ایالات متحده آمریکا در یک گام بی سابقه، سپاه پاسداران را به عنوان یک سازمان تروریستی اعلام کرد. اولین بار است كه آمریکا یک نیروی نظامی رسمی را در فهرست گروه های تروریستی قرار می دهد. ازاینرو ما در برابر یک وضع بی سابقه هستیم که تاثیر و معنای خود را دارد. برخی از تحلیلگران بر این باورند که قراردادن سپاه در فهرست تروریسم توسط آمریکا تاثیری عملی بر ایران به طور عام و سپاه پاسداران به طور خاص نخواهد داشت و این اقدام منجر به تحقق اهداف آمریکا نمی شود. اما با تحلیل ژرف و توجه به همه پیامدها و تاثیرهای این موضوع می توان نتیجه گیری کرد که سپاه پاسداران و به تبع آن رژیم ایران در میان مدت با پیامدهای دردناکی رو به رو خواهند شد. و این به معنای احتمال تغییر رفتار خارجی ایران که خود نتیجه افزایش محاصره ایران است، تا این بار علاوه بر تحریم های اقتصادی و مالی، تحریم های نظامی و امنیتی را در برگیرد. لذا مجموعه ای از پیامدهای اقتصادی، مالی، اجتماعی و نظامی، بار سنگینی را بر گردن ایران و سپاه پاسداران خواهد انداخت.
نخست، پیگیری وضع مالکیت شرکت های سپاه پاسداران و شرکت هایی که با آنها قراردادها و موافقت نامه ها و شراکت هایی دارد؛ چه این شرکت ها در ایران مشغول کار باشند و چه در خارج آن. نیز اعلام سپاه پاسداران به عنوان یک سازمان تروریستی، منجر به صدور لیست افراد و شخصیت های مرتبط با سپاه خواهد شد، چه سیاسی باشند و چه نظامی یا مراجع دینی.
چنانچه کشورهای دیگر با این اقدام آمریکا همراهی کنند و یا همکاری با سپاه را به دلیل هراس از تحریم ها قطع کنند، شاهد ظهور لیستی طولانی از شرکت ها و افرادی خواهیم بود که در سطح بین المللی تحریم خواهند شد. شاید برخی معتقد باشند که هنوز قضاوت درباره میزان تاثیر این تصمیم زود باشد. در حقیقت این تصمیم در کوتاه مدت، به دلیل اطلاعات کم درباره شرکت های مرتبط با سپاه پاسداران، تاثیر فراوانی بر ایران نخواهد داشت، اما در میان مدت و بلند مدت بر توان مالی و نظامی سپاه پاسداران تاثیر خواهد گذاشت.
دوم، این تصمیم آمریکا قید و بندهایی را برای طرف های خارجی ایجاد خواهد کرد که با سپاه پاسداران داد و ستد می کنند و به عنوان مثال، سپاه را از منابع واردات تسلیحات یا انجام رزمایش های نظامی مشترک با دیگر کشورها یا از آزادی تحرک در خارج از مرزها (military deployment) جهت پیکار و آموزش محروم خواهد کرد. و در نتیجه همه اینها باعث فشارهای بیشتر بر سپاه پاسداران در مناطق حضور در برخی از کشورها خواهد شد. کشورهایی مثل عراق و سوریه مجبور خواهند شد رویکرد سیاسی و امنیتی جدیدی اتخاذ کنند که خشم تهران را برخواهد انگیخت.
سوم، تاثیر این تصمیم آمریکا بر افکار عمومی داخلی که ایراد و انتقادهای شدیدی نسبت به برنامه های برون مرزی و نقش سپاه پاسداران در این زمینه دارند. به ویژه اینکه فعالیت های خارجی سپاه به زیان داخل تمام می شود و شهروندان ایرانی این مساله را می دانند و بارها شعارهای بسیاری در محکومیت گرایش های توسعه طلبانه رژیم و بی توجهی نسبت به وضع داخلی سر داده اند. پیش بینی می شود که نارضایتی و خشم مردم گسترده تر شود، و این در مرحله نخست علیه عناصر بسیج خواهد بود که به نام دین و مذهب و محاربه با خدا و پیامبر، جوانان را سرکوب می کنند. در این راستا، این تصمیم آمریکا بر اعتبار و نخبه گرایی سپاه تاثیر خواهد گذاشت و به تبع آن بر قدرت سربازگیری اش نیز تاثیر خواهد نهاد.
