اگر اینگونه نیست، پس چی کسی خواستار خروج او است؟ آیا او باید از این ائتلاف خارج شود؟ به کمپین سازمان یافته علیه او و منافع پاکستانی ها که در این بازی گره خورده است، نگاهی بیندازیم.
روایتی قوی است که قابل چشم پوشی نیست: پرزیدنت ترامپ با ۵۵ تن از رهبران ملل مسلمان در عربستان سعودی ملاقات می کند. خبری در گزارش های رسانه ای در پاکستان شروع به شکل گیری می کند دال بر اینکه کشور پاکستان و نخست وزیر آن در این نشست مورد بی اعتنایی قرار گرفتند. کمی پس از آن، گزارش دیگری با این مدعا بیرون می آید که فرمانده سابق و مشهور ارتش پاکستان که در حال حاضر فرماندهی نیروهای مسلمان را بر عهده دارد که در حال شکل گیری به سبک ناتو است، «در فکر ترک کردن آن به دلیل مداخله آمریکا است».
تنها مشکل این روایت این است که واقعی نیست، منبع آن مشخص نیست، و معلوم نیست از کجا در آمده است. اما این گزارش با شدت تمام و به شکلی سازمان یافته در حال پخش شدن است و رسانه های پاکستانی تنها جایی هستند که این کمپین همچنان ادامه دارد. به عنوان مثال، رسانه های کشور مجاور یعنی ایران – همان کشوری که رسماً برای بلوکه کردن انتصاب ژنرال راحیل شریف لابی کرد – در این خصوص سکوت اختیار کرده اند.
نمی توان تصور کرد که ژنرال شریف بازنشسته خود در حالیکه در ریاض نشسته است پشت این گزارش ها باشد. اگر این گزارش ها درست می بودند، اشاره ای به تنش های موجود بین این ژنرال و میزبان هایش بایستی به رسانه های عربستان سعودی یا رسانه های عربی درز می کرد. رسانه ها در ایران نیز که با دقت خط و مشی دولت را در خصوص موضوعات مربوط به سیاست خارجی دنبال می کنند باید این موضوع را منتشر می کردند. ایران از راههای مختلف بر پاکستان فشار آورد تا از پروژه «ناتوی اسلامی» خارج شود. کاردار ایران در اسلام آباد در آنچه خروج از معیارهای دیپلماتیک به شمار می رود آشکارا در ماه آوریل رسانه های پاکستانی را علیه تصمیم دولت پاکستان در خصوص انتصاب ژنرال شریف بر انگیخت.
پس این گزارش ها از کجا می آیند؟
در حال حاضر پاسخ به این سوال حایز اهمیت است زیرا این کمپین علیه ژنرال شریف دیگر بخشی از یک چرخه معمولی رسانه ها به شمار نمی رود. بلکه چنین به نظر می رسد که عملیات رسانه ای است که پتانسیل فلج کردن توان تصمیم گیری استراتژیک اسلام آباد را دارد، می تواند مناسبات پاکستان با متحدان و همچنین ملل مسلمان و عرب را مختل کند و باعث ایجاد تنش های داخلی مستمر شود.
این خبر از کجا می آید؟
خبر درباره این موضوع که ژنرال شریف در فکر ترک کردن «ائتلاف نظامی اسلامی به منظور مبارزه با تروریسم» نخست در ۲۶ یا ۲۷ ماه می در پاکستان منتشر شد. معلوم نیست که این خبر از کجا درآمد. گزارشهای ضد و نقیض در رسانه های اجتماعی دال بر آن است که این خبر نخستین بار از طریق یک شبکه تلویزیونی گمنام پخش شده است. سپس این موضوع به شبکه های اجتماعی کشیده شد. در اینجا بود که وبسایت «نیو تی وی» آن را در تاریخ ۲۸ ماه می منتشر کرد، و پس از آن نیز در همان روز در روزنامه «دیلی پاکستان» منعکس شد. فردای همان روز یعنی ۲۹ ماه می، روزنامه «اکسپرس تربیون» باز هم بر اساس منابع نامشخص خبری در صفحه نخست خود منتشر کرد که می گفت پاکستان برای پیوستن به ائتلاف نظامی اسلامی «خطوط قرمزی» را مشخص کرده است. خبر روزنامه تریبون بر سردرگمی های موجود افزود زیرا بلافاصله پس از نخستین خبر بدون ذکر منبع در خصوص ژنرال شریف منتشر می شد. این خبر همچنین حاوی تناقضاتی بود و می گفت که اسلام آباد ممکن است این ائتلاف را ترک کند، اما کشورهای عضو خود باید در خصوص موضوعات عملیاتی این ائتلاف تصمیم بگیرند. روز بعد در ۳۰ ماه می، یک وب سایت خبری هندی به نام «نیوز کرالا» این خبر را با ذکر «دیلی پاکستان» و «نیو تی وی» منتشر کرد. از آن به بعد بود که تعدادی از رسانه های خبری پاکستان اعلام کردند که ژنرال شریف به زودی استعفا خواهد داد و هر یک به مجموعه ای از سه منبع پاکستانی اشاره می کردند که شکل های مختلفی از داستان ژنرال شریف و «خطوط قرمز» پاکستان را منتشر کرده بودند.
