تحولات و موانع موجود در مناسبات ایران و افغانستان

https://rasanah-iiis.org/parsi/?p=2423

مقدمه

به لحاظ تاریخی، ایران همواره موضعی عملگرا نسبت به افغانستان اتخاذ کرده است. طی دوران جنگ سرد، روابط بین این دو کشور فقط به لحاظ اسمی وجود داشت، هرچند که این دو کشور نقطه ترانزیت توریست های غربی به شمار می رفتند که از آسیای جنوبی و آنسوی آن بازدید می کردند. با این وجود، تغییرات پارادایمی رخ داد:  در سال ۱۹۷۸ سردار محمد داود به دست کمونیست های افغان به رهبری نور محمد تره کی ترور شد، و در سال ۱۹۷۹ شاه ایران رضا پهلوی مجبور به ترک کشور شد چرا که روحانیون ایران به رهبری امام خمینی علیه پادشاهی او قیام کردند. تحولات بعدی در افغانستان از قبیل اشغال این کشور از سوی شوروی، جنگ داخلی، ظهور جنبش طالبان، و سرانجام حوادث ۱۱ سپتامبر نقش مهمی در شکل دادن به سیاست های ایران در قبال افغانستان و منطقه خاورمیانه داشته اند.

یک – سناریوی پسا-طالبان

پس از سقوط طالبان، ایران در عین همکاری با ایالات متحده در ایجاد یک دولت موقت، نقشی موثرتر و منافع بیشتری در افغانستان پیدا کرد. ایران به طور سنتی استراتژی دو سویه ای در قبال افغانستان داشته است: نخست، از کارت شیعه سود برده است تا نفوذ خود را در درون جامعه شیعه (اغلب هزاره ها) تثبیت کند؛‌ و دوم اینکه ایران از کارت فارسی بودن برای جذب سایر گروه های قومی غیر پشتون از قبیل تاجیک ها، ازبک ها، و ترکمن ها استفاده کرده است.

از ابتدا، ایران شیعی به جنبش طالبان سنی به دلیل نزدیکی آن به عربستان سعودی بی اعتماد بود. تهران بر این باور بود که ریاض از طالبان علیه ایران استفاده خواهد کرد. علاوه بر این، ایران معتقد بود که عربستان سعودی از طریق مرزهای افغانستان به این کشور فشار وارد خواهد کرد.

طی دوره دولت حامد کرزی، ایران موقعیت خود را در افغانستان تقویت کرد، و دست در دست دشمن اصلی خود؛ طالبان، نهاد، تا جایی که طالبان شروع به استفاده از ایران به عنوان پناهگاه جایگزین برای خود کرد. در سال ۲۰۱۵، هنگامی که ملا منصور، رهبر طالبان از ایران به پاکستان می رفت، توسط یک پهباد آمریکایی کشته شد. ایران برای تثبیت نفوذ خود در افغانستان ۵۰۰ میلیون دلار به بازسازی این کشور جنگ زده کمک کرده است.

واشنگتن به نقش ایران در افغانستان با دیده شک و تردید می نگرد و تهران را به دادن تسلیحات به طالبان متهم می کند. اگرچه تهران این اتهامات را رد می کند، اما مقامات ایرانی اذعان کرده اند که با طالبان تماس دارند. نارضايتي مقامات افغانستان زمانی بروز یافت که وزیر امور خارجه ایران محمد جواد ظریف با پشتیبانی از گفتگوهای بین الافغانی، از نقش سیاسی طالبان در کشور حمایت کرد، هرچند که او خواهان حاکم شدن مجدد این جنبش بر افغانستان نیست.

دو – نزدیک شدن به طالبان

به نظر می رسد که ایران و طالبان به تفاهم رسیدند تا به منافع یکدیگر صدمه نزنند و اینکه طالبان در مرز ایران با افغانستان مشکل ایجاد نکند. به این ترتیب، به رغم عملیات گسترده طالبان در سرتاسر این کشور، مرز ایران با افغانستان نسبتاً آرام بوده است. از سال ۲۰۰۲، اتهاماتی مطرح شده است دال بر اینکه ایران از گروه های شورشی در افغانستان از جمله دشمن اصلی سابق خود، طالبان، حمایت می کند. برخی از مقامات افغانستان به طور علنی ایران را متهم کرده اند که در خاک خود به طالبان سلاح و آموزش می دهد.

