روابط ایران و هندوستان با توجه به تحریم های آمریکا: چالش ها و چشم انداز آینده

https://rasanah-iiis.org/parsi/?p=2405

برای دانلود فایل مطالعه PDF

دکتر اسامه نور الدین
پژوهشگر روابط بین الملل

روابط ایران و هندوستان – به رغم فراز و نشیب های اخیر – از اهمیت زیادی برای هر دو کشور برخوردار است. این امر به دلیل تنش های موجود در روابط ایران با متحدان هندوستان – بویژه ایالات متحده و کشورهای خلیج عربی از جمله عربستان سعودی و امارات متحده عربی – بوده است. همین موضوع باعث شده است تا هندوستان در روابط خود با ایران تجدید نظر کند تا از به خطر انداختن منافع استراتژیک خود با ایالات متحده از یکسو و با کشورهای خلیج عربی از سوی دیگر جلوگیری کند. از این رو، هندوستان برای تعیین سیاست خارجی خود در خصوص ایران، باید به چند موضوع پیچیده (یعنی مناسبات خود با دیگر کشورها) بپردازد.

در زمانی که هندوستان می کوشد تا حداقل سطح روابط با ایران را به خاطر اهمیت استراتژیک آن حفظ کند، این کشور همچنین باید روابط خود را با پاکستان نیز که اخیرا دچار تنش شده است متعادل نگه دارد. هندوستان مایل به ادامه روابط خود با ایران به قیمت مناسبات خود با ایالات متحده – که محاصره سختی را بر ایران تحمیل کرده است – نیست. واشنگتن از همه شرکت ها – از جمله شرکت های هندی – خواسته است تا به تحریم هایی که این کشور بر تهران تحمیل کرده است متعهد باشند و مناسبات اقتصادی خود را با ایران پایان دهند. اگرچه معافیت هایی وجود دارند، اما این شرکت ها باید صرفا حداقل سطح مناسبات را با ایران حفظ کنند. هندوستان باید سیاست خارجی متعادل و عاقلانه ای را بویژه با ایران دنبال کند تا بتواند مناسبات و منافع خود را با دیگر شرکا حفظ کند. این کشور در منطقه ای قرار دارد که از امنیتی بی ثبات برخوردار بوده و از هر سو با تهدیدات امنیتی رو به رو است، چرا که در میان قدرت های هسته ای مانند چین، روسیه، و پاکستان قرار گرفته است. و موقعیت جغرافیایی آن نزدیک به آسیای مرکزی است – منطقه ای که در محاصره تروریسم و قاچاق اسلحه و مواد مخدر قرار دارد.

پیش از آنکه به طور اخص به آخرین تحولات در روابط بین هندوستان و ایران، پیچیدگی ها، نوسانات موجود در این روابط به دلیل تحولات صحنه بین المللی و آینده این روابط بپردازیم، باید توضیح دهیم که این پژوهش بر دو رویکرد عمده بنا شده است: رویکرد تاریخی، که توسعه سیاست خارجی هندوستان طی تاریخ را توضیح می دهد؛ ابعاد جغرافیایی؛ که به شرح و تحلیل جهت گیری ها و عوامل موثر بر سیاست خارجی هندوستان کمک می کند. علاوه بر این، رویکرد مقایسه ای نیز مورد استفاده قرار گرفته است تا شباهت ها و تفاوت های موجود در منافع هندوستان و ایران و همچنین منافع این کشور با ایالات متحده و کشورهای خلیج عربی نیز مشخص شود. افزون بر این، آینده مناقشات سیاست خارجی که می تواند به تغییر موازنه قوا در منطقه منجر شود نیز در نظر گرفته خواهد شد و تاثیر جهت گیری سیاست خارجی هندوستان بر ایران نیز مورد بررسی قرار خواهد گرفت. 

یک – نقش ایران در سیاست خارجی هندوستان

هندوستان از موقعیت درخشانی در صحنه بین المللی برخوردار است، چرا که قدرتی منطقه ای در منطقه بسیار خطرناک جنوب آسیا است و از همین رو نقش برجسته ای در سیاست خارجی  بین المللی ایفا می کند. به همین دلیل سایر کشورها بویژه ایالات متحده به این کشور به عنوان عامل ایجاد ثبات در منطقه نگاه می کنند. سیاست پراگماتیک این کشور که می کوشد از همه اهرم های فشار موجود در مناسبات خارجی خود سود ببرد و استفاده کند، موجب تقویت بیشتر نقش منطقه ای و بین المللی هندوستان می شود. از آنجا که شرایط بین المللی تغییر کرده است، به نظر می رسد که هندوستان باور خود را دال بر این که اخلاقیات و آرمان ها باید حاکم بر مناسبات بین المللی باشند  – نه سیاست مبتنی بر منافع – کنار گذاشته است. هندوستان در سال ۱۹۴۷ با رهبری نهرو به یک حکومت مستقل تبدیل شد و از رویکردی اخلاقی در مناسبات بین المللی برخوردار بود. با توجه به شکل و ماهیت سیاست خارجی هندوستان، ما به این موضوع خواهیم پرداخت که چگونه ابعاد گوناگونی بر آن حاکم است و این که چگونه سیاست خارجی این کشور به تازگی شاهد تغییراتی بوده است که بر مناسبات با برخی از کشورها از جمله ایران تاثیر گذاشته است.[1]  

هندوستان در سیاست خارجی خود، به دنبال سیاست «مرزهای گسترده» است که تنگه هرمز و خلیج عربی در غرب، تنگه مالاکا و دریای جنوب چین در شرق، آسیای مرکزی در شمال، و قطب جنوب در جنوب را در بر می گیرد. این سیاست مستلزم آن است که هندوستان در شکل گرفتن توافقات امنیتی منطقه ای نقش ایفا کند و به دنبال دفاع از منافع خود و شرکای بین المللی خود باشد. ایالات متحده که مناسباتش با ایران دچار تنش بی سابقه ای شده است، به هندوستان – متحد استراتژیک خود در منطقه – اجازه می دهد تا نقش بزرگتری در افغانستان بر عهده بگیرد تا به این ترتیب، خروج ایالات متحده از این کشور به ایجاد خلایی منجر نشود که می تواند از سوی ایران مورد سوء استفاده قرار گیرد، چرا که ایران خواهان ایفای نقشی بزرگتر در این منطقه است.[2]

هندوستان که از پتانسیل ایفای نقشی سازنده در کم کردن خطرات ژئوپلتیک برخوردار است، به همکاری با شرکای منطقه ای و بین المللی متکی است و توان آن را دارد که پلی بین شرق و غرب باشد. جهان بینی هندوستان – که مبتنی بر نزاع تمدن ها نیست، بلکه به دنبال ساختن پل های همکاری برای مواجهه با چالش های مشترک است – بر چنین نقشی تاکید دارد.[3]

از همین روست که هندوستان خواهان داشتن سیاست متوازن با جامعه بین المللی است، اما فشارهای داخلی و همچنین بی ثباتی موجود در جامعه بین المللی بویژه در شرق، فشار عظیمی بر سیاست خارجی متوازن این کشور وارد می کند و مناسباتش را با برخی از کشورها به خطر می اندازد. در راس این کشورها ایران قرار دارد که روابطش با شرکای استراتژیک هندوستان بویژه ایالات متحده و کشورهای خلیج عربی در حال بدتر شدن است. در مواجهه با این بحران های شدید، هندوستان منافع خود را معیاری برای ایجاد توازن در این روابط قرار می دهد. ایجاد تغییر در روابط خارجی برای رسیدن به منافع خود کار چندان دشواری نیست، از جمله تغییر سیاست سنتی خود در خاومیانه که بر توازن قوا بین سه قدرت منطقه ای تاثیرگذار – یعنی کشورهای خلیج عربی، ایران و اسراییل – متکی است.[4]

