تشدید تنش بین آذربایجان و ارمنستان و پیامدهای آن برای خاورمیانه

https://rasanah-iiis.org/parsi/?p=2502

شاهد تنش های جدیدی در بحران بين آذربایجان و ارمنستان هستیم. از سال ۱۹۹۰ به بعد، این تنش ها به میزان مختلفی ادامه داشته است. صبح شنبه، ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۰، آذربایجان و ارمنستان از سرگیری درگیری ها را اعلام کردند. دو طرف یکدیگر را متهم به آغاز دور جدید درگیری ها می کنند. نخست وزیر ارمنستان نیکول پاشینیان اعلام کرد که آذربایجان یک موشک به منطقه ناگورنو قره باغ – منطقه ای با اکثریت ارمنی که در سال ۱۹۹۲ استقلال خود را از آذربایجان اعلام کرد – شلیک و حمله زمینی را آغاز کرده است. در همین حال، رییس جمهور آذربایجان اظهار داشت که ارمنستان حمله ای را علیه مناطق آذربایجان واقع در مناطق مشترک مرزی آغاز کرده بود؛ این محل پس از پایان یک جنگ بزرگ بین دو کشور در سال ۱۹۹۴ تعیین شده بود، جنگی که بیش از ۳۰۰۰۰ کشته به جا گذاشت و منجر به اشغال ۲۰ درصد از خاک آذربایجان از سوی ارمنستان شد.

هدف این گزارش عبارت است از: ارائه تصویری واقع بینانه از میزان مناقشات بین آذربایجان و ارمنستان، ارزیابی میزان تاثیر آن بر خاورمیانه و مناقشات موجود در منطقه، و همچنین فرصت ها و چالش های احتمالی آن برای کشورهای منطقه. در این گزارش مجموعه ای از موضوعات دیگر نیز پوشش داده می شود، از قبیل پیشینه این مناقشات، علت اصلی از سرگیری درگیری ها، وضعیت موجود روی زمین، مواضع منطقه ای و بین المللی نسبت به از سرگیری جنگ، خطرات و پیامدهای این مناقشات در سطح بین المللی و منطقه ای، و سرانجام، سناریوهای محتمل.

نخست – ریشه های مناقشات

ریشه های بحران آذربایجان-ارمنستان به دوران اتحاد جماهیر شوروی باز می گردد، زمانی که ناگورنو قره باغ – که در زبان ارمنی آرتساخ و در زبان آذری یوکاری قره باغ نامیده می شود – در سال ۱۹۲۳ به ارمنستان ضمیمه شد. این منطقه که در دل سرزمین آذربایجان قرار دارد، دارای اکثریت ارمنی است. پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی، ارمنستان و آذربایجان، همراه با ناگورنو قره باغ، در سال ۱۹۹۲ اعلام استقلال کردند. آذربایجان تلاش های ناگورنو-قره باغ برای جدا شدن را رد کرد و علیه دولت محلی آن اعلام جنگ کرد. پس از آن بود که ارمنستان وارد جنگ علیه آذربایجان شد.

این جنگ در سال ۱۹۹۴ پایان یافت و پیامدهای فاجعه باری برای آذربایجان داشت؛ جدایی طلبان قره باغی با حمایت ارمنستان شش ناحیه را از آذربایجان ضمیمه خود کردند، و این کشور ۲۰ درصد از سرزمین های خود را از دست داد. همچنین ناگورنو قره باغ اعلام استقلال کرد. دلیل اصلی شکست آذربایجان نداشتن تسلیحات لازم بود؛ برخلاف دشمن خود، ارمنستان، که از حمایت شدید روسیه برخوردار بود.

به دلیل درآمدهای نفتی و همچنین به خاطر حمایت ترکیه از این کشور و همکاری آن با اسراییل، توازن قدرت به نفع آذربایجان تغییر کرد.

در نتیجه، آذربایجان برنامه تسلیحاتی گسترده ای را با تمرکز بر توان موشکی و پهبادها آغاز کرد. این کشور به خرید پهباد از ترکیه از قبیل بایراکتار TB2، که یک هواپیمای تاکتیکی در ارتفاع متوسط و با برد بلند به شمار می رود، علاقه داشته است. آذربایجان همچنین ۶۰ پهباد از انواع و کلاس های مختلف – از جمله پهباد انتحاری هاروپ و هواپیمای بی سرنشین اوربیتر – از اسراییل خریداری کرده است.   

در سال ۲۰۱۶، نخست وزیر اسراییل بنیامین نتانیاهو از باکو پایتخت آذربایجان دیدار کرد و طی این دیدار توافقنامه امنیتی و نظامی به ارزش ۵ میلیارد دلار امضا کرد. پس از این دیدار، سامانه توپخانه ای توفان و چندین سامانه موشکی و هلیکوپتر در اختیار آذربایجان قرار گرفت. 

تسلیحاتی که اخیراً به زرادخانه نظامی آذربایجان افزوده شده است، عبارتند از: پهباد اسراییل «SkyStriker»، موشک های بالستیک، پهبادهای تجسسی، موشک اندازهای تاکتیکی بلاروسی، هواپیماهای آموزشی نظامی از پاکستان، خودروهای زرهی و سامانه های ضدپهبادی ترکی، اسلحه تک تیراندازی از آفریقای جنوبی، و خودروهای نفربر زرهی BTR-82A از روسیه.

