آب و علف هستند آلودگی ناشی از فاضلاب صنعتی و خانگی منجر به آلوده شدن رودها و آب های ساحلی شده است. منابع آب آشامیدنی و تالاب ها به بهانه احداث اراضی صنعتی و کشاورزی در معرض تهدید روز افزون هستند. [20]
ایران به دلیل کاهش منابع آبی در دسترس و افزایش جمعیت و بی ثباتی سیاسی با کمبود مواد غذایی مواجه شد. موضوع تامین مواد غذایی در ۱۶ سال جنگ با عراق و تحریم های اقتصادی بعد از انقلاب یکی از چالش های عمده حکومت بود. ایران برای مقابله با این مشکل دست یابی به خودکفایی در تولید محصولات عمده استراتژیک مثل گندم را بعد از انقلاب مورد توجه قرار داد. این رویکرد رشد بخش کشاورزی را به دنبال داشت اما در عین حال موجب افزایش فشار به منابع آبی شد چرا که این محصولات کشاورزی نیاز به آب فراوان دارند. بنابر این می توان گفت تلاش برای تامین امنیت غذایی امنیت آبی را در معرض خطرات جدی قرار داد. با این حال، دست یابی به امنیت غذایی یا خودکفایی غذایی با وجود منابع آبی محدود به عنوان یک موضوع اصلی مطرح است. [21]
مساله جدی در این میان پیامدهای بحران آب بر مردم و تولید محصولات کشاورزی و دامی که به آب وابسته هستند است. خشکسالی در یک دهه گذشته منجر به تخلیه بسیاری از روستاهای کرمان در مرکز ایران و تلف شدن چند میلیون راس دام و آسیب جدی به محصولات استراتژیک به ویژه گندم و جو شد. زاینده رود یکی از مهم ترین جاذبه های گردشگری اصفهان خشک شد. سهمیه آب تخصیص داده شده به سی شهر ایران از جمله تهران پایتخت دوازده میلیون نفری کشور مصرف شده است. هامون، دریاچه مشترک ایران و افغانستان که در جنوب شرق ایران قرار دارد خشک شده است. نتایج خشک شدن بزرگ ترین دریاچه آب شیرین ایران بر آبزیان تاثیر گذاشته است. محو شدن دریاچه هامون با وزش شدید باد و طوفان شن همراه بوده و خاک این منطقه در جنوب شرق کشور در معرض فرسایش قرار گرفته است. شهر زاهدان که بیش از پانصد هزار پناهجوی فقیر افغانی در آنجا اقامت دارند با آلودگی سفره های زیر زمینی روبرو است. آب های زیر زمینی در اینجا هم خشک شده اند. خشک شدن دریاچه ارومیه ضربه بزرگی به گردشگری در سواحل این منطقه زد.[22]
این بحران بر زندگی بادیه نشینان در ایران هم تاثیر گذاشته است. دو ایل بزرگ قشقایی و بختیاری برای یافتن مراتع و چراگاه های مناسب و آب ییلاق و قشلاق می کنند. این دام ها تامین کننده یک چهارم تولید دامی کشور هستند. اما کوچ نشینان هم با تغییرات اقلیمی مواجه هستند. کمبود بارش منجر به کاهش چراگاه ها شده و این مساله بر روی دامپروی تاثیر گذاشته است. [23] اقدامات مدیریت منابع آبی توسط دولت بر روی کوچ نشینان تاثیر منفی گذاشته چه اینکه این اقدامات منجر به کاهش دائم یا موقت آب در این مناطق شد. چشمه های خروشان در برخی مراتع تابستانه خشک شدند. کوچ نشینان برای دامپروری از این چشمه ها استفاده می کردند و این امر منجر به دشواری های فراوان شده است. [24]
