نفوذ در عمق.. ابعاد حمله پهبادی به ایران

https://rasanah-iiis.org/parsi/?p=3348

در یک نفوذ امنیتی تازه که از ناتوانی نهادهای امنیتی ایران در حمایت از تأسیسات حساس نظامی پرده برداشت، در 28 ژانویه 2023 میلادی، چندین انفجار مهیبی تأسیسات نظامی حساس در شهر اصفهان را لرزاند. یکی از این انفجارها در مجتمع کارگاهی تولید سلاح و مهمات و صنایع دفاعی و آزمایشگاه مواد و انرژی در مرکز پژوهشهای وزارت دفاع روی داد. دومین انفجار، پایگاه تولید و انبار پهباد را نشانه گرفت. و انفجار سوم هم قرار بود که تأسیسات هسته ای را هدف بگیرد. این انفجارها ناشی از حملات پهبادی بود که گمانه زنی ها آن را به اسرائیل نسبت می دهند.  

وزارت دفاع ایران در بیانیه ای ادعا کرده است که یکی از ریز پرنده ها مورد اصابت پدافند هوایی قرار گرفت و دو فروند دیگر آنها در “تله های پدافندی” گرفتار و منفجر شده اند که آسیب جزئی به ساختمان وارد کرده است. وزارت دفاع در بیانیه رسمی خود آورده است که خسارت ناشی از این انفجارها بسیار جزئی بوده و تلفات جانی نداشته است. از این رو، این بیانیه این حمله را ناموفق خوانده است. این گزارش بررسی وضعیت، تلاش می کند ابعاد این انفجارها، دلالتهای آن، طرفهای درگیر، و اهداف این حملات را مورد بررسی قرار دهد و سپس به آینده این رویارویی میان ایران و اسرائیل توجه نشان دهد.

نخست: حمله به ایران در سایه تنشهای داخلی و خارجی

بی تردید، حمله نظامی به ایران در این زمان، با برخی از تحولات و پرونده های مهم بی ارتباط نیست. جا دارد در اینجا نگاهی به مهمترین این تحولات داشته باشیم:

یک. شکست گفتگوهای وین و افزایش توانمندیهای هسته ای ایران و نزدیک شدن به آستانه هسته ای: درست هنگامی که طرفهای گفتگو کننده برای احیای برجام نزدیک بود در مورد نقشه راهی به تفاهم برسند، گفتگوهای وین در سپتامبر 2022 میلادی متوقف شد. ایران به جای توسل به گزینه دیپلماسی، تلاش کرد برنامه های هسته ای خود را تا مرز رسیدن به آستانه هسته ای سوق دهد. آژانس بین المللی انرژی هسته ای در گزارش اخیر خود در نوامبر 2022 میلادی تأیید کرده است که ایران میزان ذخیره اورانیوم غنی سازی شده خود را افزایش داده و همچنان از فعالیت مسئولین آژانس در تفتیش و نظارت بر تأسیسات هسته ای ممانعت به عمل می آورد. همچنین آژانس در گزارش دیگری، ایران را متهم نموده که از همکاری با آژانس در تحقیقات در مورد پیدا شدن آثار اورانیوم در سه سايت هسته ای، سر باز زده است. اما از آنجا که ایران در صدد تولید بمب هسته ای است، هیچ یک از این اقدامات نتوانسته جلوی تلاشهای ایران برای این منظور را بگیرد. این تحولات، نگرانیهای قدرتهای منطقه ای و بین المللی و مخصوصا ایالات متحده را برانگیخته است. و در همین راستا، رئیس جمهور امریکا تهدید نموده است در صورت شکست گزینه دیپلماسی، فشار و تحریمها، احتمال به کارگیری گزینه نظامی علیه ایران همچنان به قوت خود باقیست.   

دو. درگیر شدن ایران در جنگ اوکراین، و تغییر موضع امریکا و اروپا: ابهام در مورد سرنوشت برجام و طرفداری و کمک ایران به روسیه در جنگ اوکراین با ارسال تجهیزات پهبادی و مشاورين نظامی، سبب تغییر اساسی در موضع امریکا و اروپا در مورد ایران شد به گونه ای اکنون که طرفین در اتخاذ یک سیاست واحد برای تحریم و مقابله با ایران هماهنگی بیشتری با یکدیگر دارند. و علی رغم اینکه اداره بایدن از زمانیکه قدرت را در اختیار گرفت، حدود دو سال بر گزینه دیپلماسی با ایران تأکید داشت، اما کم کم از گزینه های دیگری نیز سخن به میان آورد. و طرفهای اروپایی نیز بار دیگر به سیاست تحریمها علیه ایران روی آوردند. این وضعیت، قدرت های دو سوی اقیانوس اطلس را به یک اجماع در مورد اعمال تحریمهای بیشتری علیه ایران، سوق داد.

