حملات آمریکا علیه گروههای مسلح مورد حمایت ایران.. انگیزه ها و پیامدها

https://rasanah-iiis.org/parsi/?p=3760

در پاسخ به حمله پهپادی 28 ژانویه 2024 میلادی به پایگاه آمریکایی برج 22 که به کشته شدن 3 سرباز آمریکایی و زخمی شدن 40 تن دیگر انجامید، ایالات متحده علیه مواضعی در سوریه و عراق، دست به چندین حمله هوایی زد. بعد از بررسی هایی که از ارتباط گروههای مورد حمایت ایران و حمله پهپادی پرده برداشت، جو بایدن رئیس جمهور آمریکا با انجام حملاتی به تأسیسات نظامی نیروهای حشد شعبی مورد حمایت ایران در شهر القائم عراق و مناطقی دیگر در طول نوار مرزی سوریه و عراق جهت تقویت بازدارندگی موافقت کرد. ایران این حملات را محکوم کرد و آن را «نقض آشکار تمامیت سرزمینی عراق و سوریه و نقض حاکمیت و استقلال سیاسی این کشورها خواند» و نسبت به افزایش بی ثباتی در منطقه هشدار داد.

جان کربی سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا نیز تصریح کرد که هدف از حملات چند سطحی این است که « به جای درگیری مستقیم با ایران، فعالیت گروههای مسلح مورد حمایت ایران را متوقف کنیم». و اخیرا گزارشهایی منتشر شده است مبنی بر اینکه ابو باقر السعدی فرمانده رده بالای کتائب حزب الله عراق و سه تن از محافظانش در منطقه مشتل بغداد در یک حمله پهپادی کشته شدند. پنتاگن نیز تأیید کرد که او در طراحی حملات به نیروهای آمریکایی در منطقه دست داشته است.

در شرایط کنونی چندین عامل دست به دست هم داد و سبب شد که ایالات متحده به حملات گروههای مسلح مورد حمایت ایران پاسخ دهد. اول: ایالات متحده باید به حمله پهپادی به پایگاه آمریکایی در اردن، پاسخ می داد؛ زیرا این حمله یک تنش آفرینی نظامی خطرناکی بود. اداره بایدن تلاش کرد ضمن به رخ کشیدن قدرت نظامی آمریکا، و تعیین خطوط قرمز در منطقه، قدرت بازدارندگی آمریکا در منطقه را احیا کند. و علاوه بر استفاده از قدرت نظامی، تحریمهایی نیز بر چندین نهاد مرتبط با ایران وضع کرد. عملیات نظامی هفته های اخیر آمریکا در منطقه که گروههای مسلح مورد حمایت ایران را در چندین منطقه عراق و سوریه هدف قرار داد، برتری قدرت نیروی هوایی آمریکا را بار دیگر به رخ کشید. در حالیکه برخی از قانونگذاران آمریکا این حملات آمریکایی را یک پاسخ ضروری و متناسب می دانند و از آن حمایت می کنند، برخی دیگر از تأخیر اداره بایدن در واکنش مقابل گروههای مسلح مورد حمایت ایران انتقاد می کنند.

دوم: اداره بایدن با فشارهای داخلی زیادی روبرو است که خواهان اقدامات سرسخت تری علیه ایران هستند.  اخیرا عده ای از قانونگذاران از هر دو حزب با ارسال نامه ای به رئیس جمهور جو بایدن از وی خواسته اند که در اجرای تحریمها علیه ایران جدیت به خرج داده و در مورد صادرات نفت ایران سیاست مماشات را کلا کنار بگذارد؛ زیرا به باور آنها ایران از رهگذر درآمدهای صادرات نفتی فعالیتهای خصمانه خود در منطقه را پیش می برد و گروههای تندرو را تأمین مالی می کند. همچنین تام کاتون سناتور جمهوری خواه و تعدادی دیگر از قانونگذاران جمهوری خواه این پاسخ ایالات متحده به حملات ایران را مورد انتقاد قرار دادند و آن را با پاسخهای شدیدتر رؤسای جمهور پیشین مقایسه کرده اند.

سوم: در مورد حملات بازیگران غیر دولتی مانند گروههای مسلح مورد حمایت ایران باید گفت که هدف آنها تحریک آمریکا است. این در حالیست که آمریکا تلاش می کند با این حملات، توانمندی های نظامی گروههای مسلح را از بین ببرد و حملات آنها را کاهش دهد. اما این بازیگران غیر دولتی با تنش زایی و استفاده از برگهای فشار خود ادامه می دهند و طرحهای خود را دنبال می کنند.

