اعتراضات به تنش آبی در اهواز؛ راه كارهای ناکارآمد در سایه بحران پایدار

https://rasanah-iiis.org/parsi/?p=2836

اعتراضات به تنش آبی که در اواسط جولای 2021 میلادی در اهواز آغاز شد، تا لحظه تهیه این گزارش همچنان ادامه دارد. اندکی پیش از این اعتراضات، کشور شاهد اعتراضات کارکنان بازنشسته صنعت نفت بود که در 20 ژوئن امسال، در بیش از 80 پالایشگاه نفتی در استانهای مختلف آغاز شد و کم کم اعتراضات دیگر در سایر نقاط کشور نیز سر بر آورد. خواست معترضان در این تظاهرات افزایش حداقل دستمزد، پرداخت حقوق معوقه کارگران و بهبود شرایط محیط کاری بود.

در این گزارش تلاش شده است ضمن بیان سیر پیشرفت این اعتراضات، عوامل پیدایش و ویژگیهای اساسی و نحوه برخورد رژیم با این موج از اعتراضات مورد بررسی قرار گیرد و واکنش های بین المللی و منطقه ای به این اعتراضات و در نهایت آینده این موج اعتراضات به بحث گرفته شود.

نخست: تنها، اعتراضات به تنش آبی نیست

اعتراضات اهواز به دلیل بروز تنش آبی این استان در اواسط جولای آغاز شد. بیش از 702 روستا در این استان با مشکلات بی آبی دست به گریبان است. خشکسالی و بی آبی در ماههای اخیر مشکلات بیشماری را برای ساکنان این مناطق که عمدتا کسب و کارشان کشاورزی و دامپروری است، پدید آورده که در نتیجه آن تعداد زیادی از دام ها از بی آبی تلف شده اند.

شکل (1): استانهایی که در حمایت از معترضین اهواز به پا خواسته اند

منبع: https://bit.ly/3l5n6GS

هرچند که حکومت تلاش کرد با شیوه های گوناگونی چون گفتگو، سرکوب و رسیدگی به مشکلاتی که به خیزش مردمی انجامید این اعتراضات را خاموش کند، اما این اعتراضات نه تنها خاموش نشد بلکه در پاسخ به چماق سرکوب، دامنه آن گسترده تر هم شده است. در پی دخالت نیروهای سرکوبگر، تا کنون 9  نفر کشته و صدها تن دیگر مجروح و یا بازداشت شده اند. از شعارهای تظاهر کنندگان که فریاد «مرگ بر دیکتاتور» یعنی خامنه ای و «هیهات منا الذله» و « ایرانی با غیرت، حمایت حمایت» و « ایرانی می میرد، ذلت نمی پذیرد» سر می دهند، چنین بر می آید که این اعتراضات اکنون صبغه سیاسی به خود گرفته است. و مردم شهرهای تهران و کرج هم با شعار « ای شاه ایران، برگرد به ایران» با این موج خیزش ها همنوایی می کنند.

تظاهر کنندگان که به مدد شبکه های اجتماعی که ویدیوهای تظاهرات را به صورت زنده به اشتراک می گذارند و رفتار سرکوبگرانه و خشن دستگاههای امنیتی را نیز مستند می کنند، نه تنها توانسته اند همچنان اعتراضات را گسترده و پر شور نگهدارند بلکه موفق شده اند دامنه اعتراضات را به اهواز و دیگر شهرها نیز گسترش دهند. نتیجه دیگری که این شیوه از پوشش اعتراضات در پی داشته، شکل گرفتن یک موضع داخلی و بین المللی علیه رفتارهای مقامات ایران است.

ملت ایران با هموطنان اهوازی خود همراهی کرد و دامنه تظاهرات مردمی اهواز دروازه های این شهر را در نوردید. در 24 جولای مردم تبریز با هموطنان اهوازی خود همراه شدند. تظاهرات مشابهی نیز در استانهای بوشهر، تهران، اصفهان، لرستان و کرمانشاه به راه افتاد. تعدادی از تظاهر کنندگان و یا کسانی که مردم را به اعتراض فرا می خواندند، بازداشت شدند. بیش از 200 وکیل مدافع با حمایت از مردم معترض اهواز با آنها همصدا شدند. تعداد زیادی از سینماگران و کنشگران عرصه فرهنگ و اتحادیه نویسندگان ایران به طور جداگانه همراهی و حمایت خود را از «مردم مظلوم» اهواز اعلام کردند. از جمله می توان به اجتماع در خانه هنرمندان و انتشار دو یادداشت اعتراض آمیز اشاره کرد که از حکومت خواسته شده با روشهای مسالمت آمیز مشکلات مردم اهواز را حل کنند. تعدادی از فعالین مدنی نیز در همراهی با اعتراضات مردم اهواز، دست به تجمع زدند و دستگاه امنیتی برای چندین ساعت آنان را در بازداشت نگهداشت که نرگس محمدی فعال حقوقی نیز در میان آنان دیده می شود.