سه. بازگشت نتانیاهو به قدرت؛ و بحرانهای داخلی که بقای حکومت او را تهدید می کنند: ایران و اسرائیل به طور گسترده ای درگیر جنگ در سایه هستند. این دو کشور در سطح منطقه و بین الملل با یکدیگر شدیدا رقابت دارند. همه این عوامل انگیزه کافی برای دولت راستگرای افراطی نتانیاهو فراهم نموده تا به چنین تهاجمی دست بزند. زیرا این تهاجم با کارزار بین المللی برای فشار بیشتر بر ایران و مقابله با سیاستهای خصمانه آن همخوانی دارد؛ به ویژه اینکه دولت کنونی اسرائیل موضع قاطعی در قبال برنامه هسته ای ایران دارد و در کل، به برجام چندان خوش بین نیست. علاوه بر اینها، دولت کنونی اسرائیل که با ثبات ناپایدار داخلی دست و پنجه نرم می کند، در تلاش است تا بحران داخلی را به خارج صادر کند. 

چهار. برهه حساسی که به بحران رژیم ایران دامن زده و ناکارآمدی آن را نشان می دهد: این حادثه درست در زمانی رخ داد که رژیم با ناآرامیهای داخلی گسترده ای دست و پنجه نرم می کند که بعد از کشته شدن مهسا امینی به دست گشت ارشاد در کشور به راه افتاده است. این ناآرامیها همچنین از کاهش مشروعیت رژیم و نیز ناکارآمدی و ناکامی آن پرده برداشت. همچنین این حادثه درست در زمانی رخ داد که خامنه ای برای بازدید از نمایشگاه دستاوردهای نظامی و از جمله تجهیزات پهبادی، آماده می شد. پیامی که این حادثه می رساند مایه سرافکندگی رژیم ایران و رهبران آن است.

دوم: کدام طرف و با چه اهدافی دست به این حمله زده است

وزارت دفاع ایران تا کنون به طور رسمی هیچ طرفی را در انفجارهای تأسیسات حساس اصفهان متهم نکرده است. اما انگشت اتهام در این انفجارها به سوی اسرائیل نشانه رفته است که در این مورد دلایل چندی را ذکر می کنیم:

یک. تأکید روزنامه های اسرائیلی بر نقش ارتش اسرائیل در این انفجارها: معمولا مقامات اسرائیل به طور رسمی مسئولیت عملیات خود را در ایران بر عهده نمی گیرند. اما رسانه های اسرائیلی به نقل از مقامات اطلاعاتی اسرائیلی و یا امریکایی که نامی از آنها نبرده است، اعلام کردند که ارتش اسرائیل عملیات نظامی بی نظیری را در عمق ایران انجام داده است. همچنین وب سایت روزنامه انگلیسی زبان “جروزالم پست” به نقل از منابعی نوشت که برخلاف ادعاهای مقامات ایرانی، این تهاجم با توجه به عمق عملیات و نیز ویدیوهایی که در شبکه های اجتماعی دست به دست شد، بسیار موفق بوده اند.

همچنین توئیت میخائیلو پودولیاک مشاور رئیس جمهور اوکراین، تردیدهای تهران در مورد احتمال مشارکت کی یف با تل آویو در این حملات را برانگیخت. او در صفحه تویتر خود نوشت: ” منطق جنگ غیر قابل تحمل و کشنده است و جنگ پرداز و همدستانش را وادار به حساب پس دادن می کند”. شورای عالی امنیت ملی ایران در پاسخ به این توئیت اعلام کرد اگر کی یف برائت خود را اعلام نکند، نشان می دهد که در این عملیات دست داشته است.  “و در صورت عدم برائت رسمی کی یف، باید تبعات این موضع گیری غیرمسئولانه را بپذیرد”.