از آن طرف، ارمنستان یک وام ۲۰۰ میلیون دلاری از روسیه در سال ۲۰۱۵ دریافت کرد و پس از آن نیز مسکو در سال ۲۰۱۸ یک وام ۱۰۰ میلیون دلاری بدون بهره به ارمنستان داد. این مبالغ صرف خرید تجهیزات نظامی روسی شد. ارمنستان هواپیماهای جنگی Su-30SM  خریداری کرد که در آوریل ۲۰۱۶ و ژوئیه ۲۰۲۰ از آن در مقابله با آذربایجان استفاده کرد. همچنین این کشور سامانه های موشکی «اسکندر»، «رپلنت»، «اینفاونا، و «کورنت-ای ام» از روسیه خریداری کرد. همچنین شایان ذکر است که علاوه بر این حمایت از سوی روسیه، ارمنستان سالانه کمک های مالی از ایالات متحده دریافت می کند؛ این امر به خاطر لابی های ارمنی قدرتمند در آمریکا – بویژه لابی ارمنی و طرفدار آرتساخ در ایالات متحده – است. ارمنستان همچنین به خرید تسلیحات قدیمی از طرف های دیگر – از جمله قراردادی برای خرید ۳۵ سامانه پدافند هوایی OSA از اردن به ارزش ۲۷ میلیون دلار- رو آورده است.

دوم – نشانه ها و دلایل شروع مجدد جنگ

1_  نشانه ها

از ماه ژوئیه گذشته، همه نشانه ها در مجموع دال بر از سرگیری قریب الوقوع جنگ بین دو کشور بودند؛ در آن زمان آذربایجان و ارمنستان هر دو از تجمع نیروها در حد فاصل بین دو کشور خبر دادند. سپس وزارت امور خارجه آمریکا با صدور اخطاری، از شهروندان آمریکایی خواست از سفر به این دو کشور خودداری کنند و همچنین از شهروندان آمریکایی خواست به سرعت خاک آذربایجان و ارمنستان را ترک کنند – امری که تاییدی بود بر نشانه های ذکر شده.

یک روز پیش از شروع درگیری ها، رزمایش قفقاز ۲۰۲۰ – که در ناحیه قفقاز روسیه برگزار می شد – خاتمه یافت. در این رزمایش نیروهایی از روسیه، ارمنستان، ایران، چین، قزاقستان، پاکستان، بلاروس و میانمار حضور داشتند. این مانورهای نظامی تهدیدی علیه منافع آمریکا در منطقه به شمار می روند و در عین حال نشانه مشخصی از ائتلاف روسیه-ایران-چین است و همکاری های بین این سه کشور را تقویت می کند. همچنین مانور دریایی مشترک از سوی این سه کشور – در منطقه شمالی اقیانوس هند در ۲۷ دسامبر ۲۰۱۹ – برگزار شد.

تکرار وقوع درگیری ها بین آذربایجان و ارمنستان، موجب شده است تا همه کشورهای جهان بکوشند تا این جنگ قریب الوقوع را متوقف کنند. اما این بار همه چیز متفاوت به نظر می رسد زیرا درگیری ها در چند جبهه و با حضور تعداد زیادی نیرو آغاز شده است و نشانه های اولیه دال بر شعله ور شدن اخیر درگیری ها بوده است. به نظر می رسد که اخیراً طرح جامعی تهیه شده است، زیرا درگیری اخیر با حملات محدود گذشته – که آخرین آن در ژوئیه گذشته صورت گرفت – فرق می کند؛ بزرگترین و موثرترین این درگیری ها در آوریل ۲۰۱۶ رخ داد.

آنچه تایید کننده این تحلیل است این است که آذربایجان اعلام کرده است که شش روستا را در دو منطقه فضولی و جبراییل که تحت کنترل نیروهای ارمنی بوده اند آزاد کرده است و همچنین اعلام کرده است که درگیری ها تا آزادسازی همه سرزمین های اشغالی آذربایجان همچنان ادامه خواهد یافت. موضوع دیگری که نشان می دهد این بار شرایط متفاوت است، این است که ارمنستان اعلام حکومت نظامی و بسیج عمومی کرد و در عین حال باید به تلفات جانی شدید از هر دو طرف در ساعات نخست درگیری ها اشاره کرد.

تا کنون ارمنستان اعلام کرده که توانسته است سه تانک، دو هلیکوپتر و سه پهباد آذربایجانی را از بین ببرد. اما آذربایجان این ادعاها را رد کرده و اصرار کرده است که فقط یک هلیکوپتر را از دست داده است و در عین حال نیروهای آذربایجانی توانسته اند ۱۲ سامانه پدافند هوایی ارمنستان را از بین برده اند. علاوه بر این، از ساعات اولیه شروع دور نخست درگیری ها، مداخله و حمایت ترکیه کاملاً مشهود بوده است.

2_ دلایل شروع درگیری ها در سپتامبر ۲۰۲۰

 از سال ۱۹۹۴ تا امروز، درگیری ها مکرراً بین آذربایجان و ارمنستان رخ داده است. اما شروع بحران کنونی را شاید بتوان به دلایل متفاوتی نسبت داد که از نزاع بر سر منطقه مورد مناقشه ناگورنو-قره باغ فراتر می رود. دلایل دیگر به ماهیت بی وقفه و تاریخی این درگیری ها مربوط است. چند عامل دست به دست هم داده اند و در حال حاضر، منجر به شروع درگیری ها در مقیاسی بسیار بزرگتر شده است. این عوامل عبارتند از:

الف_ فرستادن جنگجویان سوری به آذربایجان از سوی ترکیه

این بار ارتباط بین شروع مجدد درگیری ها بین آذربایجان و ارمنستان با چالش های خاورمیانه کاملاً مشخص است. آذربایجان- که به ضرورت آزادسازی سرزمین های خود از اشغال ارمنستان برای سه دهه باور دارد – حامی خارجی مناسبی را  در ترکیه – که می کوشد نفوذ خود را در خاورمیانه گسترش دهد – یافته است. این امر توضیح می دهد که چرا این کشور به دنبال جلب حمایت ترکیه است؛ در ماه ژوئیه یک هیئت نظامی آذربایجانی از آنکارا بازدید و توافقنامه هایی را با دولت ترکیه امضا کرد تا به این ترتیب یک پایگاه نظامی ترکیه در ناحیه نخجوان در آذربایجان ایجاد کند – این ناحیه در همسایگی خاک ترکیه است و از بقیه سرزمین آذربایجان جدا است. طبق این توافق، ترکیه اردوگاهی را برای آموزش دادن جنگجویان سوریه در ناحیه الباب در حومه شمالی حلب ایجاد خواهد کرد؛ این جنگجویان برای جنگیدن در كنار نیروهای آذربایجانی از پایگاه نظامی ترکیه اعزام خواهند شد. نخستین مرحله اعزام این جنگجویان قرار بود از ۲۵ سپتامبر ۲۰۲۰ به بعد انجام شود.  

