بازگشت روابط عربستان سعودی و سوریه.. دستاوردها و چالشها

https://rasanah-iiis.org/parsi/?p=3433

در چارچوب تحولات مهم خاورمیانه، عربستان سعودی و سوریه در 23 مارس سال 2023 میلادی از اجرای گفتگوها برای از سرگیری فعالیتهای کنسولی خبر دادند. ضرب آهنگ تحولات بالا گرفت و سخن از توافق دو کشور برای از سرگیری روابط دیپلماتیک که بیش از یک دهه قطع بود، به میان آمد. و در 12 آوریل 2023 میلادی امیر فیصل بن فرحان وزیر خارجه عربستان سعودی میزبان همتای سوری خود یعنی فیصل المقداد بود که دعوت سفر به پادشاهی را پذیرفته بود. طرفین در بیانیه مشترکی که خبرگزاری عربستان سعودی آن را منتشر کرد بر اهمیت حل و فصل مسائل انسانی، وصول کمکهای بشر دوستانه به سوریه، فراهم ساختن شرایط بازگشت پناهندگان به مناطق خود و ایجاد یک محیط امن برای آنان، تلاش برای اقدامات بیشتر در راستای ثبات اوضاع در سرتاسر خاک سوریه، توسل به راه حل سیاسی و کمک به سوریه در مبارزه با تروریسم و مقابله با دخالتهای خارجی تأکید کردند. البته پیش از تحقق  این گام مهم در روابط عربستان سعودی و سوریه، ما شاهد نشانه ها و مقدماتی بودیم که چنین مسأله ای را نوید می داد که از جمله آنها می توان به اظهارات وزیر خارجه عربستان سعودی در کنفرانس مشترک عربستان سعودی و چین در دسامبر 2022 میلادی در مورد تمایل ریاض به یافتن راهی برای ارتباط با نظام سوریه، برافراشتن پرچم نظام سوریه در کنفرانس مشترک کشورهای عرب و چین که پس از کنفرانس عربستان و چین برگزار شد، کمکهای پادشاهی عربستان سعودی به سوریه در پی زلزله فوریه 2023 میلادی و در نهایت، حرف و حدیثها در مورد احتمال دعوت از رئیس جمهور بشار اسد برای حضور در کنفرانس سران کشورهای عرب که در ماه می آینده به میزبانی ریاض برگزار خواهد شد، اشاره کرد. حال این سؤال مطرح است که چه عواملی طرفین را به نزدیکی به یکدیگر سوق داده اند؟ و میزان دستاوردی که از این نزدیکی نصیب طرفین خواهد شد چقدر است؟ و کدام چالشها و موانعی فراروی گسترش روابط در آینده وجود دارند ؟

اول: شرایط مساعد بین المللی و منطقه ای

همزمان با تلاشهای عربستان سعودی و سوریه در جهت احیای روابط، فضای بین الملل و منطقه نیز شاهد تحولات مهمی بود. در سطح بین الملل، جنگ روسیه علیه اوکراین سبب شد که قدرتهای بین المللی از توجه خود به منطقه خاورمیانه بکاهند و در نتیجه، سیاستهای قطب بندی که فضای منطقه را تحت تأثیر قرار می داد نیز کم رنگ شد. در حالیکه ایالات متحده در راستای رقابت راهبردی فزاینده با چین، در تمرکز نیروهای خود بازنگری کرده و امکانات خود را به فضای بین الملل معطوف داشته است، و اروپا نیز امکانات خود را برای مقابله با خطر روسیه بسیج نموده است، منطقه خاورمیانه به رویکرد تنش زدایی توجه بیشتری نشان داده و به قطب بندی های بین المللی کمتر اهمیت می دهد. البته این نکته را نباید از نظر دور داشت که چین در نبود ایالات متحده با میانجیگری موفقیت آمیز خود زمینه را برای احیای روابط عربستان سعودی و ایران فراهم کرد و با این کار یک بن بست مهمی را از سر راه برداشت. و همین امر زمینه را برای دستیابی به تفاهم های بیشتر در پرونده های منطقه ای از جمله پرونده سوریه مهیا ساخت.

