یک نسخه جادویی.. هدیه من به روحانی

https://rasanah-iiis.org/parsi/?p=1357

نتایج انتخابات ریاست جمهوری نشان داد علی خامنه ای رهبر نظام ولایت فقیه همچنان به درپیش گرفتن شیوه “دیپلماتیک” که نماینده آن حسن روحانی است تمایل دارد. خامنه ای با این رویکرد در پی به نتیجه رساندن تلاش هایی است که برای خروج از انزوای سیاسی و دیپلماتیک کشور و برچیدن تحریم های اعمالی علیه ایران در پی برنامه اتمی آغاز کرده بود. مهم تر اینکه کشورهای غربی معتقد هستند که روحانی می تواند تا حدودی طیف های گوناگون جریان اصولگرایان تندرو را انعطاف پذیر و نرم کند.

خامنه ای به خوبی نگرش غرب را درک می کند. شاید هم او تصور می کند موضع غرب به خصوص در مرحله کنونی در راستای تامین منافع رژیم حاکم قرار دارد. برای همین، خامنه ای همواره اظهاراتی در مخالفت با جریان به اصطلاح “اعتدال گرا” عنوان می کند. او بدین وسیله در پی ایجاد تعادل در صحنه سیاسی داخلی در کنار تضمین تداوم رویکرد آشتی جویانه روحانی با غرب است. با این حال، خامنه ای به هیچ وجه امتیازاتی به دولت درباره مدیریت پرونده های مربوط به سیاست خارجی نمی دهد بلکه همچنان به این سیاست ها بر پایه تمایلات شخصی خود و مشاوران اصولگرای سیاسی اش در به اصطلاح “بیت رهبری” جهت می دهد.
در رابطه با کشورهای خلیج، وعده روحانی در کمپین های انتخاباتی 2013 میلادی (1392 شمسی) مبنی بر بهبود روابط با کشورهای عربی همسایه و به ویژه پادشاهی عربستان سعودی آشکار است. روحانی با گذشت دوره چهارساله نخست ریاست جمهوری نه تنها نتوانست حتی یک گام در رویکرد آشتی جویانه خود با کشورهای عربی جلو برود بلکه روابط بین کشورهای خلیج و ایران به شکل بی سابقه ای به تیرگی گراییده است. شاید به این دلیل که روحانی اصرار داشت تا با همان ساز و کارهای تعامل با غرب به بهبود روابط کشورش و کشورهای عربی همسایه بپردازد. اما مساله اینجاست که روحانی یک واقعیت را نادیده گرفته و آن این است که کشورهای غربی همانند کشورهای عربی این همه گرفتاری و مصیبت از دست ایران نکشیده اند. رژیم حاکم در ایران در امور داخلی کشورهای عربی دخالت می کند و به کشمکش های فرقه ای دامن می زند و ایدئولوژی حذفی و تشنج زای رژیم ولایت فقیه را به خارج از کشور صادر می کند و کلیه نهادهای مدنی و نظامی و غیره بسیج شده اند تا زمینه را برای ظهور به اصطلاح “امام غائب” (مهدی منتظر) در منطقه عربی آماده کنند. بنابراین می توان گفت حکومت ایران با ردای ایدئولوژیک تنگ نظر خود عامل تهدید واقعی برای استقلال و حاکمیت کشورها تلقی می شود.
روحانی، اخیرا، همان اظهاراتی را تکرار کرد که در تابستان 2013 میلادی (1392 شمسی) عنوان کرده بود. اظهارات روحانی درباره روابط کشورش با کشورهای عربی همسایه یادآور نتایج منفی دوره اول ریاست جمهوری او است. با توجه به این نکته، همه امیدها برای رسیدن به نتایج مثبت یا دستیابی به دستاوردهای واقعی بر باد می رود مگر اینکه حاکمیت ایران با تغییر استراتژی های توسعه گرایانه در جهت اثبات حسن نیت خود اقدام کند و نتیجه این تغییر رویکرد در سیاست های ایران در خصوص کشورهای منطقه بازتاب پیدا کند. چنین تغییر رویکردی نسخه جادویی برای حاکمیت ایران به حساب می آید. رسیدن به این رویکرد مستلزم دو نکته اساسی است: نخست: شخص خامنه ای باید به لزوم بهبود روابط با کشورهای عربی متقاعد شود. ایران برای رسیدن به این ذهنیت باید در درجه نخست دست از توسعه طلبی بردارد و کشور از نظام انقلابی به حاکمیت مدنی متحول شود. دوم اینکه، ایجاد تغییرات بنیادین در ابزارهای مورد استفاده ایران در رابطه با تلاش هایش برای اعتماد سازی با کشورهای عربی است. ایران نباید با کشورهای همسایه عربی از همان ابزارهایی بهره بگیرد که با کشورهای غربی از آنها استفاده کرد؛ چرا که مساله ایران و کشورهای همجوار با مشکل ایران و قدرت های غربی تفاوت بنیادین دارد. در این راستا، شایسته است رژیم حاکم در ایران از تجربه سال های گذشته درس بگیرد. رژیم ایران نباید تصور کند که بهبود روابط میان ایران و غرب، به خودی خود بر روابط میان این کشور و کشورهای منطقه تاثیر مثبت خواهد گذاشت. شرط بندی بر این مساله از سوی رژیم حاکم در ایران بسیار اشتباه بوده و بیش از پیش منجر به پیچیده تر شدن روابط میان ایران و همسایگانش شده است.
همگی امیدوارند روابط میان ایران و کشورهای همسایه عربی بهبود پیدا کند اما این امید و آرزوها نیازمند اعتمادسازی دو طرفه و اقدام عملی در راستای پر کردن شکاف ایجاد شده بین دو کرانه خلیج عربی است. ایران، همچنین باید در آزمندی های امپریالیستی و شوونیستی خود بازنگری نموده و طرح انقلابی و فرقه ای خود را متوقف کند. این طرح بر پایه نادیده گرفتن حاکمیت و استقلال کشورها قرار دارد. هرگاه چنین تغییری در جهت گیری های ایران حاصل شود بهبود روابط میان کشورهای عربی و ایران بسیار چشمگیر خواهد بود، فارغ از اینکه رئیس جمهور ایران لقب “اصلاح طلب” یا “اعتدال گرا” یا “محافظه کار” را به یدک می کشد، چون سیاست خارجه رژیم ولایت فقیه به هیچ وجه توجهی به این عناوين نداشته و آنها اصلا تاثیری بر جهت گیری های این نظام ندارند.

ترجمه شده از روزنامه الوطن


مسئولیت نوشته ها به عهده خود نویسنده است وسایت مرکز تحقیقات ایرانی خلیج عربی هیچ مسئولیتی در این مورد ندارد

دكتر محمد بن صقر السلمى
دكتر محمد بن صقر السلمى
رئیس و بنیانگذار مؤسسه بین المللی مطالعات ایران.