جو بایدن برای تصحیح اوضاع ایران، باید با متحدان ايالات متحده در خاورمیانه مشورت کند

https://rasanah-iiis.org/parsi/?p=2558

توسطدكتر محمد بن صقر السلمى

جو بایدن رئیس جمهور منتخب آمریکا که تا چند هفته دیگر قدرت را در اختیار خواهد گرفت، با مشکلات عدیده ای روبرو خواهد بود که برخی مربوط به مشکلات داخلی است و برخی مربوط به خاورمیانه و برخی هم به دیگر کشورهای دنیا مربوط می شود.

آنچه اخیراً فوریت و اهمیت این بحران ها را یادآوری کرد این بود که روز جمعه آژانس بین المللی انرژی اتمی اعلام کرد رژیم ایران در نظر دارد تا صدها سانتریفیوژ پیشرفته غنی سازی اورانیوم در یک تاسیسات زیرزمینی نصب کند – اقدامی که نقض آشکار توافق مهم هسته ای (برجام) سال ۲۰۱۵ به شمار می رود.

در حالیکه که بایدن رییس جمهور منتخب بیشتر از دیگران توجه خود را معطوف پرداختن به موضوعات داخلی کرده است، اما پرداختن به چندین بحران مرتبط با ایران – نه تنها در خصوص برنامه هسته ای این کشور، بلکه دخالت های تنش زای ایران که ثبات منطقه را بر هم زده است – را نمی توان به بعد موکول کرد. اگر اقدام فوری در این خصوص صورت نپذیرد، این موضوعات می توانند تهدید بیشتری در جهت بی ثبات کردن منطقه بحران زده و جهان به شمار روند. پادشاهی عربستان سعودی به امید تأمین صلح و ثبات در منطقه – که مدتهاست روی آرامش را به خود ندیده است –  همکاری تنگاتنگی با کشورهای خلیج دارد. همچنین، این کشور تمایل دارد با دولت جدید ایالات متحده همکاری کرده و در جلوگیری از تشدید بحران منطقه نقش فعالی بازی کند.

اگرچه تلاش های جاری عربستان سعودی برای حل و فصل تنش ها در منطقه خلیج به این کشورها کمک خواهد کرد تا در مورد تهدیدات واقعی کنونی و فزاینده ایران نسبت به خاورمیانه موضع یکپارچه ای اتخاذ کنند، اما در صورتی که ایالات متحده برای مهار برنامه تسلیحاتی هسته ای و سایر فعالیت های مخرب منطقه ای ایران موضع مقتدرانه ای اتخاذ نکند، تاثیر تلاشهای عربستان سعودی بسیار محدود خواهد بود.  

البته مشخص است که این موضوع صرفاً یکی از نگرانی های مهم در عرصه سیاست خارجی است که رییس جمهور منتخب آمریکا با آن مواجه است. زیرا موضوعاتی از قبیل راوبط ایالات متحده با اتحادیه اروپا، بحران فزاینده با چین، رابطه مسکو و واشنگتن، و پیمان اقلیمی پاریس که دونالد ترامپ رییس جمهور کنونی آمریکا از آن خارج شد از دیگر نگرانی های بایدن است. افزون بر این موضوعات، رییس جمهور جدید باید به نگرانی های قدیمی تر اما همچنان بسیار مهم بویژه در خاورمیانه نیز بپردازد. این موارد را می توان در کل به چهار دسته عمده تقسیم بندی کرد که عبارتند از: مساله فلسطین، موضوع تروریسم، بحران یمن، و مسئله بغرنج ایران. بایدن با این موضوعات آشناست، چون زمانی که معاون اوباما رئیس جمهور سابق آمریکا بود با این مسائل سروکار داشته است.