معمولاً رسانه های خبری پاکستان اخبار خود را از شبکه های اجتماعی و دیگر منابع آنلاین اخذ نمی کنند. اما این خبر خاص غیر قابل ردیابی است.
با این همه، بی تردید الگویی در این کمپین قابل تشخیص است:
نخست: داستانی شکل گرفت که ادعا می کرد پاکستان در نشست ریاض مورد بی اعتنایی از سوی پرزیدنت ترامپ و سپس ملک سلمان قرار گرفته است که طبق ادعای آن خبر، از سخنرانی نواز شریف، نخست وزیر پاکستان جلوگیری کرده بود.
دوم: روایتی شکل گرفت که این نشست را فرقه ای می دانست، و آن را ائتلاف سنی ها می نامید، چرا که ایران در آن حضور ندارد.
سوم: این ایده در رسانه های پاکستانی به گردش در آمد که واشنگتن در حال مداخله در «ائتلاف نظامی اسلامی به منظور مبارزه با تروریسم» است و اینکه ژنرال پاکستانی اکنون با اسراییل همکاری خواهد کرد.
چهارم: «ائتلاف نظامی اسلامی به منظور مبارزه با تروریسم» با نشست ریاض اشتباه گرفته شد، که به نوبه خود با جنگ در یمن اشتباه گرفته شده بود.
این مجموعه ای عجیب از «ضد استدلالات» است که می توان آن را یک مانور نظامی در شکل یک عملیات رسانه ای مفروض کرد که هدفش ایجاد مناقشه و سردرگمی است و می تواند منجر به فلج شدن توان تصمیم گیری دولت یا حکومتی شود.
همه این موضوعات در رسانه های پاکستان با سرعتی بهت آور رخ داد. فضای رسانه ها در پاکستان بسیار آشفته است و دولت های این کشور شیوه های بدوی برای مدیریت رسانه ها دارند. این کمپین چنان به سرعت علیه ژنرال شریف و تصمیمات استراتژیک پاکستان شکل گرفت که هیچ دولت پاکستانی توان و بصیرت لازم را برای مدیریت آن ندارد.
کمپین علیه ژنرال شریف بر اساس تحریف وقایع است. پنج تحریف کلیدی را می توان از طریق سوالهای زیر مشخص کرد.
آیا پاکستان مورد بی اعتنایی قرار گرفت؟
ترامپ شاید به پاکستان بی اعتنایی کرده باشد، شاید هم نه. او در سخنرانی اش به مبارزات ضد تروریستی مصر، ترکیه، نیجریه و اندونزی اشاره نکرد، اما در عوض بر ملل کوچکتر همچون اردن و لبنان تمرکز داشت. او اشاره کوچکی به ملل جهان از جمله هندوستان داشت که تحت تاثیر تروریسم قرار گرفته اند. اشاره ای به پاکستان نشد، اما این امر چندان دور از بیانات اخیر ایالات متحده نبود. هیچکس در اسلام آباد در انتظار معجزه ای نبود.
در مورد سخنرانی نخست وزیر پاکستان نواز شریف می توان گفت که تقریباً ۵۰ تن از رهبران دولت ها از جمله ملل مسلمان سنگین وزنی همچون اندونزی، ترکیه و غیره فرصت سخنرانی نیافتند. سازماندهی این نشست همچون یک کابوس بود و میزبانان سعودی در جا از میهمانان خود عذرخواهی کردند. اما در مجموع، پاکستان در این نشست در ردیف نخست قرار داشت و نواز شریف و ژنرال شریف نیز با استقبال گرم نمایندگان آمریکایی و کشورهای اسلامی رو به رو شدند.
آیا نشست ریاض فرقه گرایانه بود؟
ایران به این نشست دعوت نشده بود. اما ایران تنها کشور مسلمان با اکثریت شیعه در جهان اسلام نیست. عراق و آذربایجان هم این چنین هستند. پرزیدنت فواد معصوم و پرزیدنت الهام علی اف هر دو در این نشست شرکت کرده و بیانیه آن را نیز امضا کردند. آذربایجان در حال تصمیم گیری است تا شاید نقشی در«ائتلاف نظامی اسلامی به منظور مبارزه با تروریسم» ایفا کند. آنها، اگر این نشست تلاشی فرقه گرایانه بود، در آن شرکت نمی کردند. موضوع مداخله ایران در سایر کشورها تنها موضوع این نشست نبود. داعش و نبرد با ایدئولوژی افراطی بخش اعظمی از این نشست را به خود اختصاص داد. و خواندن بیانیه این نشست این موضوع را مشخص می کند.
