سایت دبکا فایل در گزارش تحلیلی خود اشاره کرده که دونالد ترامپ٬ رئیس جمهور منتخب٬ در چندین سخنرانی کارزار انتخاباتی خود اظهار داشته که اولویت اول او «برچیدن بساط معامله فاجعه بار» با ایران است که آن را «بدترین قرارداد تاریخ» نامیده است. منظور او٬ توافقی است که بین کشورهای ۵+۱ (اعضای دائمی شورای امنیت به علاوه آلمان) و ایران در سال ۲۰۱۵ صورت پذیرفت و دولت اوباما از آن به عنوان سرپوشی بر برنامه تسلیحات هسته ای ایران استفاده کرد. ترامپ قول داد تا برای جلوگیری از دستیابی تهران به بمب اتمی٬ در صورت لزوم از نیروی نظامی استفاده خواهد کرد.
در گزارش پرسشی مطرح شد که: آیا تهران به لحاظ مداخله نظامی آمریکا٬ باید از دونالد ترامپ بیشتر از باراک اوباما بترسد؟ و پاسخ این بود: آنها نمی توانند مطمئن باشند که ترامپ نخواهد خواست تا به دنیا٬ به ویژه به ایرانیان٬ نشان دهد که در دوران ریاست جمهوری او آنها دیگر نمی توانند « سر به سر آمریکا بگذارند.»
منابع ایرانی دبکافایل گزارش می دهند که آیت الله ها به قدری نگرانند که به طور جدی به سناریوی زیر می اندیشند:
رئیس جمهور آینده٬ پس از آنکه روز بیستم ژانویه در کاخ سفید شروع به کار کرد، در پی آن خواهد بود تا با حمله ای دقیق به یکی از تأسیسات هسته ای ایران٬ تصویر آمریکای ضعیف در خاورمیانه را ترمیم کند. یکی از گزینه های مطرح شده٬ منفجر کردن تأسیسات آب سنگین اراک برای تولید پلوتونیوم در مجتمع نظامی شهر اراک است٬ و دیگری، نابود سازی یکی از پایگاه های موشک های بالستیک ایران است.
ترامپ و کنگره تحت سلطه جمهوری خواهان، پس از اینکه آمریکا با برداشتن تحریم ها و آزاد کردن دارایی های مسدود ایران٬ سر کیسه را شل کرد و معادل۱۵۰ میلیارد دلار به ایران پرداخت٬ بدون شک هیچگونه نقض تعهدی از سوی ایران را تحمل نخواهند کرد.
در ادامه این گزارش آمده است که دولت ترامپ برای توجیه حمله نظامی٬ می تواند از هفت استدلال زیر استفاده کند:
1- روز دوم نوامبر٬ یک هفته پیش از انتخابات ریاست جمهوری آژانس بین المللی انرژی اتمی در وین گزارش داد که ایران ۱۳۰.۱ تن آب سنگین در تأسیسات اراک تولید کرده که ۱۰۰ کیلوگرم بیش از حد مجاز بوده است. در موارد قبلی٬ ایران به سرعت مقدار اضافی را صادر می کرد. اما با آمدن رئیس جمهور جدید٬ آنها می توانند از این قضیه برای امتحان کردن عزم و اراده ترامپ و جدیت او سود برند.
2- در چالشی دیگر٬ ایران تهدید به زیر پا گذاشتن تعهدات خود خواهد کرد٬ مگر اینکه امتیازهای اقتصادی بیشتری کسب کند.
3- محدودیت های هسته ای اعمال شده تحت توافق٬ حدود هفت سال دیگر به پایان می رسد. در آن زمان ایران می تواند برنامه تسلیحاتی خود را دوباره از سر بگیرد.
4- تهران در واقع هیچگاه توافق هسته ای سال ۲۰۱۴ را امضا نکرد. این توافق که با عنوان «طرح جامع اقدام مشترک درباره برنامه اتمی جمهوری اسلامی ایران» (برجام) روز ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵ از سوی وزیر امور خارجه آمریکا٬ جان کری و وزیر امور خارجه ایران٬ محمد جواد ظریف در لوزان اعلام شد٬ همچنان روی سه برگ کاغذ باقی مانده است. سه روز بعد٬ آیت الله علی خامنه ای٬ رهبر ایران اظهار داشت: «سیاست ما در قبال دولت مستکبر آمریکا تغییر نخواهد کرد.»
5- آن سند سرانجام مورد تأیید شورای امنیت سازمان ملل قرار گرفت. این امر باعث شد که آژانس بین المللی انرژی اتمی از طریق بازرسی های خود در ایران اجرای تعهدات این کشور را پیگیری و تأیید کند. اما از آنجا که بخش عمده ای از مطالب توافق محرمانه بود٬ تعیین دقیق تعهدات آمریکا و ایران دشوار به نظر می رسید.
6- کاستی های توافق هسته ای مشخص هستند. تهران متعهد نیست که اطلاعات مربوط به برنامه اتمی خود پیش از توافق را افشا کند ــ از جمله اینکه تا چه حد به دستیابی به سلاح اتمی نزدیک شده بود.
7- توافق هسته ای شامل برنامه موشک های بالستیک دوربرد ایران نمی شود که به سرعت در حال پیشرفت است. ده ماه پیش٬ دولت اوباما تلاش کرد تا با اعمال تحریم های تازه بر ایران٬ این موارد از قلم افتاده را اصلاح کرده و به این ترتیب برنامه موشکی ایران را محدود کند. هنوز اطلاعی از مؤثر بودن این اقدام بازدارنده در دست نیست.
8- عملیات نظامی آمریکا علیه برنامه اتمی یا تسلیحاتی ایران می تواند با ایجاد اختلاف بین مسکو و تهران و تعیین حد و مرزی جدید در خاورمیانه ــ که عبور از آن موجب دردسر خواهد شد ــ در خدمت دولت ترامپ قرار بگیرد. بدون تردید٬ روس ها با نیروی نظامی در صدد دفاع از ایران بر نخواهند آمد. آنها شاید با ارائه برخی اطلاعات محرمانه در این قضیه شرکت کنند. مسکو نخواهد توانست از متحد خود حمایت کند و از همین رو نخواهد توانست دستاوردهای ولادیمیر پوتین هنگام ریاست جمهوری اوباما در خاورمیانه را حفظ کند.