اخیرا برخی نیروها و احزاب سیاسی اردن و در رأس آنها جریانهای اسلام سیاسی، تظاهرات گسترده ای را به راه انداختند. هزاران تن که در اعتراض به حملات اسرائیل به غزه، در امّان پایتخت اردن دست به راهپیمایی زده بودند، تلاش کردند خود را به سفارت اسرائیل در منطقه الرابیه برسانند که با دخالت نیروهای امنیتی متفرق شدند. نیروهای امنیتی ضمن استفاده از گاز اشک آور، ده ها تن از تظاهر کنندگان را بازداشت کردند. تظاهر کنندگان مهمترین خواسته های خود را لغو توافقنامه صلح با اسرائیل و بستن سفارت این کشور بیان کردند. در این میان، اظهارات فرماندهان حماس به موازات اظهارات فرماندهان گروههای مسلح شیعی، امنیت ملی اردن و وحدت و یکپارچکی جامعه را نشانه گرفتند. این امر، سؤالاتی را در مورد میزان هماهنگی و استفاده ایران از تحولات اردن، مطرح می کند. گزارش حاضر به تحلیل و بررسی این مسأله می پردازد.
ماهیت اعتراضات
مقامات اردنی بر این باور بودند که با گذشت زمان اوضاع در امان آرام خواهد شد. اما اظهارات فرماندهان حماس که مردم را به حرکت به سوی سرزمیهای اشغالی برای آزادسازی قدس تشویق می کرد، به این ناآرامیها دامن زد و اعتراضات چندین روز دیگر به درازا کشید و تظاهر کنندگان هر روز در ساعت 10 بعد از ظهر تجمع می کردند. تظاهر کنندگان شعار می دادند: “مقاومت گزینه آزادمردان”، “خون شریکی اردن و فلسطین”، ” سرنوشت مشترک امان و غزه “. ملاحظه می شود که تظاهر کنندگان در شعارهای خود به نظام پادشاهی اردن تعرضی نداشته اند و از ترس اینکه مبادا نظام با آنها رویه ای متفاوت را در پیش گیرد، سعی کردند در شعارهای خود از نظام سخنی به میان نیاورند. اما در عین حال، برخی مناطق پادشاهی اردن تنش آلود شد و برخی تظاهر کنندگانی که قصد تعرض به نهادهای دولتی و یا توسل به خشونت را داشتند، بازداشت شدند. اما اینکه چه جریانی در ساماندهی این تظاهراتها دست دارد، باید گفت که اساسا این تظاهرات در ابتدا به صورت خودجوش به راه افتاد اما برخی بازیگران و در رأس آنها جماعت اخوان المسلمین تلاش کردند در راستای منافع سیاسی و ایدئولوژی خود از آن بهره برداری کرده و براساس برنامه های خود به این تظاهراتها سمت و سو دهند. این گروه با صدور بیانیه ای مقامات اردن را متهم کرد که تظاهرات منطقه الرابیه را ساختارشکن جلوه داده اند. در عین حال، حکومت اردن نیز از طریق منابع نزدیک به خود هشدار داده است که با تمام جدیت با افرادی که قصد بر هم زدن ثبات اردن را دارند، برخورد خواهد کرد”. مخاطب این هشدار مقامات اردن دو قدرت خارجی و داخلی یعنی ایران و اخوان المسلمین است که تلاش دارند اردن را بی ثبات سازند. اکنون به فعالیتهای این دو بازیگر می پردازیم:
تلاشهای ایران برای تأثیرگذاری و نفوذ
هرچند که جنگ غزه که از اکتبر 2023 میلادی آغاز شده و تا کنون ادامه دارد، نقطه عطفی در تلاشهای ایران برای نفوذ در اردن بود، اما باید گفت که تهران از مدتها قبل تلاش داشت از طریق گروههای اردنی در این کشور نفوذ کند. تهران همواره سعی کرده است تا عده ای از اتباع اردن را شیعه ساخته و آنها را در خدمت منافع خود به کارگیرد همچنین، ایران همواره برای احداث حسینیه های شیعی و ایجاد پروازهای گردشگری به مزارهایی که در اردن وجود دارد تلاش کرده است. علاوه بر آن، ایران تلاش دارد، اردن را توسط شبه نظامیان مسلح در مرزهای شرقی با عراق و مرزهای شمالی با سوریه به محاصره در آورد.
