آیا نوروز برای مردم ایران شادی می آورد؟

https://rasanah-iiis.org/parsi/?p=1273

چطور مردم ایران می توانند احساس شادی کنند در حالی که آنها از بسیاری از حقوق قومی، فرهنگی، سیاسی و زبانی خود محروم هستند و وسایل ارتباطی از آنها سلب شده است؟

ناسیونالیست های فارس می گویند نیاکانشان سرور و شادمانی را هدیه ای از جانب خدا به شمار می آوردند که هر ساله همزمان با فرا رسیدن عید نوروز تحقق می یابد. این تفکر وجه مشترک در فرهنگ عامه ملل بسیاری در جهان است. اما جدا از اینکه این افسانه تا چقدر دقیق است جا دارد در اینجا سؤالی مطرح شود که آیا نوروز امسال شادی را برای مردم به ارمغان آورده است؟ و آیا اصلا مردم بعد از انقلاب 1979 میلادی (1357 شمسی) به رضایت خاطر و سعادت رسیده اند؟
ایران سالیان سال در انزوا قرار دارد و از کشورهای پیرامون خود فاصله گرفته است. این وضعیت بر مردم ایران بسیار اثر گذار بوده است؛ زیرا که سعادت و شادمانی هرگز با انزوا و فاصله گرفتن از محیط پیرامونی تحقق نمی یابد. وضعیتی که حکومت ایران برای مردم به بار آورده مثل وضعیت کسی است که مشکلات فراوانی با همسایگان خود دارد و احساس می کند به خاطر کاری که مستقیما در آن دستی ندارد، یا حتی بدون داشتن مشکل شخصی با دیگران، رانده شده است. با این اوصاف، آیا این فرد می تواند شادمان باشد؟! مردم ایران در انزوای اقتصادی، مالی، اجتماعی و دیپلماتیک خفه کننده ای قرار دارند.
آیا در فضای انزوا و گسترش فقر در جامعه ایران می توان حرفی از رضایت خاطر و شادمانی به میان آورد؟! افزون بر همه اینها، پدیده های منفی اجتماعی دیگری هم در جامعه در حال گسترش است؛ بی خانمان ها، کارتن خواب ها، گورخواب ها، ازدواج سفید و پدیده های دیگری که در میان قشر گسترده ای از مردم به ویژه در تهران، پایتخت ایران، گسترش یافته اند.
آمارهای زیادی از گسترش فقر در جامعه ایران حکایت دارند. پرویز فتاح رئیس کمیته امداد امام خمینی در اواخر فوریه (اسفند 1395 شمسی) گفت 11 میلیون نفر زیر خط فقر داریم.
مردم چگونه احساس رضایت و شادمانی کنند در حالیکه می بینند کشورشان در فهرست کشورهای حامی تروریسم قرار دارد و کشورهای فراوانی هم برای ورود آنها به خاکشان محدودیت ایجاد می کنند؟ این مردم چگونه می توانند آسوده خاطر باشند در حالیکه مسائل تحصیلی و شغلی و سرمایه گذاری و گردشگری و مسائل مربوط به سفر و تردد به کشورهای دیگر در معرض تعطیل شدن قرار دارد؟
چطور مردم ایران می توانند احساس شادی کنند در حالی که آنها از بسیاری از حقوق قومی، فرهنگی، سیاسی و زبانی خود محروم هستند و وسایل ارتباطی از آنها سلب شده است تا جایی که حاکمیت می کوشد نسخه ای را از کره شمالی در ایران ایجاد و ایران را به یک کشور منزوی تبدیل کند.