بحران آب در ایران، مسأله ای نیست که در سالهای اخیر رخ كرده باشد و تنها خشکسالی و کاهش بارندگی و تغییرات اقلیمی ناشی از پدیده گلخانه ای در پیدایش این بحران نقش ندارد بلکه سوء مدیریت پرونده آب و سیاستهای نسنجیده توسعه در بخشهای صنعت و کشاورزی و مصرف بى رويه آب در این بخشها، مهمترین و کلیدی ترین عامل در پیدایش این مشکل به حساب می آید.

در طول چهار دهه، عدم توجه مسئولین ذی ربط به مسأله محیط زیست، توسعه ناپایدار و اهتمام به طرحهای سودآور کوتاه مدت به بهای خسارت های کلان به محیط زیست تمام شد که از بین رفتن منابع طبیعی از جمله آب از بارزترین مصادیق آن است. صاحب نظران در این زمینه، قبلا در مورد پیامدهای این سیاست ها بر امنیت آبی و غذایی و امنیت اجتماعی و سیاسی هشدار داده بودند اما دستگاههای ذی ربط، همچون همیشه با بازداشت آنها رفتار خود را در این پرونده به نمایش گذاشتند.

به جای اینکه در این حوزه از روی تدبیر برنامه ریزی درستی صورت گیرد، این پرونده به سپاه پاسداران واگذار شد تا با احداث سد های فراوان – بدون بررسی های علمی لازم- در مسیر رودها، چنین بحرانی را پدید آورد. صحبت های نماینده پیشین مجلس علی مطهری ناظر بر همین امر است که گفته است بخشی از مشکل امروز اهواز به سد اشتباهی گتوند مربوط می شود. به گفته او باید در اجرای طرحهای توسعه ای از بهترین کارشناسان داخلی و خارجی کمک گرفته می شد.

البته نقش دولت روحانی را در پیدایش این بحران نیز نباید نادیده گرفت. در پی بروز اعتراضات مردمی به خاطر قطعی برق در بسیاری از شهرها در طی ماه جولای 2021 میلادی، دولت برای جبران کمبود 10 هزار مگاوات نیرو، دریچه سدها را بست. آب نوشیدنی و آب مورد نیاز برای بخشهای کشاورزی و دامپروری و هور العظیم از همین سدها تأمین می شد. در همان زمان کارشناسان هشدار دادند که این کار دولت می تواند به مشکل کم آبی کشور به خصوص در ماه سپتامبر آینده و نیمه اول پاییز دامن بزند. یعنی اینکه بحران تنش آبی هنوز ادامه دارد و به دولت رئیسی نیز به ارث می رسد.

اما با این همه، دولت خود را از نقش داشتن در این بحران تنش آبی اهواز مبرا دانسته و آن را نتیجه یک سری پدیده های طبیعی مخصوصا خشکسالی امسال می داند و صد البته فشارهای حداکثری تحریمهای امریکا را که مانع از دستیابی به تکنولوژی مورد نیاز و سرمایه گذاری در بخش آب اهواز شده است، را بی تقصیر ندانسته است. و پر واضح است که این ادعا ها در بوته راستی آزمایی چندان خریداری ندارد.