با شدت یافتن حملات اسرائیل به غزه، گروههای مسلح شیعی عراقی به بهانه “حمایت از آرمان فلسطین” به مرزهای اردن نزدیک شدند و جلوی عبور محموله های نفت به اردن را گرفتند. مقامات اردن دریافتند که این تلاش ایران برای بی ثبات ساختن اردن است که می خواهد به بهانه جنگ غزه، با تنش آلود کردن مناسبات اردن و عراق، سیاستهای ایران را پیش ببرد. در ژانویه گذشته کتائب حزب الله عراقی به بهانه جنگ غزه به یک پایگاه آمریکایی در اردن حمله کرد. چندی قبل، پس از آنکه اسرائیل با حمله به کنسولگری ایران در دمشق چند تن از فرماندهان سپاه انقلاب از جمله محمد رضا زاهدی را به قتل رساند، فرماندهان گروههای مسلح شیعی در عراق و مخصوصا کتائب حزب الله عراق گفتند که آنها این توانایی را دارند که راه زمینی به سوی اسرائیل را ببندند. ابو علی العسکری مسئول امنیتی کتائب حزب الله عراق گفت: ” مقاومت اسلامی در عراق، برای تجهیز برادران مقاومت در اردن امکانات خود را به میدان آورده است تا نیازهای 12000 هزار جنگجو به سلاحهای سبک و متوسط را تأمین کند و راکتهای ضد تانک، موشکهای تاکتیکی، میلیونها مهمات و چندین تن مواد منفجره در اختیار آنها قرار دهد. وی همچنین افزود: ” ما منتظر فراخوان مجاهدین جنبش حماس و جهاد اسلامی هستیم تا عملیات تجهیز را آغاز کنیم و در اولین گام، راه زمینی که به سرزمین اشغالی می رود را مسدود می کنیم”. این اظهارات که به تجهیز ” برادران مقاومت اسلامی” با فراخوانی حماس و الجهاد تصریح دارد، بسیار خطرناک است. یعنی او فقط از تجهیز و مسلح کردن گروههای شیعی در داخل اردن نمی گوید بلکه منظور او گروههای اسلامی سیاسی طرفدار حماس و الجهاد است. باید گفت که این تلاش تهران برای نفوذ نظامی در اردن از حمله اسرائیل به غزه آغاز نشده است بلکه تهران از سالها قبل این تلاشها را دنبال کرده است. به عنوان مثال در سال 2016 میلادی یک پهپاد ایرانی در جنوب سوریه ساقط شد که از پایگاههای حساس اردن عکسبرداری کرده بود. علاوه بر آن، وجود پایگاههای جنگجویان حزب الله و دیگر گروههای شیعی در جنوب سوریه و در نزدیکی مرزهای اردن از دیگر نمونه های تلاش ایران برای نفوذ نظامی در اردن است.