هندوستان نشان داده است که از اراده لازم برای ایستادن مقابل تحولاتی که به منافعش صدمه می زند برخوردار است، به دنبال استراتژی های مستقل خود است، و بر طبق نیازهای خود – بدون در نظر گرفتن اختلافات میان کشورها – مناسبات بین المللی خود را به پیش می برد. اما تنش های موجود بین ایالات متحده و ایران، به ضرر فعالیت های بخش خصوصی هندوستان تمام شده است، بویژه هنگامی که نوبت به سیاست نگاه به شرق و همچنین حفظ مناسبات عمیق با کشورهای منطقه از جمله ایران می شود که از نظر هندوستان از اهمیت زیادی برای رسیدن به اهدافش برخوردار است. در پایان، هندوستان مجبور شد تا در برابر اراده ایالات متحده تسليم شود و سطح مناسبات تجاری خود را با ایران کاهش دهد، هر چند که چنین کاری بر تلاش هندوستان برای تبدیل شدن به یک قدرت فرا منطقه ای خدشه وارد کرد. هندوستان نیاز به آن را دارد تا ۷۳٪ از انرژی مورد نیاز خود را از خارج وارد کند.[5]

افزون بر این، هندوستان مجبور شد تا مناسباتش با ایران را قربانی روابط خود با ایالات متحده کند، هرچند که این امر می توانست از نظر هندوستان خلایی در مناسباتش با ایران به وجود آورد که چین می تواند به سرعت آن را به ضرر هندوستان پر کند. کاهش کنونی در مناسبات بین هندوستان و ایران در اثر فشار آمریکا بر جامعه بین المللی از جمله هندوستان موقت است. هندوستان به ایران و آسیاى صغیر به عنوان بازار بالقوه کالا و انرژی می نگرد. اگرچه هندوستان مناسبات تجاری خود با تهران را کمی کاهش داده است، اما به دنبال ایجاد یک تعادل ژئوپلتیک خواهد بود که می کوشد آن را در این منطقه حفظ کند.[6]

در واقع چند عامل است که موجب می شود هندوستان به طور موقت مناسبات خود با ایالات متحده و کشورهای خلیج عربی را بر روابط خود با ایران ترجیح دهد. و این موضوع شامل ابعاد اقتصادی نیز می شود. معاملات تجاری با کشورهای منطقه خلیج عربی در سال های ۲۰۱۴ و ۲۱۰۵ به ۱۳۷.۷  میلیارد دلار رسید. تا سال ۲۰۱۵، هندوستان و چین مهمترین شرکای تجاری و سرمایه گذاری برای کشورهای منطقه خلیج عربی شده بودند. میلیون ها هندی در این منطقه مشغول به کار هستنند و پول ارسالی از کشورهای منطقه خلیج عربی به هندوستان بالغ بر ۳۵.۹ میلیارد دلار است. هندوستان بیش از نیمی از نفت و گاز خود را از منطقه خلیج عربی وارد می کند. بنابراین، سیاست گذاران هندی نگران افزایش سطح بی ثباتی و شکنندگی هستند که در برخی از کشورهای خاورمیانه مشاهده می شود چرا که این امر تهدیدی است برای واردات انرژی از سوی هندوستان.[7]

عامل دیگری که بر سیاست خارجی هندوستان تاثیر می گذارد مناقشات بین قدرت های بین المللی در خاورمیانه است. چین خود را جایگزینی برای ایالات متحده مطرح می کند، با متحدان ایالات متحده در این منطقه توافقنامه های امنیتی امضا کرده است و همچنین برای رقبای ایالات متحده همچون ایران مصونیت دیپلماتیک به وجود آورده است. این موضوع هندوستان را وادار کرده است تا سیاست همکاری با کشورهای خلیج عربی را که از سوی نارندرا مودی نخست وزیر اتخاذ شده گسترش دهد که بر طبق آن هندوستان توافقنامه های امنیتی و دفاعی با عربستان سعودی، امارات متحده عربی، عمان و قطر امضا کرده است.  هندوستان در تلاش است تا خود را به مثابه یک قدرت با نفوذ در منطقه مطرح کند تا به این ترتیب اگر ایالات متحده بخواهد گزینه های استراتژیک خود را در منطقه ای که همه چیز به سرعت در حال تغییر است در نظر بگیرد، نقش فزاینده هندوستان نادیده گرفته نشود.[8]

نخست وزیر نارندرا مودی در کمپین انتخاباتی خود وعده داد تا هندوستان را به عنوان کشوری قوی و فراگیر بازسازی کند و هندوستان را به یکی از مهمترین و قوی ترین قدرت های بین المللی در نظم جهانی تبدیل کند. در چارچوب چنین چشم اندازی، سیاست خارجی هندوستان شاهد چندین تغییر استراتژیک بوده است که از همه مهمتر تلاش مودی برای تبدیل هندوستان به یک رهبر جهانی بوده تا به این ترتیب خود او بر مسند قدرت باقی بماند. او همچنین سیاست های اقتصادی باز و شراکت استراتژیک را با همه کشورها اتخاذ کرده است تا به این ترتیب، از اقتصاد داخلی هندوستان حمایت كرده با افزایش فرصت های سرمایه گذاری، با نرخ بیکاری رو به رشد مقابله کند.[9]

متغیرهای منطقه ای و بین المللی از جمله جنگ با تروریسم و جنگ تجاری بین ایلات متحده و چین، علاوه بر نبود یک رقیب سیاسی قوی در هندوستان، نقش مشخصی در ظهور و انتخاب مجدد مودی در دور دوم بازی کرد. بنابراین، مودی مشروعیت خود را از سیاست های داخلی خود، از همکاری های خارجی خود که موجب حمایت از موقعیت هندوستان می شود، و همچنین از نفوذ در تعاملات بین المللی موازی با چین کسب می کند. علاوه بر این، مودی به دنبال يک سیاست خارجی ای که با اسلاف خود متفاوت است و می کوشد تا هندوستان را به یک بازیگر بین المللی در عرصه جغرافیایی و همچنین یک بازیگر برجسته در موضوعات بین المللی تبدیل کند. او با برگزاری دیدارهای دو طرفه و امضای توافقنامه های همکاری با کشورهای خاورمیانه از جمله کشورهای منطقه خلیج عربی، اسراییل، و مصر، در این زمینه تا حدودی موفقی بوده است. به این ترتیب، او جایگاه تازه ای برای هندوستان در دینامیک خاورمیانه ایجاد کرده است.[10]

دیدار نخست وزیر هندوستان، نارندرا مودی، از امارات متحده عربی در چارچوب همین تحولات بود و فصل جدیدی را در مناسبات مستحکم هندوستان و کشورهای خلیج عربی آغاز کرد. این دیدار نشانگر میزان توافق و همسویی در نگرش ها و برداشت از چندین موضوع منطقه ای و بین المللی است. افزایش چشمگیری در مناسبات دو جانبه قابل مشاهده است و ارقام نشان می دهد که امروزه امارات متحده سومین شريک تجاری هندوستان است و حجم معاملات آنها در سال های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ به دلیل سرمایه گذاری های چندین شرکت هندی در امارات متحده، بالغ بر ۶۰ میلیارد دلار است.[11]

سیاست های مودی به طور مشخص نشان می دهد که او می کوشد هندوستان را از موقعیتی پیشرو برخوردار کند تا این که صرفا «يک قدرت جهانی در جستجوی توازن» باشد. وزیر امور خارجه هندوستان، ویجی کشاو گوخال، در سخنرانی خود خطاب به محافل اداری سیاست گذاری در دهلی نو، گفت: «هندوستان سیاست غیرمتعهد خود در گذشته را کنار گذاشته است، و به حکومتی با سیاست های متوازن تر تبدیل شده است. اما هندوستان با تغییر رویکرد خود در مشارکت در صحنه جهانی، استفاده از اهرم فشار مشارکت با ایالات متحده برای رسیدن به توسعه پایدار، و همچنین ایجاد یک چارچوب مناسبات ساختارمند که به هندوستان کمک می کند تا به آرمان های بین المللی خود دست یابد، همچنان به دنبال اهداف خود است.»[12]

با تغییر دولت ها، تغییر شدیدی در سیاست های خارجی کشورها به وجود نمی آید. با این همه، دولت مودی برخی از پیش فرض هایی را که بر مناسبات خارجی هندوستان حاکم بود نادیده گرفت. بیش از هر زمان دیگری، هندوستان آماده است تا با به رسمیت شناختن نقش خود در بازی ابر قدرت ها، نقش جهانی بزرگتری را بر عهده گیرد.[13] بر اساس این نگرش، هندوستان اگرچه ایران را همسایه ای مهم و منبع انرژی می داند، اما در عین حال، مایل به درگیر شدن با ایالات متحده نیست. این کشور صرفا می خواهد تا ایالات متحده با توجه به مشارکت بین این دو کشور، دیدگاه هندوستان را در نظر بگیرد.

