محور موصل – حلب نیاز به بازسازی دارد. این کار به واسطه انقلابیون معتدل سوریه، پاکسازی موصل از شبه نظامیان قاسم سلیمانی و بستن راه ایران، و در نهایت محاصره بازوی این کشور در حومه جنوبی بیروت انجام خواهد گرفت.
رژیم ایران در حال حاضر، برای شهرهای موصل عراق و حلب سوریه، اهمیتی فراوان قایل است و چیرگی بر آنها و دوری شان از محور مخالف را اولویتی استراتژیک برای طرح هایش در منطقه عربی می داند که راه را به سوی لبنان و دریای مدیترانه آماده می کند. وبدین سان راه زمینی ایران به حزب الله را متحقق می سازد که از انزوا و محاصره این حزب جلوگیری می کند. از این رو، ایران رویدادهای اخیر حلب را “فتح الفتوح” نام نهاده است.
وقتی به تاریخ مراجعه کنیم می بینیم که محور موصل – حلب در خلال جنگ های صلیبی از اهمیت استراتژیک فراوانی برخوردار بود. صلیبی ها در دوران حاکمیت المستنصربالله ، خلیفه عباسی، حلب را محاصره کردند و بعد از توافق میان او و سلطان محمد سلجوقی – از حاکمان سلجوقی آن دوران – و براثر پشتیبانی گسترده شهر موصل، محاصره آن شهر آسیب دیده شکسته شد.
نیروهای فرمانده شرف الدین مودود بن تونتکین پیشروی کردند و مسلمانان درنبرد “صنبره” بر صلیبیان پیروز شدند. در آن هنگام (سال 1113 ميلادی) (491 شمسی) ظاهر الدین طغتکین حاکم دمشق بود که با آغوش باز از مودود استقبال کرد اما حسادت و بدگمانی نسبت به این شهسوار و قهرمان، بر ظاهر الدین چیره شد، و هنگامی که مودود کاخ حاکم دمشق را برای ادای نماز ترک می کرد یکی از عناصر فرقه شیعی اسماعیلیه (حشاشین) به او خیانت کرد و با خنجری زهرآگین به زندگی اش پایان داد. نیز درآن دوره شاهد زنجیره ای از سوء قصدها و قتل ها یی بودیم که توسط عناصر فرقه اسماعیلیه علیه شخصیت های سنی انجام گرفت. از این رو، آن دوره از خطرناک ترین دوره های تاریخ جهان اسلام به شمار می رود. توطئه های داخلی دست کمی از خطر صلیبی ها نداشت، زیرا که سینه مسلمانان رو سوی صلیبیان بود اما باطنی های اسماعیلی از پشت به آنان خنجر می زدند.
پس از این مرحله دشوار، مسلمانان دوباره بر می خیزند و قهرمان جدیدی به نام عماد الدین زنکی پدیدار می شود و پس از آن که المسترشد بالله – خلیفه عباسی – او را به حکومت موصل برمی گزیند، به دستاوردهایی تاریخی علیه اشغالگران صلیبی دست می یازد.
زنکی در آن هنگام دریافت تا محور موصل – حلب را برپا سازد، زیرا فهمید که اتصال ژئوپولیتیک میان این دو شهر در نهایت به چیرگی بر دروازه اساسی درون منطقه شام می انجامد و درهمان حال، دروازه گذر به سوی بین النهرین است. او در سال 1128 میلادی (506 شمسی) یعنی پس از حکومت ولایت موصل، موفق شد بر حلب تسلط یابد.
نکته مهم آن که صلیبی ها از استراتژی تفرقه میان شهرها و ایالت ها، و تعامل جدا با هر یک از آنها استفاده می کردند و بدین سان روابطی را با حاکمان برخی از شهرها ایجاد کردند تا آنها را از عمق اسلامی شان دور کنند.
اگر به واقعیت کنونی همین منطقه بنگریم می بینیم که بشار اسد حاکم کنونی دمشق، همدست روس ها و ایرانی ها علیه ملت و عمق عربی خویش است و شبه نظامیان شیعی، اعم از حشد شعبی در موصل یا سایر شبه نظامیان مزدور، که صادرات ایران به حلب و دیگر شهرهای سوریه اند، آدم ها را وفق هویت شان می کشند و سرسپرده کسانی هستند که خارج از مرزهایشان به سر می برند.
همین مساله به شکلی دیگر در باره “داعش” و رفتارش با انقلابیان سوری نیز صدق می کند. در حالی که این انقلابی ها در برابر نیروهای بشار و حامیان ایرانی و روسی اش سینه سپر می کنند، “داعش” از پشت به آنان خنجر می زند وبه دروغ شعار دشمنی با دیگران را سر می دهد.
از این رو، محور موصل – حلب نیاز به بازسازی جدی دارد؛ این کار با حمایت از انقلابیان معتدل سوریه، پاکسازی موصل از شبه نظامیان مذهبی کینه توزی صورت می گیرد که از قاسم سلیمانی ایرانی دستور می گیرند. این کار راه را به روی ایران می بندد و طرح های ملی گرایانه و مذهبی اش را در عرصه منطقه عربی و اسلامی با شکست رو به رو می سازد و بازوی اش را در حومه جنوبی بیروت در محاصره قرار می دهد.
اگر سلجوقیان ترک در دوره جنگ های صلیبی نقش برجسته ای در شکست دشمنان داشتند، ترکیه درحال حاضر می تواند با نیروهای عرب برای بازیابی امنیت و ثبات در منطقه همکاری کند زیرا از موقعیت جغرافیایی و مرزهای مشترک با عراق و سوریه برخوردار است.
این امر نیاز به هماهنگی میان نیروهای سنی، فراروی از ایدئولوژی های تنگ نظرانه و داشتن نگاهی ژرف و استراتژیک به چالش های پیش رو دارد. تروریسم و فرقه گرایی مذهبی و طرح های سیاسی برآمده از انگیزه های مذهبی کینه توزانه، خطری برای امنیت و ثبات کل منطقه است، خاصه آن که این طرح ها در زمینه اجرا، متکی بر شبه نظامیان و مزدوران است و از رویارویی مستقیم اجتناب می ورزد
ترجمه شده از روزنامه الوطن
مسئولیت نوشته ها به عهده خود نویسنده است وسایت مرکز تحقیقات ایرانی خلیج عربی هیچ مسئولیتی در این مورد ندارد