«جنگ آب» چه در داخل و چه در خارج کشور خطرناک ترین پیامد بحران کم آبی است. کمبود منابع آب و ناکارآمدی و سوءمدیریت توزیع در رابطه با منابع آبی عامل اصلی تنش زایی و رقابت میان مردم استان های گوناگون به شمار می رود. اما مساله اینجاست که رقابت و کشمکش بر سر منابع آب فاصله چندانی با رقابت بین ملیت های فارس و غیر فارس و اقلیت های مذهبی ندارد. ملیت های غیر فارس و اقلیت های مذهبی در ایران به حاشیه رانده شده اند. در این میان، مشکل کم آبی می تواند به کشمکش اصلی و «هویت طلبانه» بین این گروه ها تبدیل شود. شهرهای بزرگ ایران صحنه اعتراضات گسترده به بحران آب بودند. این اعتراضات به خشونت کشیده شد. عده ای هم بر اثر خشکسالی به استان های دیگر مهاجرت کردند. ۲۵ درصد از جمعیت استان سیستان در دوره اخیر به شهرهای دیگر مهاجرت کرده اند. غلامرضا حیدری نماینده تهران طی اظهاراتی به عمیق بودن این بحران اشاره کرده و گفت «جنگ آب در ایران در راه است». در دوره احمدی نژاد اقدامات فراوانی برای باز توزیع منابع آب در استان ها و دسترسی بیشتر به منابع آبی در دسترس و حل مشکلات آب در برخی شهرها انجام شد. اما این رویکرد به تنش ها و اختلاف ها دامن زد و منجر به اعتراض کسانی شد که از این روند ضرر دیدند. تجربه در ایران نشان داده که سیاست باز توزیع منابع آب همواره با منافع سیاسی تنگ نظرانه دنبال می شود. [25]
به عنوان مثال، مردم عرب در چندین شهر اقلیم احواز در اعتراض به جا به جایی مسیر رودها به استان های مرکزی فارس نشین توسط حکومت دست به تظاهرات زدند. یزد و اصفهان هم صحنه تظاهرات و اعتراضات به دلایل مشابهی بودند. عیسی کلانتری وزیر کشاورزی سابق گفت «۵۰ میلیون نفر برای زنده ماندن ناچار به مهاجرت از کشور در دو دهه آینده هستند». [26] این اظهارات بیانگر بحران شدید آب در ایران است. رحیم میدانی معاون امور آب و آبفای وزارت نیرو گفت «در حال حاضر ۶ کلانشهر و ۲۹۵ شهر کشور در معرض تنش آبی قرار دارند.» [27] در پیوست (۱) به برخی تنش های داخلی در حوزه آب اشاره شده است.
خشکسالی و خشکی چاه ها و بی توجهی حکومت برای آبرسانی به بسیاری از روستاها و انجام پروژه های آبی تنها در برخی شهرها موجب کوچ ساکنان بومی از مناطقی شده که با بحران کم آبی روبرو هستند. ۱۷۰۰ روستای خراسان جنوبی (شرق ایران) بر اثر بی آبی خالی از سکنه شده است. استان خراسان در مجموع ۳۵۵۵ آبادی دارد. به عبارت دیگر ۴۷۵ روستا خالی از جمعیت شده است. [28]
پیداست که راهکارهای دولت در مورد تنش آبی در برخی مناطق ناآرامی های اجتماعی و سیاسی را به دنبال داشته و در مواردی کار به اعتراض و درگیری با دستگاه امنیتی کشیده شده است. انتقال فیزیکی آب از یک حوضه به حوضه دیگر برای حل مشکل کمبود آب در برخی شهرها یک رویکرد سیاسی و گزینشی و مبتنی بر توزیع نابرابر منابع آب بوده است. این رویکرد منجر به بروز کشمکش داخلی چه بین ساکنان و چه میان ساکنان بومی و دستگاه امنیتی شد. به عنوان مثال، در سال ۲۰۱۳ میلادی (۱۳۹۱ خورشیدی) انتقال آب زاینده رود اصفهان به