بنابراین، اگرچه هندوستان واردات نفت خود را از ایران متوقف کرد – هرچند که ایران سومین منبع واردات نفت این کشور بود – اما بعید به نظر می رسد که هندوستان تحت نخست وزیری مودی به طور کامل با ایالات متحده در مواجهه اش با ایران همراه شود. به رغم روابط نزدیک بین واشنگتن و دهلی نو، نادیده گرفتن ملاحظات جغرافیایی و تاریخی به شدت برای هندوستان پرهزینه خواهد بود، بویژه با توجه به این که ایران بر نزدیک شدن به پاکستان و چین پافشاری کرده است.

دو – پیشرفت مناسبات ایران و هندوستان

روابط بین ایران و هندوستان دستخوش تغییراتی بوده است. آغاز واقعی این مناسبات از اوایل دهه ۱۹۹۰ بود. دوره های پیش از آن دچار تنش بود، هرچند که این دو کشور پیمان دوستی در سال ۱۹۵۰ امضا کرده بودند که خواستار صلح پایدار بین این دو کشور می شد. طی جنگ سرد بین دو قدرت جهانی عمده، هندوستان و ایران با اردوگاه های مخالف هم پیمان بودند که موجب تنش در روابط آنان می شد. در حالی که ایران تحت حکومت شاه با ایالات متحده و پاکستان روابط نزدیکی داشت، هندوستان روابط مستحکمی با اتحاد جماهیر شوروی داشت. از این رو، هنگامی که بین هندوستان و پاکستان در سال های ۱۹۶۵ و ۱۹۷۰ جنگ در گرفت، ایران به پاکستان کمک نظامی کرد.[14]

در نتیجه، هندوستان از به اصطلاح انقلاب اسلامی در ایران در سال ۱۹۷۹ استقبال کرد و کوشید تا با نزدیک شدن به حکومت جدید، اختلافات متعددی را که بر سر راه ایجاد مناسبات بین این دو کشور در زمان حکومت شاه قرار داشت حل و فصل کند. اما زمانی که جنگ ایران و عراق آغاز شد، هندوستان در کنار ایران قرار نگرفت. هندوستان به دلیل میل به حفظ منافع نفتی خود با این دو کشور، می خواست تا فاصله یکسانی از هر یک از این دو داشته باشد. با این همه، این کشور از اهداف ایران به دلیل حاکمیت دینی آن واهمه داشت، و نگران بود انقلاب شیعی به هندوستان که از یک اقلیت مسلمان برخوردار است، صادر شود.[15]

مناسبات بین این دو کشور در همین سطح باقی ماند و شاهد تغییر چشمگیری نبود تا پس از پایان جنگ سرد، هنگامی که نخست وزیر هندوستان نارسیم ها راو در سال ۱۹۹۳ از ایران دیدار کرد. مقامات ایران و هندوستان با هدف تحکیم و تقویت روابط دو جانبه، دیدارهای رسمی برگزار کردند. در همین چارچوب، توافق دهلی نو امضا شد که به تغییر کیفی چشمگیری در مناسبات این دو کشور منجر شد و تعهد آنان به عمق بخشیدن به همکاری ها در زمینه نظامی و اقتصادی را تکرار می کرد. [16]

چند عامل منجر به افزایش رشد مناسبات هندوستان و ایران شده است، از جمله: روابط تجاری بین ایران و هندوستان از طریق طیفی از فعالیت های مشترک و همچنین توسعه شبکه های زیرساختی برای تسهیل انتقال کالا و محصولات از طریق ایران و افغانستان به آسیای مرکزی. وخیم شدن اوضاع در افغانستان، نقش مهمی در تقویت روابط هندوستان و ایران بازی کرد، و این دو کشور ضمن حمایت از اتحاد شمال افغانستان، در تثبیت شرایط پس از جنگ آمریکا علیه افغانستان نقش ایفا کردند. ایران همچنین از مواضع هندوستان در خصوص کشمیر پشتیبانی کرد و همین امر در عمق بخشیدن به روابط این دو کشور نقش داشت. ایران کشمیر را بخش جدایی ناپذیر از هندوستان می داند، و به همین دلیل کشمیر در فهرست آرمان های اسلامی که نیاز به حمایت دارند قرار نگرفت. [17]

با این همه، تقویت روابط هندوستان با اسراییل بویژه در امور نظامی، بر روابط ایران و هندوستان تاثیر گذاشته است. همچنین روابط بین هندوستان و ایالات متحده و اختلاف نگرش این دو کشور در خصوص اسراییل، بر روابط طرفین تاثیر گذاشته است. هندوستان همواره خواهان آن بوده است تا در مناسبات خود با همه طرف ها، موازنه برقرار کند، اما این امر دیگر ممکن نیست چرا که ایالات متحده از متحدان خود خواسته است تا به محاصره دولت ایران را که دشمن ایالات متحده است شدت بخشند.[18]

در آغاز هزاره جدید، مناسبات هندوستان و ایران سرعت گرفت. تغییر استراتژیک در روابط بین این دو کشور، پس از اعلامیه تهران در سال ۲۰۰۳ – با عنوان «چشم اندازى جهت مشارکت استراتژیک برای منطقه ای با ثبات امن و شکوفا، و جهت ارتقاى همکاری های جهانی و منطقه ای» – صورت پذیرفت. این اعلامیه شامل همکاری در بخش های متعددی از جمله حمل و نقل، انرژی، صنایع، علم، تکنولوژی، و کشاورزی می شد. همچنین تاکید شد که فرصت های همکاری های نظامی بویژه از طریق مشارکت در رزمایش های نظامی مشترک و تبادل متخصص و پرسنل نظامی مورد بررسی قرار گیرد، و همچنین در زمینه ساخت جاده ای که بندر چابهار ایران و کابل را برای انتقال محصولات از ایران به آسیای مرکزی مرتبط می سازد مطالعات لازم صورت پذیرد. تنها موضوع مورد اختلاف در این دوره، راى هندوستان در سال ۲۰۰۵ در خصوص قطعنامه آژانس بین المللی اتمی كه علیه ایران بود و در آن از هیئت مدیره آژانس اتمی بین المللی خواسته می شد که اگر تهران غنی سازی اورانیوم را تعلیق نکند و درهای همه تاسیسات خود را برای بازرسی و نظارت باز نکند، پرونده ایران را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع دهد. این امر موجب شد تا ایران توافق خود را برای تامین گاز مایع هندوستان لغو کند. در پاسخ، هندوستان نیز از پروژه خط لوله گاز که قرار بود ایران را از طریق پاکستان به هندوستان وصل کند، خارج شد.[19]

طی این دوره، این دو کشور برای حل اختلافات و تنش هایی که هر از گاهی میان آنان رخ می داد، «استراتژی گفتگو» را انتخاب کرده بودند. این استراتژی با هدف بررسی فرصت های همکاری ایجاد شد و از اعلامیه دهلی نو سال ۲۰۰۳ برگرفته شده بود که هدفش افزایش صادرات بویژه تسلیحات هندی به ایران بود و می خواست تا تکنولوژی مدرن – بویژه در زمینه ساخت تسلیحات روسی که در اختیار این کشور بود – را در دسترس ایران قرار دهد. در عوض، ایران به هندوستان اجازه می داد تا در صورت جنگ با پاکستان، به پایگاه های نظامی ایران دسترسی داشته باشد. اما ایالات متحده و اسراییل با این تحولات مقابله کردند و در سال ۲۰۰۴ به هندوستان توصیه کردند تا همکاری خود را بویژه در زمینه های دفاعی و انرژی با ایران کاهش دهد. هندوستان این توصیه را پذیرفت.