دو. اتهامات قبلى ایران علیه تل آویو در عملیاتى مشابه: ایران پیش از این نیز اسرائیل را متهم کرده بود که در چندین انفجار در تأسیسات حساس ایران و نیز در ترور شخصیت های مهم رژیم همچون محسن فخری زاده دانشمند هسته ای دست داشته است. همچنین در حمله ای که در آوریل 2021 میلادی به تأسیسات هسته ای نطنز صورت گرفت و فرایند سوخت رسانی به راکتور راهبردی را دچار مشکل نمود و منجر به تخریب چندین سانتریفیوژ شد، که با سفر وزیر دفاع امریکا به اسرائیل همزمان بود، ایران اسرائیل را مسئول این حملات دانست. ایران در جولای 2022 میلادی از بازداشت عده ای خرابکار خبر داد که عوامل اسرائیل بودند و برای انفجار در یک مرکز صنعتی دفاعی مهم در اصفهان برنامه ریزی می کردند. در این گزارش از مرکز مورد نظر نامی برده نشده بود.  

سه. تهدیدهای مدام اسرائیل در مورد حمله پیشگیرانه به ایران: اسرائیل از مدتها قبل، مدام اعلام کرده بود که اگر گفتگوهای هسته ای میان ایران و غرب برای نجات برجام 2015 میلادی ناکام بماند، تل آویو علیه ایران دست به اقدام نظامی خواهد زد تا ایران را از دست یافتن به سلاح هسته ای و تبدیل شدن به یک قدرت هسته ای که تهدیدی برای اسرائیل به شمار می رود، باز دارد. زیرا از نگاه اسرائیل هر کشور خاورمیانه ای و در رأس آنها ایران که به سلاح هسته ای دست یابد، تهدیدی برای موجودیت اسرائیل به حساب می آید. پس اصلی ترین بحران اسرائیل در منطقه، بحران بقا و موجودیت است. دلایلی که برشمردیم ما را به این نتیجه رهنمون می سازد که اسرائیل که بیشترین استفاده را از انفجارهای اصفهان می برد، با همکاری اوکراین در این حملات دست داشته است. زیرا قدرتهای منطقه ای همواره تلاش می کنند که ضمن بزرگ نمایی در مورد قدرت و جایگاه منطقه ای و بین المللی خود، اقتدار و جایگاه قدرتهای رقیب را کم رنگ سازند. از این رو، می توان گفت که اسرائیل از حملات اخیر، اهداف زیر را دنبال می کند:

الف. آغاز مرحله تازه ای از تنش دولت راستگرای اسرائیل علیه ایران: دولت اسرائیل می خواهد این نکته را مورد تأکید قرار دهد که با روی کار آمدن مجدد بنیامین نتانیاهو در اسرائیل، تنش نظامی اسرائیل علیه ایران، وارد فاز تازه و شدیدتری شده است. نتانیاهو در برنامه های انتخاباتی خود وعده داده بود که در قبال ایران و برنامه های هسته ای این کشور و نیز شبه نظامیان مسلح ایران که در سوریه و دیگر مناطق نفوذ ایران مستقر هستند؛ مخصوصا شبه نظامیانی که اسرائیل آن را خطری برای موجودیت خود می داند، سیاستها و رویکردهای سختگیرانه تری اتخاذ خواهد کرد.  پس حملات اخیر به اصفهان، از یک سو به نوعی تحقق وعده های انتخاباتی نتانیاهو بود و از طرف دیگر، نشان داد که اسرائیل قادر است عملیات خود را در عمق ایران انجام دهد. و از دیگر سو، نشان داد که نتانیاهو همچنان در تلاش است جایگاه اسرائیل را به عنوان قدرتمندترین کشور در منطقه حفظ کند؛ به ویژه اینکه نتانیاهو می خواهد به مخالفین داخلی خود ثابت کند که او همان رهبر مقتدری است که اسرائیل به خود دیده است.