هرچند بحران تنش آبی دلیل و انگیزه پیدایش و ادامه اعتراضات مردمی اهواز در چند روز اخیر بوده و هست، اما واقعیت پیچیده ای که خشم روز افزون مردم این مناطق را شعله ور می کند بی عدالتی ها و به حاشیه راندن این مناطق است. این در حالیست که خوزستان از ثروتمند ترین مناطق ایران است که سرشار از منابع طبیعی است. به عنوان مثال، این منطقه که یکی از پر آب ترین مناطق ایران است، پنج رودخانه بزرگ ایران را در بر گرفته که یک سوم آبهای جاری ایران زمین را در بستر خود جای داده اند که از جمله آنها می توان به رودخانه هایی چون کارون، کرخه و جراحی اشاره کرد. بنابراین، آب منطقه خوزستان نه تنها قادر است نیاز مردم بومی این منطقه را برآورده کند بلکه منبع اصلی تأمین آب شرب و آبیاری همه ایران زمین نیز هست.

همچنین این منطقه، منبع انرژی صادراتی ایران را در خود جای داده است. حدود 87 درصد نفت و 90 درصد گاز کشور از این منطقه استخراج می شود. و حدود 74 درصد برق کشور از سدها و دیگر منابع طبیعی در این منطقه تولید می شود. علاوه بر آن، این منطقه بیشترین ذخیره های نفتی و گازی کشور را در خود دارد اما با این همه، منطقه ای است که از لحاظ اقتصادی فقیر ترین منطقه است و از لحاظ سیاسی نیز بیش از همه مناطق ایران مورد بی توجهی قرار گرفته است.

بنابراین می توان گفت که این خشم مردمی نتیجه سیاست های هدفمندی است که رژیم، علیه اقلیت قومی عرب در پیش گرفته است. و مدیریت مسأله آب هم از سیاست های تبعیض نژادی در امان نمانده است. برای جبران کم آبی استانهای کرمان، یزد و اصفهان آب رودخانه کارون به آن استانها انتقال می یابد و نتیجه این شده است که اکنون مناطقی که اکثریت ساکنان آن عرب زبان هستند، بیش از سایر مناطق از کمبود آب رنج می برند. کارشناسان می گویند انتقال آب رودخانه کارون صرفا برای تأمین آب شرب این استانها انجام نشده است بلکه در اصل برای بهره برداری در بخش صنعت این انتقال صورت گرفته است. و این سه استان بیشترین طرحهای سرمایه گذاری در بخش صنعت ایران را به خود اختصاص داده است که از جمله می توان به صنعت خودرو سازی و فولاد اشاره کرد. راه اندازی این طرحهای سرمایه گذاری سبب شده است که با افزایش نیاز این استانها به آب، به بهای بی آبی مردم اهواز آبِ مورد نیاز استانهای مورد نظر تأمین شود. و اتفاقا، استانهایی که برای احداث طرحهای صنعتی در آنجا سرمایه گذاری صورت می گیرد و آب خوزستان به آنجا انتقال داده می شود، استانهایی هستند که -مانند یزد، کرمان و اصفهان- اکثریت ساکنان آنها را قوميت فارس تشکیل می دهند.

 میانگین نرخ بیکاری در اهواز بین 45 تا 50 درصد است. این منطقه از خدمات اساسی و تأسیسات زیر بنایی محروم است. می توان گفت که عمدتا فرصت های شغلی که از رهگذر صنایع نفت و گاز و پتروشیمی خلق شده اند، نصیب مردم بومی این منطقه نمی شوند. بلکه مردم بومی این مناطق عمدتا از راه کشاورزی، دامپروری زندگی خود را می گذرانند. وجود این عوامل به مردم خشمگین انگیزه می دهد که بر دامنه اعتراضات خود بیفزایند. و در پایان، می توان گفت که با بروز بحران بی آبی، مردم اهواز هیچ راه دیگری برای گذران زندگی ندارند. به عقیده برخی کارشناسان، رژیم از روی عمد این نوع سیاست ها را علیه مردم اهواز در پیش می گیرد تا مردم این مناطق مجبور به ترک دیار خود شوند و سیاست رژیم این است که جای آنها را با مردمی از نژاد فارس و لُر که به حکومت و نظام وفادارتر هستند، پر کند. بی تردید این نوع تبعیض و بی توجهی به وضعیت مردم است که این موج اعتراضات مردمی را حفظ كرده و بر دامنه آن افزوده است.

و خلاصه کلام اینکه: از ویژگیهای اصلی اعتراضات اهواز این است که جغرافیای اعتراضات روز به روز گسترده تر می شود و جوانان در رهبری این اعتراضات نقش پر رنگی دارند. علاوه بر آن، همراهی بی سابقه ای که اقشار مختلف ملت ایران با این موج اعتراضات از خود نشان داده، و ناکامی رژیم در نسبت دادن این اعتراضات مردمی به گروههای قومی و جدایی طلب از دیگر مسائلی است که این اعتراضات را برجسته تر ساخته است.

