گفتمان ولایت فقیه، تاثیر آن بر جوامع خلیجی وجایگزین های پیشنهادی

https://rasanah-iiis.org/parsi/?p=1221

توسطدكتر محمد بن صقر السلمى

تحکیم گفتمان هویت خلیجی، شکاف های فکری واجتماعی را در برابر طرح های خارجی سد می کند و از بافت اجتماعی در برابر گرایش های توسعه طلبانه و سیطره جویانه صیانت می کند.

ملت های خلیج به گفتمان سیاسی جدیدی نیاز دارند. گفتمان عربگرای وحدت طلب در دهه شصت میلادی (دهه چهل و پنجاه شمسی)، زمینه مشترک باورهای بسیاری از نخبگان و توده های مردم را تشکیل می داد که شامل نگاه به خود و دیگری است. در این حالت، نقطه عزیمت فرد در نگاه به خود و میهنش، مفهوم عربگرایی به عنوان یک پایگاه وابستگی است که در برابر آن، همه طبقه بندی های دینی، مذهبی و شاید نژادی رنگ می بازد. اما این گفتمان، دشواره هایی داشت و با چالش هایی گوناگون رو به رو شد و در نتیجه، شماری از ایدئولوژی ها نظیر جريانات چپ گرا و آنچه اسلام سیاسی نامیده مى شود و نیز ایدئولوژی ولایت فقیه در کرانه خاوری خلیج عربی پدیدار شدند.
در این مقاله بر آخرین نوع از ایدیولوژی های یادشده تمرکز می کنیم. تعامل جوامع عربی شیعه با گفتمان ولایت فقیه چهار مرحله را از سرگذرانده است که بیش از آن که با محتوای خود این گفتمان در ارتباط باشد با شرایط سیاسی، مربوط بوده است. نخستین مرحله این تعامل، در دوسال نخست انقلاب ایران رخ داد؛ هنگامی که رژیم ایران، مروج اندیشه ” نه شرقی نه غربی”،” ضدیت با امپریالیسم” و برپایی جامعه اسلامی بود. این اندیشه ها چون هنوز آزمایش نشده بود با استقبال گسترده جوامع عرب شیعه رو به رو شد.
مرحله دوم، مرحله جنگ ایران و عراق است که همانا مرحله گفتمان صدور انقلاب ایران است. در این جا، گفتمان ایران بر فراخوان به تغییر رژیم های عربی با کپی برداری از انقلاب ایران در درون کشورهای عربی تاکید می کرد. در این مرحله، آن قدر که بر بعد انقلابی تاکید می شد، بر بعد فرقه ای – مذهبی آن تاکید نمی شد و در نتیجه پاسخ به اين بعد در آن حد نبود که ایرانی ها آرزویش را داشتند.
مرحله سوم، همانا مرحله نفوذ و مهار است که پس از آزادی کویت آغاز شد و تا تصرف عراق توسط آمریکا ادامه يافت. در این مرحله، گفتمان عملی ولایت فقیه بر اساس بعد مذهبی در میان جوامع عرب شیعه آغاز می شود. بر شمار طلبه های شیعه در حوزه های علمیه ایران افزوده شد و فعالیت هایی آغاز گردید که هدف آن برتری بخشیدن به مذهب، به قصد نقض حکومت های ملی و تاسیس وابستگی مذهبی فراتر از مرزها بود. شکست گفتمان عربگرای ملی وعقب نشینی اش پس از جنگ آزادى کویت و تفرقه عربی ناشی از آن، بر توان گفتمان ولایت فقیه افزود.
مرحله چهارم، همانا گفتمانی است که طبق آن، ایران حمایت خود را بر جوامع عرب شیعه تحمیل می کند. این مرحله از تصرف عراق توسط آمریکا آغاز می شود و تاکنون ادامه دارد. نشانه هاى این گفتمان را در دخالت های ایران در عراق، بحرین و پادشاهى عربستان سعودی می بینیم.
در واقع، گفتمان ولایت فقیه، آزادی های عمومى و اساسی و مشارکت سیاسی را نادیده می گیرد و بر پوسته ظاهری تاکید می کند که رژیم ایران آن را به جوامع شیعه در منطقه عربی صادر می کند. این کار یا با از طريق انتخابات مکرر ریاست جمهوری و پارلمانی، یا ادعای دستاوردهای اقتصادی رژیم صورت می گیرد. گفتمان ولایت فقیه بر لغو کامل حقوق فرد برای مشارکت در تصمیم گیری در درون کشور و لغو قدرت نهادهای انتخابی در برابر اراده ولی فقیه قرار دارد.