یزد منجر به اعتراض و درگیری با ماموران شد. این اعتراضات یک هفته ادامه داشت. در فرآیند انتقال فیزیکی آب از یک حوضه به حوضه دیگر حوضه مبدا آب از دست می دهد. با این حال اما دولت روند انتقال آب را ادامه داده و با توجه به عدم تقویت منابع آبی سهم آب شهر یزد واقع در فاصله ۳۰۰ کیلومتری حوضه آب کاهش یافته و مردم با کمبود آب مواجه شدند. کمپین اعتراض به وضعیت دریاچه ارومیه و تظاهرات به خشک شدن این دریاچه در سال های ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ میلادی (۱۳۸۹ و ۱۳۹۰ خورشیدی) به خشونت کشیده شد. نیروهای امنیتی برای برقراری امنیت به این منطقه اعزام شدند. احتمالا تنش و کشمکش بر سر آب با توجه به کمبود آب بیشتر خواهد شد به ویژه اینکه در سیاست های باز توزیع منابع آبی مناطق شهری در اولویت قرار دارند و مناطق دوردست روستایی به حاشیه رانده شده اند. [29] در پیوست ۲ به مهم ترین پروژه های انتقال آب رود کارون و پیامدهای زیست محیطی و اجتماعی آن در اقلیم احواز اشاره شده است.
در سطح خارجی، ایران با چند کشور وارد کشمکش بر سر منابع آب فرامرزی شده است. به عنوان مثال، می توان به اختلاف بین ایران و همسایه شرقی یعنی افغانستان بر سر رودخانه هیرمند و مناقشه با ترکیه و عراق و سوریه درباره دجله و فرات و کشمکش ارمنستان و آذربایجان و ترکیه بر سر منطقه آزاد ارس اشاره نمود. سفره های زیر زمینی فرامرزی مشترک هم مناقشات جدی را به دنبال داشته است که در این میان می توان به موارد زیر اشاره کرد: سفره زیر زمینی سرخس در مرز مشترک ایران و ترکمنستان شکل گرفته و سفره آب زیر زمینی لنکران –آستارا در مرز مشترک ایران و آذربایجان قرار گرفته و خلیج نخجوان/لاریجان و جبرئیل واقع در مرز مشترک ارمنستان و آذربایجان و گرجستان و ترکیه و نیز سفره آب لینیناک چیراکس که در مرز ارمنستان و آذربایجان و ترکیه واقع شده است.[30]
به عنوان مثال، ایران مسیر آب رود منتهی به منطقه قلعه دزه را بست. این رودخانه از منطقه سردشت کردستان ایران سرچشمه می گیرد. قطعی آب این رودخانه ۲۸۴ منطقه و روستا و چند هزار نفر از ساکنان اقلیم را در معرض کم آبی قرار داده است. در واقع ایران با این اقدام از آب به عنوان یک ابزار فشار سیاسی بر اقلیم کردستان استفاده می کند چرا که تلاش های استقلال طلبانه اقلیم کردستان برای ایران دردسر ساز شده است. [31] سدسازی افغانستان بر روی رودهایی که به سوی ایران می روند منجر به افزایش تنش بین دو کشور شده است. افغانستان ایران را متهم کرده که از طریق گروه های شبه نظامی ویژه به تخریب سدها می پردازد. [32] خلاصه اینکه بحران کم آبی پیامدهای متعددی به دنبال داشته و حکومت را با چندین چالش عمده مواجه ساخته است.
سوم: راهکارهای حکومت و ارزیابی سیاست های کنونی
حکومت ایران برای مقابله با بحران رو به رشد آب راهکارهای متعددی مطرح کرده و با آغاز هزاره سوم چندین استراتژی بلند مدت برای تنظیم منابع آب و رفع مشکلات آبی در نظر گرفته شده است.