فلسفه عید نوروز همانا ورود به یک جهان تازه و با نشاط بعد از پژمردگی و سردی زمستان و بازگشت دوباره به زندگی و گرمای بهار و شکفتن غنچه ها و آب شدن برف و یخ است. از این رو، چنین روزی “نو روز” نامیده می شود. شهروند ایرانی با آغاز سال جدید شمسی شاهد چه تحولی بود؟ آیا شرایط اقتصادی، فرهنگی، آموزشی و اجتماعی شهروندان دستخوش تحول شده است؟ آیا از باری که از دهه ها پیش بر دوششان سنگینی می کند کاسته شد؟ آیا مردم حس کردند کشورشان فارغ از کشورهای همسایه در حال گشودن درهای خود به سوی کشورهای جهان است و اینکه این احتمال وجود دارد که مانند شهروندان کشورهایی که مهر تروریسم بر پیشانی آنها کوبیده نشده دارای حق و حقوقی باشند و آزادانه به کشورهای دیگر سفر کنند؟
شهروند ایرانی پس از برجام رؤیاهای دور ودرازی را در ذهن خود ترسیم می کرد. او منتظر بود پروژه ها و سرمایه گذاری ها به کشورش سرازیر، و فرصت های شغلی برای خود و فرزندان و همسایگانش فراهم شود. او منتظر بود وضعیت معیشتی اش بهبود یابد و از گرداب بلاهایی که او و خانواده اش را در طول سال های تحریم در خود فرو برده بود رها شود. شهروند ایرانی، مانند شهروندان کشورهای دیگر، آرزوی یک زندگی “طبیعی” در یک کشور “طبیعی” داشت. توافق هسته ای میان ایران و گروه 5+1 برای شهروند ایرانی به نوعی تصویری از بازگشت به روابط عادی میان کشورها ترسیم کرد.
اما بهبودی وضعیت معیشتی و پایین آمدن قیمت ها و ایجاد راهکاری برای مهار بیکاری و ایجاد اشتغال که از جمله آرزوهای او بعد از برجام بود و در طول دوره مذاکرات میان ایران و قدرت های غربی خواب آنها را می دید، همه به باد رفت. مردم ایران خیلی زود با سرابی رو به رو شدند که به دقت برای آن تبلیغ شد. با گذشت دو سال از برجام شهروند ایرانی وضعیت خود را بدتر و رژیم سیاسی را خشن تر می بیند و ناکامی او را از هر طرف احاطه کرده است! مردم ایران در لحظه تحویل سال با خود چنین زمزمه می کنند: “فلسفه نوروز چه زمانی تحقق می یابد. کی نوروز یک آغاز واقعی برای سالی بهتر از سال قبل می شود؟”. مردم زیر لب اما چنین با خود می گویند:” چرا باید امسال با سال های قبل تفاوت داشته باشد در حالی که هیچ نشانه ای از تغییر داخلی یا خارجی دیده نمی شود؟”
ما در کشورهای عربی همسایه، برای ملیت های ساکن ایران خوبی، شادی، رفاه و زندگی شرافتمندانه و خروج از تونل تاریک بدی، تروریسم، فلاکت اجتماعی، تنگنای اقتصادی وزندگی دشوار را آرزومندیم. همانگونه که شهروندان ایرانی از رژیم ولایت فقیه رنج می برند، سرزمین های عربی ما در سوریه، یمن، لبنان و دیگر کشورها نیز به خاطر تروریسم وفرقه گرایی رژیم ولایت فقیه در آتش می سوزند. ما با ملت ایران همنوا هستیم و آرزو می کنیم که “معادله شادی” تحقق یابد، خیر بر شر و تندرستی بر بیماری پیروز شود و رؤیاهای توسعه گرایانه و شعارهای فرقه گرایانه و زهر تروریسم از این منطقه فاصله بگیرند…این آرزوها کی تحقق می یابند؟ کی؟

ترجمه شده از روزنامه الوطن


مسئولیت نوشته ها به عهده خود نویسنده است وسایت مرکز تحقیقات ایرانی خلیج عربی هیچ مسئولیتی در این مورد ندارد

دكتر محمد بن صقر السلمى
دكتر محمد بن صقر السلمى
رئیس و بنیانگذار مؤسسه بین المللی مطالعات ایران.