واقعیت های موجود اما نشان می دهد که مسأله ایران مهمترین و فوری ترین این مسائل به شمار می رود، زیرا این موضوع با دیگر مسائلی که خاورمیانه را گرفتار کرده به طور لاینفک گره خورده است. ایران از شبه نظامیان حوثی در یمن حمایت می کند؛ ارتباط عمیقی با اکثر گروه های تروریستی سنی و شیعه دارد که در سرتاسر منطقه آشوب ایجاد می کنند؛ گروه های شبه نظامی فرقه گرا را ایجاد كرده تامین مالی و آموزش داده است که منافع کشورهای دیگر از جمله منافع ایالات متحده را در عراق، لبنان، سوریه و دیگر مناطق هدف قرار می دهند. رژیم ایران از سوی ایالات متحده در فهرست کشورهای حامی تروریسم قرار گرفته و شورای امنیت سازمان ملل در این خصوص تحریم هایی علیه اين رژیم وضع کرده است. همچنین رژیم ایران در موضوع فلسطین، بویژه با حمایت از سازمان های تروریستی مانند حماس و جهاد اسلامی، نیز مداخله دارد. حمایت رژیم ایران از این سازمانها، رسیدن به یک راه حل عادلانه و جامع در خصوص مسئله فلسطین را با مشکل مواجه می کند. البته نباید از خاطر دور داشت که سرسختی مداوم اسرائیل ایران را در فعالیت های مداخله جویانه اش مصمم تر می سازد.

در واقع، یکی از اهداف مهم و استراتژیک ایران در خاورمیانه همانا ممانعت از هرگونه حل و فصل مسأله فسلطین است. تا از این بی ثباتی و نارضایتی عمومی به عنوان ابزاری برای بسیج کردن سازمانهای وابسته به خود استفاده نموده و با برانگیختن احساسات مردم جهان عرب و جهان اسلام، افکار عمومی این کشورها را با خود همراه سازد. به رغم اینکه موفقیت این تاکتیک پس از شروع انقلاب سوریه در سال ۲۰۱۱ و مشارکت ایران در کشتار شهروندان بیگناه سوری با حمایت نامحدود این کشور از رژیم سوریه، به طرز چشمگیری کاهش یافته است، اما تلاش های ایران همچنان ادامه دارد.

لابی گران و گروه های فشار وابسته به رژیم ایران از هم اکنون فشارهای خود را افزایش داده اند تا حمایت رییس جمهور منتخب را کسب کنند و به شدت اصرار دارند که ایالات متحده تا پیش از پایان دوران ریاست جمهوری حسن روحانی در اواسط سال ۲۰۲۱ باید بدون هیچ پیش شرطی به برجام باز گردد. آنها می گویند این کار نخستین گام پیش از پرداختن به سایر موضوعات با دولت بعدی ایران خواهد بود. همین حامیان رژیم ایران همچنین از مطرح کردن هرگونه موضوع برنامه موشکی ایران و رفتار خصمانه رژیم در منطقه به شدت خودداری می کنند.

توجیهی که از سوی رژیم ایران و حامیان آن مورد استفاده قرار می گیرد این است که رهبری ایران چندان تمایل ندارد به تعهدات برجامی برگردد، وبا توجه به افزایش سطح غنی سازی اورانیوم و باز طراحی و بهینه سازی رآکتور آب سنگین اراک خطر خروج هم از توافق هسته ای و هم از پروتکل الحاقی آژانس بین المللی انرژی اتمی کاملاً جدی می شود.

هدف چنین توجیهاتی، ایجاد سردرگمی در موضع ایالات متحده در خصوص ایران و همچنین افزایش حمایت از دولت «اصلاح گرای» روحانی و جناح سیاسی حامی آن در مناقشات سیاسی داخلی بین «اصلاح طلبان» و «تندروها» است. باید یادآور شد هرگونه بازگشت ایالات متحده به توافق هسته ای در زمانی که دوره دولت کنونی ایران در حال اتمام است، گزینه نامناسبی به شمار می رود، زیرا واشنگتن اهرم فشار چندانی در اختیار نخواهد داشت تا بتواند بر رژیم ایران در خصوص توافق هسته ای، برنامه موشکی یا رفتار خصمانه منطقه ای اش اعمال نفوذ کند.    

