نمایش پرچم های گروهای نیابتی سردرگمی رژیم ایران را آشکار می سازد

https://rasanah-iiis.org/parsi/?p=2245

توسطدكتر محمد بن صقر السلمى

در میان افزایش لحظه به لحظه تنش بین ایران و آمریکا در عراق، یک تحول چشمگیر در اوایل سال ۲۰۲۰ از چشم بسیاری از تحلیلگران دور ماند؛ زیرا آنها بر تحولاتی دراماتیک تر و سناریوها و پیامدهای احتمالی آن متمرکز بودند. در ۹ ژانویه، سردار امیر علی حاجی زاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران در تلویزیون حکومتی حضور یافت تا در خصوص حملات موشکی ایران به دو پایگاه مستقر در عراق که سربازان آمریکایی در آن مستقرند توضیح دهد. برخلاف معمول، 9 پرچم در پشت سر او دیده می شد، در حالی که در سخنرانی های عمومی گذشته از سوی فرماندهان سپاه، فقط از پرچم های سپاه و ایران استفاده می شد.

اکثر پرچم های مورد نظر به نیروهای شبه نظامی نیابتی ایران تعلق داشتند که رژیم ایران آنها را «محور مقاومت» علیه آمریکا و متحدانش در خاورمیانه می نامد. این پرچم ها به شبه نظامیان شیعه فرقه گرا تعلق داشتند که در کشورهای عرب و سایر کشورهای همسایه قرار دارند و حامی رژیم ایران هستند. آنها شامل این گروه ها می شدند: شبه نظامیان زینبیون پاکستان در سوریه، شبه نظامیان افغان فاطمیون در سوریه، جنبش (غیر شیعی) حماس در فلسطین، حشد الشعبی در عراق، انصارالله (حوثی ها) در یمن، و حزب الله لبنان. سه پرچم دیگر به نیروی هوایی ایران، نیروی هوافضا و کشور ایران تعلق داشتند.

اهمیت نمایش دادن این پرچم ها در پیام تلویحی و سمبلیک آن از سوی رژیم ایران است اینکه رژیم ایران با اعلام رسمی و علنی وابستگی این گروه های شبه نظامی به خود، روابطش با آنها را به سطحی جدید ارتقا بخشیده است. هرچند که پیش از این نیز همگان از این روابط مخفی مطلع بودند، اما رژیم ایران از اذعان به اینکه این گروه های شبه نظامی، گروه های نیابتی این رژیم در منطقه هستند خودداری می کرد. اما اکنون این تظاهر به پایان رسیده و این گروه های شبه نظامی دیگر به طور رسمی گروهای نیابتی تهران در جهان عرب شده اند.

پس از نمایش این پرچم ها، حشد الشعبی، حوثی ها، حزب الله، شبه نظامیان شیعی در سوریه، و حماس دیگر نمی توانند ادعا کنند به سرزمینی که در آن فعالیت می کنند تعلق دارند؛ همچنین آنها نمی توانند ادعا کنند که هویت شان ذاتاً به سرزمین و مردم جایی مرتبط است که در آن وجود دارند. همگی آنها اکنون گروه های نیابتی رژیم ایران در میان ملل عرب هستند؛ و می کوشند تا با مشارکت در گسترش و تامین دایره نفوذ ایران در منطقه، اهداف توسعه طلبانه تهران را محقق سازند. با این اقدام، تهران به طور علنی به قوانین و اصول بین المللی در خصوص احترام به حاکمیت دیگر اعضای سازمان ملل و همچنین عدم مداخله در امور داخلی آنها بی اعتنایی کرده است.

افزون بر این، رژیم ایران با انجام این اقدام جسورانه، چند پیام فرستاده و به اهداف مشخصی رسیده است. نخست اینکه کنترل خود بر این گروه های نیابتی در منطقه را به رخ کشیده است که به این رژیم اجازه می دهد تا عملیات خود را به فراسوی مرزهای جغرافیایی خود گسترش دهد و جای پایی برای این رژیم در کشورهای عربی همسایه به وجود آورد.

دوم اینکه تهران نشان داده است از مرحله ای که در آن فقط از گروه های شبه نظامی مسلح در کشورهای عرب حمایت مالی و سیاسی می کرد، فراتر رفته است. در حال حاضر رژیم ایران در مرحله جدیدی از مشارکت عمده در فرایند و اجرای تصمیمات حیاتی در عراق، سوریه و لبنان قرار دارد هرچند که گروهای نیابتی آن، جنبش های ملی مشروع به شمار نمی روند.

