حسن روحانی رییس جمهور ایران در جریان سفر به سوئیس در تاریخ ١٣ تير ۱۳۹۷ گفت «امکان ندارد نفت منطقه صادر شود و نفت ایران صادر نشود». سپاه پاسداران از شنیدن این اظهارات سرذوق آمد. طولی نکشید که قاسم سلیمانی با ارسال پیام تشکر به روحانی گفت «ما برای هر سیاستی که مصلحت باشد در خدمت هستیم».
سلیمانی در پیام خود به روحانی که در سایت خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) منتشر شد افزود «دست شما را برای ایراد این سخنان به موقع و حکیمانه و صحیح می بوسم و برای هر سیاستی که مصلحت نظام اسلامی باشد در خدمت هستیم». به دنبال اظهار نظر سلیمانی مقام های دولتی و سپاه و چهره های نزدیک به رهبر ایران علی خامنه ای اظهارات مشابهی مطرح کردند. اما وقتی روحانی پیشتر همین گفته ها را مطرح کرد گفته شد که او با این اظهارات می خواهد واشنگتن را متقاعد سازد تا تصمیم به صفر رساندن صادرات نفت ایران را عملی نکند. این در حالیست که محافل غربی فراوانی روحانی را نماینده جناح میانه رو قلمداد می کنند که از طریق تقویت و تثبیت جایگاه او می توان جناح اصولگرایان تندرو را تضعیف نمود.
حدود یکماه پیش چهار نفتکش در سواحل بندر فجیره امارات مورد حمله قرار گرفتند و پس از این حادثه، حوثی ها (شبه نظامیان مورد حمایت ایران) به دو ایستگاه پمپاژ نفت شرکت آرامکو در مرکز عربستان سعودی حمله کردند. تحقیق درباره حمله به چهار کشتی توسط عربستان سعودی و امارات و نروژ انجام شد. نتایج تحقیق که از نیویورک اعلام شد گفت «احتمالا این حملات کار یک حکومت بوده است. این استدلال با واقعیت های موجود انطباق دارد».
حسین امیر عبد اللهیان دستیار ویژه رییس مجلس و مدیر کل امور بین الملل مجلس شورای اسلامی در ۱۴ خرداد ۱۳۹۸ با انتشار توییتی گفت «اگر عربستان سعودی همراهی با آمریکا در تحریم ها علیه ایران را متوقف نکند باید منتظر تصمیم جدید و شوک آور تهران باشد». در سحرگاه پنجشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۸ دو نفتکش در نزدیکی مرزهای ایران در دریای عمان مورد حمله قرار گرفتند. این نفتکش ها در راه ژاپن و سنگاپور بودند. به گفته برخی رسانه ها یکی از دو کشتی متعلق به یک شرکت ژاپنی بوده که با پرچم کشور دیگری در حرکت بوده است. رسانه های ایرانی همچون حمله به کشتی ها در الفجیره حادثه اخیر را پیش از رسانه های دیگر جهان منتشر کردند. این اقدام تروریستی خسارت های مادی به دنبال داشت و به زخمی شدن کاپیتان یکی از نفتکش ها منجر شد. انگشت اتهام، بار دیگر به سمت کسی نشانه رفت که بیشترین منفعت را از توقف محموله های انرژی جهان می برد. ایران هم چند بار تهدید کرد که جلوی تردد نفتکش ها را می گیرد. حمله اخیر به نفتکش ها با سفر شینزو آبه نخست وزیر ژاپن به تهران همزمان شد. نخست وزیر ژاپن با نیت میانجی گری بین واشنگتن و تهران و کاهش تنش بین دو طرف راهی ایران شد اما علی خامنه ای در اظهارات رسمی که توسط مطبوعات ایران منتشر شد واسطه گری ژاپن را نپذیرفت. ایران طبق معمول با استفاده از گفتمانی در چارچوب عقل و منطق برای متقاعد کردن کشورهای دیگر به دنبال دور کردن شبهه دست داشتن در حملات از خود برآمد. محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران ضمن تکذیب اتهام دست داشتن ایران در این حملات تروریستی در توییتر شخصی خود نوشت
البته این حملات واکنش های گوناگونی به دنبال داشت. گروهی می گویند حملات کار یک کشور ثالث بوده است. آنها به نام این کشور اشاره نکردند. گروه دوم با محکوم کردن حمله به دو نفتکش این اقدام را یک تنش خطرناک توصیف کردند. گروه سوم نیز ضمن ابراز نگرانی درباره افزایش تنش کنونی درباره کشیده شدن منطقه به سمت گزینه های خطرناک هشدار داده و همه طرف ها را به خویشتنداری فراخواندند. البته در اینجا می تواند چند ایراد به این گروه اول و سوم گرفت. گروهی که طرف سوم را بدون ذکر نام متهم می کنند باعث می شود تا همه گزینه ها را مد نظر بگیریم. اولا بی گمان این حملات کار کشورهای عربی نیست. همچنین نمی توان گفت که یک کشور اروپایی یا ایالات متحده آمریکا در این حملات دست داشته اند چرا که تنش زایی به مصلحت این کشورها نیست. چنانچه واشنگتن بخواهد اقدام نظامی علیه ایران انجام دهد هرگز همزمان با میانجیگری و پیش از اطلاع از نتایج زیارت نخست وزیر ژاپن به ایران دست به چنین اقدامی نمی زد! اسراییل هر هفته نیروهای ایرانی در سوریه را مورد هدف قرار می دهد. پس این طرف سوم چه کسی می تواند باشد؟ برای پاسخ به این سوال یک گزینه بیشتر نداریم و آن طرفی است که به دنبال ناکام کردن میانجی گری ژاپن یا راهکارهای دیپلماتیک در راستای تامین منافع ویژه خود است.
