صحنه سیاست ایران و انتخابات ریاست جمهوری آینده بعد از رفسنجانی

https://rasanah-iiis.org/parsi/?p=1190

رژیم ایران پدر خوانده و رازدار خود را از دست داد. علی اکبر هاشمی رفسنجانی بر اثر ایست قلبی درگذشت. تحلیلگران امور سیاسی به شکل تفصیلی با ترسیم سناریوهای مختلف و حساب و کتاب های فراوانی بعد از درگذشت علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی به ارائه چشم انداز آینده رژیم ایران پرداختند. تمامی این تحلیل ها به نقش هاشمی رفسنجانی به عنوان عامل متعادل کننده نظام سیاسی ایران اشاره می کنند؛ چه او از وزن سیاسی سنگین و قدرت فوق العاده در ائتلاف با کلیه جریان های سیاسی در داخل نظام –از اصولگرایان و اعتدال گرایان گرفته تا اصلاح طلبان- برخوردار بود. اما کسی به چشم انداز آینده رژیم ایران بعد از رفسنجانی و در سایه حضور خامنه ای اشاره ای نکرده است.
رفسنجانی بعد از شرکت در انقلاب تا پیش از بازگشت خمینی به تبعید گاه خود در پایس در تمامی پست های کلیدی حاکمیت عهده دار مسئولیت بود. اکبر هاشمی رفسنجانی با تشکیل اولین مجلس شورای اسلامی در سال 1980 میلادی (1359 شمسی) به ریاست آن رسید. هاشمی در سال 1989 میلادی (1368 شمسی) برای همیشه از مجلس رفت و در همان سال به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد و تا سال 1997 میلادی (1376 شمسی) رئیس قوه مجریه بود. وی همچنین از سال 2007 تا 2011 میلادی (1386 تا 1390 شمسی) ریاست مجلس خبرگان رهبری را به عهده داشت. وی تا زمان فوت به عنوان رئیس مجمع تشخیص مصلحت ایفای نقش می کرد. او طی دوره ریاست جمهوری خود رویکرد سازندگی را بعد از جنگ ایران و عراق در راس اولویت های دولت قرار داد و اقتصاد کشور در مسیر پیشرفت کیفی قرار گرفت. دوران سازندگی به دو دوره ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی اطلاق می شود. هاشمی رفسنجانی بنیانگذار مناطق آزاد کشور بود و توانست بدین وسیله طیف گسترده ای از طبقه متوسط و کارفرمایان را با خود همراه سازد. با این حال، هاشمی از در خصومت با بازار و بازاریان که حامیان سنتی روحانیت هستند وارد نشد و او ضمن تشکیل نوعی ائتلاف سیاسی با بازار روابط خوبی با حزب مؤتلفه اسلامی –نماینده بازار- برقرار کرد. رفسنجانی در زمان جنگ عراق و ایران به عنوان نیروی متعادل کننده بین سپاه پاسداران به فرماندهی محسن رضایی و نیروی زمینی ارتش به فرماندهی صیاد شیرازی نقش آفرینی کرد. او در سال 1988 میلادی (1367 شمسی) –اواخر جنگ عراق وایران- از سوی خمینی به عنوان جانشین فرمانده کل قوا منصوب شد و رابطه تنگاتنگی بین او و سرداران سپاه شکل گرفت که تا به امروز هم ادامه دارد.
در راستای فعالیت حزبی و موازنه سیاسی رفسنجانی بنیانگذار حزب کارگزاران سازندگی است که به عنوان حزب حاکم بر صحنه سیاسی ایران از نیمه های دهه هشتاد تا نیمه های دهه نود میلادی (نیمه های دهه هفتاد تا نیمه های دهه هشتاد شمسی ) نقش آفرینی می کرد. حزب کارگزاران سازندگی را می توان پدر معنوی اصلاح طلبان و جبهه مشارکت خواند. خاتمی در سمت وزیر در دولت رفسنجانی مشغول فعالیت بود. رفسنجانی تنها از سوی احمدی نژاد به شدت و علنا مورد حمله قرار گرفت. احمدی نژاد ثروت رفسنجانی و چگونگی کسب آن را با هدف حذف وی از صحنه سیاسی مورد پرسش قرار داد. انتقادات تند احمدی نژاد به رفسنجانی، همچنین نشانگر کدورت بین رفسنجانی و خامنه ای است؛ کدورتی که به دنبال سرکوب گسترده هواداران جریان اصلاح طلب بعد از پیروزی احمدی نژاد برای بار دوم در انتخابات ریاست جمهوری در سال 2009 میلادی (1388 شمسی) افزایش یافت. با وجودی که رفسنجانی به دنبال یک معامله سیاسی از رقابت های انتخابات ریاست جمهوری سال 2013 میلادی (1392 شمسی) حذف شد اما او همچنان در سمت خود به عنوان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام باقی ماند. این نهاد به حل اختلافات میان مجلس و شورای نگهبان می پردازد. فارغ از مسئولیت های وی، رفسنجانی در واقع ستونی از ستون های نظام است.