این استراتژی در سال ۲۰۰۲ میلادی (۱۳۸۱ خورشیدی) با دو رویکرد «طرح ملی تغییر آب و هوا» و «طرح جامع آب» مطرح شد. یکی از اصول طرح جامع آب «مدیریت کلان آب شامل سیاست ها و برنامه ها و کنترل منابع آب به صورت ملی و یکپارچه در چرخه آب و اداره امور آب با مشارکت بخش عمومی و بخش خصوصی و تعاونی و نهادهای مدنی و سایر اقشار ذینفع است. این سند یک طرح تئوریک پیشگام در حوزه آب در سطح بین المللی به شمار می رفت. نشست سران توسعه پایدار در سپتامبر ۲۰۰۲ میلادی (شهریور ۱۳۸۱ خورشیدی) در ژوهانسبورگ آفریقای جنوبی برگزار شد. کشورها در این کنفرانس متعهد شدند برنامه جامع برای مدیریت منابع آب تا سال ۲۰۰۵ میلادی (۱۳۸۴ خورشیدی) تدوین کنند. ایران تنها کشور در منطقه بود که برنامه سال ۲۰۰۴ میلادی (۱۳۸۳ خورشیدی) را تهیه کرد». اما این برنامه راهبردی در عمل از روی کاغذ فراتر نرفت. [33]
در سال ۲۰۱۳ میلادی (۱۳۹۳ خورشیدی) طرح ملی احیا و تعادل بخشی منابع آب به منظور بازتنظیم منابع آب و ارزیابی دوباره طرح های آبی توسط پرزیدنت روحانی مطرح شد. یکی از اهداف این طرح کاهش مصرف آب در بخش خانگی و افزایش بهره وری آب کشاورزی و حمایت از قنوات و آب های زیر زمینی و جلوگیری از حفر بی رویه چاه عنوان شده است. [34]
طرح جریمه مشترکان پر مصرف آب هم تصویب و «کمیته امنیت آب» در مجلس به منظور بررسی بحران آب تشکیل شد. تابلوها و تیزرهای تبلیغاتی فراوانی توسط دولت با ترویج الگوی صحیح مصرف آب و فرهنگ سازی تهیه شد. در بیشتر روزنامه ها و رسانه های ایران هر روز مطالبی در مورد بحران آب منتشر می شود. حمید رضا جانباز مدیر عامل آب و فاضلاب کشور در گفت و گوی ویژه خبری شبکه دو سیما گفت «میانگین مصرف آب در جهان ۱۵۰ میلیون لیتر به ازای هر نفر در روز است که این میانگین در کشور ما بیش از ۲۵۰ میلیون لیتر است.»[35]
به نظر می رسد که مسئولان کشور برنامه های گوناگونی برای مقابله با بحران کم آبی در نظر گرفته اند. این مساله کاملا در اظهارات مقام های ایرانی پیداست. آنها کاملا به ابعاد این بحران و راهکارها آگاهی دارند. اما برنامه های راهبردی ایران هنوز فاصله زیادی تا اجرایی شدن دارند.
فاصله بین آگاهی و تطبیق راهکارها دلایل گوناگونی دارد. نحوه تعامل مسئولان ایران با بحران کم آبی در آغاز بدون بررسی واقعی و ریشه ای پیامدهای این تنش بود. ضمنا سیاست های توسعه محور دولت منجر به بدتر شدن وضع شده است چرا که برنامه های ناعادلانه و نامتوازن دولت به دلیل نابرابری توزیع خدمات و درآمد و فرصت های شغلی به مهاجرت و توزیع نابرابر جمعیت انجامیده است. کما اینکه تشویق به افزایش جمعیت منجر به افزایش فاصله عرضه و تقاضای آب در برخی شهرها شده است.