در عین حال، ایران از رویارویی مستقیم با ایالات متحده در افغانستان خودداری کرده است. در سناریوی سیاسی که در افغانستان در حال ظهور است، سیاست گذاران ایران بیشتر ترجیح می دهند با طالبان سروکار داشته باشند تا اینکه فشار آمریکا در مرزهای خود احساس کنند. طبق گزارش مجله فورین افرز، «ایران مانند ایالات متحده به این نتیجه رسیده است که پذیرفتن طالبان تنها راه ممکن برای ساختن آینده ای صلح آمیزتر برای این کشور همسایه است».

سه –عربستان سعودی و مناسبات ایران – افغانستان

باید اشاره کرد که ایران عرصه افغانستان را بخشی از مناقشات خود در خاورمیانه می داند. به باور تهران، عربستان سعودی ممکن است از گروه های نیابتی خود در افغانستان علیه ایران استفاده کند. آنچه بیش از هر چیز دیگر موجب نگرانی تهران می شود این است که دخالت ریاض در امور افغانستان موجب بیرون رفتن ایران از این کشور خواهد شد، بویژه اگر طالبان مجددا قدرت را در دست بگیرد. علاوه بر این، تهران معتقد است که آمریکایی ها، سعودی ها، و اماراتی ها ممکن است با استفاده از افغانستان و تحریک عملیات تروریستی در مرزهای ایران، در خاک این کشور بی ثباتی به وجود آورند، و از این طریق باعث تغییر رژیم جمهوری اسلامی شوند. تهران می ترسد که هدف ایالات متحده در افغانستان ایجاد موقعیتی مانند سوریه در منطقه باشد تا ایران را به خشونت و آشوب بکشاند.

چهار – منافع ژئواکونومیک ایران در افغانستان

ایران آگاه است که به رغم موقعیت افغانستان به عنوان کشوری که به دریا دسترسی ندارد، این کشور از اهمیت جغرافیایی زیادی برخوردار است و می تواند پلی برای تجارت و ترانزیت بین آسیای مرکزی و جنوبی باشد. ایران تجارت ترانزیت افغانستان را تسهیل کرده است و بندر چابهار را – که در ۷۰ کیلومتری غرب بندر آب عمیق گوادار پاکستان واقع شده – توسعه داده است. هندوستان قرار است ۵۰۰ میلیون دلار در فاز یک توسعه این بندر سرمایه گذاری کند.

بندر چابهار به رغم اینکه در حال توسعه است، هم اکنون تجار افغان از آن برای تجارت با هند استفاده می کنند. سال گذشته نخستین محموله از افغانستان به سوی هند از این بندر فرستاده شد. تسهیلات ترانزیت بین این دو کشور موجب افزایش تجارت ایران با افغانستان شده است. کالاهای مصرفی و خوراکی بیشترین حجم صادرات ایران به افغانستان را تشکیل می دهد. ارزش سالانه تجارت بین این دو کشور حدود ۳ میلیارد دلار است.

تحریم های آمریکا علیه ایران باعث شده است این کشور با کمبود شدید ارز روبرو شود. این کمبود تا حدودی از طریق ایجاد بازار سیاه ارزهای خارجی که در امتداد مرز ایران و افغانستان فعالیت می کند جبران شده است. بنابر تخمین رییس کانون صرافان در هرات، بهاءالدین رحیمی، روزانه ۲ تا ۳ میلیون دلار از طریق غیرقانونی از افغانستان وارد ایران می شود.   

پنج – مسائل مورد اختلاف بین ایران و افغانستان

موضوع اصلی که موجب اختلاف بین دو کشور شده، این است که ایران جوانان شیعی افغان را به خدمت گرفته است تا به لشکر فاطمیون بپیوندند. بنابر تخمین های موجود، این لشکر از ۸ تا ۱۴ هزار جنگجو تشکیل شده است.