چهارم، اعمال فشارهای آمریکا و کشورهای منطقه بر کشورهایی که با سپاه پاسداران همکاری می کنند. در این زمینه واشنگتن احتمالا کشورهایی را محکوم خواهد کرد که پذیرای نیروهای سپاهی – به عنوان مستشار نظامی – هستند یا نقل و انتقالشان را تسهیل می کنند یا به سپاه پاسداران و نیروهای وابسته، پشتیبانی لجستکی ارایه می دهند. نیز واشنگتن، شبه نظامیان ایرانی و غیر ایرانی وابسته به سپاه پاسداران نظیر شبه نظامیان نجبا، زینبیون، فاطمیون، عصایب اهل حق ودیگر شبه نظامیان زیر چتر سپاه پاسداران را محکوم خواهد کرد.
پنجم، جنبه اقتصادی. آشکار است که سپاه پاسداران بر حدود نیمی از اقتصاد ایران سیطره دارد، گرچه دولت ایران اخیرا تلاش کرد این امر را تکذیب کند. این نهاد نظامی نقش بزرگی در تزریق ارز خارجی در بازارهای داخل ایران دارد. کافی است به یکی از صنایعی که سپاه بر آن تسلط و مدیریتش را به عهده دارد، یعنی پتروشیمی، اشاره کنیم. این صنایع به تنهایی حدود ۳۰٪ از صادرات غیر نفتی ایران را تشکیل می دهد و مسوول تامین دست کم ۲۰٪ از کل درآمد ارزی اقتصاد ایران است. گرچه تحریم های اخیر آمریکا شامل این صنایع است اما هنوز فرآورده هایش به دلایل زیر به خارج صادر می شود: مسایل بازار وعرضه و تقاضا، وجود شبکه های خبره قاچاق همچون شبکه های سپاه، عرضه کالا به قیمت های پایین تر از قیمت بازار و اعطای حق کمیسیون های بالا (۱٪ تا ۱۰٪ قیمت کالاها) که همه اینها مشتریان را وسوسه می کند و صادرات بخش بزرگی از تولید را ممکن می سازد.
اما اعلام تروریست بودن سپاه توسط آمریکا – اگر به شکلی دقیق و با همکاری داوطلبانه کشورها یا به خاطر ترس از تحریم ها انجام شود – به تضعیف اقتصاد ایران و کمبود ارز خارجی و در نتیجه به تضعیف پول ملی ایران در برابر ارزهای خارجی خواهد انجامید. در عرصه اقتصاد داخلی، این اقدام – اگر به طور جدی اجرا شود – در میان مدت به فروپاشی بسیاری از شرکت های تحت مالکیت سپاه پاسداران خواهد انجامید. سپاه، بسیاری از شرکت های سهامی و بانک ها را اداره می کند و در نتیجه، تاثیر تحریم ها به این نهاد نظامی محدود نخواهد ماند و گریبان مردم ایران را خواهد گرفت و به اموال این مردم – که تحت مدیریت سپاه است – زیان خواهد رساند. اما شاید شهروند سرمایه گذار این خطر را حس کند و برای بیرون کشیدن اموال و فروش سهام خود در این شرکت ها اقدام کند. اگر این موضوع رخ دهد، تاثیری منفی بر بورس ایران خواهد گذاشت. یک روز پس از اعلام تصمیم گیری آمریکا مبنی بر تروریست بودن سپاه پاسداران همه شاهد واکنش منفی بورس ایران بودیم که با کاهش بیش از ۳٪ همراه بود.
به هر تقدیر این تصمیم آمریکا هنوز در مراحل نخست خود است، و بی گمان، گام های عملی جهت اجرای آن دنبال خواهد شد. به نظر من این مرحله دشوارترین و در عین حال معیاری برای تاثیرگذاری این تصمیم و تحقق اهداف آن خواهد بود. از طرف دیگر، ایران نیز برای مواجهه با این تصمیم آمریکا و بی محتوا کردن یا رویارویی با آن، گزینه های چندی را در پیش خواهد گرفت تا بدین ترتیب وارد مرحله جدیدی از تنش زایی شود که خود شاید سببی باشد رژیم ایران رفتار خارجی خود را تغییر دهد و به مشکلات مردم در داخل توجه کند.
منبع: Arab News
مسئولیت نوشته ها به عهده خود نویسنده است وسایت موسسه بین المللی مطالعات ایران هیچ مسئولیتی در این مورد ندارد