بی تردید زلزله فاجعه بار سوریه تأثیر تحریمهای امریکایی و غربی بر سوریه را به خوبی نمایان ساخت و سبب شد که معافیت هایی برای سوریه در نظر گرفته شود و همین امر بسیاری از کشورها را به بازنگری در روابط با نظام سوریه ترغیب نمود. همچنین روسیه به خاطر اینکه در جنگ اوکراین درگیر است، تلاش دارد دیدگاههای نظام سوری و قدرتهای منطقه مانند ترکیه و عربستان سعودی را به یکدیگر نزدیک سازد. وانگهی، منطقه در سایه پیامدهای اقتصادی بعد از همه گیری کرونا و جنگ روسیه و اوکراین دیگر بیشتر از این توان تحمل هزینه های درگیری و بحرانها را ندارد.

در سطح منطقه، درگیر بودن با بیش از یک دهه بحران منطقه را در برابر چالشهای بزرگی قرار داده است و قدرتهای منطقه ای به این درْک رسیده اند که در جنگهای منطقه هیچ طرفی به پیروزی قطعی دست نمی یابد. از این رو، کشورهای منطقه در سیاست خارجی خود تجدید نظر کرده اند که نتیجه آن دستیابی به توافقات و سازشهایی بوده است که از شدت تنش و نیز جنگ های نیابتی که در چندین جبهه جریان داشت، کاسته است. از مهمترین این اقدامات می توان به مصالحه میان کشورهای خلیج، مصالحه میان کشورهای خلیج و ترکیه، مصالحه مصر و ترکیه و در نهایت، توافق عربستان سعودی و ایران اشاره نمود که مثال گویای این رویکردهای اعتدال گرایانه است؛ چرا که این توافق به منزله نقطه عطف مهمی در جلوگیری از درگیریها و اختلافات منطقه ای است.

تأثیر تحولات اخیر بر بحرانهای منطقه ای از جمله بحران سوریه کاملا مشهود است. کشورهایی چون امارات متحده عربی، بحرین و مصر نسبت به سوریه گشایشی از خود نشان دادند و اخیرا عربستان سعودی در صدد احیای روابط با سوریه است و احتمالا در تلاش است تا راه را برای بازگشت سوریه به منظومه کشورهای عرب هموار کند. و بی تردید، در مقابل این تلاشهای عربستان سعودی، سوریه نیز امیتازهایی داده است که منافع عربستان سعودی را تأمین می کند.

از زمان آغاز تحولات بهار عربی، پادشاهی عربستان سعودی بنا به مسئولیت منطقه ای خود که همانا دفاع از امنیت و ثبات منطقه ای است در سیاست خارجی خود تغییرات عمده ای ایجاد کرده است. عربستان در جریان هرج و مرج بی سابقه ای که در منطقه رخ داد، با تحمل هزینه چنین مسئولیتی موفق شد جلوی بسیاری از طرحهایی که کشورهای منطقه از جمله سوریه، یمن و بحرین را تهدید می کرد را بگیرد. و در راستای سیاستهایش برای خاورمیانه باثبات تر، با یک ابتکار منطقه ای پیشتازانه که از لحاظ اهمیت از ابتکارات سالهای گذشته چیزی کم ندارد، در تلاش است آرامش را به منطقه بازگرداند و به درگیریها میان کشورهای منطقه و درگیریهای داخلی کشورهای منطقه پایان دهد. این امر ضمن اینکه ثبات را به منطقه باز می گرداند، زمینه را برای تحقق چشم انداز داخلی و منطقه ای عربستان در چارچوب خاورمیانه باثبات تر و پررونق تر مهیا می سازد. بخشی از این تلاشها برای برقراری ثبات در سوریه صورت گرفته است؛ به ویژه بعد از توافق عربستان سعودی و ایران که انتظار می رود به قطب بندی که بعد از سال 2011 میلادی در سوریه ایجاد شده است، پایان دهد. از این رو، این امر به گفتگوها برای از سرگیری رابطه ریاض با دمشق که در طی بیش از یکسال گذشته دنبال شد، سرعت بخشید.