همچنین، ایران همواره از طریق گردشگران و مزارهای شیعی برای نفوذ نرم از هیچ تلاشی فروگذار نکرده است. به عنوان نمونه، دکتر ممدوح العبادی معاون نخست وزیر پیشین اردن در جولای 2023 میلادی، خواهان این شد که اردن برای جذب گردشگران شیعی گامهای مؤثری بردارد. مقامات اردن با خواست او مبنی بر گشودن درهای کشور به روی گردشگران ایرانی و شیعه مخالفت کردند. این درخواست که بدون در نظر گرفتن خطوط قرمز و امنیت ملی اردن مطرح شده بود، در آن زمان سر و صدای زیادی در محافل اردن به پا کرد. و با توجه به اینکه در اردن مزارهای مهمی چون مقام جعفر طیار وجود دارند که در ذهن و عقیده شیعیان جایگاه خاصی دارند، ایران بارها از طریق سفارت خود در امان از دولت اردن خواسته است که اجازه دهد در برخی مناطق مانند شهر مؤته در استان الکرک به بهانه وجود تعدادی از شیعه مذهبان حسینیه هایی احداث کند اما این خواست ایران همواره مورد مخالفت قرار گرفته است. از دیگر تلاشهای سفارت ایران در اردن می توان به فعالیتهای فرهنگی مانند برگزاری مراسم، نشستهای دینی و فرهنگی و همکاری با برخی نویسندگان و نخبگان فرهنگی اشاره کرد که با هدف زمینه سازی برای نفوذ ایران صورت می گیرد.
ابعاد و نشانه ها: گروههای اسلام سیاسی و بهره برداری از رخدادها
اظهارات پیاپی فرماندهان حماس در تحریک مردم اردن برای حرکت به سوی اردن پیامدهای خطرناکی به دنبال دارد. حماس یک نواری از محمد الضیف منتشر کرد که می گفت: ” ای برادران ما در اردن، لبنان، مصر، الجزایر، مغرب عربی، پاکستان، مالزی، اندونزی و در سرتاسر جهان عرب و جهان اسلام .. امروز به سوی فلسطین حرکت کنید.. اکنون و نه فردا”. او همچنین گفت: ” اجازه ندهید هیچ محدودیتی و هیچ مرزی و هیچ نظامی شما را از شرف مشارکت در آزاد سازی مسجد الاقصی محروم کند. خالد مشعل نیز در یک رویداد بانوانه که در امان پایتخت اردن برگزار شد، گفت: ” همه توده های امت اسلامی باید به جنگ طوفان الاقصی بپیوندند” و ” باید خون این امت با خون مردم فلسطین در هم آمیزد تا به مرتبه شرف نائل آید و به اذن خداوند نتیجه این جنگ را به نفع ما تمام کند”. مهند مبیضین ضمن انتقاد از اظهارات رهبران جنبش حماس که مردم را به شکستن مرزها و حرکت به سوی اسرائیل تحریک می کنند، این اقدام را یک ماجراجویی سیاسی خواند و نسبت به تلاشهای رهبران حماس برای تحریک افکار عمومی اردن علیه رهبران سیاسی هشدار داد. اما سخنگوی اخوان المسلمین اردن در مورد اظهارات رهبران حماس گفت: ” برخی اين اظهارات را طبق سلیقه خود تفسیر کردند”.
اما حماس نیز از این کار اهدافی را دنبال می کند و می خواهد با گسترش دامنه جنگ، بازیگران منطقه ای و بین المللی را به رعب اندازد تا آنان برای متوقف کردن جنگ غزه و فشار بر اسرائیل وارد عمل شوند. همچنین حماس نیک می داند که جغرافیای اردن با توجه به مساحت کم و ترکیب جمعیتی آن که بخش بزرگی از مردم ریشه فلسطینی دارند، بسیار انعطاف پذیر است. البته مرز مشترک اردن با اسرائیل از یک سو و مرز مشترک با عراق که یک اکثریت شیعی را در خود جای داده است از سویی دیگر، و همچنین تلاش ایران برای ایجاد راه مستقیم به سوی اسرائیل با هدف تهدید اسرائیل و فشار بر آن از طریق گروههای مسلح شیعی به این انعطاف پذیری دامن زده است. در نتیجه، حماس بر این باور است که راهپیمایی و یا حرکت مردم در اردن، بازیگران منطقه ای و بین المللی را وادار می سازد تا برای جلوگیری از گسترش دامنه جنگ مستقیما و یا به نحو مؤثری وارد عمل شوند.