ملت ها و مردم خاورمیانه می دانند که معامله با ایران در خصوص یک موضوع و چشم پوشی از موضوعات دیگر رویکردی کاملاً اشتباه است. و به همین دلیل است که توافق هسته ای کنونی شکست خورده است. رفتار خصمانه رژیم ایران نسبت به کشورهای منطقه به شدت و بلافاصله پس از امضای برجام افزایش یافت و طی سال های ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۷، تهران شبه نظامیان وابسته خود را تامین مالی می کرد. واقعیت امر با اهداف کلیدی اعلام شده توافق هسته ای که در آن بر کاهش رفتار خصمانه و جنگ طلبانه ایران از طریق رسیدن به توافقی در خصوص برنامه هسته ای ایران تمرکز داشت، کاملاً مغایرت دارد.

در نتیجه، این امر کاملاً حائز اهمیت است که به سه موضوع در هم تنیده شده – که پیشتر عنوان شد – به طور همزمان پرداخته شود تا به این ترتیب بتوان از حمایت کشورهای خاورمیانه از این مذاکرات و توافقنامه اطمینان حاصل کرد. باید با کشورهای منطقه مشورت شود و ضمن مشارکت در روند پرداختن به این موضوعات، نمایندگان آنها نیز باید در مذاکرات حضور داشته باشند. به این ترتیب، بقای توافقنامه تضمین می شود و اشتباه دولت اوباما تکرار نخواهد شد.

وقتی که موضوع موشک های مرگبار ایران که در اختیار شبه نظامیان مورد حمایت تهران – بویژه در یمن – قرار دارد را در نظر می گیریم و یا حمله ای که در ۱۴ سپتامبر ۲۰۱۹  توسط نیروهای مورد حمایت ایران علیه تاسیسات آرامکو در بقیق و خریص عربستان سعودی صورت گرفت را به یاد می آوریم، آنگاه نگرانی کشورهای خلیج در خصوص رفتار رژیم ایران بسیار پر رنگ مطرح می شود.  تحلیلگران نظامی حمله غافلگیرانه علیه آرامکو را «حمله پرل هاربر خاورمیانه» خوانده اند.    

رفتارهای تحریک آمیز مکرر ایران با سکوت جامعه جهانی بویژه قدرت های برتر جهانی مواجه شده است. اگر این رفتارهای تحریک آمیز ادامه یابد و همچنان بی پاسخ باقی بماند، این امر می تواند جنگی تمام عیار و ویرانگری را شعله ور کند که سرتاسر منطقه را در بر گیرد که با تهدید منابع انرژی جهان، منافع کشورهای جهان را به مخاطره اندازد.

همچنین، ایران به میزان قابل توجهی پهباد و موشک هدایت شونده به زرادخانه خود افزوده است. بدیهی است که موضوع همه موشک های ایران – از هر نوعی که باشد– برای بسیاری از کشورها از جمله کشورهای اروپایی اولویت به شمار می رود. این کشورها نگرانی خود در خصوص توسعه مستمر زرادخانه موشکی ایران – بویژه موشک های بالستیک با توان حمل کلاهک هسته ای – را مکرراً ابراز کرده اند.

در این خصوص، سخنگوی وزارت خارجه فرانسه اخیراً در اظهارات خود در شبکه العربیه تاکید کرد که شعله ور شدن یک آتش گسترده در سرتاسر خاورمیانه به نفع هیچکس نیست و همچنین اضافه کرد که توافق هسته ای وین (برجام) باید ابعاد گسترده تر از جمله  توقف برنامه موشکی ایران را نیز شامل شود.

منبع: نشنال انترست

مسئولیت نوشته ها به عهده خود نویسنده است وسایت موسسه بین المللی مطالعات ایران هیچ مسئولیتی در این مورد ندارد

دكتر محمد بن صقر السلمى
دكتر محمد بن صقر السلمى
رئیس و بنیانگذار مؤسسه بین المللی مطالعات ایران.