ب_ بودجه نظامی بالا در هر دو کشور

طی پنج سال گذشته، بودجه نظامی در آذربایجان و ارمنستان به طور مستمر افزایش یافته است. در آذربایجان که جمعیتی حدود ۱۰ میلیون نفر دارد و کاملاً به درآمد حاصل از صادرات نفت وابسته است، شاخص های هزینه های نظامی افزایش مستمری در سال های اخیر داشته است – بویژه پس از آنکه در سال ۲۰۱۴ به دلیل افت درآمدهای نفتی، این میزان کاهش شدیدی داشت. بودجه نظامی این کشور از ۳ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۳ به یک میلیارد دلار در سال ۲۰۱۴ کاهش یافت. اما پس از آن، این بودجه به تدریج افزایش یافت، تا اینکه در سال ۲۰۲۰ به ۲.۲۶ میلیارد دلار رسید، هر چند که قیمت نفت در سطح جهانی مستمراً کاهش یافته است. در عین حال، بودجه نظامی ارمنستان از ۶۲۵ میلیون دلار در سال ۲۰۲۰ – یک چهارم بودجه نظامی آذربایجان – فراتر نرفت. اما هزینه نظامی ارمنستان در سال های گذشته متناسب با اقتصاد این کشور افزایش یافته است. افزایش بودجه های نظامی نشان دهنده آمادگی هر دو کشور برای از سرگیری مناقشات است.

ت_ رشد جایگاه روسیه در سطح جهان

ارتقاء جایگاه روسیه در سال های اخیر و ظهور این کشور به عنوان یک ابر قدرت جهانی موجب شده است ارمنستان اطمینان بیشتری از حمایت روسیه داشته باشد. روسیه به عنوان متحد سنتی ارمنستان – به رغم ایفای نقش به عنوان میانجی بین ارمنستان و آذربایجان – پایگاه نظامی خود را در ایروان، پایتخت ارمنستان، حفظ کرده است.

به دلیل دستاوردهای نظامی و سیاسی که روسیه در سوریه داشته است و موقعیت بین المللی که در خاورمیانه برای خود کسب کرده – که این امر مقارن با زوال نقش واشنگتن بوده است – ارمنی ها مایلند این مناقشات را با اتکای به توان نظامی و سیاسی روسیه به نفع خود خاتمه دهند.

سوم – موقعیت کنونی روی زمین

به دلیل مسابقه تسلیحاتی که این دو کشور طی چند سال اخیر درگیر آن بوده اند، آذربایجان – با توجه به توازن قوا بین این دو کشور – معمولاً در درگیری های مسلحانه با ارمنستان پیروز میدان بوده است.

این امر را می توان در دور آخر درگیری ها بین دو کشور در آوریل ۲۰۱۶ مشاهده کرد. در حالیکه آذربایجان توانست چند روستای اشغال شده را پس از شروع درگیری ها آزاد کند، فشارهای بین المللی این کشور را وادار کرد تا حملات خود را به سرعت متوقف کند.

در حالیکه آذربایجان در حال حاضر ذخایر تسلیحاتی بیشتری نسبت به ارمنستان دارد، ماهیت جغرافیایی ناگورنو-قره باغ به جدایی طلبان ارمنی نسبت به دشمنانشان موقعیت بهتری نسبت به دشمنانشان می دهد؛ بلندی های کوهستانی این منطقه که پوشیده از جنگلهاى انبوه هستند، مشرف به دشت های آذربایجان هستند. این موضوع موجب می شود که ماموریت نیروهای آذربایجانی برای حمله به خاک این منطقه بدون دادن تلفات انسانی زیاد ممکن نباشد. روستاهای آزادشده در سال ۲۰۱۶، در زمین های پست واقع در مناطق فضولی و جبراییل قرار داشتند که تحت اشغال جدایی طلبان قرار داشتند.

در اثر این عوامل، انتظار می رود بن بست نظامی کنونی در درازمدت همچنان ادامه یابد، زیرا دو طرف قادر به دستیابی به پیروزی قاطع و سریع نیستند. همچنین باید به حضور طرف های بین المللی اشاره کرد که از ادامه جنگ از سوی هر دو کشور حمایت می کنند. در روز دوم از آخرین دور درگیری ها، مشخص بود که آذربایجان حملات خود را علیه فضولی، جبراییل، اقدم و تارتار تشدید کرده است؛ این نواحی در مناطق کمتر کوهستانی شمال و جنوب ناگورنو قره باغ قرار گرفته اند که می توانستند به آسانی از سوی مناطق مرکزی – جاییکه پایتخت این منطقه قرار دارد – مورد حمله قرار بگیرند. ارمنی ها این پایتخت را استپانکرت می نامند و آذربایجانی ها، خان کندی.

چهارم – مواضع منطقه ای و بین المللی در خصوص از سرگیری مناقشات

مناقشات بین آذربایجان و ارمنستان با توازن قوا در سطح بین المللی و منطقه ای گره خورده است. منطقه قفقاز که مملو از مناقشات مرزی و جنبش های جدایی طلب به دلیل حاکمیت شوروی سابق است، میدانی برای رقابت بین قدرت های منطقه ای از جمله ترکیه و ایران شده است. همچنین تعاملاتی بین قدرت های جهانی مانند ایالات متحده، اتحادیه اروپا و روسیه نیز وجود داشته است. در بخش زیر، مواضع هر یک از اینها در خصوص از سرگیری مناقشات بین آذربایجان و ارمنستان در سپتامبر ۲۰۲۰ مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

الف – موضع ترکیه

ترکیه به طور رسمی و بلافاصله پس از شروع این درگیری ها، حمایت خود را از آذربایجان اعلام و ارمنستان را به تحریک این درگیری ها متهم کرد. ترکیه اعلام کرد که آذربایجان صرفاً به حملات ارمنستان علیه سرزمین خود پاسخ داده است. رییس جمهور ترکیه رجب طیب اردوغان ضمن اعلام این موضوع، گفت که ترکیه با همه توان خود از آذربایجان حمایت خواهد کرد. اردوغان در توییتر خود نوشت: «ملت ترکیه همچون همیشه، با تمام توان خود در کنار برادران و خواهران آذربایجانی خود خواهد ایستاد.» 