اما جالب اینجاست که این اظهارات حماس درست بعد از آن مطرح شد که تعدادی از رهبران این جنبش در سفر به تهران با رهبر و برخی از مقامات ایرانی دیدار کردند. لذا، این سؤال پیش می آید که آیا میان گروههای مسلح شیعی مورد حمایت ایران و جنبش حماس در مورد زمان این تنش زایی هماهنگی صورت گرفته است؟ کتائب حزب الله تهدید می کند که با اشاره حماس و الجهاد، گروههای اردنی را مسلح و مجهز می کند. علی رغم اینکه شبه نظامیان شیعه از طریق سوریه و جولان راه مستقیمی به سوی اسرائیل دارند، اما کتائب این راه را کاملا نادیده می گیرد و انگشت روی راه اردن می گذارد. جنبش حماس نیز توسط رهبران خود از شهروندان اردن و مخصوصا عشایر می خواهد که به سوی اسرائیل حرکت کنند و از دعوت سوریه و شهروندان سوری برای همراه شدن با موضع ایران صرف نظر می کند. ایرانیها نیک می دانند که تهدید شبه نظامیان به تجهیز 12 هزار جنگجو در اردن، آن هم در سایه بیداری دستگاههای امنیتی اردن و بافت جامعه با ثبات اردن چیزی شبیه محال است زیرا حمایت جهان عرب و منطقه از اردن مانع از این کار می شود. همچنین رهبران حماس نیز نیک می دانند که حرکت به سوی اسرائیل غیر ممکن است زیرا هم اسرائیل با آنان برخورد می کند و هم اینکه جامعه بین الملل آن را به عنوان تهدیدی برای موجودیت اسرائیل قلمداد کرده و محکوم می کند. و این کار می تواند ثبات اردن را نیز به مخاطره اندازد. اما هدف این اظهارات موازی که احتمالا پس از هماهنگی میان ایران و حماس مطرح شده است، اولا، فشار بر دولت اردن است تا راه زمینی به سوی اسرائیل را مسدود کند و بدین سان اسرائیل را برای متوقف کردن جنگ تحت فشار قرار دهد. و ثانیا، فشار بر منطقه و تهدید به گسترش دایره جنگ است تا بازیگران منطقه ای برای تنش زدایی و متوقف کردن جنگ وارد عمل شوند. واقعیت این است که دعوت از مردم اردن برای حرکت به سوی اسرائیل اقدامی شبیه عملیات 7 اکتبر است که به خاطر یک اقدام نسنجیده و بدون در نظر گرفتن عواقب آن، این همه جنگ و ویرانی را به بار آورده است.
این فراخوان، از یک واقعیت دیگری در مورد ایران پرده بر می دارد. ایرانیها تلاش می کنند که اردن را به گشودن کانالهای دیپلماتیک با ایران و بهبود روابط که از چند سال بدینسو به تیرگی گراییده است، ترغیب کند. و به ایران اجازه دهد که طرحهای دینی و فرهنگی خود را در این کشور پیاده کند اما اردن که همواره نسبت به اهداف واقعی این اقدامات هوشیار بوده، این خواستها را نپذیرفته است. همچنین ایران در صدد است که از طریق اردن اسرائیل را به محاصره در آورد و بغیر از سوریه و لبنان یک کانون و ابزار دیگری نیز داشته باشد؛ مخصوصا که اخیرا در پی حملات مداوم اسرائیل علیه مسئولین سپاه پاسداران و مستشاران نظامی و پایگاههای نفوذ ایران در سوریه، نفوذ ایران در این کشور تحت فشار قرار گرفته و کم رنگ شده است. از این رو می توان گفت که اردن به عنوان یک راه مستقیم به سوی اسرائیل برای تصمیم ساز ایرانی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. و اگر تهران جای پایی برای خود در اردن تدارک ببیند، می تواند از آنجا به اسرائیل، منطقه و جامعه بین الملل فشار آورد؛ دقیقا همان کارکردی که اکنون سوریه، یمن و لبنان دارند.