اما گویا شرایط زیست محیطی چندان مایه نگرانی مراکز تصمیم ساز در ایران نیست چرا که مسئولین هنوز نتایج منفی ناشی از بحران زیست محیطی پیش رو را درک نکرده اند. در حالیکه حکومت ایران از اقدام ترکیه در سد سازی بر یکی از رودخانه های مشترک و پیامدهای منفی احتمالی آن بر محیط زیست ابراز نگرانی می کند رویه سد سازی بی رویه برای انبار کردن آب توسط سپاه پاسداران همچنان ادامه دارد. سپاه پاسداران در حالی ترکیه را به خاطر پیامدهای منفی زیست محیطی سرزنش می کند که خود به اثرات منفی سد سازی بر محیط زیست توجه ندارد. [36]
مساله دیگر اینکه در برخی پروژه های آبی وضع بحرانی آب در بعضی مناطق رعایت نشده است. طرح استفاده از منابع آب زیرزمینی رشته کوه های زاگرس در غرب ایران در منطقه مجاور مرز ایران و عراق در شورای عالی آب تصویب شد. زاگرس دارای ذخایر استراتژیک آب برای این منطقه است. ایران با تصویب این طرح به دنبال احداث اراضی کشاورزی و تغییر شیوه زندگی چوپانی در این منطقه است. اما این اقدامات منجر به اتمام این ذخایر در مدت کوتاه و تغییر جمعیت و جغرافیای این منطقه خواهد شد. دولت به دلیل عدم رعایت و بی توجهی به زمانبندی و شتاب برای دست یابی به رشد در مدت زمان کوتاه و نادیده گرفتن چشم انداز منابع آبی ایران مورد انتقاد قرار گرفت. [37]
همزمان با از بین رفتن منابع آبی استان الاحواز خشکسالی در این منطقه گسترش یافته است. دولت آنچنان که باید و شاید اقداماتی برای حفظ محیط زیست در این استان که شریان اصلی اقتصاد ایران است در نظر نگرفته. ۳۳ درصد از منابع آب های سطحی در این استان است اما سیاست های دولت به هدر رفتن آب کارون و کرخه و مارون و افت شدید تولیدات کشاورزی انجامید. [38]
از طرف دیگر، مسئولیت بررسی و ایجاد راهکار برای این بحران را نه یک دستگاه بلکه دستگاه های متعددی بر عهده دارند. استراتژی های مقابله با بحران کم آبی به دلیل ماهیت و ساختار نظام و تعدد دستگاه های مسئول و تصمیم گیرنده در خصوص این پرونده فاقد انسجام و یکپارچگی و رهبری واحد است. واقعیت این است که مدیریت خاصی برای پیشگیری از وقوع تنش آبی و مدیریت منابع آبی وجود ندارد. رویکرد «مدیریت بحران» در ایران تنها زمانی فعال می شود که مشکلات و بحران ها غیر قابل حل می شوند. [39]
با توجه به اینکه ایران در حوزه آب با مشکلات پیچیده ای که ارتباط زنجیر وار با یکدیگر دارند مواجه بوده و این مشکلات دارای علل ساختاری پیچیده ای هستند بنابراین راهکار واحدی برای این مساله وجود ندارد. بنابراین باید رشته ای از اقدامات و برنامه های راهبردی و رویکردهای متعددی به طور همزمان در نظر گرفته شود. مجموعه ای از علل ساختاری ناکارآمدی مدیریت منابع آب در ایران را می توان در خارج از حوزه آب جستجو کرد. در چنین شرایطی، هماهنگی میان بخش های مختلف و مشارکت کارشناسان و صاحبنظران برای ایجاد راهکارهای پایدار ضروری به نظر می رسد. اما مراکز تصمیم ساز ایران هنوز چنین سیاست هایی در پیش نگرفته اند.