سوم اینکه این اقدام جای شک باقی نمی گذارد که نقش واقعی این گروه های شبه نظامی فعالیت برای رژیم ایران است، نه برای آرمان های میهن خود. آنها نشان داده اند که ایران را میهن اصلی خود می دانند، و عراق، یمن، سوریه، فلسطین، و لبنان را حتی میهن دوم خود نیز نمی دانند: آنها در واقع چیزی نیستند مگر گستره جغرافیایی ایران. این گروه های نیابتی می کوشند تا میزان کنترل رژیم ایران را در منطقه حفظ و گسترش دهند.

چهارم اینکه رژیم ایران این نکته را برجسته ساخته است که از طریق نیروهای نیابتی خود، می تواند با دشمنان خود در چندین جبهه درگیر شود و آنها را فرسوده کند.

همه این موارد نشان می دهد که رژیم ایران اکنون رسما اذعان کرده است که گروه های شبه نظامی مسلح خارجی که پیش از این ادعا می کرد صرفا متحدان آن هستند، در واقع گروه های وابسته به سپاه پاسداران هستند که در فهرست سیاه گروه های تروریستی قرار دارند. به این ترتیب، این گروه های نیابتی نیز باید در آینده به طور نسبی یا کامل در میان گروه  های تروریستی طبقه بندی شوند. همه این گروه های شبه نظامی عملیات رزمی خود را تحت رهبری فرمانده سابق نیروی قدس، قاسم سلیمانی اجرا می کردند که همانگونه که رییس جمهور آمریکا، دونالد ترامپ تاکید کرده است، تروریستی بود که موجب معلول و مثله شدن افراد بیشماری در سرتاسر منطقه شد.

این نمایش پرچم همچنین نشانگر سردرگمی رژیم ایران است و نشان می دهد که درک صحیحی از چگونه فهمیده شدن اقدامات خود در منطقه و پیامدهای آن ندارد؛ این موضوع احتمالا به مجموعه مشکلاتی خواهد افزود که تهران از زمان تحریک گروه های شبه نظامی خود در عراق برای افزایش حملات با آن مواجه بوده است. این بی اعتنایی علنی به عربها نفوذ منطقه ای رژیم ایران را نیز کاهش خواهد داد، و بی شک موجب لطمه بیشتر به شهرت این کشور خواهد شد؛ مردم خاورمیانه که مدتها در رنج بوده اند، علیه رژیم ایران و سبعیت گروه های نیابتی آن تظاهرات برگزار می کنند و همچنین جامعه بین المللی نیز از تاثیر بی ثبات کننده آنها ابراز نگرانی کرده اند. 

همچنین رژیم ایران با به رخ کشیدن گروه های نیابتی خود، دیگر نمی تواند ادعا کند که آنها در خدمت مردم خود هستند و مشخص کرد که این گروه ها چیزی بیش از سرسپردگان رژیم ایران نیستند؛ آنها مزدورانی هستند که فقط به رژیم تهران وفادارند و صدماتی که این امر به ملل عرب وارد می کند برای آنها حائز اهمیت نیست. در واقع این موضوع بدان معناست که این گروه های شبه نظامی را نمی توان نیروهای عراقی، یمنی، یا لبنانی طبقه بندی کرد؛ بلکه گروهای نیابتی سپاه پاسداران هستند و می توان آنها را به طور مستقیم هدف عملیات نظامی قرار داد. این اقدام همچنین پرسش های بسیاری مهمی را مطرح می کند: به عنوان مثال، چگونه می توان حشد الشعبی را وابسته به ارتش عراق دانست در حالی که بازوی سیاسی آن در مجلس و دولت عراق نماینده و وزیر دارند، او با این شکل و هیئت یکی از گروه های شبه نظامی ایران است که برای ایران فعالیت می کند و نه عراق؟ در مورد حماس چه می توان گفت که خود را یک نهضت مقاومت اسلامی می داند و نه یک گروه نیابتی ایران؟ آیا این اقدام بدان معنا نیست که ایران اذعان دارد حماس برای ایران کار می کند؟ حزب الله چگونه می تواند در دولت و مجلس لبنان عضو داشته باشد، حال آنکه برای ایران کار می کند، نه لبنان؟ چگونه این کشورها و شهروندان آنها می پذیرند که نهادها و احزابی در درون ساختار سیاسی و نهادهای رسمی آنها فعالیت کنند که وابسته به کشوری دیگرند؟ پاسخ به این پرسش ها به مواضع دولت های این کشورها بستگی دارد و این که تا چه حد آنها مایلند تمدن عرب و یکپارچگی سرزمین خود – و همچنین امنیت ملی خود به عنوان ملل مستقل و دارای حاکمیت – حفظ کنند.

 ترجمه شده از: عرب نیوز


مسئولیت نوشته ها به عهده خود نویسنده است وسایت موسسه بین المللی مطالعات ایران هیچ مسئولیتی در این مورد ندارد

دكتر محمد بن صقر السلمى
دكتر محمد بن صقر السلمى
رئیس و بنیانگذار مؤسسه بین المللی مطالعات ایران.