علی رغم اینکه ایالات متحده اعلام کرده است که در مورد عادی سازی روابط با نظام سوریه تغییر موضع نخواهد داد، اما ریاض در راستای سیاست استقلال گرایی و دیدگاه وسیعی که در مورد خاورمیانه مستقل تر و با ثبات تر دارد، در گفتگوها با نظام سوریه گامهای مهمی را برداشته است.

علاوه بر آن، کشورهای عرب در مورد بازگشت سوریه به جامعه عرب به یک شبه اجماع دست یافته اند و توافق میان عربستان سعودی و ایران به این رویکرد سرعت بخشیده است. البته تا کنون چندین ابتکار از جمله ابتکار اردن برای برقراری رابطه با سوریه مطرح شده است. در نتیجه، فضا برای نظام سوریه فراهم شد تا قسمتی از مشروعیت خود را ترمیم کند و توانست با کمک روسیه، جایگاه و روابط خود را با برخی از قدرتهای منطقه ای از جمله برخی از کشورهای خلیج مانند امارات و عمان که اسد به آنجا سفر نمود، و نیز ترکیه و مصر بهبود بخشد. 

از آنجا که پادشاهی عربستان سعودی به حکم جایگاه و نیز نقش پیش قراولی آن در میان کشورهای عربی، در قبال مسائل جهان عرب احساس مسئولیت می کند و با توجه به چشم انداز منطقه ای عربستان که از انگیزه های داخلی مرتبط با «چشم انداز2030» الهام گرفته است، در داخل کشور اراده ای شکل گرفته است منبی بر اینکه با گشایش منطقه ای در مقابل نظام اسد، همراهی صورت گیرد. و این مطلب از سخنان امیر فیصل بن فرحان وزیر خارجه عربستان سعودی در حاشیه نشست امنیتی مونیخ در 19 فوریه 2023 میلادی به خوبی پیداست. او گفت: « جهان عرب در مورد اینکه منزوی ساختن سوریه فایده ای ندارد و بالاخره باید با دمشق گفتگو صورت گیرد تا رسیدگی به مسائل بشر دوستانه از جمله بازگشت پناهندگان ممکن گردد، به یک نوع اجماع دست یافته اند».

بعد از زلزله فاجعه بار ششم فوریه، این گشایش در چارچوب دیپلماسی بحران پر رنگ تر شد. و عربستان سعودی برای کمک رسانی به زلزله زدگان بستر «ساهم» را ایجاد کرد و کمکهای بشر دوستانه را به سوریه ارسال کرد که بخشی از این کمکها به مناطق تحت کنترل مخالفین نظام اسد ارسال شد و بخشی دیگر با همکاری هلال احمر سوریه به فرودگاه حلب و مناطق تحت کنترل نظام اسد ارسال شد. و این گام، اولین نشانه های نزدیکی عربستان با نظام سوریه بود.

دوم: دستاوردهای احیای روابط عربستان سعودی و سوریه

هر دو طرف عربستان سعودی و سوریه انتظار دارند از رهگذر احیای روابط با یکدیگر در سطح داخلی و خارجی به دستاوردهایی دست یابند  که در اینجا به مهمترین این دستاوردها نگاهی خواهیم داشت:

یک. دستاوردهای پادشاهی عربستان سعودی:

کشورها طرحهای سیاسی خود را بر اساس منافع خود دنبال می کنند. و ریاض نیز بر اساس اولویتها و محاسبات منافع دور و نزدیک خود نزدیکی با دمشق و بازگشت روابط سیاسی با حکومت دمشق را روی دست گرفته است. در اینجا به برخی از منافع راهبردی عربستان اشاره می کنیم:

الف. تقویت اولویتها و منافع نزدیک و دور پادشاهی عربستان سعودی: عربستان سعودی در تلاش است از طریق خروج از فضای تقابل به سوی حل کامل مشکلات و زدودن موانع دیپلماتیک جهت پرداختن به مسائل اختلافی، ضمن تقویت جایگاه راهبردی خود در منطقه، برای پیشبرد طرحهای توسعه ای گام بردارد. از این رو، احیای روابط با سوریه یک دستاورد بزرگ برای عربستان به شمار می رود.

ب. صف آرایی مجدد کشورهای عربی به رهبری عربستان سعودی: در سالهای اخیر روند ترمیم رابطه میان کشورهای عربی و دمشق سرعت گرفت و بعد از وقوع زلزله فاجعه باری که سوریه و ترکیه را لرزاند، به اوج خود رسید. اما در این میان، تمایل عربستان سعودی به احیای روابط با سوریه مهمترین گام به شمار می رود؛ چرا که عربستان سعودی در سطح منطقه و بین الملل از چنان جایگاه و ثقل سیاسی برخوردار است که می تواند منطقه و جهان را به سوی صلح و ثبات رهبری نماید.

ج. فشار بر ایالات متحده: در سایه تحولاتی که روابط بین الملل را تحت تأثیر قرار داده است، و عربستان سعودی به این واقعیت رسیده است که امریکا دیگر فرصت پرداختن به مسائل منطقه را ندارد و طرح روشنی نیز برای امنیت منطقه در دست ندارد، امروز اولویتهای عربستان سعودی در سوریه بیشتر روی تغییر ماهیت رابطه، تنوع بخشیدن به گزینه ها و نحوه مدیریت توازن منطقه بر اساس منافع راهبردی عربستان تمرکز دارد؛ هرچند که لازمه این امر تنوع بخشیدن به شرکا و توافق با رقبای ایالات متحده باشد. لذا، نزدیکی عربستان سعودی و سوریه همانند توافق دیپلماتیک عربستان و ایران که با میانجیگری چین حاصل شد، نتیجه عقب نشینی امریکا از خاورمیانه و درایت عربستان سعودی برای تحقق دیدگاههای خود در مقابله با چالشهای امنیتی و راهبردی در منطقه است.

د. مقابله با چاقاق مواد مخدر و باندهای مسلح: تجارت مواد مخدر به ویژه کپتاگون به عنوان «اقتصاد سایه»، اقتصاد سوریه را در دام خود گرفتار کرده است. تجارت این مواد مخدر که توسط باندهای مسلح صورت می گیرد، کشورهای همسایه سوریه را نیز تهدید کرده و به کشورهای خلیج نیز رسیده است. بنابراین، لازم است که برای توانمندسازی نظام سوریه برای مقابله با این آفت خطرناک اقدامی صورت گیرد.

دو. دستاوردهای سوریه:

دولت سوریه نیز در تلاش است از رهگذر نزدیکی با عربستان سعودی، به برخی از دستاوردهای احتمالی دست یابد که مهمترین آنها عبارتند از:

الف. برون رفت از انزوای بین المللی و بازیابی جایگاه سوریه در میان کشورهای عرب: حکومت اسد نه تنها توسط کشورهای همسایه و جهان عرب بلکه توسط کشورهای بزرگ جهان و مؤسسات و سازمانهای بین المللی منزوی شده است. این انزوای بین المللی نظام سوریه را تضعیف نموده و سبب شده است تا نظام اسد در مقابله با بحرانهای داخلی و نیز تأثیرگذاری در جهان عرب بسیار ناتوان گردد و نتواند در مقابل دخالتهای خارجی از خود دفاع کند. و نظام سوریه همواره از این امر نگران بوده و تلاش کرده است تا روابط خود را با کشورهای جهان احیا کرده و خود را از این حالت انزوا خارج نماید که باز پس گرفتن کرسی دمشق در جامعه عرب در همین راستا صورت گرفت. زیرا بسیاری از کشورهای عرب بعد از اینکه در سال 2012 میلادی عضویت سوریه را در جامعه کشورهای عرب به حالت تعلیق در آوردند، روابط خود را نیز با دمشق قطع کردند. اکنون حکومت اسد تمام تلاش خود را به کار بسته است تا این نزدیکی با عربستان سعودی هرچه سریعتر و بیشتر محقق شود. زیرا عربستان سعودی با توجه به جایگاه سیاسی و تأثیرگذاری که در جهان عرب دارد، به منزله پلی است که می تواند رابطه سوریه را با سایر کشورهای عرب بهبود بخشد.

ب. بهبود اقتصاد و کسب حمایت جهان عرب: بازگشت دمشق به آغوش عربی و مخصوصا به اتحادیه عرب که بازگشت روابط اقتصادی و تجاری با کشورهای عرب را به دنبال دارد و از رهگذر توافقنامه حمل و نقل عبوری میان کشورهای عربی درآمدهای مالی نصیب این کشور می گردد، دستاورد اقتصادی مهم برای اسد به شمار می رود. در شرایطی که حکومت اسد و دو قدرت حامی آن یعنی روسیه و ایران نیز تحت تحریمای بین المللی قرار دارند و کشورهای عربی نیز روابط دیپلماتیک و تجاری خود را با دمشق قطع کرده اند، نابسامانی اقتصاد داخلی یکی از مهمترین چالشهای اسد در چند سال اخیر بوده است. دولت دمشق اخیرا به خاطر قطع مکرر برق و به خاطر اینکه از عهده تأمین امکانات حمل و نقل و امکانات گرمایشی بر نمی آمد ناگزیر بسیاری از مؤسسات و ادارات دولتی را تعطیل کرده است و همین امر کشور را به سوی فلج اقتصادی کامل سوق داده است.

سه. دستاوردهای منطقه:

الف. کاهش تنش در منطقه: کشورهای منطقه در طول یک دهه گذشته درگیر هرج و مرج و جنگ داخلی بوده اند و همین امر این کشورها را بیشتر در معرض تهدید بازیگران غیر دولتی قرار داده است و در طی سالیان گذشته تهدید کننده های نامتعارف امنیتی مانند جرایم سازمان یافته، تهدیدهای زیست محیطی، بحران کمبود ذخایر طبیعی، حوادث طبیعی و تجارت و قاچاق اسلحه و مواد مخدر نیز افزایش یافته است. مخصوصا، اقدامات تحریک آمیز و تنش زای اسرائیل از یک طرف و نیز اقدامات بی ثبات کننده ایران و شبه نظامیان مورد حمایت آن از سویی دیگر افزایش چشمگیری به خود دیده است. از آنجا که ادامه این وضع و وخیم تر شدن آن ممکن است منطقه را به یک قطب بندی سیاسی و امنیتی سوق دهد که اصلا به نفع کشورهای منطقه و مخصوصا ریاض نمی باشد، و با دیدگاه منطقه و ریاض مبنی بر خروج از جنگهای پرهزینه و بی ثبات کننده که منطقه را از توسعه و پیشرفت باز می دارد منافات دارد، لذا، این نزدیکی کشورهای عربی با دمشق و پیش از آن، نزدیکی با تهران و آنکارا، یکی از دستاوردهای مهم در راستای تنش زدایی در منطقه و تلاش برای برون رفت از جبهه بندی ها به سوی منطق هم افزایی جهت مقابله با چالشهای سیاسی و امنیتی است.