در مقابل، مقامات اردن هوشیارند و از طرحهای ایرانی و اخوانی کاملا آگاهند و بارها در مورد آنها هشدار داده اند. احتمال ندارد که این دامنه تظاهراتها گسترش یابد و یا اینکه در تصمیم ساز اردنی و یا ثبات اردن تأثیری بگذارد؛ زیرا در درجه اول به خاطر هوشیاری ملت اردن نسبت به طرحهای خارجی و داخلی ایران و گروههای اسلام سیاسی، و در درجه دوم به خاطر قدرت کشور اردن و وحدت آن و نظام پادشاهی که ریشه در آداب و سنتهای کهن دارد، و در نهایت به خاطر وجود بازیگران منطقه ای و بین المللی که ثبات اردن برایشان مهم است و از امنیت اردن حمایت می کنند و درک درستی از طرحهای ایرانی و اخوانی دارند که کشورهای دیگر منطقه را به نابودی کشانده و امنیت منطقه را به مخاطره انداخته است که هنوز هم کشورهای منطقه با پیامدهای آن دست و پنجه نرم می کند. شاید از مهمترین مواضعی که در حمایت از ثبات اردن اتخاذ شده، تأکید خادم الحرمین الشریفین است. ملک سلمان بن عبد العزیز و امیر محمد بن سلمان در تماس تلفنی بر حمایت و همسبتگی کامل پادشاهی عربستان سعودی با اردن تأکید کردند و حمایت خود را از هر اقدامی که ملک عبد الله ثانی برای حفظ امنیت و ثبات کشورش اتخاذ کند، ابراز کردند.
پایان
ایران با هماهنگی گروههای شیعی مسلح عراقی و گروههای اسلام سیاسی در اردن تلاش می کند که دولت اردن را تحت فشار قرار دهد هرچند که ظاهرا هدف این اقدام مسدود کردن راه زمینی به اسرائیل و حمایت از غزه است، اما هدف واقعی سلب اختیار از تصمیم ساز اردنی است تا رام شود و همچون گروگانی در اختیار ایران و گروههای مسلح شیعی قرار گیرد. ایران تلاش دارد جای پایی برای خود در اردن تدارک ببیند که با داشتن جغرافیای راهبردی اسرائیل را به محاصره درآورد و با حضور فعال در مسائل منطقه بازیگری کند و سایر بازیگران منطقه ای را به نفع تهران کنار بزند. و به نظر می رسد که میان ایران و گروههای شیعی مسلح در عراق و اسلامگرایان در اردن یک هماهنگی وجود دارد مبنی بر اینکه با فشار بر دولت اردن در یک زمان، در کشور هرج و مرج به راه اندازد و بدین سان دامنه جنگ را گسترش دهد. اما حکومت اردن با این فراخوانها کاملا جدی برخورد کرد و تهدید کرد که به هرگونه اقدامی علیه امنیت ملی اردن، قاطعانه پاسخ خواهد داد. وانگهی، مسلح کردن جنگجویان اردنی توسط گروههای مسلح شیعی و یا حرکت به سوی قدس آنگونه که رهبران حماس فراخوان می دهند، نه عملی است و نه ممکن. در نتیجه این رجز خوانی ها برای بهره برداری سیاسی است که گروههای اسلام سیاسی و ایرانیان در این کار مهارت دارند و می توان نام این کار را سیاست بازدارندگی گذاشت. اما با این همه، این امکان نیز وجود دارد که ایران از طریق گروههای مسلح خود اقدام به تجهیز جنگجویان در داخل اردن کند و یا اینکه گروههای اسلام سیاسی را برای گسترش دامنه تظاهرات و ایجاد هرج و مرج و خشونت علیه نهادهای دولت تحریک کند؛ به ویژه اگر فشار بر ایران افزایش یابد و وجود راهبردی آن در مناطق نفوذ به مخاطره افتد و این گزینه هرچند که غیر ممکن و نابخردانه است، اما برای تهران به عنوان یک گزینه مطرح است و احتمال آن نیز می رود.