دوم: به کارگیری همزمان ابزار سرکوب و سیاست مهار بحران

رژیم ایران در برخورد با این موج اعتراضات اخیر دو رویکرد اصلی را در پیش گرفت و همزمان دو شیوه و ابزار مختلف را در خدمت یک هدف به کار برد و تلاش کرد تا اعتراضات را در نطفه خفه کرده و مانع از گسترش دامنه آن شود.

1– برخورد امنیتی: در سالهای گذشته دستگاههای امنیتی همواره اعتراضات مردمی که در شهرهای مختلف کشور به پا خواسته را تهدیدی برای آینده رژیم دانسته و با اقدامات امنیتی و نظامی سعی در خاموش کردن اعتراضات کرده است. در اینجا به روشهایی که دستگاههای امنیتی برای مقابله با اعتراضات اخیر به کار گرفته است، اشاره ای خواهیم داشت که عبارتند از:

الف_ استفاده از نیروهای سرکوب و حضور گسترده نیروهای امنیتی و یگان های سپاه پاسداران و شبه نظامیان «بسیج» و حتی تیراندازی با گلوله های جنگی به سمت تظاهرکنندگان و همچنین عملیات گسترده بازداشت و ارعاب، که این نوع برخورد سرکوبگرانه دستگاههای امنیتی، منجر به کشته و بازداشت تعدادی از تظاهر کنندگان شده است.  

ب_ ایجاد کمربند امنیتی در اطراف شهرهایی که شاهد اعتراضات مردمی هستند مخصوصا شهر اهواز که خاستگاه اولین موج اعتراضات تنش آبی بوده است.البته این نکته را نباید از نظر دور داشت که سفر حسین سلامی فرمانده سپاه پاسداران به خاستگاه اعتراضات یعنی اهواز این پیام را برای تظاهر کنندگان به همراه داشت که در صورت ادامه اعتراضات، رژیم برای خاموش کردن آن از به کار گیری خشن ترین شیوه ها نیز ابایی ندارد. سفر یک مقام عالی رتبه نظامی به مرکز و خاستگاه اعتراضات توجیهی غیر از تهدید مردم و ارسال این پیام که رژیم در سرکوب اعتراض کنندگان از تمام امکانات استفاده خواهد کرد، نمی تواند داشته باشد. علاوه بر آن، رژیم اکنون نیروهای امنیتی و نیروهای ضد شورش را در اهواز و تعدادی از شهرهای بزرگ به حالت آماده باش قرار داده است. و در نتیجه درگیری میان نیروهای امنیتی و تظاهر کنندگان در شهر ماهشهر در جنوب اهواز یکی از نیروهای پلیس کشته و یک پلیس دیگر مجروح شد. 

ج_ فراخوان شبه نظامیان مورد حمایت ایران که در برخی از کشورهای همسایه مستقر هستند برای سرکوب ناآرامیهای اهواز، رژیم ایران تعداد 1500 تن از نیروهای شبه نظامی «حشد شعبی» که در عراق مستقر هستند، را فراخوانده تا در سرکوب اعتراضات ایران به مدد نیروهای سرکوبگر رژیم بشتابند.

د_ قطع اینترنت و محدود کردن « شبکه های اجتماعی»؛ تا مردم نتوانند در جریان رخدادهای اعتراضات قرار گرفته و با استفاده از این ابزارها خشم و نارضایتی خود را با هموطنان خود در داخل و یا خارج از کشور در میان بگذارند. هر بار که کشور دستخوش اعتراضات گسترده شود، رژیم ایران همین رفتار را تکرار می کند.

این نوع برخورد امنیتی با اعتراضات، از سوی طیف های مختلف سیاسی، فرهنگیان، هنرمندان و جامعه ورزشکاران به شدت محکوم شده است و دو تن از رؤسای جمهور پیشین کشور یعنی سید محمد خاتمی و محمود احمدی نژاد نیز با صدور بیانیه های جداگانه ای اقدامات امنیتی و به کارگیری شیوه های سرکوبگرانه در مواجهه با اعتراضات اهواز را مورد انتقاد قرار دادند.