ب. دستاوردهای ایران از بازگشت روابط عربستان سعودی و سوریه: تهران نسبت به تلاشهای سوریه برای برون رفت از انزوا و کاهش پیامد تحریمهای بین المللی به خوبی آگاه است. لذا، انتظار می رود تهران هیچگونه مخالفت و مانع تراشی ظاهری در قبال سیاست خارجی اسد و رویکرد وی در جهت بهبود روابط با کشورهای عرب از خود نشان ندهد. همچنین ممکن است کاهش تنش میان پایتخت های کشورهای منطقه و دمشق به ثبات دستاوردهای تهران در سوریه کمک کند. و این پویایی تازه در طولانی مدت بر ثبات مهمترین شریک منطقه ای تأثیر می گذارد و عرصه را برای حمایت از گروههای مخالف اسد تنگ تر می سازد که این امر یک دستاورد مشترک دمشق و تهران محسوب می شود.

سوم: موانعی که ممکن است فراروی بازگشت روابط عربستان سعودی و سوریه قرار گیرد

علی رغم اینکه دو کشور عربستان سعودی و سوریه انگیزه های متعددی برای بازگشت روابط و نیز دستاوردهایی از بازگشت روابط دیپلماتیک دارند، اما موانع و چالشهایی نیز وجود دارند که ممکن است مانع از آن شوند که روابط دو کشور به دوران قبل بازگردد. و انتظار می رود این چالشها نقش برجسته ای در تعیین کیفیت روابط عربستان و سوریه در آینده نزدیک داشته باشند. در اینجا به چند نمونه از این چالشها نگاهی خواهیم داشت:

یک. اختلاف نظر طرفین در مورد چندین مسأله اختلافی:

علاوه بر وجود اختلاف دیدگاه میان طرفین در مورد برخی از مسائل منطقه ای که بعد از ترور رفیق الحریری نخست وزیر پیشین لبنان پررنگ تر نیز شده است، و نزدیکی نظام سوریه به حزب الله لبنان که قدرتمندترین بازوی نظامی ایران در منطقه به شمار می رود  نیز پیروی تام نظام سوریه از ایران، دو کشور عربستان سعودی و سوریه اختلافات مهم دیگری نیز دارند که از 12 سال قبل که بحران سوریه آغاز شد، بغرنج تر نیز شده اند که از جمله آنها می توان به مسأله مخالفین نظام سوری در جنوب کشور اشاره نمود. پادشاهی عربستان سعودی همچنان بر موضع پیشین خود در قبال اپوزیسیون سوریه مبنی بر ضرورت دستیابی به یک راه حل سیاسی مورد توافق همه اطراف و ارسال کمکها به تمام مناطق تحت محاصره پافشاری می کند. و تصمیم سازان سوریه را ترغیب می کند که با انحلال و یا اخراج شبه نظامیان مسلح مورد حمایت ایران در سوریه، و جلوگیری از ایجاد پایگاههای بیشتر جلوی نفوذ ایران در این کشور را بگیرند؛ چرا که همین پایگاههای نظامی باعث تقویت نفوذ ایران شده و  کارتهای چانه زنی ایران در معادله سوریه را بیشتر می کند و دست ایران را باز می گذارد تا همچنان موازنه قدرت در سوریه را به نفع خود تغییر دهند. 

از نگاه عربستان سعودی، نفوذ ایران در سوریه منافع بالقوه کشورهای عربی و خلیج در این کشور را تهدید می کند و تلاشهای کشورهای عرب برای بازگشت سوریه به جامعه عربی را بر باد می دهد. و مانعی بر سر راه مصالحه سیاسی برای پایان دادن به بحران سوریه به شمار می رود. گفتنی است بر اساس این مصالحه سیاسی قرار است روابط خارجی سوریه به یک توازن برسد و همه طرفها در این کشور بعد از سالها جنگ و درگیری در مورد شکل معادله جدید سوریه و ماهیت دولت سوریه و توان آن به عنوان یک دولت ملی با نهادهای مقتدر و به دور از نفوذ شبه نظامیان و گروههای مسلح و نیز درباره مسائل آوارگان و اوضاع انسانی  به راه حلی که مورد توافق همه طرفها باشد دست یابند.

