در پی حمله پژاک (حزب حیات آزاد کردستان) -یکی از گروه های اپوزیسیون حکومت- در ۲۰ جولای ۲۰۱۸ میلادی (۳۰ تیر ۱۳۹۷ خورشیدی) به یکی از قرارگاه های سپاه در منطقه مرزی مریوان (مرز ایران و کردستان عراق) ۱۱ عضو سپاه کشته و ۸ هشت تن دیگر مجروح شدند.
این حمله بعد از افزایش فعالیت نظامی گروه های مسلح مخالف رژیم جمهوری اسلامی در کردستان از اوایل ۲۰۱۸ میلادی (بهمن ۱۳۹۶ خورشیدی) انجام می شود. روز یکشنبه دهم ژوئن ۲۰۱۸ (۲۰ خرداد) پژاک اعلام کرد در جریان درگیری ها بین این گروه و سپاه در منطقه مرزی اشنویه با اقلیم کردستان ۲۷ عضو سپاه کشته و زخمی شدند. در این حمله ۹ مامور سپاه کشته و ۱۸ تن دیگر زخمی شدند. سپاه پاسداران روز ۳ ژانویه ۲۰۱۸ میلادی (۱۳ دی ۱۳۹۶ خورشیدی) از کشته شدن سه نیروی امنیتی در درگیری نظامی در شهرستان پیرانشهر در استان آذربایجان غربی خبر داد. جدول (۱)
به برخی از درگیری های نظامی بین گروه های مسلح از یک سو و سپاه و ماموران امنیتی در استان های کرد نشین اشاره می کند.
جدول (۱): برخی از عملیات مسلحانه گروه های اپوزیسیون کرد علیه رژیم جمهوری اسلامی
(۲۰۱۳-۲۰۱۸ میلادی) (۱۳۹۲-۱۳۹۷ خورشیدی)
با توجه به جدول بالا می توان گفت عملیات نظامی گروه های کرد مخالف رژیم از نیمه سال ۲۰۱۵ میلادی (شهریور ۱۳۹۴ خورشیدی) روند افزایشی داشته است. این عملیات، عمدتا در مناطق کردنشین به ویژه در پنج استان هم مرز با اقلیم کردستان عراق انجام شده و گروه های مسلح کرد از شیوه های جنگ چریکی از آدم ربایی گرفته تا حملات ضربتی بهره گرفتند. عملیات گروه های کرد، نیروهای حکومتی را از پای درآورده و منجر به تلفات سنگین جانی در صفوفشان شده است که همچنان هم ادامه دارد. نیروهای مسلح کرد در شرایط کنونی از مهارت های رزمی بالا و مهمات و تجهیزات نظامی پیشرفته تر از سابق برخوردارند.
در این راستا می توان گفت هر چند سپاه در سپتامبر ۲۰۱۱ میلادی (شهریور ۱۳۹۰ خورشیدی) اعلام کرد با کشته شدن ۱۸۰ عضو حزب حیات آزاد کردستان منطقه مرزی واقع در شمال غرب ایران از گروه های کرد مسلح پاکسازی شده و درگیری بین دو طرف در این مناطق به جز در موارد محدودی کاهش یافت اما افزایش دوباره تنش در شرایط کنونی با تحولات منطقه و به ویژه تحولات مساله کردها بعد از آغاز جنگ داخلی در سوریه و نقش آفرینی برجسته کردها در موازنه نبرد در منطقه و حمایت تسلیحاتی و مالی آمریکایی ها از کردها برای مقابله با گروه دولت اسلامی (داعش) در عراق و سوریه بی ارتباط نیست.
حزب کارگران کردستان ایران در مه ۲۰۱۶ میلادی (فروردین ۱۳۹۵ خورشیدی) از آغاز جنگ مسلحانه علیه رژیم جمهوری اسلامی خبر داد. با این حال، به نظر می رسد که این رویکرد در واکنش به تحولات آن دوره و بهره گیری از حمایت منطقه ای و بین المللی نسبت به جنبش کردها و تشکیل کشور مستقل در پیش گرفته شده است. اما در مقابل، همین رویکرد منجر به افزایش عملیات مسلحانه علیه سپاه شد. این تحولات در پرتو احیای مساله کردها و رشد حس ملی گرایی و از سر گیری دست یابی به رویای تاریخی و تشکیل کشور مستقل در بخش هایی از ایران و عراق و ترکیه و سوریه آنهم بعد از اقدامات جدی اقلیم کردستان عراق برای جدایی از عراق صورت می گیرد.
