رهبری ایران در تطبیق دادن زبان خود با مخاطب خاص خود بسیار تبحر دارد. برای مخاطبان خارجی، از زبان دیپلماتیک سرشار از نگرانی در خصوص حقوق بشر و موضوعات بشردوستانه استفاده می کند. در عین حال، در درون کشور، زبان آن عمدتا بر تئوری توطئه، جادوگری و خرافات متکی است. تمرکز این مقاله بر موضوع دوم است.
تناقض بین سبک های گفتاری و ادعاهای رهبری ایران در بحران کنونی بیماری ویروس کرونا بسیار چشمگیرتر شده است. حاکمان ایران به جای اذعان و مقابله واقعی با دلایل ریشه ای، گسترش این ویروس در سرتاسر ایران و سرریز شدن آن به کشورهای همسایه مانند عراق سوریه لبنان و کشورهای خلیج، مواضع متناقضی را به نمایش گذاشته اند. از یکسو با سخنانی اغراق آمیز می گویند که پزشکان ایرانی به ساخت واکسن نزدیک شده اند و نیازی به کمک خارجی ندارند، در عین حال، خواستار کمک خارجی و برداشتن تحریم های آمریکا هستند.
رهبر ایران علی خامنه ای با اشاره همیشگی به تئوری توطئه، ایالات متحده را صریحاً متهم کرد که ویروس کرونا را برای هدف قرار دادن ایران ساخته است. او ادعا کرد که این ویروس «به طور خاص برای ایران ساخته شده و از داده های ژنتیکی ایرانیان که آنها (آمریکایی ها) از طرق مختلف به دست آورده اند استفاده شده است.» خامنه ای همچنین ادعا کرد که دشمنان انسانی و ماوراء طبیعی ایران با هم متحد شده اند تا در تسریع بحران در کشور ایران به یکدیگر کمک کنند. او اظهار داشت که دشمنان کشور کوشیده اند تا از نیروهای اهریمنی برای نفوذ در نظام سیاسی استفاده کنند، اما در این کار شکست خورده اند.
مقامات و روحانیون ارشد مانند حجت الاسلام ولی الله نقی پور به طور مرتب نظراتی را بیان می کنند که نشان می دهد نخبگان تئوکرات سیاست هایی را اتخاذ می کنند که بر سحر و جادو و تئوری توطئه متکی است. واقعیت امر این است که رهبری ایران توان پاسخگویی به افراد را ندارد؛ در عوض هر بحرانی را در کشور به تئوری های توطئه عجیب و غریب، سحر و جادو و ارواح خبیث نسبت می دهد.
چنین زبانی ریشه در جهان بینی نخبگان تئوکرات دارد. رییس جمهور سابق محمود احمدی نژادی آنگاه که مفهوم بازگشت قریب الوقوع امام زمان را تقویت و در همه سخنرانی هایش به آن اشاره کرد موجب عصبانیت نخبگان دینی شد طرفداران سیاسی احمدی نژاد فیلمی را تولید کردند که در آن خامنه و احمدی نژاد سربازان پیشتاز بازگشت مهدی نامیده می شدند. برخی از روحانیون مانند ناصر مکارم شیرازی در آنزمان با این امر مخالفت و استدلال کردند که به باورهای مردم و ایمان آنها به مهدویت ضربه می زند.
در نوار ضبط شده که ظاهرا مکالمه احمدی نژاد با روحانی ارشد آیت الله عبدالله جوادی آملی است، رییس جمهور سابق می گوید که طی سخنرانی در سازمان ملل، او حضور امام زمان را احساس و همچنین حس کرده بود که هاله ای از نور الهی گرد او را گرفته بود. در حالیکه این امر موجب شد تا بسیاری از روحانیون احمدی نژاد را متهم به سوءاستفاده از باورهای مردم ایران برای اهداف سیاسی خود بکنند، اما استفاده از چنین زبانی نامتداول نبود.
نماینده خامنه ای که برای اداره امور مسجد جمکران در قم منصوب شده بود، ادعا می کرد که او شخصا شاهد ملاقات های مخفیانه بین رهبر ایران و امام مهدی بوده است. این ادعای تکان دهنده کسی را در ایران متعجب نکرد: این زبان مشابه به شاه اسماعیل صفوی در قرن شانزدهم میلادی بود که ادعا می کرد امام زمان را در غاری در نزدیکی شهر تبریز ملاقات کرده و به او گفته بود: «وقت آن است که بیرون بیایی. برو، من به تو اختیار داده ام.»
با توجه به متداول بودن چنین ادعاها، به نظر می رسد ویژگی برجسته جناح های سیاسی شیعه این است که می کوشند با سوءاستفاده از باورهای دینی مومنان، آنها را به خود وفادارتر کنند و به این ترتیب مشروعیت خود را بالا ببرند.
با توجه به همه این موارد، به نظر می رسد که روحانیون وفادار به حکومت مانند شیرازی از همان سیستم محاسباتی بدبینانه در رویکرد خود به بحران ویروس کرونا سود می برند. به عنوان مثال، آنها از عموم مردم خواستند تا به حرم ها و مقبره های مقدس بروند تا از جانب خدا درمان شوند. آیت الله محمد سعیدی – نماینده خامنه ای در شهر قم گفت: «ما این مکان مقدس را دارالشفا می دانیم. بنابراین، این مکان باید باز بماند و مردم باید دسته دسته به آنجا بروند.»
به همین ترتیب، یک پست در وبسایت حرم معصومه، از تصمیم شورای استان در شهر قم دال بر تعطیل کردن نمازهای جماعت و ضدعفونی کردن مقبره این حرم انتقاد کرد، و به دروغ مدعی شد که ساختار این حرم ضد باکتری است.
استفاده از زبان متافیزیکی و اسطوره ای، بازی کردن با احساسات مردم، سوءاستفاده از استیصال مردم و بهره جستن از ایمان آنها موجب شد تا مردم به خیابان ها بریزند و به بستن حرم معصومه اعتراض کردند. برخی به حرم یورش بردند و برخی دیگر– به جای گوش دادن به توصیه های پزشکی که می گفت این مکان ها محل اصلی گسترش این ویروس می باشند – ایمان خود به قدرت معجزه آسای حرم را با لیس زدن آن ابراز کردند.
همه این موارد منجر به این نتیجه ناگزیر می شود که نخبگان ایرانی با استفاده از چنین زبانی می کوشند تا از مسئولیت واقعیت های سیاسی و اقتصادی خطرناک سیاست های آنان و وظایفی که بر دوش آنان است شانه خالی کنند. در عین حال آنها می کوشند تا با بهره بردن از خرافات و اسطوره، مشروعیت و جایگاه سیاسی خود را ارتقاء بخشند.
در زمانی که چندین بحران در جریان است و ویروس کرونا آخرین آنها است، نخبگان تئوکرات ایران متوجه شده اند که بهانه های متافیزیکی مرسوم که بر خرافات مبتنی است و همچنین تئوری توطئه، دیگر برای آرام کردن دلواپسی ها و خشم مردم ایران که مدتها رنج برده اند کافی نیست. در حالیکه نخبگان دینی هر شکستی را مثل همیشه به دلایلی انتزاعی نسبت می دهند و عوامل خارجی منطقه ای و بین المللی را مقصر می دانند. ایرانی ها دیگر گول نمی خورند، بویژه از آنجا که شکست حکومت در مقابله موثر با ویروس کرونا بر همگان کاملا واضح است.
مسئولیت نوشته ها به عهده خود نویسنده است وسایت موسسه بین المللی مطالعات ایران هیچ مسئولیتی در این مورد ندارد