در هر صورت، هندوستان، ایران بدون سلاح هسته ای را ترجیح می دهد، و همین امر موجب شد با قطعنامه سازمان ملل که به آژانس بین المللی انرژی اتمی اجازه می داد بر برنامه هسته ای ایران نظارت کند موافقت کند. هندوستان حاضر است در تلاش برای منزوی کردن بیشتر ایران مشارکت کند، با این امید که ایالات متحده از آرمان هندوستان در خصوص تبدیل شدن به یک ابرقدرت جهانی حمایت كند.[20]

با این همه، هندوستان در تلاش است تا در روابط خود با ایالات متحده، اسراییل، و کشورهای خلیج عربی از یک سو و مناسباتش با ایران از سوی دیگر تعادل برقرار کند. این کشور می کوشد تا این «اتحاد ضد ایرانی» را متقاعد کند که نیاز مبرم دارد تا بدون عبور از پاکستان، وارد بازارهای آسیای مرکزی و افغانستان شود. ایالات متحده و کشورهای خلیج عربی می کوشند تا از این امر جلوگیری کرده و هندوستان را متقاعد کنند که واردات نفت ایران را با افزایش واردات نفت از کشورهای منطقه خلیج عربی جایگزین کند. این تلاش ها موفقیت آمیز بوده اند و ایران از سومین به دوازدهمین صادر کننده نفت به هندوستان تبدیل شده است. بنابراین، برخلاف دوره های پیشین توسعه چشمگیر در مناسبات تهران و دهلی نو، هندوستان از وخامت چالش های پیش روی خود در خصوص مناسبات با تهران آگاه شده است، بویژه پس از دیدار نخست وزیر اسراییل بنیامین نتانیاهو از هندوستان و همچنین دیدار نخست وزیر هندوستان نارندرا مودی از کشورهای عربی و دیدار متقابل مقامات کشورهای خلیج عربی از هندوستان.[21]

افزایش تنش ها با کشور همسایه، پاکستان، و همچنین نزدیکی اروپا به تهران باعث شده است تا هندوستان از گرفتن موضعی قاطعانه در خصوص تهران – به رغم فشارهای موجود – خودداری کند، بویژه به این دلیل که بازارهای باز ایران و سرمایه گذاری بلند مدت در منابع گاز و نفت این کشور، موجب وسوسه هندوستان می شود تا مبادا هندوستان فرصت هایی را از دست بدهد و دشمن اصلی آن، چین از آن سود برد.[22] اما در پایان، هندوستان مجبور به تسلیم در برابر اراده آمریکا خواهد شد و از ترس حمایت ایالات متحده از پاکستان، از تحریم های ایالات متحده علیه ایران پیروی خواهد کرد، چرا که نفوذ ایالات متحده در پاکستان اجازه نخواهد داد تا اسلام آباد از زرادخانه هسته ای خود برای تهدید هندوستان استفاده کند.[23]

افزون بر این، به نفع هندوستان نیست که روابط خود را با کشورهای خلیج عربی به خاطر بهبود مناسبات با ایران دچار تنش کند، بویژه که منافع اقتصادی ستون فقرات مناسبات بین هندوستان و کشورهای خلیج عربی است. کشورهای خلیج عربی به شریک تجاری عمده هندوستان تبدیل شده اند و دهلی نو روابط امنیتی خود با این کشورها را نیز تقویت کرده است. در سال های اخیر، هندوستان با امارات متحده عربی، قطر، و عمان توافقنامه های همکاری دفاعی امضا کرده است. همچنین دهلی نو خواهان امضای همکاری دفاعی با عربستان سعودی است و از این طریق، هندوستان درصدد است تا به موضوع دزدی دریایی بپردازد، منابع انرژی خود را تامین کند، امنیت خطوط کشتیرانی را تضمین کند، و همچنین منافع خود در بخش غربی دریای عرب و اقیانوس هند را تامین کند.[24]

روابط هندوستان با ایران به دلیل منافع استراتژیک جغرافیایی و اقتصادی، همواره پیچیده بوده است. اما از سوی دیگر نگرش ها و چشم اندازهای منطقه ای و جهانی متضاد سایر بازیگران از قبیل ایالات متحده، پاکستان، چین، و کشورهای منطقه خلیج عربی نیز مطرح است.[25] به این ترتیب، مناسبات هندوستان و ایران به خاطر پارامترهای ژئوپلتیک و تغییر منافع بازیگران با نفوذ، همچنان پر از چالش و نوسان باقی خواهد ماند. علاوه بر این، بحران های خارجی بویژه بحران در روابط ایالات متحده و ایران و همچنین کشورهای خلیج عربی با ایران، که نقش مهمی در تاثیر بر روابط هندوستان و ایران بازی می کند، همچنان ادامه خواهد یافت.[26]

ایران در روابط خود با هندوستان به سطح پیشرفته ای رسیده است و از سطح روابط خود با دیگر کشورها عبور کرده است. در سال ۲۰۱۸، این کشور به سومین تامین کننده نفت هندوستان – پس از عراق و عربستان سعودی – تبدیل شد. برای نخستین بار، در سال ۲۰۱۳، هندوستان پول نفت ایران را به جای دلار با روپیه پرداخت که این امکان را برای هندوستان فراهم آورد که تخفیف چشمگیری به دست آورد. افزون بر این، بسیاری از پالایشگاه های هندوستان نفت خام ایران را ترجیح می دهند و همین موضوع موجب تشدید بیشتر وابستگی هندوستان به ایران شده است. به همین دلیل بود که در سال ۲۰۱۸، هندوستان خواهان معافیت از تحریم های تحمیلی ترامپ علیه ایران شد.[27]

همچنین هندوستان از ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی برتر آن، به مثابه کانالی برای تجارت با دیگر کشورها استفاده می کند. این کشور امیدوار است دستاوردهای عظیمی داشته باشد و به منابع انرژی آسیای مرکزی رخنه کند. سرمایه گذاری بزرگ چین در این منطقه موجب نگرانی هندوستان شده است. احتمالا به همین دلیل است که هندوستان ۵۰۰ میلیون دلار در بندر چابهار ایران با اهداف ارتباطی سرمایه گذاری کرده است. ایران از اهمیت استراتژیک برای هندوستان در زمینه مبارزه با تروریسم بویژه در افغانستان و پاکستان برخوردار است.[28]

حرکت به سوی ایران بخشی از اهداف عمده هندوستان است، چرا که هندوستان می کوشد تا به یک ابرقدرت تبدیل شود و نقش بیشتری در سطح بین المللی و منطقه ای ایفا کند. این کشور ایران را ابزاری برای دستیابی به این هدف می داند.[29]

اگرچه هندوستان مناسبات گسترده ای با ایالات متحده دارد، اما این کشور از نقشی که ایالات متحده در خاورمیانه بازی می کند خشنود نیست. ایران در زمینه اوضاع امنیت داخلی در کشورهای آسیای میانه، بویژه به دلیل ترس از نفوذ مجدد اسلام گرایی سنی در این منطقه، با هندوستان همدلی دارد.[30] این دو کشور می کوشند تا از روابط خود در سطح بین المللی و فيما بين، حداکثر استفاده را بکنند. هندوستان هنوز شاهد نزاع در جوامع هندو و مسلمان است. بنابراین، هندوستان امیدوار است که مناسبات قوی با ایران و سایر کشورهای مسلمان به کاهش نگرانی میان اقلیت های مسلمان در این کشور کمک کند.[31]

دهلی نو می کوشد تا با تقویت روابط خود با تهران، از نفوذ چین و پاکستان بکاهد. رهبری هند معتقد است که تقویت مشارکت با ایران – به رغم خطرات ژئوپلتیک آن – برای رویارویی با رقبای منطقه ای و همچنین منافع تجاری در آسیای مرکزی، امری ضروری است. پاکستان در نظر دارد تا بندر گوادار را با همکاری چین توسعه دهد و این دو کشور می کوشند تا روابط خود را با کشورهای آسیای مرکزی از قبیل تاجیکستان، ترکمنستان، و غیره – که بازارهای بزرگ برای کالاهای هندی به شمار می روند – توسعه دهند.[32]

از آنجا که ایران یک منبع حیاتی نفت خام و گاز طبیعی است، هندوستان علاقه ویژه ای برای تقویت مشارکت نفتی با این کشور داد. اصرار هندوستان بر اجرای پیشنهاد پیشین خود مبنى بر ساختن یک خط لوله اى که گاز ایران را از چابهار به بندر پوربندر در هندوستان خواهد برد، نشان دهنده همین امر است. این پیشنهاد اگر به اجرا گذاشته شود، موجب افزایش و ایجاد تنوع منابع تامین گاز هندوستان خواهد شد.  

