در گرماگرم جنگ غزه، قدرتهای جهانی واکنشهای محتاطانه ای از خود نشان دادند تا میان منافع منطقه ای و فشارهای بین المللی برای رسیدگی به این بحران انسانی وخیم نوعی توازن ایجاد کنند. در این میان واکنش چین به خاطر تعاملات دیپلماتیک، اقتصادی و امنیتی رو به رشد این کشور با منطقه خاورمیانه، از اهمیت خاصی برخوردار است. تقریبا در تمامی درگیریها میان حماس و اسرائیل، چین یک روش ثابتی را در پیش گرفته است و ضمن دعوت طرفین برای خویشتنداری، بر اهمیت راه حل دو کشوری تأکید کرده و همواره حمایت خود را از گفتگوهای صلح ابراز داشته است. پکن با در پیش گرفتن چنین روشی، تلاش کرده است میان روابط اقتصادی با اسرائیل و بلندپروازیهایش مبنی بر اینکه در سطح جهان به عنوان مدافع حقوق فلسطینی ها شناخته شود نوعی توازن ایجاد کند و روابط خود را با جهان عرب نیز تقویت کند.
در مورد مسأله اسرائیل و فلسطین، چین از دیرباز از فلسطین حمایت کرده است که تداوم سیاست نظام پکن از زمان مائو تسی تونگ به شمار می رود. پکن خواهان آتش بس شد و ضمن محکوم نمودن خشونت علیه شهروندان غیر نظامی، ستمهایی که بر فلسطینیان می شود را مورد توجه قرار داد. با این همه، موضع چین بر همان همدردی دیرینه و یا مواضع ایدئولوژیک باقی نماند؛ بلکه چین در دهه های اخیر دامنه روابط خود را با اسرائیل گسترش داده است و اکنون مخصوصا در بخشهای فناوری پیشرفته به عنوان شریک اقتصادی مهم اسرائیل مطرح است. چین دومین شریک بزرگ تجاری اسرائیل است. و میزان تجارت میان دو کشور به 24.45 میلیارد دلار رسیده است. چین که به عنوان یک «قدرت بی طرف و حامی فلسطین» مطرح است، از سرزنش مستقیم هر دو طرف پرهیز کرد. این امر به او امکان می دهد که با آسانی بتواند با شرایط تعامل داشته باشد. روش دیپلماتیک چین تا حد زیادی به منافع اقتصادی این کشور در خاورمیانه مخصوصا با قدرتهای منطقه مانند پادشاهی عربستان سعودی مربوط می شود. چین که طبق یک الگوی راهبردی سرمایه گذاریهای اقتصادی در جهان عرب را افزایش داده است، اکنون در جریان جنگ حماس و اسرائیل تلاش دارد از منافع اقتصادی خود در منطقه پاسداری کند.
اوضاع در غزه، به افزایش موج احساسات ضد آمریکایی دامن زده است و این فرصتی برای چین است تا از احساسات ضد غربی برای تقویت نفوذ خود در منطقه استفاده کند. این امر با راهبرد گسترده تر چین که همانا معرفی خود به عنوان یک قدرت بدیل جهانی است، نیز در یک راستا قرار دارد. گفتنی است اخیرا پکن در خاورمیانه به تلاشهای دیپلماتیک دست زده است است که میانجیگری میان ایران و عربستان سعودی نمونه بارز آن است.
چین بدون اینکه مستقیما به اقدامات نظامی دست بزند، تلاش دارد در جنگ میان حماس و اسرائیل به صورت کاملا محتاطانه نفوذ دیپلماتیک خود را افزایش دهد. این کشور که بر پایبندی به صلح تأکید دارد، با پرهیز از دخالت مستقیم نظامی بر راه حلهای دیپلماتیک تأکید دارد. و این همان سیاست سنتی چین مبنی بر عدم دخالت در امور سایر کشورهاست که منشور سیاست چین در قبال کشورهای عربی نیز بر همین مسأله تأکید کرده است. و تحولات اخیر در واکنشهای چین در مورد جنگ میان حماس و اسرائیل حکایت از آن دارد که میان این کشور و کشورهای جنوب جهان نزدیکی بیشتری پدید آمده است.