مهمترین نکته در خصوص موضع ترکیه این است که این کشور به وضوح اعلام کرده است که این درگیری ها در مقیاسی محدود نخواهد بود؛ بلکه به گفته ترکیه، این جنگی تمام عیار با هدف آزادسازی همه سرزمین های آذربایجان خواهد بود و آنکارا امیدوار است که آذربایجان با کمترین تلفات موفق به باز پس گیری سرزمین های خود شود. این نظرات از سوی رهبر ترکیه در یکشنبه ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۰ – یعنی همان روزی که آذربایجان حمله خود را آغاز کرد – اظهار شد. این امر تاییدی است بر روایت ارمنستان در خصوص هماهنگی بین ترکیه و آذربایجان در مورد این حملات.

به دلیل همبستگی نژادی و زبانی بین دو ملت که ترکیه را به آذری ها نزدیک تر می کند، ترکیه از ظهور آذربایجان به عنوان قوی ترین جمهوری در منطقه قفقاز حمایت می کند. این حمایت موضع ترکیه در منطقه را پیش می برد و پروژه توسعه طلبانه این کشور در خاورمیانه، آسیای مرکزی و منطقه قفقاز را تقویت می کند. آذربایجان تنها کشوری است که از آنچه ترکیه برای به دست آوردن این موقعیت در منطقه قفقاز لازم دارد، برخوردار است. آذربایجان تنها کشور تولید کننده نفت در این منطقه است و طی دو دهه گذشته درآمدهای نفتی اش به ۱۹۰ میلیارد دلار می رسد که بخشی عمده از آن در ایجاد زیرساخت های تولید نفت، پالایش و حمل نقل آن سرمایه گذاری شده است. از هم اکنون این کشور شاهد بازگشت این سرمایه گذاری ها است و انتظار می رود که طی ده سال آینده فروش نفت و گازش به بیش از ۲۶۰ میلیارد دلار برسد. در آن سو، بحران های اقتصادی گریبان سایر جمهوری های منطقه قفقاز – ارمنستان و گرجستان – را رها نمی کند.

همه این دلایل موجب شده است تا ترکیه همه وزن خود را در صحنه مناقشات بین آذربایجان و ارمنستان در پشت آذربایجان قرار دهد؛ آنکارا این گونه محاسبه می کند که آذربایجان اکنون به قدری قدرتمند است که می تواند سرزمین های خود را از ارمنستان باز پس بگیرد و به این ترتیب واقعیتي جدید را در منطقه قفقاز به وجود آورد که در آن آذربایجان – که به تازگی قدرتمند شده است – متحد ترکیه می شود. به این ترتیب، ترکیه از طریق پایگاه نظامی خود در آذربایجان، می تواند به اهداف خود در ایجاد جاپای نظامی برای خود در منطقه قفقاز دست یابد و با افزایش وابستگی خود بر نفت و گاز آذربایجان – به جای نفت و گاز کشورهای خلیج و حتی روسیه – امنیت انرژی خود را تضمین کند. همچنین این پاسخی به فشار ارمنستان بر ترکیه در خصوص محکوم کردن امپراتوری عثمانی به خاطر قتل عام ارمنی ها خواهد بود؛ این موضوع به طور چشمگیری مانع از پذیرفتن ترکیه در اتحادیه اروپا و همچنین موجب بی آبرویی حکومت ترکیه شده است.

با این همه، موضع ترکیه با خطرات زیادی همراه است، زیرا این کشور را در مسیر رویارویی با روسیه قرار می دهد و همچنین تفاهم هایی که بین این دو کشور بر سر سوریه به دست آمده است مورد تهدید قرار خواهد گرفت. شکی نیست که روسیه از حمایت مستقیم و آشکار ترکیه از آذربایجان و همچنین انتقال جنگجویان سوری از ادلب به منطقه قفقاز -که تحت نفوذ روسیه است- ناخشنود خواهد شد، بویژه به این دلیل که یکی از انگیزه های عمده و اعلام شده روسیه در مداخله در بحران سوریه از بین بردن بنیادگرایان اسلامی است که از آسیای مرکزی و قفقاز به سوریه آمده بودند تا از مخالفان رژیم بشار اسد حمایت کنند. روسیه از بازگشت مجدد تروریسم به سرزمین هایش واهمه دارد. پس از موفقیت روسیه در حل و فصل درگیری های سوریه به نفع خود، ترکیه مشغول انتقال جنگجویان سوری به حیاط خلوت روسیه بوده است و این امر به هیچ قیمتی مورد قبول روسیه نخواهد بود. در نتیجه، موضع ترکیه می تواند تنش هایی را در سوریه ایجاد کرد و موجب از بین رفتن تفاهم های روسیه و ترکیه در این کشور شود.

ب- موضع ایران

ایران همواره نقش میانجی در درگیری های آذربایجان و ارمنستان را بازی کرده است و این نقش صلح آمیز را می توان در موضع رسمی ایران در خصوص درگیری های اخیر مشاهده کرد. وزیر امور خارجه ایران محمد جواد ظریف در توییتر خود نوشت:‌ «ما خواهان پایان بلافاصله جنگ هستیم و بر گفتگو برای حل اختلافات تاکید می کنیم. همسایگان ما از اولویت های ما به شمار می روند و ما حاضریم شرایط خوبی را برای برگزاری مذاکرات بوجود آوریم. منطقه ما نیازمند صلح است.»  