اجرای برنامه های استراتژیک و پروژه های مدیریت منابع آب در ایران هزینه بردار بوده و به همین دلیل دولت در ایجاد راهکار برای این بحران در همه سطوح به بن بست رسیده است. پروژه های مدیریت منابع آب از لحاظ اقتصادی و سیاسی بسیار هزینه بردار هستند. بودجه ایران با توجه به تحریم ها و ضعف منابع مالی از لحاظ اقتصادی با مشکلات عمده ای روبرو است. مراکز تصمیم ساز از لحاظ سیاسی از طریق کانال های مختلفی به دنبال کسب مشروعیت هستند و به همین دلیل از پرداختن به مسائلی –حتی ضروری و اجتناب ناپذیر- که احتمالا بر میزان محبوبیتشان تاثیر منفی می گذارد اجتناب می ورزند. رسیدگی به مشکل کم آبی در ایران برای مراکز تصمیم ساز از لحاظ اقتصادی و سیاسی هزینه بردار است. بنابراین بررسی این پرونده تنها در حد چند پیشنهاد و راهکار باقی مانده که از آنها به عنوان ابزاری برای مقاصد سیاسی استفاده می شود. حکومت به این نکته آگاه نیست که این مساله تا چه اندازه در آینده از لحاظ سیاسی هزینه بردار خواهد بود چرا که کم آبی در جوامعی که با تنش آبی مستمر روبرو هستند مساله مرگ و زندگی است. [40]
پایان
ابعاد بحران آب در ایران در آینده با توجه به گزارش نهادهای بین المللی روشن تر می شود. به گفته این نهادها ایران که در سال های اخیر وارد مرحله کم آبی شده در سال ۲۰۲۵ میلادی (۱۴۰۴ خورشیدی) با بحران شدید و مزمن آب روبرو خواهد شد. محمد حاج رسولیها مدیر عامل شرکت مدیریت منابع آب گفت میزان ورودی آب به مخازن سدها در مقایسه با سال گذشته ۳۴ درصد کاهش داشته است. ۵ سد از مجموع سدهای کشور در شرایط بحرانی هستند و ورودی آب به سدها در مرحله بحرانی و زیر خط قرمز است. مشکل دسترسی به آب آشامیدنی از منابع آب های زیرزمینی در برخی شهرها مثل کرمان و یزد و بیرجند وجود دارد. [41]
بی گمان رویکرد دولت های پی در پی در ایران در پرونده آب به نتیجه نرسیده و چشم انداز کم آبی در ایران با توجه به شرایط کنونی مبهم است. پیامدهای ناشی از این بحران فاجعه بار خواهد بود. تنش آبی ایران در دهه اخیر به شکل بی سابقه ای پرشتاب و پیچیده بوده و پیامدهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی آن مشهود است. بروز ناآرامی و درگیری و تجمع های اعتراضی در برخی شهرها از جمله پیامدهای اجتماعی کم آبی است. از لحاظ اقتصادی کمبود آب بر تولید کشاورزی و اقتصادی به شکل عام تاثیر گذاشته و حتی نتایج آن به بخش های دیگر مثل محیط زیست و زیرساخت های شبکه های آب و فاضلاب سرایت کرده است. از لحاظ سیاسی، این بحران چالش بزرگی برای حکومت به حساب می آید. نشانه های فزاینده بی ثباتی در حال گسترش بوده و نظام سیاسی ایران در برابر آزمون دشواری قرار دارد. به اینها باید تاثیر و پیامدهای منفی پرونده پیچیده کم آبی بر روابط ایران و کشورهای همسایه را افزود.
رژیم ایران سلطه جو بوده و مراکز تصمیم ساز سیاسی و ظرفیت های اقتصادی را در اختیار دارد. ایران بر اثر دخالت های حکومت درگیر کشمکش های فرامرزی گوناگون شده و چشم انداز روشنی برای پایان این جنگ ها وجود ندارد. در چنین شرایطی، انجام اصلاحات اجتماعی و اقتصادی و سیاسی در اولویت مراکز تصمیم گیرنده قرار ندارد. با توجه به شرایط بد داخلی تامین نیازمندی های اساسی و اولیه مردم از جمله تامین آب شرب دشوار به نظر می رسد. مدیریت پرونده آب در کشور بسیار سطحی نگرانه و غیر سیستماتیک و تابع شرایط سیاسی و اقتصادی است.
بی تردید، این رویکرد ضعیف سیاسی منجر به افزایش مهاجرت بی رویه روستائیان به جوامع شهری شده است. این امر با توجه به نبود برنامه های عملی برای مقابله با کم آبی پیامدهای مخربی بر ساکنان مناطق روستایی در میان مدت و بلند مدت خواهد داشت.