ب. ضعیف و آسیب پذیر جلوه دادن ایران از لحاظ امنیتی: نتانیاهو ضمن اینکه سیاستهای پیشین خود را در قبال ایران پی می گیرد، خوابهای تازه ای نیز برای ایران دیده است. در همین راستا، با سلسله حملات اخیر تلاش نمود به مردم ایران و نیز به جهانیان نشان دهد که ایران یک کشور ضعیف و از لحاظ امنیتی کاملا آسیپ پذیر است. او با این تهاجم – که رسانه های اسرائیلی آن را حملاتی در عمق ایران خواندند- خواست حقيقت عريان رژیم حاکم را در مقابل ملت ایران و بلکه در مقابل دیدگان تمام جهان نشان دهد. و ادعاهای ایران را در مورد اقتدار و توانمندیهای کشور که از راه آن می تواند نفوذ خود را در بسیاری از کشورهای خاورمیانه گسترش دهد، مورد تردید قرار دهد. این امر سبب می شود که ابهت رژیم در دید مردم ایران بیش از پیش فرو ریزد. و رژیم که در حل بحرانهای داخلی ناکام مانده است، روز به روز با بحرانهای بیشتری مواجه شود. چرا که به جای توجه به وضع معیشت مردم، تمام هم و غم خود را صرف سیاستهای خارجی خرابکارانه و رویکردهای هسته ای و برنامه موشک های بالستیک كرده است.   

ج. ارتباط میان انفجارها و حمله به مجتمع کارگاهی وزارت دفاع: اسرائیل با مشارکت اوکراین – البته اگر روایت دست داشتن اوکراین صحت داشته باشد- می خواهند این پیام را به ایران برسانند که صنعت پهبادی ایران در لیست اهداف اسرائیل و اوکراین قرار گرفته است. و ایران تاوان کمکهای پهبادی به روسیه در جنگ علیه اوکراین و نیز تاوان حمایت از تلاشهای روسیه برای زیر پا گذاشتن اصول بین المللی بعد از جنگ سرد را خواهد پرداخت. گفتنی است پهبادهای ایران در ابتدای بحران اوکراین نقش بسیار پر رنگی در تغییر معادله جنگ به نفع روسیه بازی کردند. همچنین اسرائیل می خواهد با استفاده از ظرفیت حکومت راستگرای افراطی نتانیاهو، ایران را مهار کند و جلوی توانمندی فزاینده ایران در صنعت پهبادی که نقش تعیین کننده ای در سرنوشت چندین جنگ کنونی دارد را بگیرد.

د. اصفهان اهداف نظامی حساسی را در خود جای داده است: دلیل اینکه اسرائیل مخصوصا اصفهان را مورد هدف قرار داد، این است که این منطقه با داشتن پایگاههای نظامی حساس، از نظر رهبران ایران اهمیت نظامی زیادی دارد. یک پایگاه هوایی بزرگ و چندین تأسیسات هسته ای از جمله تأسیسات هسته ای نطنز که مرکز برنامه غنی سازی اورنیوم ایران به حساب می آید، در این منطقه قرار دارد. همچنین مجتمع کارگاهی “توحید” که از مهمترین کارخانه های ساخت پهباد در ایران است و نیز چندین جنگنده از نوع F14  و یک مرکز تولید سوخت هسته ای در اصفهان قرار دارد. اصفهان، چندین مرکز پژوهش هسته ای از جمله تأسیسات فرآوری اورانیوم را در خود جای داده است. ایران چندی قبل به آژانس بین المللی انرژی هسته ای اعلام کرده بود که برخی از فعالیتهای هسته ای که تا ماه ژوئن 2021 میلادی در تأسیسات کرج صورت می گرفت، به اصفهان منتقل شده است. و در یک کلام، اصفهان به “قلب تپنده ایران” معروف است.

سوم: نتایج و دلالتهای این حمله

آنچه بیان شد ما را به نتایجی می رساند که در اینجا به مهمترین آنها خواهیم پرداخت:

الف. چراغ سبز امریکا به اسرائیل: امکان ندارد که این حمله بدون چراغ سبز امریکا به اسرائیل در مورد حمله به تعدادی از تأسیسات نظامی و غیر نظامی ایران، اتفاق افتاده باشد؛ به ویژه اینکه قبل از این حمله، امریکا و اسرائیل و همزمان با سفر مدیر آژانس اطلاعات مرکزی امریکا یا همان CIA به تل آویو، مانور نظامی مشترکی برگزار کردند که در آن حمله به تأسیسات هسته ای ایران شبیه سازی شده بود. این حمله یک پیام ضمنی به ایران داشت مبنی بر اینکه استفاده از گزینه نظامی اصلا بعید نیست. و گزارشها نشان می دهد که در صورت بروز عملیات نظامی، ایالات متحده نیز مشارکت خواهد کرد.