همچنین وزیر امور خارجه ایران با همتایان ارمنی و آذربایجانی خود گفتگوی تلفنی داشت، و سخنگوی وزارت امور خارجه ایران سعید خطیب زاده از همه طرف ها خواست از خود خویشتن داری نشان دهند و بر پایان بلافاصله مناقشات و آغاز مذاکرات بین دو کشور تاکید کرد.

اما در پشت این نقش بیطرفانه و میانجی گری در این درگیری ها، ایران نگرانی هایی دارد که رهبران این کشور آن را آشکارا بیان نمی کنند و آن در خصوص ظهور یک آذربایجان قدرتمند است. چندین دلیل موجب این نگرانی ها می شود:‌ مناسبات حسنه آشکار بین آذربایجان و ترکیه، رقیب دیرینه ایران در قفقاز؛ حضور اقلیت چشمگیر آذری در داخل ایران که ۲۰ درصد جمعیت ایران را تشکیل می دهند و آذربایجان را بر ایران که غرق در بحران های اقتصادی است ترجیح می دهند؛ همکاری فشرده آذربایجان با ایالات متحده و اسراییل، تا جایی که ایران آذربایجان را پایگاه خط مقدم فعالیت های جاسوسی و نظامی اسراییل علیه ایران می داند. همچنین رقابت های اقتصادی بین آذربایجان و ایران وجود دارد زیرا هر دو کشور نفت تولید می کنند و بازارهای صادراتی مشابهی را در نظر دارند.

در عین حال، ایران نگاه مثبتی به ارمنستان به عنوان دروازه شمالی همکاری با روسیه و بازاری برای فروش محصولات خود بویژه محصولات نفتی دارد؛ همچنین این کشور ابزاری برای کاهش نفوذ ترکیه در ناحیه قفقاز و تحت فشار قرار دادن مستمر آذربایجان است تا به این ترتیب توجه ها از ایران و موقعیت اقلیت های آذری ساکن در این کشور منحرف شود.

درگیری های آذربایجان-ارمنستان فرصت های متعددی را برای ایران – بویژه در صورت ادامه این درگیری ها در طولانی مدت – فراهم می آورد، از جمله بهبود احتمالی جایگاه این کشور به عنوان میانجی بین طرف های درگیر؛ تحریک اختلافات بین روسیه و ترکیه بر سر پرونده بحران سوریه، که این امکان را برای ایران فراهم می آورد تا موقعیت خود را مجدداً به دست آورد پس از آنکه جایگاه ایران به طور چشمگیری به دلیل روابط حسنه روسیه و ترکیه کاهش یافت؛ و همچنین کاهش رشد اقتصادی ترکیه که موجب برتری ایران در رقابت اقتصادی با ترکیه می شود. مزیت دیگر این امر برای ایران می تواند امکان تعلیق دسترسی ترکیه به منابع نفتی آذربایجان طی این درگیری ها باشد که میزان نیاز ترکیه به نفت و گاز ایران را افزایش خواهد داد.

از نظر ایران، خطر اصلی این است که با شروع این درگیری ها، آذربایجان ممکن است به یک پیروزی قاطع دست یابد که موجب تقویت این کشور خواهد شد و منافع ترکیه و آذربایجان نیز – همانگونه که پیشتر توضیح داده شد – به میزان زیادی تامین خواهد شد. همچنین تداوم درگیری ها امنیت نواحی مرزی ایران را که در همسایگی این دو کشور درگیر هستند مورد تهدید قرار می دهد؛ روستاهای ایران چند روز گذشته مورد هدف موشک و خمپاره طی قرار گرفته اند. یکی دیگر از ایرادات طولانی شدن درگیری ها بین ارمنستان و آذربایجان، تعلیق پروژه های انتقال انرژی و محموله های تجاری در چارچوب کریدور شمال-جنوب – پروژه مشترک بین ایران و روسیه – است.

ج – موضع روسیه

پس از شروع آخرین دور درگیری ها، بلافاصله روسیه اعلام کرد که رییس جمهور این کشور ولادیمیر پوتین با نخست وزیر ارمنستان تماس تلفنی داشته و طی آن اوضاع کنونی درگیری ها با آذربایجان را مورد بحث قرار داده است. کرملین همچنین نگرانی عمیق خود را درباره از سرگیری درگیری ها در مقیاس وسیع ابراز داشته است. در اقدامی که میزان مداخله ترکیه و روسیه در این درگیری ها را بیشتر نشان می دهد، وزیر امور خارجه روسیه لاوروف با همتای ترک خود در خصوص درگیری های جاری بین آذربایجان و ارمنستان مشورت کرد و خواستار بازگشت دو طرف به میز مذاکرات شد. 

به رغم ادعای بیطرفی از سوی روسیه، نقش مسکو در درگیری های آذربایجان و ارمنستان را می توان در عمل جانبدارانه توصیف کرد. اگرچه روسیه به هر دو طرف تسلیحات می فروشد و مدت زمان طولانی است که نقش یک نیروی تعدیل کننده بین نیروهای نظامی دو کشور را از طریق تعیین میزان و کیفیت تسلیحاتی که به دو طرف می فروشد بازی کرده است،‌ اما مسکو مشخصاً طرفدار ارمنستان است. علاوه بر پیوندهای دینی که این دو کشور را به یکدیگر نزدیک می کند، ارمنستان و روسیه آشکارا ائتلاف نظامی و سیاسی با یکدیگر دارند. حضور دائمی نیروهای روسیه در خاک ارمنستان و همچنین استقرار پایگاه نظامی روسیه در گیومری – منطقه ای در شمال غربی ارمنستان – که بر طبق توافق امضا شده بین دو کشور در سال ۲۰۱۰ تاسیس شد، موجب تقویت این روابط می شود. در این توافق ذکر شده است که روسیه تا سال ۲۰۴۴ در این پایگاه حضور خواهد داشت. در این پایگاه، روسیه ۵۰۰۰ نیرو، سامانه موشکی اس-۳۰۰، چندین جنگنده میگ-۲۹، و مجموعه ای از تانک ها و خودروهای زرهی را مستقر کرده است. روسیه همچنین به طور مرتب مانورهای دریایی با نیروهای ارمنستان برگزار می کند که اغلب با مانورهای آذربایجان-ترکیه همزمان می شود.