2- تلاشهای سیاسی از سوی رژیم ایران: همزمان با برخورد گسترده امنیتی در خاموش کردن موج اعتراضات روزافزون، رژیم ایران برای فرونشاندن خشم معترضان بی درنگ به راه حلهای دیگری نیز روی آورد؛ دولت وعده داد که با ایجاد اصلاحاتی علل این تنش آبی برطرف شود. جریان های سیاسی مختلف همدیگر را به کوتاهی و سوء مدیریت متهم کردند و انگشت اتهام حکومت نیز همچون همیشه به خارج نشانه رفت که طرفهای خارجی با بهره برداری از اعتراضات مردمی برای مقاصد سیاسی، سعی در تحریک معترضان دارند.

الف_ تنش زدایی و مهار خشم مردم توسط مسئولین رژیم؛ این نوع رفتار با برخوردی که معمولا رژیم با اعتراضات پیشین داشت متفاوت به نظر می رسد. مسئولین رژیم در اظهارات خود از مردم دلجویی کردند و برخی رسانه های حکومتی هم به گونه ای مدیریت شده كه گوشه هایی از اعتراضات مردمی را پوشش داده و با اعتراض کنندگان همصدایی شوند تا بدینوسیله خشم مردم را فرونشانده و هرچه سریع تر اعتراضات را جمع کنند.

اولین نشانه های تلاش رژیم برای تنش زدایی و فرونشاندن خشم ملت در اظهارات رهبر رژیم علی خامنه ای دیده می شود که به اعتراض کنندگان حق داد عصبانی باشند و به خیابانها بریزند. او از دولت جدید خواست که رسیدگی به بحران این منطقه را در رأس اولویت های کاری خود قرار دهد. او همچنین با مبرا دانستن خود از این بحران تقصیر را گردن دولت ها انداخت و گفت که عدم توجه به توصیه ها و رهنمودهای او منجر به پدید آمدن مشکلات کنونی اهواز و بحران تنش آبی شده است.

در همین راستا، حسن روحانی رئیس جمهور وقت، از تشکیل کمیته فوق العاده راهبردی برای بررسی پیامدهای این بحران خبر داد و وعده های مبنی بر تلاش جدی برای حل مشکل تنش آبی، با سفرهای مسئولین نظامی و سیاسی به منطقه آغاز شد. روحانی همچنین اسحاق جهانگیری معاون اول خود را به منطقه فرستاد تا از نزدیک علل و عوامل این بحران را بررسی کرده و برای از بین بردن مشکلات موجود راه حل های فوری پیدا کند. علاوه بر اینها، حکومت برای مهار اعتراضات مردمی دست به دامن شیوخ قبائل و متنفذین جامعه اهواز شد. جهانگیری با تعدادی از بزرگان قبائل اهواز دیدار کرد و از آنها خواست که شدت اعتراضات را کمتر کنند و در مقابل دولت نیز خواستهای آنان را برآورده خواهد کرد. او گفت که دولت دریچه های سد کرخه را گشوده تا مقداری آب به بستر رودخانه ها سرازیر شود. اما سپاه پاسداران نیز به سهم خود، تعداد 60 تانکر را برای آبرسانی به برخی مناطق اعزام کرد. رئیس دستگاه قضا نیز دستور داد تا هرچه سریع تر زمینه آزادی افرادی که در پی اعتراضات اخیر در استان خوزستان بازداشت شده اند، فراهم گردد. رژیم ایران دریافت که این چالش تا چه اندازه جدی است و این اعتراضات از لحاظ سیاسی و حقوقی چه پیامدهایی می تواند داشته باشد که بعد از همصدایی ملت ایران با اعتراضات اهواز، احتمال گسترش دامنه آن نیز وجود دارد. به همین سبب رژیم با درک این واقعیت ها تلاش کرد در راستای تنش زدایی گام بردارد. 