همبستگی چین با فلسطینی ها، جایگاه ویژه ای به این کشور می دهد و نقش آن را در گفتگوهای بین المللی تقویت می کند. مقامات چینی همواره از هدف این کشور مبنی بر ایجاد صلح در منطقه سخن گفته اند. اما با این همه، پکن تا کنون نتوانسته است یک طرح تفصیلی برای تحقق این هدف ارائه دهد. واکنش چین نشان می دهد که پکن تلاش دارد جایگاه خود به عنوان بازیگر اصلی در روایت سازی درباره جنگ و پیامدهای آن را تقویت کند.
وانگ یی وزیر امور خارجه چین در جریان گفتگوی تلفنی با فیصل بن فرحان وزیر خارجه عربستان سعودی در 15 اکتبر، اقدامات اسرائیل در غزه را به شدت محکوم کرد و گفت که «اسرائیل پا را از حد و مرز دفاع از خود بسی فراتر نهاده» و به مجازات همگانی روی آورده است. پکن همچنین از اقدام امریکا مبنی بر تهیه قطعنامه به نفع اسرائیل در سازمان ملل انتقاد کرد. و اسرائیل نیز از اینکه چین از محکوم کردن حماس خودداری کرده است، شدیدا ابراز نارضایتی کرد. و در حمله اخیر به غزه، چین مستقیما از اسرائیل انتقاد کرد. پکن بار دیگر حمایت آمریکا از اسرائیل در سازمان ملل را محکوم کرد. رسانه های دولتی چین همچنان ایالات متحده را آماج انتقادات گسترده ای قرار می دهند.
چین به عنوان عضو دائم شورای امنیت، از قدرت خود برای تأثیرگذاری در قطعنامه های مربوط به جنگ میان حماس و اسرائیل استفاده می کند. استفاده چین از حق وتو در سازمان ملل نشان دهنده مواضع ضد آمریکایی این کشور است. و نشان می دهد که پکن برای به چالش کشیدن نفوذ غربی در سطح جهان آمادگی دارد.
ژانگ جون نماینده چین در سازمان ملل گفت که ایالات متحده پیش نویس قطعنامه تازه ای را به شورای امنیت فرستاده است که با توافق فاصله زیادی دارد و بیش از اینکه سازنده باشد، مخرب است. وی همچنین به این مطلب اشاره کرد که علی رغم اینکه بسیاری از کشورهای عضو سازمان ملل از جمله چین، روسیه، امارات متحده عربی و برزیل پیشنهاداتی برای اصلاح این قطعنامه داشتند، اما تغییرات جزئی در آن صورت گرفت و ایالات متحده با عجله آن را به رأی گذاشت. همچنین چین و امارات متحده عربی از شورای امنیت خواستند قطعنامه ای در مورد فلسطین صادر کند که «قابلیت اجرایی داشته باشد». چین که جزو پیشنهاد دهندگان قطعنامه ای بود که اردن به نمایندگی از 22 کشور عربی تهیه کرده بود، به آن رأی مثبت داد. این قطعنامه بر آتش بس فوری بشر دوستانه، رعایت حقوق بین الملل، مخالفت با آواره ساختن اجباری مردم غیر نظامی فلسطین و راه حل دو کشوری تأکید کرده بود. ایالات متحده به خاطر اینکه در این قطعنامه نامی از حماس برده نشده بود، آن را وتو کرد.
با شدت یافتن جنگ، چین بر ایجاد آتش بس تأکید دارد و ضمن محکوم کردن حمله به غیر نظامیان خواهان دخالت سازمان ملل است. شایان ذکر است که چین با انتقاد از اقدامات اسرائیل از کشته شدن مردمان غیر نظامی و وضعیت وخیم انسانی ابراز نگرانی می کند.
رویکرد چین در قبال جنگ غزه نشان می دهد که این کشور با ظرافت تمام تلاش دارد میان حمایت دیرینه اش از مسأله فلسطین و پاسداری از منافع منطقه ای خود و نیز همراهی با کشورهای جنوب جهان و جایگاه راهبردی در نظام نوظهور بین الملل موازنه برقرار کند.
موضع چین در قبال جنگ غزه، بازتابی از سیاست متوازن این کشور است. یعنی چین همزمان با ادامه موضع حمایتی دیرینه از مسأله فلسطین تلاش دارد از منافع منطقه ای و جایگاه راهبردی اش در نظام نوین جهانی پاسداری کند.