از سرگیری این درگیری ها در قفقاز این امکان را برای روسیه فراهم می آورد تا نیروهای بیشتری به خاک روسیه ارسال کند و تسلط خود را بر بخش جنوبی قفقاز افزایش دهد. با این همه، از سرگیری درگیری ها بیشتر خطراتی را برای روسیه به وجود می آورد تا اینکه فرصتی برای این کشور باشد: به خطر افتادن پروژه های اقتصادی در این منطقه، تهدید تفاهمنامه های این کشور با ترکیه، ایجاد فضای بیشتر برای مداخله ایالات متحده و اتحادیه اروپا. افزون بر این، این درگیری ها امنیت و ثبات منطقه دریای خزر و قفقاز را مورد تهدید قرار می دهد؛ آن هم پس از تلاش های فراوان دستگاه دیپلماسی روسیه برای تضمین آرامش در این مناطق که منجر به امضای توافقنامه برای تقسیم دریای خزر در سال ۲۰۱۸ شد. اگرچه در یکی از مفادهای این توافقنامه مقرر شده است که هیچ نیرویی از خارج از این منطقه نباید در آنجا حضور داشته باشد،‌ اما شکی نیست که این درگیری ها امنیت مناطق دریای خزر و قفقاز را به خطر خواهد انداخت و در را به روی مداخلات قدرت های خارجی خواهد گشود. مداخلات خارجی به هیچ وجه از سوی روسیه پذیرفته نخواهد بود، به خصوص که هدف این کشور در دست گرفتن کنترل این منطقه همچون دوران اتحاد جماهیر شوروی است.

د – موضع اتحادیه اروپا

شارل میشل، رییس شورای اتحادیه اروپا، خواستار پایان درگیری ها و بازگشت سریع به میز مذاکره شده است. میشل در توییتر خود نوشت:‌ «عملیات نظامی باید فوراً متوقف شود تا از افزایش بیشتر درگیری ها جلوگیری شود»؛ او خواستار بازگشت سریع به میز مذاکره بدون هیچگونه پیش شرطی شد. این خواست اتحادیه اروپا نشان دهنده تمایل این اتحادیه به تقویت بیشتر گروه مینسک بود که از سوی سازمان امنیت و همکاری در اروپا برای میانجی گری بین آذربایجان و ارمنستان تعیین شده بود. این گروه که تحت رهبری مشترک سه رییس آن – روسیه، فرانسه، و ایالات متحده – قرار داشت، در سال ۱۹۹۱ برای مذاکره در خصوص درگیری های آذربایجان و ارمنستان تشکیل شده بود.

به نظر می رسد که تعلیق طولانی مدت فعالیت های این گروه و شکست آن در رسیدن به یک راه حل جامع و بادوام برای این بحران، یکی از دلایل عمده شروع مکرر این درگیری ها بین دو کشور بوده است. در حالیکه اتحادیه اروپا امید زیادی دارد تا از نظر اقتصادی همکاری گسترده ای با کشورهای منطقه قفقاز داشته باشد،‌ اما تلاش های کافی برای حل مشکلات مزمن این منطقه- که به طور قطع تاثیر منفی بر امنیت و ثبات اتحادیه اروپا خواهد داشت – انجام نداده است.

ه – موضع ایالات متحده

ایالات متحده مانند بقیه کشورهای جهان خواستار آن شده است که ارمنستان و آذربایجان به درگیری های خونین خود بر سر ناگورنو قره باغ خاتمه دهند. وزارت امور خارجه ایالات متحده اعلام کرد که با هر دو کشور تماس گرفته است تا «از هر دو طرف بخواهد تا بلافاصله به جنگ خاتمه دهند و با استفاده از کانال های ارتباطی مستقیم، از افزایش درگیری ها جلوگیری کنند.»

اما به رغم این موضع رسمی، انگشت اتهام به سوی ایالات متحده اشاره رفته است؛ بسیاری می گویند که واشنگتن احتمالاً ترکیه و آذربایجان را تحریک کرده است تا درگیری های کنونی را به چند دلیل آغاز بکنند. مهمتر از همه این که واشنگتن می کوشد نقشه های روسیه را در قفقاز و دریای خزر – بویژه سازمان همکاری اقتصادی اوراسیا که از سوی روسیه تشکیل شده است و شامل تعدادی از کشورهای عضو سابق اتحاد جماهیر شوری می شود –برهم بزند. مزیت احتمالی دیگر این سناریو برای ایالات متحده می تواند این باشد که از سرگیری درگیری ها در را برای حضور آمریکا در این منطقه باز می کند؛‌ این کار با استفاده از نقش ترکیه و اسراییل و انداختن روسیه در ورطه ای از مناقشات منطقه ای و حتی داخلی – همچون مورد جنگ در چچن – امکان پذیر خواهد بود.

این احتمال وجود دارد که اگر آذربایجانی ها بتوانند بر ارمنی ها غلبه کنند،‌ اقلیت های مسلمان در بخش های روسی قفقاز – بویژه جمهوری چچن و اقلیت اینگوش – تشویق شوند تا قیام خود علیه حکومت مسکو از سر بگیرند. در تایید این تحلیل می توان به حضور جنگجویان خارجی اشاره کرد که از ادلب آمده اند و به طور قطع در میان آنها تعدادی از بنیادگرایان روسی قفقازی الاصل وجود دارند.  