درباره رویکرد تنش زدایی رژیم در این اعتراضات به چندین دلیل می توان اشاره کرد و مهمترین دلیل هم این است که ریشه این اعتراضات یک خواست مشروع و حیاتی مردم بود که استفاده از ابزار سرکوب هیچ توجیهی نداشت. همچنین این بحران تنش آبی نشان داد که رژیم و مخصوصا سپاه پاسداران انقلاب که بدون بررسی های علمی لازم صدها سد را در ایران احداث نمود و این چنین در برخی موارد فاجعه آفرید، تا چه اندازه در اداره کشور بی کفایت بوده است. اکنون رژیم از این بیم دارد که مبادا نارضایتی فعلی مردم که ناشی از بحران برق و آب است با نارضایتی مردم از اوضاع سیاسی که خود را در مشارکت پایین در انتخابات نشان داد، گره خورده و منجر به تظاهرات گسترده در شهرهای ایران همچون تظاهرات سال 2009 میلادی شود. رژیم با در پیش گرفتن سیاست تنش زدایی سعی دارد دایره اعتراضات را محدود کند تا بیش از این قضیه سیاسی نشود. رژیم تلاش كرد این اعتراضات پیش از انتقال قدرت به رئیسی پایان یابد تا او بتواند در فضایی آرام برنامه ها و طرحهای خود را پیش ببرد. چرا که وجود اعتراضات برای دولت نوپا می تواند یک چالش باشد و اصلاح طلبان با استفاده از این فرصت و با استفاده از این اعتراضات علیه رئیسی تبلیغات کنند؛ همانطور که محافظه کاران با استفاده از وضعیت روز جامعه  پایگاه مردمی روحانی را تضعیف کرده و مانع تحقق برنامه های او شدند.

از سویی دیگر، اکنون که رژیم برای گفتگوهای احیای برجام با غرب و ایالات متحده آمادگی می گیرد، به هیچ عنوان گسترده شدن دامنه اعتراضات، وخامت وضعیت حقوق بشری و افزایش فشارها را به نفع خود نمی بیند. زیرا این اوضاع می تواند بهانه ای دست طرفهای مذاکره بدهد و ایالات متحده از این مسائل به عنوان ابزاری برای چانه زنی در تعدیل برجام، رفتار منطقه ای و برنامه موشکی ایران استفاده کند.

ب_ اتهام به نوکری بیگانگان و خیانت به میهن: با اینکه رژیم در ظاهر چنین وانمود می کند که از حقوق معترضان دفاع می کند، اما همیشه نظریه توطئه را وارد می داند. زیرا این تنها بهانه ای است که رژیم می تواند برای فرار از مخمصه کنونی و برای سرپوش گذاشتن به ناکامی در برآورده ساختن خواستهای مشروع شهروندان به آن پناه ببرد. و عملا برخی رسانه ها دلیل اصلی گستردگی اعتراضات اهواز را وجود «دشمنان» بیگانه و تبلیغات « رسانه های جدایی طلب» و همچنین وجود گروههای جدایی طلبی که از خارج خط می گیرند عنوان کرده اند. همچنین رهبر ایران علی خامنه ای که در سخنرانیهای خود زیاد واژه دشمن را تکرار می کند، از این فاز خارج نشد و به دستان خارجی اشاره کرد که در صدد سوء استفاده از این شرایط هستند. او از تظاهر کنندگان خواست که بهانه دست «دشمنان ایران» ندهند. زیرا که «دشمن» تلاش می کند از این اعتراضات بر علیه کشور و انقلاب اسلامی و بر علیه منافع عامه ملت ایران استفاده کند.

سوم: انتقادهای محتاطانه بین المللی و محاسبات مربوط به گفتگوهای وین

با افزایش اعتراضات مردمی در اهواز، از همان روز 23 جولای گذشته سازمان های بین المللی و حقوقی و سازمانهای غیر دولتی همصدایی خود با تظاهر کنندگان را اعلام کردند. کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد میشل باشله برخورد ارگانهای امنیتی ایران با تظاهر کنندگان را محکوم کرد و از مقامات ایران خواست به جای استفاده از خشونت و بازداشت های گسترده و سرکوب اعتراضات، برای حل مشکل کم آبی اهواز اقدامات قابل توجهى انجام دهند.

 سازمان عفو بین الملل نیز تعداد کشته شدگان را 8 تن اعلام کرد که یک نوجوان نیز در میان آنها بوده است. گروههای حقوقی نیز گزارش دادند که ایران برای خاموش كردن و سرکوب اعتراضات مردمی، به استفاده مفرط از خشونت روی می آورد.