اما در مورد سناریوی کنونی باید گفت که ایالات متحده برای مهار گروههای مسلح مورد حمایت ایران با چالشهای زیادی روبرو است؛ مخصوصا اینکه بسیاری از این گروههای عراقی نه تنها متحد دولت بغداد هستند بلکه در نهادهای نظامی عراق ادغام شده اند.

کتائب حزب الله اندکی بعد از حمله به پایگاه نظامی آمریکا در اردن، با صدور بیانیه ای حمله به نیروهای آمریکایی را بر عهده گرفت که این اقدام یا به خاطر فشارهای دولت عراق صورت گرفته و یا به خاطر دخالت احتمالی ایران برای تنش زایی صورت گرفته است.

چهارم: علی رغم اینکه گروههای مسلح مورد حمایت ایران برنامه های داخلی و منطقه ای خاص خود را دنبال می کنند، اما این گروهها، حملات خود علیه اهداف آمریکایی را به جنگ غزه گره می زنند.  واقعیت  این است که  آنها جنگ غزه را بهانه قرار داده و برنامه های خود را با هدف اخراج نیروهای آمریکایی از منطقه دنبال کنند.

پنجم: در جنگهای شدید پیشین که ایالات متحده و بازیگران غیر دولتی مانند حزب الله در آن شرکت داشتند، این نکته به وضوح خود را نشان داد که علی رغم برتری نظامی، اما واشنگتن به خاطر مسائل داخلی و مسائل دیپلماتیک منطقه ای با محدودیتهای زیادی روبرو است که تا حد زیادی گزینه های روی میز ایالات متحده را محدود می سازد.

در نتیجه، اقدام نظامی ایالات متحده در مناطقی از سوریه و عراق بدون حمایت دولتهای ملی، توجیه ناپذیر و مشکل است. از سویی دیگر، ایران راهبرد انکار قابل قبول را در پیش می گیرد؛ این مسأله سبب می شود که حمله مستقیم آمریکا به ایران چندان آسان نباشد.  ایران به مرور زمان با گروههای نیابتی خود رابطه همزیستی برقرار کرده است. از این رو می تواند همانند آنچه در مورد اخیر رخ داد، از دست داشتن در حملات شانه خالی کند.  و این مسأله گزینه های آمریکا در حمله به نهادهای مرتبط با ایران و ترور فرماندهان گروههای شبه نظامی در خارج از ایران را محدود می سازد. و این راهبردی است که تا کنون در ناکام ساختن اقدامات آمریکا برای مهار فعالیتهای خصمانه ایران در منطقه موفق عمل کرده است.

در بحبوحه تنشهای فزاینده، آنتونی بلینکن برای پنجمین بار به منطقه سفر کرد. اما سفر وی در مورد آتش بس، هیچ دستاورد ملموسی به دنبال نداشت. زیرا حماس خواستهایی را مطرح کرد که بلینکن آنها را «غیر قابل پذیرش» دانست. در عین حال، نتانیاهو با اشاره به طرحهایی که موجب جنگ افروزی بیشتری در غزه می شود و وجود طرحهایی برای آغاز عملیات نظامی در رفح، قول «پیروزی کامل» را داد. از سویی دیگر، کشته شدن أبو باقر السعدی به احساسات ضد آمریکای در عراق دامن زد که این احساسات خود را به شکل تظاهرات و راهپیمایی نشان داد.  این در حالیست که گروههای مسلح در عراق همچنان اخراج نیروهای آمریکایی را مهمترین برنامه خود می دانند و به دولت فشار می آورند که هرچه زود تر برای اخراج نیروهای آمریکایی از کشور اقدام کند. اخیرا گزارشهایی منتشر شده است مبنی بر اینکه گروه شبه نظامی مورد حمایت ایران که به « مقاومت اسلامی عراق» معروف است، در پستی در شبکه های اجتماعی اعلام کرده است که در صدد است حملات بیشتری علیه مواضع و اهداف آمریکا در عراق و در تمام منطقه انجام دهد.

موسسه بين المللى مطالعات ايران
موسسه بين المللى مطالعات ايران
موسسه بين المللى مطالعات ايران