در گذشته، ایالات متحده طرحی برای حل و فصل بحران بین آذربایجان و ارمنستان ارائه کرده بود. هرچند که هر دو کشور آن را رد کردند، اما این طرح تا حد زیادی واقع بینانه به نظر می رسید. بر اساس این طرح، ارمنستان استقلال ناگورنو قره باغ را به رسمیت می شناسد و در عوض شش منطقه اشغالی خارج از ناگورنو قره باغ را پس می گیرد. طبق این پیشنهاد، آذربایجان کریدور لاچین را نیز واگذار می کند که امکان ارتباط جغرافیایی بین ناگورنو قره باغ و ارمنستان را فراهم می آورد. در عین حال، ارمنستان نیز کریدوری را واگذار می کند که امکان ارتباط جغرافیایی بین منطقه نخجوان و خاک آذربایجان را فراهم می آورد.

پنجم – خطرات و پیامدهای این درگیری ها در سطح منطقه ای و بین المللی

1- تهدید امنیت انرژی

در مجموع، منطقه قفقاز مرکز بحران ها در منطقه به شمار می رود. در هم پیچیدگی عوامل نژادی و دینی بدان معناست که حوادثی که در این منطقه اتفاق می افتد، تاثیری چشمگیری بر کشورهای همسایه خواهد داشت که منافعی مشترک با کشورهای این منطقه دارند. به عنوان مثال، درگیری بین آذربایجان و ارمنستان پروژه های انتقال انرژی را که از منطقه قفقاز عبور می کند مورد تهدید قرار می دهد؛ بویژه می توان به خط لوله باکو-تفلیس-جیحان اشاره کرد که از باکو، پایتخت آذربایجان، در کنار دریای خزر آغاز می شود، از تفلیس، پایتخت گرجستان، عبور می کند، و به جیحان، بندر ترکیه در سواحل دریای مدیترانه، می رسد و از آنجا به سوی اسراییل و اروپا می رود.

آذربایجان چهارمین صادرکننده نفت به اسراییل است و ۳۰ درصد از واردات نفت اسراییل را به خود اختصاص داده است و همچنین نقش مهمی در واردات نفتی ترکیه بازی می کند. ایران نیز امیدوار است که با اجرای طرح کریدور شمال-جنوب بتواند محمولات خود را از بندر چابهار در دریای عمان به روسیه و سپس به اروپا منتقل کند. طرح این کریدور مستلزم ایجاد خطوط راه آهن است که از میان کشورهای منطقه قفقاز عبور می کند و آذربایجان و ارمنستان دو مرکز برجسته این پروژه به شمار می روند.

2- تهدید امنیت محیط زیستی و هسته ای جهان

خطر درگیری بین آذربایجان و ارمنستان فقط به تهدید تامین منابع انرژی اروپا و اسراییل یا پروژه های انتقال انرژی ایران-روسیه محدود نمی شود. بلکه این خطر به مراتب فراتر از این موضوع می رود و امنیت محیط زیست و هسته ای جهان را مورد تهدید قرار می دهد. آذربایجان تهدید کرده است که تاسیسات نیروگاه هسته ای متسامور را هدف قرار خواهد داد که در ۳۵ کیلومتری غرب ایروان، پایتخت ارمنستان قرار دارد. این نیروگاه در دهه ۱۹۷۰ از سوی شوری تاسیس شده بود و در حالیکه فعالیت این نیروگاه در سال ۱۹۸۸ پس از آنکه زلزله ای آن منطقه را لرزاند متوقف شد، یکی از رآکتورهایش که در سال ۱۹۹۵ مجدداً افتتاح شده بود اکنون ۴۰ درصد از برق مورد نیاز ارمنستان را تامین می کند. در نتیجه درگیری های ارمنستان-آذربایجان خطرات اقتصادی و هسته ای در بر دارد که امنیت و ثبات جهان را تهدید می کند، بویژه با توجه به این که زرادخانه های تسلیحاتی دو کشور طی دو دهه اخیر توسعه پیدا کرده است و همین امر برای آنها امکان درگیر شدن در جنگی طولانی و پر خطر را فراهم می آورد.

3- افزایش قیمت جهانی نفت

از آنجا که آذربایجان کشوری صادرکننده نفت است که صادراتش به سمت ترکیه، اسراییل، و اروپا ارسال می شود که بازارهایشان با توجه به تعلیق صادرات نفت لیبی، گزینه های محدودی برای واردات نفت در اختیار دارند، طی چند روز آینده انتظار می رود قیمت نفت افزایش یابد، بویژه اگر خط لوله باکو جیحان از سوی ارمنستان بمباران شود.

4- شروع موج آوارگان در منطقه قفقاز

در صورت ادامه جنگ بین دو طرف، انتظار می رود که موج عظیمی از آوارگان از مناطق محل درگیری به سمت نواحی مرکزی آذربایجان و ارمنستان سرازیر شود. پس از آن اگر بمباران و هدف قرار دادن مناطق داخلی این دو کشور ادامه یابد، شاهد سیلی از آوارگان از این دو کشور خواهیم بود. ایران محتمل ترین مقصد این آوارگان از هر دو کشور خواهد بود؛ آنها سپس به سمت ترکیه و روسیه خواهند رفت.

ششم – سناریوهای محتمل

سناریوهای محتمل شامل یک جنگ تمام عیار و ادامه درگیری ها به مدت بیش از یک ماه است. نیروهای هر كدام از این دو کشور ممکن است به خاک یکدیگر حمله و تجاوز کنند، در عین حال، درگیری ها ممکن است به نواحی ناگورنو قره باغ و سایر نواحی آذربایجان که از سوی نیروهای تحت حمایت ارمنستان اشغال شده اند محدود نشود. در صورت وقوع یک جنگ تمام عیار، ما با یکی از سناریوهای زیر مواجه خواهیم شد:

1- پیروزی نیروهای آذربایجان و بازپس گرفتن ناگورنو قره باغ و دیگر مناطق اشغال شده

 در این صورت، به نظر می رسد که مداخله روسیه قطعی خواهد بود تا یکپارچگی سرزمین ارمنستان را تضمین کند و نیروهای روسی مستقر در آن کشور را مورد حمایت قرار دهد. به رغم مداخله احتمالی روسیه، انتظار می رود که ترکیه از رویارویی مستقیم بین نیروهای خود و نیروهای روسیه یا حتی بین نیروهای آذربایجانی و روسیه خودداری کند. در عوض، ترکیه به طور مستقیم پادرمیانی خواهد کرد تا از مداخله روسیه جلوگیری کند. پس از آن آذربایجان به مرزهای بین المللی رسمی خود عقب نشینی خواهد کرد و در عین حال، پس از اعلام آتش بس، با حفظ شرایط موجود، مشغول مذاکره خواهد شد.