مباحث مربوط به تقسیم آب رودهای هریرود و هیرمند نیز یکی دیگر از موارد اختلاف بین ایران و افغانستان است. هزینه ۲۹۰ میلیون دلاری «سد دوستی افغانستان و هند» را – که پیشتر با نام سد سلمی شناخته می شد – هند پرداخته است؛ این سد در ایالت هرات قرار دارد و وابستگی کابل را به همسایگان برای دسترسی به برق کاهش داده است و ۷۵ هزار هکتار زمین را آبیاری می کند. با این همه ایران شکایت دارد که این سد موجب کاهش جریان آب به خاک این کشور شده است؛ پیش از این ۳۰ درصد آب رود هریرود به ایران سرریز می شد، اما اکنون پس از ساخت سد دوستی این میزان به ۱۳ درصد رسیده است. این امر می تواند موجب شود که تالاب هامون به تلی از خاک تبدیل شود و زندگی و معیشت دهها هزار نفر را از کسانی که آنجا زندگی می کنند تحت تاثیر قرار دهد. توسعه سد کمال خان بر رود هیرمند از سوی افغانستان تاثیر مشابهی بر ایران خواهد داشت.

مواد مخدر یکی دیگر از مشکلات عمده است که موجب اختلاف بین دو کشور شده است. افغانستان بیش از ۹۰ درصد از تریاک غیرقانونی دنیا را تولید می کند و بیش از نیمی از این مقدار از طریق مرز ایران و افغانستان قاچاق می شود. تقریباً ۳۰ درصد از هروئین دنیا از طریق ایران به خاورمیانه، اروپا و آنسوی این قاره قاچاق می شود. علاوه بر این، حدود ۲.۸ میلیون ایرانی – که اغلب از میان جوان هستند – به مواد مخدر اعتیاد دارند.

پس از حمله شوروی به افغانستان، ایران میزبان تقریباً ۳ میلیون پناهنده افغان بوده است. اکثر این پناهندگان از میان هزاره ها و تاجیک ها هستند. مقامات ایران می گویند که یک میلیون پناهنده ثبت شده وجود دارد و بقیه آنها به طور غیرقانونی یا با ویزاهای کوتاه و میان مدت در ایران زندگی می کنند. طی دو دهه اخیر ایران هزاران پناهنده را وادار به بازگشت به افغانستان کرده است. مقامات افغان اینگونه اخراج ها را تاکتیک ایران برای فشار بر دولت کابل و حامیان اروپایی و آمریکایی آنها می دانند.     

شش – موضع ایران در قبال توافق صلح آمریکا با طالبان

مذاکرات طولانی صلح بین ایالات متحده و طالبان سرانجام در ۲۰ فوریه ۲۰۲۰منجر به یک توافق صلح تاریخی شد. به دلیل ماهیت دوجانبه این توافق، ایران بلافاصله با آن مخالفت کرده چنین استدلال کرد که این توافق دولت افغانستان و سایر طرف های ذینفع را در نظر نمی گیرد. علاوه بر این، تهران نسبت به این توافق صلح با دیده شک نگاه کرد و معتقد است که به حضور نیروهای آمریکایی در افغانستان مشروعیت می دهد. ایران تاکید کرده است که گفتگوی بین الافغانی تحت نظارت سازمان ملل تنها راه ایجاد صلح در این کشور است. موضع ایران در تضاد با توافق ایالات متحده و طالبان است و نشان دهنده ماهيت صلحی که ایران به دنبال آن در این کشور است؛ صلحی که تنها منافع تهران را در افغانستان تضمین می کند.

نتیجه گیری

صلح در افغانستان نگرانی اصلی همسایگان این کشور است، زیرا طی چهار دهه گذشته بویژه پس از یازده سپتامبر، این کشورها به نوعی به خاطر بى ثباتی در این کشور صدمه دیده اند. ایران خواهان یک افغانستان بی ثبات نیست. مرز ۹۳۸ کیلومتری و رخنه پذیر این کشور با افغانستان نه تنها موجب صدمه پذیری ایران می شود، بلکه امنیت این کشور را در چندین جبهه متفاوت به خطر می اندازد، آن هم در زمانی که تهران تحت تحریم های شدید آمریکا است و منابع با ارزش آن در راه ترویج منافع توسعه طلبانه حاكميت ایران در عراق، سوریه، لبنان و یمن خرج می شود.

موسسه بين المللى مطالعات ايران
موسسه بين المللى مطالعات ايران
موسسه بين المللى مطالعات ايران