علی رغم سپری شدن بیش از سی سال از زمان صدور فتوای خمینی در مورد قتل سلمان رشدی رمان نویس و تعیین پاداش مالی از سوی دولت ایران، اما چندی پیش او در حین سخنرانی در نیویورک مورد حمله قرار گرفت. جوان لبنانی الاصلی بنام هادی مطر که هشت سال بعد از صدور این فتوا به دنیا آمده! دست به این حمله زده است. هنوز انگیزه این جنایت به طور کامل مشخص نشده است. ایرانیها نه تنها هرگونه رابطه خود را با این حادثه رد کرده اند بلکه ایالات متحده را متهم کرده اند که برای به شکست کشاندن برجام چنین حادثه ای را طراحی کرده است. محمد مرندی مشاور تیم مذاکره کننده برجامی، در یک تویتی، همزمانی حمله به رشدی و پایان مذاکرات احیای برجام و تلاش ناموفق برای ترور جان بالتون را سؤال برانگیز خوانده است. البته باید گفت چنین ارتباطی که مرندی مطرح کرده بسیار ضعیف است. زیرا اگر واشنگتن به دنبال بهانه ای برای شکست برجام بود، همان طرح ترور بولتون کافی بود. اما در مورد حادثه حمله به رشدی، دو فرضیه را می توان در نظر گرفت: یا اینکه سپاه پاسداران در این حمله دست دارد که در این زمینه دلایل زیادی این فرضیه را تقویت می کند زیرا سپاه پاسداران پیش از این نیز برای ترور شخصیت های سیاسی و دیپلماتیک در داخل و خارج ایالات متحده تلاشهایی داشته است که شاید طرح ترور جان بولتون آخرین این موارد نباشد. و یا اینکه این حمله صرفا یک اقدام فردی بوده است و تحقیقات اولیه که از پیشینه افراط گرایانه این جوان پرده بر می دارد، این فرضیه را تقویت می کند. اصطلاح «گرگهای تنها» به افرادی اطلاق می شود که به چنین عملیاتی دست می زنند. یعنی افراد افراطی بدون اینکه عضوی از سازمان و گروههای تندرو باشند، به عملیاتی دست می زنند که در راستای اهداف این سازمانها است. آیا «هادی مطر» از جمله پیش قراولان پدیده گرگهای تنها در جوامع شیعی است؟
تحقیقات اولیه حاکی از آن بود که اقدام هادی مطر، صرفا یک اقدام فردی و بدون هرگونه ارتباطی با هرگونه گروهی است و هیچ نشانه ای از ارتباط او با سپاه پاسداران هم دیده نشد. اما بعد مشخص شد که او از طریق شبکه های اجتماعی با سپاه پاسداران در ارتباط بوده است. و احتمالا تحقیقات آینده از مسائل و دلایل تازه تری نیز پرده بردارد. اما تا زمانیکه تحقیقات خلاف این مطلب را ثابت نکرده می توان با توجه به دلایل موجود، فرضیه «گرگهای تنها» را وارد دانست. از جمله دلایلی که این فرضیه را تقویت می کند به موارد زیر اشاره می شود:
پیشینه دینی: گرگهای تنها به خاطر عقاید دینی خود دست به عملیات می زنند. و این بر هادی مطر صدق می کند. او که در یک خانواده شیعه مذهب در امریکا متولد شده و در همانجا نیز زندگی کرده است، برای دیدن پدرش که از مادرش جدا زندگی می کند به لبنان رفته و تنها یک ماه را در لبنان سپری کرده است. مادرش گفته است که این سفر، زندگی پسرش را به کلی تغییر داده است. او که یک فرد اجتماعی و محبوب بود، ناگهان به یک فرد درونگرا و گوشه گیر تبدیل شده و بیشتر اوقات خود را در زیر زمین خانه سپری می کرد. با خانواده اش زیاد صحبت نمی کرد و مادرش را سرزنش می کرد که چرا در تربیت او بر اساس اسلام کوتاهی کرده است. مطالبی که هادی مطر در شبکه های اجتماعی منتشر کرده، نشان می دهد که او گرایشهای تندروانه ای دارد. او که بر اساس فتوای مرجعیت دینی یعنی فتوای خمینی دست به این حمله زده است، بر این باور است که اقدام او یک تکلیف دینی است که اجر و ثواب اخروی دارد.
رفتار انتحاری: ناگفته پیداست که این جوان می دانست که او به آسانی دستگیر و تفهیم اتهام خواهد شد اما او به خاطر عقیده و احساسات دینی اش به عواقب این کار خود کاملا بی اعتنا بوده است. حتی نمی توان گفت که پاداش مالی انگیزه این اقدام بوده است؛ زیرا که او از آن پاداش بهره مند نخواهد شد. این اوصاف، بر « گرگهای تنها » و انتحاریها صدق می کند که حاضرند جان و هستی خود را در راه عقاید و باورهای دینی شان فدا کنند.