بی گمان، حزب دموکرات کردستان ایران، شاخه نظامی گروه های مسلح در ایران و ترکیه و عراق و سوریه پس از کنار گذاشتن رویکرد مسلحانه موفق به ایجاد کریدورهای سری در مناطق کردنشین در ایران و ایجاد دستگاه امنیتی سری برای پیگرد جاسوس ها شده است. این اقدامات منجر به گسترش فعالیت و افزایش عملیات نظامی این گروه علیه ماموران رژیم شد.
این حزب با تکیه بر راهبرد مقاومت برای دست یابی به هدف کردها به آموزش پیکارجویان و پیوستن نیروهای بانشاط پرداخت و این نیروها پس از آموزش های فراوان و آموزش به کارگیری اسلحه سبک و متوسط برای ارتباط با ساکنان بومی به ایران اعزام شدند. مصطفی هجری دبیر کل حزب دموکرات کردستان پیشتر درباره اعزام گسترده نیرو به ایران گفت «حکومت ایران یا باید به حزب اجازه کار مدنی و مسالمت آمیز دهد و یا علیه آنان حمله کند. در چنین شرایطی، پیکارجویان حزب از واکنش متقابل و دفاع از مردم دریغ نمی کنند.»
از طرف دیگر، نمی توان تاثیر اقدامات سرکوبگرانه رژیم ایران علیه کردها از جمله عملیات ترور سران کرد در اقلیم کردستان عراق و پیگرد و اعدام غیر قانونی چهره های شاخص و شهروندان کرد ایران را نادیده گرفت که منجر به افزایش تنش و روی آوردن به رویکرد جنگ مسلحانه از سوی کردها می شود.
اما در کل، می توان گفت جنبش مسلح کرد در ایران از دامنه گسترده جنبش مبارز کردها در همه منطقه -عراق و ترکیه و سوریه- و از سابقه طولانی مبارزات مسلحانه آنها برای دست یابی به کشور مستقل و از سابقه تاریخی آنها در مبارزه با حکومت ها و نیروهای مسلح دولتی درس گرفته است. کشمکش منطقه ای و افزایش رویکرد نظامی و گسترش تسلیحات و ناتوانی حکومت ها در کنترل مرزها و بسط حاکمیت خود بر کشور به جنبش مسلح کردستان در ایران کمک کرد تا با آزادی و ابزارهای مناسب به تحرک در مناطق مرزی با کردستان ایران (شمال غرب کشور) بپردازد.
ساختار جمعیتی ساکن مناطق مرزی بستر مناسبی برای تحرکات گروه های مسلح در این مناطق ایجاد کرد. جنبش کردستان ایران از حمایت گروه های کرد اقلیم کردستان عراق و کردهای ساکن مناطق مرزی ترکیه و ایران و نیز حمایت مردمی در مناطق کردنشین در مرزهای عراق و ایران و ترکیه برخوردار است. اغلب حملات گروه های کرد مسلح در مناطق مرزی با اقلیم کردستان و بخش محدودی هم در مناطق مرزی با ترکیه -مرکز حزب کارگران کردستان- انجام شده است.
بی گمان، مساله کردها ریشه در عمق تاریخ معاصر ایران دارد. روابط حکومت ایران با کردها همواره خصمانه بوده است. حکومت ایران دو اقدام جدی برای تشکیل کشور مستقل کردها یعنی پروژه «جمهوری آزاد» توسط “سمکو” رهبر کرد، در دهه بیست میلادی (۱۳۰۲ خورشیدی) و پروژه «جمهوری مهاباد» کردستان توسط قاضی محمد در سال ۱۹۴۶ میلادی (۱۳۲۴ خورشیدی) را ناکام کرد. سابقه اقدامات سرکوبگرانه حکومت ایران علیه کردها طولانی است.