ب. پیام هشدار و بازدارندگی به ایران: در این تهاجم، به مراکز نظامی که احتمالا در خدمت اهداف هسته ای هستند، حمله شد. این تهاجم یک پیام قاطع به ایران دارد مبنی بر اینکه هرگز با تلاشهای این کشور برای دستیابی به سلاح هسته ای مماشات صورت نخواهد گرفت. و این امکان نیز وجود دارد که حمله به تاسيسات تولید پهباد و موشک با این هدف صورت گرفته است که ایران را از کمک به روسیه در جنگ اوکراین بازدارد. مشاور رئیس جمهور اوکراین بعد از این حمله، نوشت: «حمله به چندین مرکز در اصفهان با جنگ در کشور ما ارتباط مستقیمی دارد».

ج. تقویت کارزار فشار و تحریمها: همزمان با انفجارهای اصفهان که ناشی از حمله به مراکز تولید و انبار ریز پرنده هایی بود که ایران به روسیه می فرستد و در تخریب زیرساختهای اوکراین مورد استفاده قرار می گیرد، چندین انفجار دیگر تأسیسات نفتی ایران را نشانه گرفت که این امر با خواست امریکا و اروپا مبنی بر اعمال فشارهای حداکثری بر ایران و مخصوصا ممانعت از صادرات نفت ایران همخوانی دارد. گفتنی است که صادرات نفت ایران از زمان روی کار آمدن بایدن روند افزایشی داشته است زیرا اداره بایدن با این هدف که ایران را از رفتارهای خصمانه اش بازدارد و به میز مذاکرات بازگرداند، چشم خود را به روی صادرات نفتی این کشور بسته است.

د. کاهش مشروعیت داخلی رژیم: در حالیکه رژیم تلاش دارد با سرکوب، خشونت و اعدام خیزش اعتراضی را خاموش کند، حمله اخیر نشان داد که این رژیم قادر به دفع تهاجم دشمنان خارجی نیست و دشمنان خارجی اینگونه امنیت و ثبات کشور را بر هم می زنند و زیر ساخت نظامی و امنیت ملی کشور را هدف قرار می دهند. به ویژه اینکه این حمله از سوی اسرائیل صورت گرفته است که مهمترین دشمن ایران در منطقه به حساب می آید. و این اولین و تنها حمله اسرائیل نیست بلکه قبل از این نیز اسرائیل به اهدافی در داخل ایران حملاتی را انجام داده است که اقتدار رژیم را زیر سؤال برده و تهی بودن ادعاهای رژیم در مورد مقاومت و مقابله را ثابت کرده است.

چهارم: آینده رویارویی ایران و اسرائیل

در سایه فضای ناآرام داخلی و خارجی، چندین سناریو را که می تواند با این حمله مرتبط باشد مطرح می کنیم:

یک. تبدیل شدن این بحران به یک درگیری و جنگ مستقیم میان ایران و اسرائیل: این سناریو، به فاز تازه ای از تنش آفرینی و تقابل مستقیم میان اسرائیل و ایران اشاره دارد به گونه ای که طرفین در عمق کشور متخاصم دست به عملیات و ضربات مهمی بزنند. و احتمالا ایالات متحده نیز به عنوان یک طرف درگیر در این رویارویی وارد میدان خواهد شود.

آنچه احتمال این سناریو را تقویت می کند، بحران داخلی در هر دو کشور است که ممکن است رهبران داخلی را برای صدور بحران به خارج و نادیده گرفتن مطالبات داخلی و فشارهای مردمی، ترغیب کند. در اینصورت احتمالا ایران از بازوهای نیابتی خود مانند حزب الله برای هدف قرار دادن اهداف اسرائیلی استفاده خواهد کرد. از دیگر نشانه های قوت این سناریو، ناکام ماندن روند دیپلماسی و نیز ناکام ماندن تلاشها برای احیای برجام و نیز بی توجهی ایران به خطوط قرمز ایالات متحده و اسرائیل در خصوص نزدیک شدن به آستانه هسته ای است. البته نباید از نظر دور داشت که تلاشهای ایران برای دستیابی به یک سلاح غیر متعارفی که موازنه قدرت در منطقه را تغییر دهد نیز موجبات نگرانی قدرتهای منطقه ای و بین المللی را فراهم ساخته است. و علاوه بر اظهارات مقامات امریکایی مبنی بر آماده بودن گزینه نظامی برای مقابله با ایران، با رزمایش نظامی اخیر مشترک با اسرائیل که در آن عملیات علیه اهداف ایران شبیه سازی شد، گامهای عملی نیز در این مورد برداشته شده است. و در مقابل، برخی در ایران اسرائیل را به دست داشتن در این حمله متهم کرده اند. وب سایت های وابسته به سپاه پاسداران انقلاب به آمادگی ایران برای انتقام اشاره کردند. و این مسأله در سایه تحولات کنونی می تواند به رویارویی گسترده ای منجر شود.