ممکن است برخی بپرسند که ایران با وجود این نقاط ضعف در طرح ایدئولوژیک خود، چگونه توانست به برخی از موفقیت ها دست یابد؟ ایران بر این باور است که ولایت فقیه شامل همه ملت ها، قبایل و کشورهای امت اسلامی می شود. و اگر فقیه اين ابزار را فقط در کشوری که او در آن مبسوط الید است به آن كار مى بندد به این دلیل است که طبق عرف دنیای استکبار، نمی خواهد متهم به دخالت در امور داخلی کشورهای دیگر شود. واگر بخواهد خارج از مرزهای کشورش، اعمال ولایت کند می تواند این کار را بکند و هر نوع حکم ولایی را که خطاب به شهروندان دیگر کشورها صادر کند از همان نفوذ و حجت و الزامی برخوردار است که حکم او برای مردم کشورش دارد.
اینجاست که ما در این مقاله به اندیشه اساسی دیگری اشاره می کنیم که همانا گفتمان شهروندی خلیجی است. نخست این که ما بر این باوریم که رشد این گفتمان در آغاز ناشی از دیدگاه های فکری و فرهنگی نبود بلکه بحران اشغال کویت و سپس آزادی این کشور، نقطه آغازین گفتمان خلیجی بود. نیز طرح های یکپارچگی اقتصادی و قوانین تنظیم کننده سفر افراد به کشورهای شورای همکاری خلیج و آزادی سرمایه گذاری و نقل وانتقال سرمایه میان این کشورها، مسایلی بودند که به میزان فراوانی در رشد گفتمان یگانه خلیجی نقش داشتند.
اخیرا دبیرخانه کشورهای شورای همکاری خلیج، اهمیت تولید گفتمان یگانه برای شهروندی خلیجی را احساس کرد. لذا در سال 2016 میلادی (1395 شمسی) سمیناری را با عنوان ” تحکیم هویت ملی خلیجی ها”، با همکاری شورای ملی فرهنگ، هنر و ادب کشور کویت برگزار کرد. این سمینار پیشنهادهای چندی را جهت بررسی به کمیته فرهنگى وزارتخانه های فرهنگ کشورهای شورا ارایه کرد. از جمله این پیشنهادها، ایجاد چارچوبی برای تحکیم اتحاد کشورهای خلیج در برنامه های پرورشی و تاکید بر نوجوانان، حمایت از نهادهای رسانه ای برای تولید طرح ها و برنامه های مشترک آگاهی بخش، مشارکت در تشویق مراکز پژوهشی، اهتمام به میراث مردمی و دولتی، مشارکت کشورهای شورای همکاری خلیج در مناسبت های خاص میراث فرهنگی، تشویق و حمایت از ابتکارهای جوانان و داوطلبان خبره در گسترش احساسات ملی و تحکیم هویت و وحدت ملی خلیجی ها است.
اما، آیا تنها گفتمان شهروندى خلیجی و کنار گذاشتن گفتمان عرب محور و گفتمان اسلامی در برابر گفتمان ولایت فقیه در جوامع شیعیان عرب منطقه خلیج کفایت می کند؟
برای پاسخ به این پرسش باید بر روی مولفه های تشکیل دهنده گفتمان شهروند خلیجی و باورهایی که این گفتمان در ذهن شهروند شیعه خلیجی برای مشارکت در جامعه و نهادهای خلیجی ترسیخ می کند تامل کرد. این گفتمان ضمن تاکید بر حقوق همه افراد برای مشارکت فراگیر بر پایه جمعیت قشرهای مختلف در جامعه خلیجی و کنار گذاشتن اختلافات و تفاوت های مذهبی و نکوهش گفتمان تکفیری و حذفی از سوی دو طرف، نادیده گرفتن این مفاهیم را جرم قلمداد می کند. در مقابل، شهروندان بر پایه این گفتمان وظایفی دارند از جمله نفی وابستگی ها و تبعیت های فرامرزی و سرسپردگی های مذهبی و فکری و فرهنگی به کشورهای خارجی. این موارد مصادیق جرم اجتماعی تلقی می شود. نکته دیگر این است که حاکمیت سیاسی و قوانین و نهادهای کشوری و خدمتگزاری به حکومت و تلاش برای ارتقای کارکرد آن به عنوان تنها مرجع معرفی می شود.
آنچه آشکار است این است که تقویت گفتمان هویت طلبانه در کشورهای خلیج منجر به تقویت هویت خلیجی و احساس وابستگی به یک کشور واحد و تسریع روند گذر از شورای همکاری به اتحاد خلیجی و عبور از مرحله تبعیت های قبیله ای و مذهبی و منطقه ای و گروهی می شود. کما اینکه این گفتمان در اتخاذ برنامه های آموزشی و فرهنگی و گرایش های سیاسی مشترک منسجم تر سهیم خواهد بود. مهم تر اینکه، تحکیم گفتمان هویت خلیجی، شکاف های فکری واجتماعی را در برابر طرح های خارجی سد می کند و از بافت اجتماعی در برابر گرایش های توسعه طلبانه و سیطره جویانه صیانت می کند.
ترجمه شده از روزنامه الوطن


مسئولیت نوشته ها به عهده خود نویسنده است وسایت مرکز تحقیقات ایرانی خلیج عربی هیچ مسئولیتی در این مورد ندارد

دكتر محمد بن صقر السلمى
دكتر محمد بن صقر السلمى
رئیس و بنیانگذار مؤسسه بین المللی مطالعات ایران.