کردها در جریان انقلاب ۱۹۷۹ میلادی (۱۳۵۷ خورشیدی) نقش آفرینی کردند اما این گروه بعد از انقلاب به خاطر اینکه اکثریتشان سنی بودند توسط حکومت به حاشیه رانده شده و از عرصه حذف شدند. رژیم جمهوری اسلامی مذهب شیعه را به عنوان دین رسمی و ولایت فقیه را به عنوان مرجع حکومت تعیین کرد. همزمان با به قدرت رسیدن حکومت جدید فصل تازه ای از ظلم و رنج و سختی کردها و بقیه اقلیت ها رقم خورد. شرایط این گروه ها در حکومت جدید و قدیم چندان تفاوتی با یکدیگر نکرد. خمینی در دهه هشتاد میلادی (۱۳۵۸ خورشیدی) حکم حمله به کردستان را به خاطر مقابله با «سران اشرار» و کافر خواندن آنها صادر کرد. مناطق کردنشین مورد حمله جنگنده های رژیم قرار گرفتند. زخم های آن دوره کردهای ایران و منطقه هنوز بهبود نیافته است.
سیاست حکومت فقها در سال های بعد هم در راستای عدم اعطای حقوق حداقلی به کردها پیش رفت. کردها حتی از برخی از حقوق قانونی که در قانون اساسی آمده محروم شدند. مناطق کردنشین با وجود برخورداری از منابع طبیعی در محرومیت به سر می برند و شهروندان کرد از تصدی پست های رده بالای مدیریتی یا ریاست سه قوه یا دانشگاهی یا در دیگر بخش های حکومت بازماندند. اینها همه بستر مناسبی برای از سر گیری فعالیت مسلحانه و شعارهای استقلال طلبی از ایران فراهم کردند.
هرچند سیاست های رییس جمهور اصلاح طلب محمد خاتمی در سال های ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۵ میلادی (۱۳۷۶-۱۳۸۴ خورشیدی) منجر به آرام شدن تنش در استان های کرد نشین شد اما همزمان با روی کار آمدن احمدی نژاد تنش دوباره افزایش یافت. در این دوره، حس ملی گرایی کردهای ایران بعد از تحولات اقلیم کردستان عراق به دنبال حمله آمریکا و دست یابی کردهای عراق به خودمختاری تقویت شد و رژیم ایران به خطرناک بودن این تحولات و تاثیر آن بر کردهای ایران به ویژه در پرتو سیاست های دولت جرج بوش پسر پی برد.
روحانی در ژوئن ۲۰۱۶ میلادی (مرداد ۱۳۹۴ خورشیدی) به کردستان سفر کرد و به طور ضمنی به حاشیه رفتن کردها اشاره کرده و به کردها وعده اقرار به حقوق فرهنگی و آموزش زبان مادری و بهبودی وضعیت معیشتی داد. اما هیچ تحول مثبتی در کردستان که طبق آمارهای رسمی جزو محروم ترین مناطق کشور است روی نداد بلکه اقدامات سرکوبگرانه و حضور نظامی رژیم در این اقلیم افزایش یافت و موج گسترده ای از تصفیه و ترور سران کرد در داخل و خارج کشور به راه افتاد. این رویکرد یکی از عوامل مهم در بازگشت تنش بود.
سوالی که در پایان مطرح می شود این است: آیا استان کردستان به کانون درگیری تمام عیار و تنش تبدیل می شود و خواب را از چشمان حکومتی ها می رباید؟ آنهم حکومتی که گرفتار بحران های متعدد در مناطق اقلیت نشین شده است. اقلیت ها و خلق های غیر فارس هم در کنار کردها مورد ظلم و ستم رژیم ایران قرار دارند. آنها گرفتار این منطق نادرست رژیم شده اند. رژیم ایران از طرفی این اقلیت ها را سرکوب می کند و از طرف دیگر ادعا می کند که آنها بخشی از مردم این مرز و بوم که ایران نامیده می شود هستند؟!
بی گمان، رژیم ایران همچنان بر ابزار سرکوب به عنوان تنها وسیله برخورد با مطالبات اقلیت ها پافشاری می كند. مساله اصلی این است که ایدئولوژی حکومت مانع از ایجاد راهکاری برای حل مساله اقلیت ها شده است. بنابراین، به نظر می رسد جنگ و گریز بین گروه های کرد و نیروهای حکومتی ادامه یابد. گروه های کرد رویکرد مسلحانه و خشونت را به عنوان ابزاری برای دست یابی به اهدافشان برگزیده اند و حکومت ایران رویکرد دیگری به جز ستیزه جویی با همه چه در داخل و چه در منطقه و جهان ندارد.