در واقع، الگوی مصرف فاجعه بار در ایران به دلیل عدم آگاهی جامع و گسترده افکار عمومی نسبت به ابعاد این بحران تغییر نکرده و این یکی از ابعاد بحران کم آبی و یکی از دلایل بدتر شدن وضع آب است. حکومت ایران عمدا به رویکرد تنش زای مذهبی و فرقه ای روی آورده تا مردم را از بحث و مناقشه درباره مسائل داخلی دور نگه دارد. به همین دلیل، مردم به حکومت برای وضع برنامه ها و راهکارهای جامع و موثر برای مشکل کم آبی و پیامدهای زیست محیطی آن فشار نمی آورند. خشک شدن دریاچه ارومیه بیانگر اوضاع فاجعه بار کم آبی در ایران است. این تنها یک مثال آشکار در خصوص بحران مدیریت منابع آب در ایران است. البته خشک شدن این دریاچه روند ناگهانی نبود بلکه این فرآیند از مدت ها قبل در جریان بوده و طرح های دولتی متعدد منجر به خشک شدن دریاچه شد. در مقابل اما مطالبات مردم برای احیای دریاچه ارومیه بعد از خشک شدن کامل دریاچه و رسیدن به بن بست مطرح شد.
ایران در آینده با مشکلات مشابه فراوانی مواجه می شود. حالا بسیاری از جویبارها در معرض کم آبی و خشک شدن قرار دارند. به عنوان مثال، ابعاد فاجعه افت سطح آب های زیر زمینی ایران در آینده گسترده تر خواهد شد. البته مسئولان آنچنان که باید و شاید به این مساله و مقابله با آن پیش از بدتر شدن اوضاع توجه نکرده اند.
اما مساله مهم این است که ایران ضمن دخالت های نظامی گسترده در منطقه و افزایش نفوذ در کشورهای دور و نزدیک و کشورهای غیر موثر در امنیت ملی ایران و هزینه کردن میلیاردها دلار در راستای تامین امنیت ملی یکی از مهم ترین مولفه های امنیت ملی را از قلم انداخته است. مشکل کم آبی هستی و حیات آینده ایران را در معرض نابودی قرار داده و راهکار موثری برای مقابله با آن در نظر گرفته نشده است. گذشته از این، مسئولان به این بحران که یکپارچگی و ثبات کشور را در معرض تهدید قرار داده آنچنان که باید و شاید توجه نمی کنند. احتمالا بحران کم آبی ایران را به کشمکش های بلند مدت با همسایگانش می کشاند. حکومت با بی توجهی به این مساله منابع مالی لازم را هم به آن اختصاص نمی دهد.
با توجه به آنچه گفته شد چشم انداز آینده آب در ایران چنان تیره و تار می نماید که امکان کنترل آن غیر ممکن به نظر می رسد. کمبود آب در یک قدمی ایران قرار گرفته است. حکومت سیاست های تبعیض آمیز و توزیع نابرابر پروژه های توسعه از جمله بازتوزیع منابع آب را در پیش گرفته که این مساله برای مردم دردناک تر از هر چیز دیگری است. حکومت از مساله آب به عنوان ابزار سیاسی و علیه خلق های غیر فارس بهره برداری می کند. این رویکرد در کنار سیاست های حکومت در خصوص اقلیت ها و گروه های اجتماعی دیگر موجب تنش زایی دیگری هم می شود و روند رسیدن جامعه به نقطه انفجار را تسریع می کند. اما گویا گوش مسئولان به حرف های کرجی درباره لزوم رعایت عدالت در توزیع آب به عنوان کلید زندگی بدهکار نیست.
پیوست (۱): برخی موارد تنش آبی در ایران
پیوست (۲): پیامدهای زیانبار آبی و زیست محیطی و اجتماعی ناشی از طرح های آب بر رود کارون