از این رو، از میان برداشتن موانع میان طرفین، اعم از موانعی که به پرونده سوریه و یا موانعی که به عرصه لبنان و عراق مربوط می شود، بستگی به این دارد که هر دو طرف و مخصوصا طرف سوری، تا چه میزان توان بازنگری در اولویتها، رهیافتها و روابط خود با همپیمانان راهبردی خود دارند. و این مسأله ای است که تحقق آن  در آینده نزدیک چندان آسان به نظر نمی رسد بلکه زمان لازم است تا طرفین با ادامه گفتگو و تبادل نظر در مورد مسائل مورد همکاری و مسائل اختلافی، و نیز با کنار گذاشتن مسائلی که به تیرگی روابط دامن می زند و استفاده از ادبیات سیاسی مناسب و متفاوت از گذشته، اعتماد سازی کنند. و نظام سوری به آرای دادگاه بین المللی در مورد قتل رفیق الحریری احترام بگذارد تا بار دیگر اختلافات در مورد پرونده لبنان بالا نگیرد. همچنین طرفین باید در مورد راههای کنترل اوضاع داخلی در لبنان و عراق به تفاهم برسند به گونه ای که ضمن حل بحرانها، از شدت تنشها نیز بکاهد. همچنین ضروری است که دو طرف عربستان سعودی و سوریه منافع کشورهای عرب در منطقه را به نحوی باز تعریف کنند که منافع دو طرف را در آینده تضمین کند و به ایجاد یک دولت ملی و مستقلی در سوریه کمک نماید که در روابط خارجی خود توازن داشته باشد.

دو. تأثیر روسیه و ایران بر تصمیم گیری سوریه

یکی از مهمترین موانع برقراری روابط همه جانبه عربستان سعودی و سوریه این است که هرگونه تصمیم سازی در سوریه منوط به موافقت روسیه و ایران است. و این تأثیر روسیه و ایران در فرآیند تصمیم سازی سوریه نه فقط به خاطر نقش مهمی است که این دو کشور در جلوگیری از سقوط نظام اسد بازی کرده اند، بلکه این دو کشور به نظام اسد کمک کرده اند تا بسیاری از شهرها، استانها و مناطق را از دست گروههای مخالف و گروههای تروریستی و تندرو باز پس گیرد؛ تا اینکه امروز نظام اسد رسما بر 90 درصد خاک سوریه کنترل دارد و تنها استان ادلب و بخشهای کوچکی از جنوب کشور در تصرف مخالفین است.

سه. تقسیم سوریه میان بازیگران تأثیرگذار:

علی رغم اینکه نظام سوریه بعد از اینکه در سال 2017 میلادی شهر حلب را بازپس گرفت و موازنه قدرت را به نفع خود تغییر داد، اکنون اوضاع کشور را در کنترل خود دارد، اما واقعیت این است که بازیگران بین المللی، منطقه ای و بومی خاک این کشور را به عنوان مناطق نفوذ میان خود تقسیم کرده اند. برخی مناطق که اصطلاحا به آنها «سوریه مفید» گفته می شود و از لحاظ موقعیت جغرافیایی روی نوار ساحلی و مناطق مرزی قرار دارد و یا برخی مناطق مانند دمشق و حومه آن، حمص، لاذقیه و طرسوس که منابع خدادی مانند فسفات و گاز را در خود جای داده است، در کنترل روسیه قرار دارد.