سازمان «دیدبان حقوق بشر» در بیانیه ای اعلام کرد که نیروهای امنیتی ایران در برخورد با تظاهر کنندگان به طور مفرط از خشونت استفاده كرده است و از حکومت ایران خواست که به جای برخورد خشن با تظاهر کنندگان در موارد سرکوب و قتل که ذکر شده است، « با شفافیت تحقیق کند».

ایالات متحده نیز حمایت خود از اعتراض کنندگان را اعلام کرد. ند پرایس سخنگوی وزارت امورخارجه امریکا در روز 22 جولای 2021 میلادی درباره اعتراضات اخیر گفت: « ما از حق ایرانیان در تجمع مسالمت آمیز و بیان اعتراضات شان حمایت می کنیم» این حق ایرانیهاست که بدون ترس و بدون مواجهه با سرکوب، و بدون ترس از بازداشت شدن توسط نیروهای امنیتی، از این حقوق خود استفاده کنند». و در روز بعد، جالینا پورتر معاون سخنگوی وزارت خارجه امریکا ضمن تأکید موضع دولت امریکا، دو مسأله دیگر را نیز مطرح کرد. مسأله اول اینکه ایالات متحده گزارشات مربوط به شلیک به تظاهر کنندگان مسالمت آمیز و گزارشات مربوط به قطع اینترنت منطقه توسط رژیم را به دقت مورد بررسی قرار می دهد. و مسأله دوم هم این بود که از نظر اداره بایدن علل اعتراضات اخیر به سالها بی عدالتی حکومت در حق خوزستان و سوء مدیریت منابع آبی کشور باز می گردد که وضعیت خشکسالی را که 50 سال است ایران را درگیر کرده، وخیم تر کرده است.

و در نهایت، وزارت امور خارجه امریکا در 28 جولای با صدور بیانیه رسمی در مورد اعتراضات ایران، ضمن محکوم کردن تیراندازی نیروهای امنیتی به سوی تظاهرکنندگان، هرگونه استفاده از خشونت در این مورد را جرم دانست و تأکید کرد که ایالات متحده تحولات و مخصوصا قطعی اینترنت که مانع از دسترسی شهروندان به اطلاعات از طریق اینترنت می شود را از نزدیک دنبال می کند. در این بیانیه آمده است که حکومت ایران نباید « مانع از تحقق حقوق شهروندان در زمینه آزادی بیان و دسترسی آزاد به اطلاعات از طریق اینترنت شود»

بهرحال، آنچه سبب شد که کشورهای غربی به تحولات داخلی اخیر ایران ورود نکنند، به دو علت باز می گردد؛ اول: حساس بودن وضعیت سرنوشت ساز گفتگوهای وین و تعویق ناگهانی گفتگو بعد از پیروزی ابراهیم رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری در ایران است. وگرنه، ایالات متحده پیش از این تعدادی از شخصیت های ایرانی را در لیست تحریمها قرار داده بود که ابراهیم رئیسی به عنوان رئیس دستگاه قضاء بهه خاطر دست داشتن در سرکوب اعتراضات سال 2019 میلادی نیز از شاخص ترین تحریم شدگان است.

طرفهای اروپایی نیز همیشه برخوردهای خشن نیروهای امنیتی ایران با تظاهر کنندگان را محکوم کرده و به همین خاطر تحریمهای اقتصادی نیز وضع کرده اند که آخرین مورد آن، گنجاندن فرمانده سپاه پاسداران انقلاب حسین سلامی و هفت تن از فرماندهان شبه نظامی بسیج و پلیس ایران در لیست تحریمها در ماه آوریل گذشته به علت سرکوب و قلع و قمع اعتراضات 2019 توسط دستگاههای امنیتی ایران بود.

دلیل دوم هم این است که دایره تظاهرات اخیر تا کنون برخلاف اعتراضات گسترده 2019 میلادی، از مناطق معينی فراتر نرفته است. البته این مسأله را نیز نباید از نظر دور داشت که اگر بر دامنه اعتراضات اخیر افزوده شود و این تظاهرات در شهرهای مختلف تکرار شود، در این شرایط بد اقتصادی و اجتماعی که رژیم از لحاظ سیاسی پایگاه مردمی خود را نیز از دست داده است، می تواند به بهای بسیار سنگینی برای رژیم تمام شود. و مسئولین رژیم به خوبی خطر وضعیت موجود و تبعات احتمالی آن را درک می کنند مخصوصا اگر این اعتراضات گسترده مردمی در این شرایط حساس کشور همراهمی و حمایت جامعه بین الملل را به خود جلب کند.