» رفسنجانی و صحنه سیاست ایران:
رفسنجانی نقش عمده ای در تداوم ائتلاف بین جریان اعتدال به رهبری حسن روحانی رئیس جمهور ایران و گروه های اصلاح طلب ایفا کرد. اصلاح طلبان در شش ماه گذشته از پروژه گذر از روحانی صحبت کردند. اصلاح طلبان از کابینه روحانی کنار گذاشته شدند و اکثریت کابینه اعضای فراکسیون اصولگرایان میانه رو هستند. این فراکسیون با روحانی ائتلاف کرده است. رفسنجانی با تکیه بر رویکرد مقطعی به مذاکره با اصلاح طلبان درباره نحوه بازگرداندن تدریجی آنها به صحنه سیاسی ایران پرداخت. اصلاح طلبان بعد از انتخابات سال 2009 میلادی (1388 شمسی) تا سال 2013 میلادی (1392 شمسی) در معرض حذف و سرکوب سیاسی قرار گرفتند. اما، رفسنجانی موفق شد تا اصلاح طلبان را از معرفی نامزد مستقل اصلاح طلب در انتخابات ریاست جمهوری در ماه مه 2017 میلادی (اردبیهشت 1396 شمسی) منصرف کند.
در خصوص رابطه میان روحانی و خامنه ای باید گفت رفسنجانی، پارسال، نقش کلیدی در راستای کاهش اختلاف نظر میان خامنه ای و روحانی ایفا کرد. این اختلافات از ماه مارس تا ماه اوت (اسفند تا مرداد) به اوج خود رسید. موضوعات مورد اختلاف عبارتند از انتقاد خامنه ای از توافق هسته ای و رویکرد اقتصادی دولت حسن روحانی و اصرار خامنه ای بر مشارکت سپاه در قراردادهای جدید نفتی و مخالفت با الگوی پیشنهادی بیژن زنگنه وزیر نفت ایران در خصوص قراردادهای نفتی. به دنبال همین اختلاف نظرها، رسوایی های مالی دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب برملا شد. نخست، رسوایی حقوق های نجومی برخی مدیران دولت روحانی و سپس، رسوایی جدیدی در اقدام استاندار تهران در توزیع زمین های دولتی در میان بستگانش خبرساز شد. کشمکش ها بعد از میانجی گری هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری فروکش کرد و سرانجام با یک معامله سیاسی خاتمه یافت. بر اساس معامله صورت گرفته احمدی نژاد از نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری و رقابت با روحانی حذف شده و روحانی با تمرکز بر صحنه بین الملل برای کسب حمایت جهانی در راستای فشار بر آمریکا برای اجرای برخی از مفاد توافق هسته ای تلاش کرد. روحانی هم در مقابل با ترمیم کابینه، برخی از وزیران مورد اعتراض اصولگرایان از جمله وزرای فرهنگ و آموزش و پرورش و جوانان و ورزش را کنار گذاشت.
اما، این آرامش نسبی چندان دوام نیاورد. همزمان با پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و پیش بینی ایرانیان مبنی بر لغو توافق هسته ای و تصویب تمدید ده ساله تحریم های آمریکا بر ایران توسط کنگره انتقادهای داخلی در خصوص سیاست های روحانی دوباره شدت گرفت. زمزمه هایی از سوی اصولگرایان درباره معرفی نامزد ریاست جمهوری برای رقابت با روحانی در انتخابات آینده به گوش می رسد. اصولگرایان، عملا هم چنین کاری کردند و حزب مؤتلفه اسلامی میرسلیم، وزیر دولت رفسنجانی را به عنوان کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری آینده معرفی کرد.

» سناریوهای توازنات سیاسی ایران بدون رفسنجانی:
بی گمان، رفسنجانی حامی روحانی و جریان روحانی بود. او تا حدودی می توانست جلوی تندروی اصولگرایان تندرو را بگیرد. رفسنجانی از شخصیت های جریان اصولگرایان سنتی نزدیک به میانه روها به حساب می آید.
رفسنجانی سیاست معامله و محاسبه سود و زیان را به خوبی بلد بود. بی تردید، درگذشت او راه را برای اوج گرفتن اصولگرایان تندرو و اصلاح طلبان تندرو باز می کند. چندین سناریوی احتمالی در خصوص این دو گروه عبارتند از:

1- سناریو تقابل و فیصله زود هنگام نبرد
رهبری و اصولگرایان از یک نامزد اصولگرای تندرو حمایت کرده و روحانی در انتخابات ریاست جمهوری آینده توسط شورای نگهبان رد صلاحیت می شود. نقطه قوت چنین سناریویی در تصور اصولگرایان مبنی بر شکست توافق هسته ای و ناتوانی روحانی در تعامل با دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا نهفته است. اصلاح طلبان در چنین شرایطی به انزوا رفته و قادر به واکنشی قوی نخواهد بود، چرا که رفسنجانی می توانست با تحرک در محافل اصولگرایان سنتی آنها را به بازگذاشتن فضای محدودی از فعالیت های سیاسی تشویق کند تا اینکه بازی ادامه یافته و نظام ایران به دام جمود گرفتار نشود.
در این گزینه، امکانات و سیطره سپاه پاسداران بر اقتصاد ایران و جاه طلبی های این نهاد در راستای چنگ انداختن بر تمامی ارکان حاکمیت در ایران از جمله مقام رهبری بعد از درگذشت خامنه ای افزایش می یابد.

2- سناریوی ادامه وضعیت فعلی
با توجه به این سناریو، روحانی تایید صلاحیت شده و او به دلیل عدم حضور کاندیداهای مقتدر اصولگرا پیروز انتخابات می شود. ائتلاف بین اعتدال گرایان و اصلاح طلبان ادامه می یابد. فشار اصولگرایان بر روحانی بیشتر شده و به همین دلیل، او مجبور به اعطای امتیازات بیشتری در ارتباط با آرایش کابینه دولت آینده می شود. محدودیت ها بر اصلاح طلبان ادامه می یابد. در چنین شرایطی، فاصله گرفتن اصلاح طلبان از روحانی و روی آوردن آنها به فعالیت سیاسی جداگانه یا زیرزمینی دور از ذهن نیست. البته، بی گمان، دستگاه های امنیتی رهبری یا قوه قضائیه به تعامل بی رحمانه با اینگونه فعالیت ها می پردازند. نشانه های چنین اقداماتی را در نحوه برخورد قوه قضائیه با محمود صادقی نماینده اصلاح طلب دیدیم. صادق لاریجانی رئیس قوه قضائیه توسط صادقی به فساد مالی متهم شد. فضای سیاسی ایران در دراز مدت دچار تنش خواهد شد.


3- سناریوی حاکمیت مردم
انتخابات ریاست جمهوری با حضور دو چهره قوی در عرصه رقابت انتخاباتی برگزار می شود. یک نامزد اصولگرای قوی برای رقابت با روحانی معرفی می شود که انتخاب بین این دو به عهده مردم ایران خواهد بود. مردم در چنین شرایطی برای مشارکت در انتخابات تشویق می شوند و آحاد ملت برای احیای بخشی از اعتماد به نظام به پای صندق های رای می روند؛ اعتمادی که بعد از یک سری رسوایی های مالی پی در پی در نظام از دست رفت. اما، فارغ از آزادی ظاهری مردم در انتخابات نتیجه نهایی آن به نفع رهبری تضمین شده است. به هرحال، رهبر می تواند به کنترل و هدایت روند انتخابات بپردازد. تصمیم رهبر در این شرایط، ماندن اصلاح طلبان در کنار روحانی و عدم حذف آنان از بازی سیاسی رسمی است. این امر عامل تقویت کننده نظام بوده و از برخی کشمکش های امنیتی در ایران جلوگیری می کند؛ کشمکش هایی که چهره ایران را در داخل وخارج از کشور در شرایط بحرانی خدشه دار می کنند. رژیم ایران در وقت حاضر به حمایت کشورهای خارجی به ویژه اتحادیه اروپا برای مواجهه با دشمنی احتمالی دونالد ترامپ نیاز دارد.
بی گمان، انتخاب هر کدام از سه گزینه یاد شده همچون سیاست های دیگر رژیم ایران به خود خامنه ای بستگی دارد. اما، رفسنجانی همواره در پشت پرده یک وزنه سیاسی بود که نظراتش جدی گرفته می شد تا تصمیم آخر از سوی خامنه ای صادر شود. رفسنجانی مهره مهمی در تصمیمات خامنه ای به شمار می رفت. انتخاب هر یک از سناریوهای یاد شده توسط خامنه ای نشانگر حجم آنچه جریان اعتدال گرا و اصلاح طلب در نبود رفسنجانی از داده است، به عبارت دیگر هر چقدر خامنه ای به تندروی بیشتری روی آورد تاثیر نبود رفسنجانی بر جریان اعتدال گرا افزایش می یابد.

موسسه بين المللى مطالعات ايران
موسسه بين المللى مطالعات ايران
موسسه بين المللى مطالعات ايران