در عین حال، سرمایه گذاری شرکت های هندی در بازار نفت ایران نقش مهمی در تامین نیازهای پالایشگاه های هندی بازی خواهد کرد. بنابر گفته علی چگنی، سفیر ایران در هندوستان، تراز تجاری بین ایران – که پنجمین شریک تجاری است – و هندوستان در سال ۲۰۱۸ به ۱۷ میلیارد دلار رسید که نسبت به سال پیش از آن، ۲۴ درصد افزایش نشان می دهد. صادرات ایران به هندوستان بالغ بر ۳۶.۱۳ میلیارد دلار بود که ۲.۶ درصد از کل واردات هندوستان در این دوره محسوب می شد. از سوی دیگر، صادرات هندوستان به ایران بالغ بر ۳.۳ میلیارد دلار بود که ۱ درصد از کل صادرات هند به شمار می رفت.[33]

با این همه، رویکرد اخیر هندوستان در خصوص تقویت روابط اقتصادی با ایران، در تضاد شدیدی است با منافع طرف های ثالث که با هندوستان روابط مستحکمى دارند. هندوستان همکاری های اقتصادی مستحکمی را با اکثر کشورهای منطقه عربی برقرار کرده است و همچنین همکاری های نظامی و اقتصادی خود را با اسراییل نیز توسعه داده است. همین امر در دوره اخیر باعث افزایش تنش ها با ایران شده است و بی شک توان کلی هندوستان برای توسعه روابط با ایران – آنگونه که امید آن را داشت – تحت تاثیر قرار خواهد داد.[34]

سه – چالش های پیش روی روابط ایران و هندوستان با توجه به تحریم های ایالات متحده

تحریم های آمریکا و روابط پرتنش با کشورهای خلیج عربی، ایران را ملزم می کند تا روابط و ائتلاف های خود را – چه با هندوستان، چه با چین – افزایش دهد. این روابط صرفا به بخش انرژی محدود نمی شود و سایر بخش ها را از جمله امور دفاعی، پژوهش های علمی، و تبادل تخصص نیز در بر می گیرد.

هندوستان در میان کشورهای رو به رشدى که ایران می کوشد روابط خود را با آنها تقویت کند، جایگاه نخست را دارد، و ایران در تكاپو است كه از كوشش هندوستان برای تبدیل شدن به یک قدرت بین المللی با نفوذ سود برد، چرا که این کشور منابع طبیعی و انسانی فراوانی در اختیار دارد. همچنین هندوستان از تکنولوژی و توان ساخت تسلیحات برخوردار است و موقعیت جغرافیایی آن، این امکان را فراهم می سازد تا نقش کلیدی در اقیانوس هند بازی کند. هندوستان دومین قدرت بزرگ در آسیا پس از چین است و به دلیل صنایع متعدد و خودکفایی در همه زمینه ها، خود را همتای قدرت چین می داند.[35]

ایران تلاش دولت هندوستان برای ایجاد روابط استراتژیک با آندسته کشورهای آسیایی که از ذخیره بزرگ انرژی برخوردارند را فرصتی می داند تا به این کشور نزدیک شود و برای آینده، مناسبات استراتژیک ایجاد کند. در این زمینه، ایران می گوید که منافعش از هر ملاحظه ای مهمتر است. این کشور تضادی در تقویت روابط خود با هندوستان نمی بیند، هرچند که این کشور مناسبات استراتژیک با اسراییل برقرار کرده است و همکاری های چشمگیری در زمینه های نظامی، تکنولوژیک، اطلاعاتی و اقتصادی با آن دارد.[36]

به گفته محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران، فرصت های اقتصادی و تجاری بین ایران و هندوستان، گسترده تر از صادرات انرژی است. در حاشیه همایش اقتصادی ایران و هندوستان در دهلی نو، او گفت که ایران و هندوستان مکمل یکدیگرند و ایران خواهان توسعه و گسترش روابط با هندوستان است.[37]

ایران در بازی خد با هندوستان از کارت شیعه استفاده می کند. و از حضور وسیع شیعیان در هندوستان برای نزدیک شدن به دهلی نو سود می برد. طبق گزارش «پیو» در سال ۲۰۰۹، تعداد مسلمانان شیعه در هندوستان بین ۱۶ تا ۲۴ میلیون نفر است.[38] مسلمانان شیعه بخشی از ساختار اداری و سیاسی هندوستان به شمار می روند. آنها همچنین در نیروهای امنیتی هندوستان نیز به خدمت گرفته شده اند. اکثریت شیعیان در هندوستان از اپوزسیون تحت حمایت ایران در بحرین و یمن پشتیبانی می کنند. همچنین ایران از نیاز هندوستان به فروش تسلیحات ساخت روسیه و اروپا برای نزدیک شدن به این کشور سود می برد و از توانایی های انسانی و مادی این کشور نیز استفاده می کند. ایران تا کنون موفق شده است چندین توافقنامه در زمینه های دفاعی و امنیتی از جمله برگزاری رزمایش مشترک و  دیدارهای مطالعاتی امضا کند. در صورت برداشته شدن تحریم ها از روی ایران، هندوستان می تواند یکی از بزرگترین تامین کنندگان تسلیحات و سخت افزارهای نظامی ایران باشد.[39] در سال ۱۹۹۳، ایران از هندوستان در زمینه ساخت باتری های جدید برای سه زیردریایی کلاس کیلو که از روسیه خریداری کرده بود تقاضای کمک کرد. باتری هایى که روس ها به ایران داده بودند، با آب های گرم خلیج عربی ناسازگار بود.

هندوستان در ساخت باتری هایی که با چنین محیطی سازگارند، تجربه دارد. کمک های هندوستان به ایران در جهت اهدافى دیگر، از جمله تامین سخت افزارهای نظامی روسی مانند جنگنده های روسی میگ-۲۹، کشتی های جنگی، زیردریایی، تکنولوژی موشکی و تانک، همچنان ادامه یافته است. همکاری بین این دو کشور محدود به این نمی شود. در صورتی که هر یک از این دو کشور وارد جنگ شود، آن کشور از حق استفاده از پایگاه های نظامی کشور دیگر در عملیات جنگی برخوردار است.[40]

ایران بر این باور است اهمیتش برای هندوستان که به شدت با چین برای دستیابی مناطق تحت نفوذ رقابت می کند، کمتر از نیاز ایران به خروج از انزاویی که دولت ترامپ بر آن تحمیل کرده نیست. بنابراین، ایران می کوشد تا از متغیرهای بین المللی برای تقویت سرمایه گذاری این کشور در بخش های مختلف از جمله جاده ها و استخراج نفت سود برد.[41] این تحولات در سایه مشارکت متزلزل بین ایران و کشورهای اروپایی صورت می پذیرد.