برنامه ریزی ضعیف: معمولا « گرگهای تنها » به خاطر نداشتن مهارتهای لازم نمی توانند اهداف مورد نظر عملیات خود را محقق سازند. برخلاف نیروهای آموزش دیده سازمانها که در مراحل مختلف عملیات اعم از طراحی، اجرا و فرار از محل حادثه را به طور گروهی انجام می دهند، اما « گرگهای تنها» با اتکا به روحیه متهورانه ای که دارند به تنهایی دست به عملیات ساده ای می زنند. این اوصاف بر عملیات هادی مطر نیز صدق می کند که با نام خانوادگی که در گواهینامه جعلی رانندگی برای خود انتخاب کرده بود، در پنهان کاری نیز چندان مهارت نداشت؛ زیرا همین نام خانوادگی که یادآور فرمانده نظامی پیشین حزب الله یعنی «عماد مغنیه» است، از لحاظ امنیتی شک را بر می انگیزد. همچنین مطالب و پستهایی که او در شبکه های اجتماعی منتشر می کرد، نیز به خوبی از گرایشهای او پرده بر می دارد. در حالیکه افراد حرفه ای از اینگونه رفتارها که سرنخهایی را به دستگاههای امنیتی بدهد، کاملا دوری می کنند. و احتمال دیگر این است که او یک فرد انتحاری است که سپاه پاسداران چون او را واجد شرایط لازم دانسته، در سفر به لبنان او را به دام انداخته و شستشوی مغزی داده است. و از طریق شبکه های اجتماعی روی فکر او کار کرده تا اینکه به مرحله ای رسیده که بتواند مأموریت انتحاری مورد نظر را به انجام برساند.
هرچند که نمی توان سپاه پاسداران را از دست داشتن عملیات سوء قصد به جان نویسنده کتاب « آیات شیطانی» مبرا دانست اما با توجه به مطالبی که در این نوشتار بیان شد، فرضیه «گرگهای تنها» تقویت می شود؛ زیرا اکثر ترورهایی که سپاه پاسداران در خارج انجام می دهد، یا با همکاری باندهای تبهکار سازمان یافته انجام می شود و یا اینکه سپاه پاسداران به نحوی وارد عمل می شود که مجریان ترور بتوانند صحنه جرم را ترک کنند. در حالیکه در عملیات هادی مطر هیچکدام از این سناریوها دیده نشد. و اگر تحقیقات ثابت کند که هادی مطر به سپاه پاسداران تعلق دارد، این مسأله نشان دهنده این واقعیت است که سپاه پاسداران راهبرد «جذب نیروهای انتحاری» را در پیش گرفته است. اما اگر رابطه ای میان این دو دیده نشود، این امر نشان از آغاز پدیده « گرگهای تنها» در جوامع شیعی است.
و در پایان، می توان گفت حتی اگر میان این جوان لبنانی و سپاه پاسداران ارتباطی وجود نداشته باشد، این نه تنها سپاه را تبرئه نمی کند بلکه آن را محکوم می کند. زیرا در جوامع سنی مذهب، کشورها برنامه هایی برای مقابله با افراط گرایی و نیز مبارزه با گروههای جهادی دارند و به این گروههای جهادی مجال فعالیت نمی دهند. به همین سبب وقتی افراد تندرو نمی توانند به گروههای جهادی ملحق شوند، ما شاهد بروز پدیده «گرگهای تنها» هستیم. اما در جوامع شیعی ما شاهد آن هستیم که ایران گرایشات تندروانه را ترویج و افراد مستعد را برای این منظور بسیج می کند. از این رو، افراد تندرو می توانند به آسانی گروههای هم فکر و عقیده خود را پیدا کنند و اینگونه است که این افراد در شبکه های سپاه پاسداران جذب می شوند. از این رو، در جوامع شیعی با وجود گروههای شبه نظامی شیعی تندرو، ما چندان شاهد پدیده « گرگهای تنها » نیستیم و مورد هادی مطر یک مورد نادر است. اما نظر به اینکه یک منظومه فکری و عقیدتی در نهاد دینی شیعی، همواره افراط گرایی را ترویج می کند، این مورد نادر هادی مطر قابلیت تکثیر و انتشار را دارد زیرا که تبلیغات این نهاد دینی در جوامع شیعی خریدار دارد و استقبال رسانه های ایران از این حادثه، بهترین شاهد این مدعاست.
مسئولیت نوشته ها به عهده خود نویسنده است وسایت موسسه بین المللی مطالعات ایران هیچ مسئولیتی در این مورد ندارد