آیا نشست ریاض با اسراییل همکاری می کند؟
هیچگونه ائتلافی بین عربستان سعودی و اسراییل یا با هیچ یک از ۵۵ کشوری که در این نشست شرکت کردند وجود ندارد. به رغم تلاش های شدید مقامات آمریکایی و اسراییلی طی دو سال اخیر چه آشکارا و چه در نهان، ریاض همچنان بر مواضع خود محکم پافشاری می کند و “حکومت فلسطینی” را پیش فرض عادی شدن روابط با اسراییل می داند. اختلافات موجود با ایران تغییری در این موضوع به وجود نمی آورد. این موضع متفق القول حکومت های مسلمان و عرب در اتحادیه عرب و سازمان کنفرانس اسلامی است. همچنین این موضوع بخشی از بیانیه رسمی نشست ریاض بود.
آیا «ائتلاف نظامی اسلامی به منظور مبارزه با تروریسم» وارد جنگ یمن خواهد شد؟
«ائتلاف عربی» با موفقیت عملیات نظامی را در یمن علیه شبه نظامیان حوثی هدایت می کند. «ائتلاف نظامی اسلامی به منظور مبارزه با تروریسم» پروژه ای بزرگتر است، بر روی یمن متمرکز نیست و فاصله زیادی تا زمان شکل گیری آن وجود دارد.
آیا نشست ریاض ضد ایران است؟ چرا تهران بخشی از «ائتلاف نظامی اسلامی به منظور مبارزه با تروریسم» نیست؟
ملک سلمان طی سخنرانی خود در نشست ریاض پیام صلح و دوستی برای مردم ایران فرستاد و گفت «ما قدردانی و احترام خود را نسبت به ملت ایران ابراز می کنیم». و رییس جمهور آمریکا نیز در سخنرانی خود فرقه گرایی را محکوم کرد و همکاری مسلمانان شیعه و سنی با یکدیگر برای مبارزه با داعش را ستود. ایران به نشست ریاض دعوت نشد و بخشی از «ائتلاف نظامی اسلامی به منظور مبارزه با تروریسم» نیست، و این به دلایل مسایل سیاسی است، و نه فرقه ای. در حال حاضر، تهران در ستیز با کشورهای عمده مسلمان و عرب است. این کشورها ایران را متهم به مداخله در امور خود می کنند. طی دوران پرزیدنت خاتمی و پرزیدنت احمدی نژاد، ایران از سوی کشورهای عرب پذیرفته شد. در دهه نود ميلادی (1368 هجری شمسی)، هر دو رئیس جمهور در پایتخت های کشورهای عربی از جمله ریاض مورد استقبال قرار گرفتند. اما مناسبات ایران با این گروه از کشورهای عربی و اسلامی به طرز چشمگیری طی دوران پرزیدنت روحانی رو به وخامت گذاشته است. یکی از قوی ترین سخنرانی های این نشست که ایران را مورد انتقاد قرار می داد متعلق به نخست وزیر مالزی نجیب رزاق بود که ایران را به مداخله در این کشور متهم می کرد. در پاکستان، موضوع شبکه «کلبهشن خداو» که از ایران عملیات خود را اداره می کند، جذب جاسوس در کراچی، و در خدمت گرفتن پاکستانی های فقیر برای جنگ در سوریه همچنان موضوعات مورد مناقشه به شمار می روند.
ایران باید مناسبات خود را با کشورهای عربی و اسلامی بهبود بخشد و اجازه ندهد نیروهای خارجی از این موضوع استفاده کنند. ایران باید به نگرانی های این کشورها توجه کند. این چالشی در برابر دیپلماسی ایران است. اگر ایران می تواند در خصوص توافقی هسته ای با قدرت های جهانی مذاکره کند، پس قطعاً می تواند بکوشد تا مناسبات خود را با همسایگان خود بهبود بخشد.
در مورد پاکستان هم می توان اینگونه گفت که رهبری یک ائتلاف نظامی که از سوی ۴۱ کشور اسلامی در حال شکل گیری است یک دستاورد دیپلماتیک به شمار می رود که در دراز مدت مزایای استراتژیک عمده ای با خود خواهد داشت. تصمیم پاکستان هیچ ارتباطی با ایران ندارد. در عین حال که اسلام آباد باید بکوشد تهران را تشویق به پیوستن به این ائتلاف کند و کمک کند تا مناسباتش را با دیگر ملل مسلمان بهبود بخشد و مناقشات را حل و فصل کند، ما نمی توانیم مسؤلیت تصمیمات و گزینش های سیاسی ایران را بر عهده بگیریم. پاکستان تصمیم ایران در خصوص امضای قرارداد دفاعی با هندوستان و همچنین تصمیمات این کشور را در بسیاری از موارد محترم شمرد. تهران نیز تصمیمات سیاسی پاکستان را محترم خواهد شمرد.
ترجمه شده از روزنامه دیلی پاکستان
مسئولیت نوشته ها به عهده خود نویسنده است وسایت مرکز تحقیقات ایرانی خلیج عربی هیچ مسئولیتی در این مورد ندارد