طی دیدار از تهران در ماه مه ۲۰۱۷، نخست وزیر هندوستان نارندرا مودی هشت یادداشت تفاهم در جهت ارتقاى همکاری های اقتصادی و تجاری امضا کرد. علاوه بر این، هندوستان توافقنامه سه جانبه ای با ایران و افغانستان در زمینه کشتیرانی و احداث راه امضا کرده است تا به این ترتیب مسیر امنی برای دسترسی به بازارهای افغانستان به وجود آید و افغانستان نیز بتواند کالاها و فلزات خود را به بازارهای منطقه ای صادر کند.[42]

بنابر گفته اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران، ادامه این توافقنامه های اقتصادی، به سه برابر شدن ارزش تجارت بین دو کشور در آینده منجر خواهد شد و تخمین زده می شود که این رقم در مقایسه با سال ۲۰۱۶ که ۱۰.۲ میلیارد دلار بود، به ۳۰ میلیارد دلار برسد.[43]

این امر نشاندهنده اهمیتی است که ایران به روابط خود با هندوستان می دهد، زیرا جایگزینی به شمار می رود تا ایران با انزوای بین المللی تحمیل شده از سوی آمریکا مقابله کند؛ این موضوع همچنین موقعیت هندوستان به عنوان یک قدرت اقتصادی رو به رشد را نیز آشکار می سازد که می تواند به ایران در جذب سرمایه خارجی کمک کند. هندوستان در بخش تکنولوژی – بویژه فناوری هسته ای – نیز برای ایران بسیار حائز اهمیت است، چرا که ایران می کوشد تا با دستیابی به فناوری، زرادخانه هسته ای خود را توسعه دهد. این بدان معناست که این روابط برای هر دو طرف حائز اهمیت است، اما در حال حاضر برای ایران از اهمیت بیشتری برخوردار است، چرا که ایران نیاز به دستیابی به کالاها و خدماتی دارد که احتمالا یافتن آنها در جاهای دیگر دشوار است. اما به رغم تحولات اخیر در روابط اقتصادی بین ایران و هندوستان، ریسک های ژئوپلتیک ممکن است مانع پیشرفت همکاری های اقتصادی بین دو کشور در آینده شود.

هندوستان در مناسباتش با ایران، با چند چالش مواجه است که سطح این روابط را تحت تاثیر قرار می دهد و چشم انداز توسعه آن را در آینده نزدیک محدود می سازد. افزون بر این چالش ها، موضوع تحریم های آمریکا علیه ایران است که دهلی نو را وادار کرده تا روابطش را نه تنها با ایران، بلکه با قدرت های منطقه ای در خاورمیانه – از جمله کشورهای خلیج عربی و اسراییل – مجددا ارزیابی کند. هندوستان همچون سایر وارد کنندگان نفت، باید در منابع انرژی خود تنوع به وجود آورد تا به این ترتیب، از تاثیر تحریم های آمریکا بکاهد.[44]

اگرچه هندوستان دومین خریدار نفت خام ایران پس از چین است، مناسبات انرژی این کشور با ایران – بویژه پس از آنکه ایالات متحده معافیتی را که به برخی کشورها از جمله هندوستان، برای خرید نفت ایران اعطا کرده بود، تمدید نکرد – به شدت تغییر کرده است. به رغم مشوق هایی که ایران به هندوستان داده بود – از جمله حمل و نقل مجانی، اعتبار طولانی مدت، و پرداخت به روپیه – اصرار واشنگتن به توقف صادرات نفت از سوی ایران، دهلی نو را وادار کرد تا موضع خود را تغییر دهد و با خواست ترامپ موافقت کند. این امر، به نوبه خود، متحدان تولید کننده نفت واشنگتن را تشویق کرد تا تولیدات خود را برای برآوردن نیاز آندسته از کشورها – از جمله هندوستان – که به نفت ایران وابسته بود، افزایش دهند. هندوستان نفت مورد نیاز خود را بیشتر از طریق آمریکا تامین می کرد تا از تامین کنندگان سنتی خود در خاورمیانه. همچنین امارات متحده عربی به دهلی نو اطمینان و قول داد که هر گونه کمبودی را که هندوستان به دلیل شرایط کنونی با آن رو به رو شود، بر طرف خواهد کرد.[45]

افزایش شدید تنش ها در تنگه هرمز به دلیل حمله مستقیم به تعدادی نفت کش و ربودن تعدادی دیگر، به طور فزاینده ای هندوستان را وادار کرده تا بر کشورهای صادر کننده نفت با ثبات تر – بویژه عربستان سعودی و امارات متحده عربی – تکیه کند که مناسبات مثبتی با نظم جهانی دارند. عربستان سعودی و امارات متحده عربی اهمیت زیادی به روابط خود با هندوستان قائل هستند.

این موضوع در دیدارهای مقامات عالی رتبه طرفین انعکاس داشت. ابتدا، نخست وزیر هندوستان نارندرا مودی در آگوست ۲۰۱۵ از امارات متحده عربی دیدار کرد و سپس شیخ محمد بن زاید، ولیعهد ابوظبی و معاون فرمانده عالی نیروهای مسلح امارات متحده عربی، به ترتیب در فوریه ۲۰۱۶ و ژانویه ۲۰۱۷ از هندوستان دیدار کردند. این امر افزون بر توافقنامه ای بود که برای پیشبرد مناسبات دو کشور به سطح «مشارکت استراتژیک جامع» صورت پذیرفت. همچنین تعدادی یادداشت تفاهم در زمینه های فضای مجازی، دفاعی، حمل و نقل زمینی و دریایی، کسب و کارهای کوچک و متوسط، کشاورزی، نیروی انسانی، رسانه ها و انرژی نیز به امضا رسید. علاوه بر این، این دو کشور تعدادی توافقنامه و یادداشت تفاهم در زمینه ورزش های دریایی، نیروی انسانی، راه آهن و بازار سرمایه نیز منعقد کردند.[46]

به نفع هندوستان نیست که به خاطر ایران، در روابط خود با کشورهای خلیج عربی تنش ایجاد کند، بویژه به این دلیل که شورای همکاری خلیج عربی شریک تجاری عمده هندوستان به شمار می رود. افزایش میزان تجارت بین دهلی نو و کشورهای خلیج عربی – از حدود ۵۵.۵ میلیارد دلار در سال های ۲۰۰۰/۲۰۰۱  به ۱۵۸.۴۱ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۲/۲۰۱۳ – نشان دهنده همین موضوع است. افزون بر این، حدود ۶ میلیون کارگر هندی در میان نیروی کار مهاجر در کشورهای شورای همکاری خلیج عربی وجود دارند که منجر می شود تا پول زیادی از سوی این کارگران – بالغ بر ۲۹.۲۹ میلیارد دلار، بر طبق آمار بانک جهانی در سال ۲۰۱۲ – به هندوستان ارسال شود. این مبلغ ۷ درصد از کل پول ارسالی به هندوستان از همه کشورهای جهان است.[47]

در واقع، تحولات موجود در روابط هندوستان با کشورهای منطقه خلیج عربی،‌ باعث کاهش واردات نفت هندوستان از ایران شد که در حال حاضر ۱۰٪ از واردات نفت هندوستان را تشکیل می دهد، در حالی که این میزان در سال ۲۰۰۸، ۱۶٪ بود. پس از تحریم های آمریکا، این دو کشور ماه ها در تلاش بودند تا با مکانیزمی مناسب، راه حلی برای مشکل پرداخت پول نفت وارداتی هندوستان از ایران با پول هندوستان بیابند. با این همه، هندوستان همچنان تلاش می کند تا کانال ارتباطی را با ایران گشوده نگه دارد، با این امید که فشار آمریکا بر تهران کاهش یابد و توافقی در خصوص برنامه هسته ای این کشور حاصل شود.[48]

واکنش دیپلماتیک رسمی هندوستان به خروج آمریکا از توافق هسته ای با ایران، محتاطانه بود، هرچند که این کشور از توافق هسته ای با ایران حمایت می کرد. سخنگوی وزارت امور خارجه هندوستان، راوش کمار، بیانیه ای صادر کرد که در آن بر نیاز رسیدن به راه حلی صلح آمیز در خصوص موضوع هسته ای ایران از طریق دیالوگ، تلاش های دیپلماتیک، و احترام به حق استفاده صلح آمیز ایران از انرژی هسته ای تاکید شده بود. او از همه طرف ها می خواست تا با همکاری سازنده، به موضوعاتی که در اثر برجام بروز یافته بود بپردازند و آنها را حل و فصل کنند.[49]