چهارم: راه حل های زود گذر در سایه بحران پایدار

در ابتدا، رژیم ایران با تظاهر کنندگانی که برای اعتراض به وضعیت بحران تنش آبی دست به اعتراض زدند، به برخورد امنیتی متوسل شد. اما بعد از اینکه شهروندان ایرانی دیگر استانها با هموطنان اهوازی همصدا شدند، رژیم به ناچار با وعده های سیاسی و توسعه ای و آغاز کارهای میدانی در صدد برآمد تا هرچه سریع تر به علت اصلی اعتراضات مردم رسیدگی شود. اما به نظر می رسد که این راه حل ها زود گذر است و نمی تواند مشکلات را به صورت ریشه ای حل کند. یعنی احتمال تکرار و ادامه این اعتراضات همچنان به قوت خود باقیست.

این نوع حمایت گسترده شهروندان ایرانی در استانهای مختلف از هموطنان معترض اهوازی در تاریخ اعتراضات این منطقه بی سابقه بوده است. همچنین اعتراضات اخیر از این واقعیت پرده برداشت که بحران تنش آبی اهواز تنها زاییده خشکسالی نیست بلکه سیاست های رژیم در انتقال آب این منطقه به استانهای دیگر و احداث چندین سد در مسیر رودخانه ها، این مشکل بی آبی را رقم زده است. و عموم ملت ایران دریافتند که هموطنان اهوازی شان نه از سر سودای جدایی طلبی و انگیزه های قومی بلکه از روى ناچاری و به خاطر بحرانى واقعی در خیابانها فریاد اعتراض سر می دهند.

رسانه های حکومتی با قومی خواندن این اعتراضات و اینکه برخی تظاهر کنندگان شعارهای جدایی طلبانه به زبان عربی سر داده اند، تلاش کردند مسأله را قومی جلوه دهند. اما وقتی مردم سایر استانها در حمایت از خواستهای مشروع هموطنان اهوازی شان راهمپیمایی کردند، رژیم دریافت که دیگر نمی توان روی چنین بازى هايى حساب باز کرد.

به میدان آمدن طیف های اجتماعی و سیاسی، هنرمندان و ورزشکاران برای حمایت از هموطنان معترض اهوازی، نقطه عطفی در تاریخ مبارزه جامعه ایرانی با رژیم ایران به حساب می آید که برخی از صاحب نظران از این پدیده با عنوان موضعگیری انقلابی علیه رژیم یاد می کنند.

این مسأله که در سالهای اخیر در هر تظاهراتی، مردم فرصت را غنیمت شمرده و علیه علی خامنه ای رهبر ایران به عنوان « دیکتاتور» فریاد می زنند و فریادهایی در محکومیت رژیم ایران سر می دهند، نشان از این واقعیت دارد که به دلیل نشأت گرفتن بحرانهای کنونی از سیاست های نادرست رژیم، خشم مردمی نسبت به رژیم روز به روز افزایش می یابد.

و در پایان می توان گفت که ابراهیم رئیسی رئیس جمهور تازه نفس در حالی اولین دوره ریاست جمهوری خود را آغاز می کند که با آتشفشان فعال خشم عمومی روبرو است و مردم سیاست های او را به دقت محک می زنند. اما با همه اینها، رژیم موج اعتراضات کنونی را مهار خواهد کرد چرا که طرحهای داخلی و خارجی مهمی پیش روی دارد و به نفع رژیم است که برای پیشبرد طرحهای خود در جهت بازگرداندن مشروعیت و احیای پایگاه مردمی «محافظه کاران» که در سالهای اخیر به شدت تضعیف شده، سیاست تنش زدایی را در پیش بگیرد. با همه این اوصاف، این واقعیت را نیز نباید از نظر دور داشت که مشکلات عدیده و لاینحلّی پیش روی نظام قرار دارد این پتانسیل را دارد که هر لحظه آتشفشان اعتراضات مردمی را که مشروعیت رژیم و رهبرانش را نشانه می روند، شعله ور كند.

موسسه بين المللى مطالعات ايران
موسسه بين المللى مطالعات ايران
موسسه بين المللى مطالعات ايران