این سناریو منافع و اهداف ترکیه را آنگونه که در بالا توضیح داده شد تامین می کند و آذربایجان به عنوان کشوری قدرتمند ظاهر خواهد شد و بطور چشمگیری تعادل موجود در منطقه قفقاز را برهم خواهد زد. این امر متعاقباً خاورمیانه را تحت تاثیر قرار خواهد داد و ضمن افزایش نفوذ ترکیه در منطقه، این کشور را تشویق خواهد کرد تا به مداخلات بیشتر خود در لیبی و سوریه ادامه دهد و همچنین در کل موجب افزایش نسبی اسلام سیاسی در منطقه خواهد شد. اما در عین حال، مناسبات روسیه-ترکیه به شدت تحت فشار خواهد گرفت؛ این امر آغاز سقوط توافقنامه ادلب خواهد بود و حملات روسیه و ایران علیه نواحی تحت کنترل مخالفان در سوریه از سرگرفته خواهد شد.

ب- شکست حملات آذربایجان و متوقف کردن آن

احتمال شکست خوردن حمله آذربایجان به میزان تلفات این کشور زمانی که به سمت نواحی کوهستانی و صعب العبور در ناگورنو قره باغ حمله می کند بستگی دارد. از این تلفات می توان با حمله به نواحی اشغالی از شمال و جنوب که کمتر ناهموارند جلوگیری کرد و به این ترتیب، از حمله به مناطق مرکزی خودداری کرد. اما پیروزی واقعی آذربایجان فقط با حمله مستقیم به مناطق کوهستانی از جمله استپانکرت، پایتخت ناگورنو قره باغ امکان پذیر است. این امر می تواند موجب افزایش تلفات آذربایجان شود. در این صورت، بلندپروازی های آذربایجان و ترکیه مدتی به تاخیر خواهد افتاد. محاسبه سود و زیان از سوی ترکیه و آذربایجان به نتیجه مذاکرات بعدی برای توقف درگیری ها بستگی دارد. اما حتی با احتمال شکست خوردن حملات آذربایجان، شکی نیست که آذربایجان دستاوردهای – هرچند محدود – روی زمین به دست خواهد آورد زیرا موازنه قدرت به طور چشمگیری به نفع این کشور است. نه نیروهای ناگورنو قره باغ و نه نیروهای ارمنستان نمی توانند بدون حمایت روسیه درگیری ها را ادامه دهند- هرچند که ممکن است با پادرمیانی مستقیم ترکیه، این درگیری ها برای مدت زمانی متوقف شود.

ج- توقف حملات به دلیل فشارهای بین المللی و آغاز مذاکرات

ارمنستان از جامعه جهانی خواسته تا از آذربایجان بخواهد حملات خود را متوقف کند. لابی های ارمنستان در اروپا و ایالات متحده کوشیده اند تا دولت های این کشورها را وادار کنند از شورای امنیت سازمان ملل بخواهند تا قطعنامه آتش بس صادر کند.

نماینده بلژیک در شورای امنیت خواستار برگزاری جلسه اضطراری در سه شنبه ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۰ شده است تا شرایط موجود بین آذربایجان و ارمنستان و تحولات مربوطه را مورد بحث قرار دهند. آلمان و فرانسه – و سپس بریتانیا – نیز از این درخواست حمایت کردند. در صورتی که شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه آتش بس صادر کند و خواهان از سرگیری مذاکرات برای حل و فصل این بحران شود – که از سال ۲۰۱۰ متوقف شده است – احتمالاً آذربایجان این تصمیم را خواهد پذیرفت و با صدور بیانیه ای از سوی رییس جمهوری آذربایجان الهام علی اف، درگیری ها متوقف خواهد شد. او در روز دوشنبه ۲۸ سپتامبر ۲۰۲۰، طی صحبت با دبیر کل سازمان ملل آنتونیو گوترش تاکید کرد که درگیری ها در منطقه ناگورنو قره باغ باید مطابق با قطعنامه های شورای امنیت ملی سازمان ملل حل و فصل شود. اظهارات علی اف بر مبنای قطعنامه های پیشین شورای امنیت است که ارمنستان را موظف می کند از خاک آذربایجان که تحت اشغال این کشور است عقب نشینی کند.

محتمل ترین سناریو این است که حملات به دلیل فشارهای بین المللی متوقف و مذاکرات آغاز شود. اما در این سناریو، آذربایجان به دنبال بیشترین دستاورد در کوتاه ترین زمان ممکن و با کمتری میزان تلفات خواهد بود. این امر موجب تغییر واقعیت های روی زمین متناسب با واقعیت توازن قوا – هرچند به طور نسبی – خواهد شد.

در این صورت، درگیری های آذربایجان-ارمنستان به اهرم فشار و مذاکره بین چندین قدرت منطقه ای و بین المللی تبدیل خواهد شد و احتمالاً برای مدت زمانی، در مرکز توجه جهانی قرار خواهد گرفت. این بدان معناست که ترکیه – بسته به میزان پیروزی های آذربایجان – دستاوردهایی خواهد داشت که تاثیر مثبتی بر جایگاه ترکیه در قفقاز و خاورمیانه خواهد داشت. این امر با این فرض است که روسیه از همان ابتدا از ارمنستان و جدایی طلبان ناگورنو قره باغ پشتیبانی نظامی نکند و برای جلوگیری از حمله آذربایجان به خاک ارمنستان تعللی از خود نشان ندهد.  

موسسه بين المللى مطالعات ايران
موسسه بين المللى مطالعات ايران
موسسه بين المللى مطالعات ايران