این چالش ها بر روی روابط ایران و هندوستان از یک سو و روابط بین هندوستان و کشورهای خلیج عربی از سوی دیگر سایه افکنده است. این موضوع زمانى رخ می دهد که هندوستان موضع سنتی خود را در حمایت از ایران کنار گذاشت و کاهش شدیدی در خرید نفت ایران از سوی هندوستان به وجود آمد. این امر به احتمال زیاد آغاز فصل جدیدی در مناسبات بین هندوستان و ایران – حداقل تا انتخابات بعدی ایالات متحده – است.[50]

نتیجه گیری

در این مقطع، فرایند بهبود روابط هندوستان با ایران تا حد زیادی به روابط ايالات متحده با ایران بستگی دارد. انتظار می رود که هندوستان از منافع عمده خود در منطقه، بویژه بندر چابهار و ارتباط با آسیای مرکزی و افغانستان چشم پوشی نکند. بنابراین، اگرچه تحریم ها تجارت بین دو کشور را مسدود کرده اند، اما هندوستان همواره آرزوی کار کردن بر روی این پروژه ها را در سر داشته است. دهلی نو به احتمال زیاد همچنان روابط بین هندوستان و ایران را – هرچند غیرفعال تر – دنبال خواهد کرد. در دراز مدت، موضع هندوستان در خصوص ایران به شدت به روسای جمهور آینده ایالات متحده بستگی خواهد داشت.[51]  

در این مرحله، شرایط پر از تنش و چالش است، اما در آینده ممکن است فرصت هایی فراهم شود که به ایران و هندوستان اجازه خواهد داد تا سیاستی مبتنی بر همکاری و هماهنگی همه بخش های منطقه ترسیم کنند – بی آنکه منافع قدرت های خارج از منطقه را تامین کنند. [52]

هندوستان همچون دیگر کشورهای عضو بریکس، در جستجوی نقشه راه جدیدی است که با نقشه راه ایالات متحده برای توسعه متفاوت باشد. در این زمینه، ویجی پراشاد، استاد مطالعات بین الملل در کالج ترینیتی، کنتیکت، اشاره می کند که بسیاری از کشورها رویکردی دو سویه را دنبال می کنند که همچون یک چهارراه است که در آن قدرت های در حال ظهور می توانند جایگاه خود را بیابند. پراشاد اضافه می کند: «این کشورها سیاست خارجی خود را با این فرض اداره می کنند که ایالات متحده دیگر تنها ابرقدرت اقتصادی نیست و نقش آن در سطح جهان رو به زوال است.»[53] این بدان معناست که پاسخ دهلی نو به تلاش ایالات متحده در خصوص وادار کردن این کشور به قطع روابط تجاری با ایران و تعهد به تحریم محصولات ایران بویژه نفت، چیزی نیست مگر یک تاکتیک موقت که دهلی نو از آن استفاده خواهد کرد تا زمانی که موقعیت در صحنه جهانی تغییر کند.[54]

براساس آنچه گفته شد، با توجه به تاثیر چالش های مقابل هندوستان و ایران و فشار شدید ایالات متحده بر کشورهایی که با ایران همکاری می کنند، از جمله هندوستان، روابط بین این دو کشور ممکن است دچار کاهش شود. اما این روابط به طور کامل قطع نخواهد شد چرا که هندوستان نیاز فزاینده ای به انرژی دارد، اختلافاتش با چین در حال افزایش است و از آن واهمه دارد که اگر هندوستان از همه پروژه های ایران خارج شود، چین خلایی را که پس از ترک ایران بوجود خواهد آمد، پر خواهد کرد. هندوستان به رغم روابطش با ایالات متحده و کشورهای عضو شورای خلیج عربی، می کوشد تا با افغانستان، پاکستان، و ایران، شبکه منطقه ای را ایجاد کند تا پاسخگوی نیازهای منطقه ای باشد که برای سیاست های منطقه ای و بین المللی هندوستان بسیار حائز اهمیت هستند. بنابراین، به رغم مخالفت با غرب، ایران همچنان بخش عمده ای از محاسبات آینده هندوستان باقی خواهد ماند.

این استراتژی فقط در صورتی تغییر خواهد کرد که ایالات متحده خسارت هندوستان را در پی کاهش روابط با ایران جبران کند و کشورهای خلیج عربی موفق شوند تا از طریق مشوق های اقتصادی، به هندوستان نزدیک شوند، و به این ترتیب، با توجه به تاثیر منفی تهران بر امنیت و ثبات در منطقه خلیج عربی، مناسبات دهلی نو با ایران به کمترین میزان ممکن کاهش یابد.

برای دانلود فایل مطالعه PDF


پی نوشت ها:

[[1]]  جابر سعید عوض، «مناسبات هندوستان-ایران»، Al Jazeera.net، تاريخ بازدید: ۵ سپتامبر ۲۰۱۹، https://bit.ly/2MJT3So

[[2]] خالد رحمن، «مناسبات هندوستان-ایران: تحولات تاریخی و چشم انداز آینده»، مركز مطالعات الجزيره، ۲۱ مارس ۲۰۱۰، تاريخ بازديد 8 سپتامبر 2019. https://bit.ly/2Ah2uGt

[[3]]  براهما تشیلانی، «استراتژی جدید آمریکا در آسیا: ویژگی ها و چالش ها»، مركز مطالعات الجزيره، ۱۹ فوریه ۲۰۱۲، تاریخ بازدید 3 سپتامبر 2019. http: https://bit.ly/2YfBAH4

[[4]] هدى الحسینی، «تحریم های ترامپ علیه ایران موجب تغییر سیاست هندوستان شد!»، Al-Arabiya.net، ۱۸ ژوئیه ۲۰۱۹، تاريخ بازديد:14 سپتامبر 2019 https://bit.ly/30svyp5

[[5]]  سمیر زکی البسیوني، «مناسبات هندوستان-ایران، قوی تر از نفت است»، مجله برگزیده های ایران، قاهره، مرکز مطالعات استراتژیک و سیاسی، موسسه الأهرام، (مارس ۲۰۰۷)، ص۱۷.

[[6]] پراکریتی گوپتا، «گرفتاری هندوستان پس از خروج آمریکا از توافق هسته ای ایران»، روزنامه الشرق الاوسط، لندن، موسسه الشرق الاوسط، شماره ۱۴۴۱۰، (مه ۲۰۱۸)، ص۶.

[[7]] قادیرا پیتیاگودا، «نقش متغیر هندوستان در امور خاورمیانه»،‌ موسسه بروکینگز، ۲۸ آوریل ۲۰۱۷، https://brook.gs/3f4cOAd

[[8]] همان.

[[9]]  آیه عبدالعزیز، «دیپلماسی توسعه: استراتژی هندوستان پس از نارندرا مودی»، مرکز بررسی ها و پژوهش های عربی، ۱ ژوئن ۲۰۱۹، تاريخ بازديد: 6 سپتامبر 2019 http://www.acrseg.org/41222

[[10]] همان.

[[11]] البیان، «مناسبات امارات عربی و هندوستان: مشارکت استراتژیک سودمند»، ۲۵ آگوست ۲۰۱۹، تاریخ بازدید: 9 سپتامبر 2019، htt https://bit.ly/3h35HtI

[[12]] هارش وی. پانت، «نقش مودی در سیاست خارجی هندوستان»، مرکز پژوهش های سمت، ۱۵ مارس ۲۰۱۹، تاریخ بازدید: 14 سپتامبر 2019، https://bit.ly/2XMEzYm

[[13]] محمد مکرم بلعاوی،« سیاست خارجی هندوستان پس از انتخابات ۲۰۱۹»، موسسه مطالعات مصر، ۲ ژوئیه ۲۰۱۹، تاریخ بازدید: 9 سپتامبر 2019، https://bit.ly/37iQal1

[[14]] خالد رحمن، همان.