مقصود نویسنده در اینجا سپاه پاسداران است. این رکن حکومت ایران چیز زیادی برای از دست دادن ندارد. سپاه در فهرست گروه های تروریستی آمریکا قرار گرفته است. راهکار دیپلماتیک و برداشتن تحریم ها می تواند به نفوذ اقتصادی و نظامی و سیاسی و امنیتی سپاه در ایران و خارج از ایران ضربه بزند. همچنین شکاف میان مراکز تصمیم گیری در ایران کاملا آشکار شده است. اگر به موضوع توییت ظریف برگردیم می بینیم که منطق حکم می کند دولت ایران با چنین حمله ای مخالفت کند اما سپاه زیر نظر دولت نیست. گزارش های سپاه درباره عملیات و عملکرد این سازمان به دولت فرستاده نمی شوند. به عنوان مثال ظریف به دلیل عدم اطلاع سابق از سفر بشار اسد به تهران استعفا داد. سپاه جزو حلقه نزدیک به خامنه ای است اما دولت از مراکز تصمیم گیری حساس فاصله دارد. این مراکز در دست جناح تندرو است که رفتار عقلانی و منطقی ندارد. رفتار سپاه و توییت ظریف در تعارض قرار ندارند چرا که انگیزه های دو طرف متفاوت است.
دیدگاه گروه سوم درباره خویشتنداری و ابراز نگرانی توجیه پذیر است. منطقه عرصه جنگ افروزی و تنش شده و دیگر نیازی به نبرد تازه نیست. اما این گروه مساله خطرناک تری را فراموش کرده و آن اینکه تداوم این خط مشی منجر به عملیات تروریستی بیشتر، افزایش تنش در منطقه و افزایش احتمال وقوع عملیات مشابهی خواهد شد. اینکه عامل احتمالی این حملات را متهم نکنیم معنایش این است که ایران با توجه به تهدیدهای آشکارش به جلوگیری از صدور نقت منطقه این طور مساله را تفسیر خواهد کرد که جهانیان قدرت مقابله با رفتار ستیزه جویانه اش و نام بردن از او به عنوان عامل حمله به کشتی ها در الفجیره را ندارند. این امر باعث شد حمله ها تکرار شوند. اگر اقدامات واقعی در نظر گرفته نشود حملات مشابهی نیز در آینده نزدیک انجام خواهد شد.
اگر این کشورها از افزایش قیمت انرژی تا سقف ۲۰۰ دلار نگرانند پس واقعیت این است که مواضع دیپلماتیک سست نمی تواند جلوی افزایش قیمت ها را بگیرد چرا که نمی تواند جلوی انجام عملیات تروریستی را بگیرد.در پایان باید گفت مقابله با تروریسم و کشورها و گروه های سرکش مسئولیت جامعه بین المللی است که کوتاهی در آن می تواند گریبان همه دنیا را بگیرد. نتایج ناگوار این حملات منافع همه کشورها را در معرض خطر قرار می دهد و دست کم باعث افزایش قیمت نفت و تهدید امنیت کشتیرانی بین المللی می شود. اینها عواملی تهدید کننده ای هستند که خارج از تحمل اقتصاد جهانی است. پس مسئولیت همگانی است. تا کار از کار نگذشته آیا گوش شنوایی وجود دارد؟
منبع: Arab News
مسئولیت نوشته ها به عهده خود نویسنده است وسایت موسسه بین المللی مطالعات ایران هیچ مسئولیتی در این مورد ندارد