دو. تنش زدایی و چشم پوشی ایران از این واقعه: این سناریو به این مسأله اشاره دارد که ایران به منظور دوری از هرگونه تنش زایی گسترده که ممکن است به رویارویی مستقیم انجامد و یا گسترده تر شدن دامنه رویارویی غیر مستقیم را به دنبال داشته باشد، در پاسخ دادن به این حمله عجله ای نکند و یا اصلا این واقعه را نادیده بگیرد. به ویژه اینکه طبق روایت ایرانی، این حادثه خسارتهای زیادی به تأسیسات مورد نظر وارد نکرده و خسارتهای جانی نیز در بر نداشته است. و ایران همچون همیشه اسرائیل را تهدید به تلافى كند.

آنچه احتمال این سناریو را تقویت می کند وضعیت کنونی ایران است. یعنی اگر ایران در یک جبهه بزرگتری با اسرائیل و شاید هم ایالات متحده درگیر شود، علاوه بر فشارهای بین المللی در مورد پرونده های متعددی چون ناکام ماندن گفتگوهای هسته اى، اتهامات غربی در مورد درگیر شدن ایران در جنگ روسیه و اوکراین و ترس از کشانده شدن ایران به جنگ با ایالات متحده و اسرائیل، احتمال می رود که ناآرامیهای داخلی نیز بالا بگیرد. معمولا ایران به حملات این چنینی، به پاسخ غیر مستقیم که زمان آن مشخص نیست روی آورده و مسئولیت حملات خود را نیز بر عهده نگرفته است.

سه. تنش افزایی در چارچوب جنگ دیرینه در سایه میان طرفین: این سناریو به ادامه جنگ در سایه و رویارویی غیر مستقیم در دریا، خشکی و در فضای سایبری اشاره دارد. ضرب آهنگ این رویارویی غیر مستقیم در سه سال گذشته با توجه به روند رویدادها و تحولات، گاهی شدت گرفته و گاهی نیز فروکش کرده است. در این زمینه، احتمالا ایران در پاسخ به این حمله اسرائیل، به عملیات پهبادی در عمق اسرائیل دست خواهد زد که این عملیات توسط بازوهای نیابتی ایران در سوریه و یا لبنان صورت خواهد گرفت. و یا اینکه ایران حملات سایبری به اسرائیل انجام خواهد داد و یا کشتیهای اسرائیلی را در آبهای بین المللی هدف قرار خواهد داد.

 آنچه احتمال این سناریو را تقویت می کند، هزینه بالای ورود در یک جنگ مستقیم است که شاید زمان و چگونگی پایان جنگ برای هیچ کدام از طرفین معلوم نباشد. علاوه بر آن، طرفین چندین دهه به این شیوه رویارویی یعنی جنگ در سایه عادت کرده اند و آن را در راهبرد خود گنجانده اند. و مطلب دیگر اینکه، در جنگ در سایه این امکان وجود دارد که هیچ کدام از طرفین بعد از انجام عملیات، مستقیما مسئولیت آن را بر عهده نمی گیرد.

به نظر می رسد در مرحله کنونی، سناریوی جنگ در سایه برای هر دو طرف به واقعیت نزدیک تر باشد. یعنی دو طرف به عملیاتی علیه یکدیگر دست می زنند بدون اینکه مسئولیت آن را بپذیرند. اما اگر ایران از آستانه هسته ای عبور کند، آن زمان اسرائیل و ایالات متحده روش خود را تغییر خواهند داد.

موسسه بين المللى مطالعات ايران
موسسه بين المللى مطالعات ايران
موسسه بين المللى مطالعات ايران