[[15]]  شیرین هانتر، سیاست خارجی ایران در دوران پس از شوروی: مقاومت در برابر نظم بین المللی نوین (سانتا باربارا: پریگر، ۲۰۱۰)، صص ۱۲۱- ۱۱۹.

[[16]] سمیر زکی الباسیونی، همان.

[[17]] «روابط ایران و هندوستان، منافع اقتصادی و پیمان های نظامی»، مجله الایام، شماره ۸۹۷۵، ۵ نوامبر ۲۰۱۳، تاریخ بازدید: 16 سپتامبر 2019 https://bit.ly/2AOLFmj

[[18]] خالد رحمن، همان.

[[19]] همان.

[[20]] سمیر زکی الباسیونی، همان.

[[21]] وائل عوض، «منافع و چالش های هندوستان و ایران»، روزنامه رأی الیوم، ۱۷ فوریه ۲۰۱۸، تاریخ بازدید: 25 سپتامبر 2019، https://bit.ly/30pQQnu

[[22]] صالح حمید، «دور زدن تحریم ها: نجوای هندوستان در گوش ایران: بیا با هم تهاتر کنیم»، وبسایت العربیه نت، ۷ مه ۲۰۱۹، تاریخ بازدید: 25 سپتامبر 2019، https://bit.ly/2YhPdp1

[[23]] آرتیر لوبک، «اتحاد ایران و هندوستان»، Voltaire Network، ۲۷ فوریه ۲۰۰۵، تاریخ بازدید: 12 سپتامبر 2019، https://bit.ly/2XJrdfA

[[24]] «رزمایش های ایران و هندوستان در خلیج عربی و مشکل منافع مشترک»، البوابه نیوز، ۱۳ آگوست ۲۰۱۵، ترایخ بازدید: 1 اکتبر 2019، https://bit.ly/2UqBRFW

[[25]] فرح ناز، «مناسبات هندوستان و ایران: عوامل مهم در دهه ۱۹۹۰»، Strategic Analysis، لندن، گروه تیلور و فرانسیس، جلد ۲۵، ۲۰۰۱، صص ۲۲۷-۲۴۲.

[[26]] محمد سنان، «روابط هندوستان و ایران»، Orient Forum، ۲۲ مه ۲۰۱۹، تاریخ بازدید: 27 اکتبر 2019،  https://bit.ly/3dKXZ5q

[[27]]محمد سنان، کانشیکا راج سینگ، «بلاتکلیفی هندوستان با ایران»، Middle East Institute، ۶ سپتامبر ۲۰۱۸، تاریخ بازدید: 26 اکتبر 2019، https://bit.ly/3dPguFV

[[28]] محمد سنان، همان.

[[29]]  پراکریتی گوپتا، همان.

[[30]] أحمد باسل البیاتی، «اهمیت موقعیت ژئوپلتیک ایران برای امنیت اتحاد جماهیر شوروی و تاثیر آن بر روابط بین دو کشور در سال های ۱۹۸۱-۱۹۴۶»، مجله پژوهش های خلیج و شبه جزیره عرب، کویت، شورای انتشارات علمی، شماره ۳۹، (۲۰۱۳): ۶۰-۵۵.

[[31]] سمیر زکی الباسیونی، همان.

[[32]] غادیرا پیتاگودا،«هندوستان در جستجوی منافع استراتژیک و اقتصادی در ایران»، موسسه بروکینگز ، ۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸، تاريخ بازدید: 21 اکتبر 2019،  https://brook.gs/3f3syUc

[[33]] خبرگزاری تسنیم، تجارت ايران وهند به 17 میليارد دلار رسید ، (29 يوليو 2019)، تاريخ بازدید: 14 أكتوبر 2019، https://bit.ly/3dOLE05

[[34]] «مشارکت شکننده: دستاوردهای ایران از تقویت مناسبات اقتصادی با هندوستان»، ۲۲ فوریه ۲۰۱۸، مرکز بررسی ها و پژوهش های پیشرفته المستقبل، تاریخ بازدید: 25 اکتبر 2019، https://bit.ly/2XKcvET

[[35]] عبدالهادی الخلاقی، همان.

[[36]] همان.

[[37]] «ظریف: مناسبات تجاری ایران و هندوستان گسترده تر از انرژی است»، وبسایت الوطن نیوز، ۳ دسامبر ۲۰۱۶، تاریخ بازدید: 5 اکتبر 2019، ‌ https://bit.ly/3cJNDBp

[[38]] «نقشه جمعیت مسلمانان در جهان» Pew Research Center، ۷ اکتبر ۲۰۰۹، تاریخ بازدید: 3 نوامبر 2019، https://pewrsr.ch/2Yjx0aC

[[39]] سمیر زکی الباسیونی، همان.

[[40]] نوید احمد، «هندوستان: شریک استراتژیک مخفی ایران»، مرکز پژوهش ها و مطالعات استراتژیک الروابط، ۱۵ ژانویه ۲۰۱۶، تاریخ بازدید: 15 سپتامبر 2019، https://bit.ly/3cMXdUr

[[41]]  «مشارکت شکننده: دستاوردهای ایران از تقویت مناسبات اقتصادی با هندوستان»، ۲۲ فوریه ۲۰۱۸، مرکز بررسی ها و پژوهش های پیشرفته المستقبل، تاریخ بازدید: 25 اکتبر 2019، https://bit.ly/2XKcvET

[[42]] «صبر به پایان می رسد، اروپا آماده چرخش علیه ایران است»، سکای نیوز، ۱۹ ژانویه ۲۰۱۹، تاریخ بازدید: 14 اکتبر 2019،  https://bit.ly/37ecKeF

[[43]]«مشارکت شکننده: دستاوردهای ایران از تقویت مناسبات اقتصادی با هندوستان»، ۲۲ فوریه ۲۰۱۸، مرکز بررسی ها و پژوهش های پیشرفته المستقبل، تاریخ بازدید: 25 اکتبر 2019، https://bit.ly/2XKcvET

[[44]] «هندوستان با ادامه خرید نفت ایران ریسک می کند»، Middle East Online، ۱۰ اکتبر ۲۰۱۸، تاریخ بازدید: 16 اکتبر 2019،  https://bit.ly/3cHuhNj

[[45]] هدا الحسینی، همان.

[[46]] محمد فایز فرحات، «امارات متحده عربی و هندوستان: مشارکتی حاصل منافع مشترک و فضای منطقه ای»، وبسایت العین الاخباریه، ۲۳ آگوست ۲۰۱۹، تاریخ بازدید: 19 اکتبر 2019، https://bit.ly/37iYHV5

[[47]] احمد عاطف، «رویکرد متوازن، کاتالیزور توسعه روابط هندوستان و خلیج عربی»، مرکز بررسی ها و پژوهش های پیشرفته المستقبل، ۱ ژوئن ۲۰۱۴، تاريخ بازدید: 19 اکتبر 2019، https://bit.ly/2UrGrUh

[[48]] ذِکرُ الرحمن، «هندوستان و ایجاد توازن در روابط با ایران»، روزنامه الاتحاد، ۲۷ اکتبر ۲۰۱۲، تاریخ بازدید: 19 اکتبر 2019،  http://bit.ly/2pmTrOL

[[49]] پراکریتی گوپتا، همان.

[[50]] محمود سنان، همان.

[[51]] همان

[[52]] خالد رحمن، همان.

[[53]] «سیاست هندوستان و ایران: چهارراه ها»، دانشگاه جرج تاون (دانشکده امور بین الملل) ۲۰ فوریه ۲۰۱۳، تاریخ بازدید: 27 اکتبر 2019،‌ https://bit.ly/2AhgiRj

[[54]] «هندوستان به دنبال جایگزین نفت ایران پس از تحریم های ایالات متحده»، وبسایت عربی21، ۲۹ ژوئن ۲۰۱۸، تاریخ بازدید: 27 اکتبر 2019، https://bit.ly/2APUfkA

موسسه بين المللى مطالعات ايران
موسسه بين المللى مطالعات ايران
موسسه بين المللى مطالعات ايران