همچنین برخی از مناطق سوریه از جمله بخشی از آنچه «سوریه مفید» خوانده می شود، به عنوان مناطق نفوذ ایران به شمار می رود که قبل از همکاری روسیه و ایران در مسأله بحران اوکراین، دو کشور بر سر منطقه نفوذ در سوریه اختلاف داشتند. برخی مناطق دیگر در ادلب تحت کنترل مخالفین دولت قرار دارند و برخی مناطق به عنوان منطقه امن و منطقه پرواز ممنوع شناخته شده اند. از این رو، این مسأله همکاری عربستان سعودی و سوریه را عملا دچار مشکل می سازد.

چهار. تحریمهای امریکا علیه سوریه:

تحریمها، مهمترین چالش فراروی روابط عربستان سعودی و سوریه مخصوصا در زمینه های اقتصادی و تجاری به شمار می روند. از یک طرف، واشنگتن با هرگونه عادی سازی روابط با نظام سوریه مخالف است زیرا از نگاه واشنگتن در راه حل سیاسی بر اساس قطعنامه 2254 سازمان ملل که امریکا آن را پیشنهاد کرده بود، و در دسامبر 2015 تصویب شد، هیچگونه پیشرفت واقعی و مستمر صورت نگرفته است. گفتنی است این قطعنامه بر « ارسال کمکهای بشر دوستانه به مناطق تحت محاصره، تشکیل دولت انتقالی و اجرای انتخابات آزاد و با نظارت سازمانهای بین المللی تأکید دارد». همچنین از نگاه واشنگتن، نظام سوریه به شروط جامعه بین الملل مبنی بر آزاد سازی زندانیان سیاسی، اجازه بازگشت امن به آوارگان، محاکمه جنایتکاران جنگی در سوریه و سپردن جنایتکاران جنگی به دست عدالت جامه عمل نپوشانده است.

از سویی دیگر، واشنگتن بر اساس «قانون قیصر» که توسط دونالد ترامپ رئیس جمهور پیشین امریکا در 20 دسامبر 2020 میلادی امضا شد و از تاریخ امضای آن تا 5 سال اعتبار دارد، تحریمهایی را علیه سوریه اعمال می کند. بر اساس این قانون هر کشور یا شرکت و یا فردی که به طور مستقیم و یا غیر مستقیم با دولت سوریه تعامل کند، تحریم می شوند. همچنین این قانون به ایالات متحده اجازه می دهد تا هر کشور یا شرکت و یا فردی را که در بخشهای اصلی مانند بخش انرژی، هواپیمایی، بخش مالی و بانکی و بخش سازندگی و مهندسی با نظام اسد همکاری کند، تحریم کند. لذا، این امر مانع از آن می شود که عربستان سعودی در بخشهای اقتصادی، تجاری و طرحهای بازسازی سوریه تمایلی از خود نشان دهد.

برآیند:

از اقدامات اخیر جهان عرب و منطقه ای در قبال سوریه چنین بر می آید که احتمالا به زودی در بحران سوریه که دوازده سال طول کشیده است، گشایشی صورت خواهد گرفت. عربستان سعودی به حکم نقش پیشتازانه ای که در حل مسائل و بحرانهای منطقه ای و آشتی میان کشورهای عربی و نیز دفاع از کشورهای خلیج در مقابل تهدیدهای امنیتی از سوی باندهای قاچاق مواد مخدر و شبه نظامیان مسلح دارد، رویکرد بهبود روابط با سوریه را نیز در پیش گرفته است.

بی تردید، احیای روابط میان عربستان سعودی و سوریه به سود تمام کشورهای منطقه و مخصوصا سوریه خواهد بود. و سوریه اکنون امید دارد که عربستان سعودی در بازگرداندن آن به منظومه عربی نقش پر رنگی را ایفا کند. و با جلوگیری از فروپاشی سوریه، این کشور را در مقابله با بحران انسانی و اقتصادی که از سال 2011 میلادی با آن دست به گریبان است، یاری رساند.

موسسه بين المللى مطالعات ايران
موسسه بين المللى مطالعات ايران
موسسه بين المللى مطالعات ايران