اروپا و رئیسی امانتدار میراث انقلاب

https://rasanah-iiis.org/parsi/?p=2792

توسطدكتر محمد بن صقر السلمى

پیروزی ابراهیم رئیسی به عنوان رئیس جمهور منتخب که حاصل انتخابات 18 ژوئن 2021 میلادی در ایران بود، پرسشهای چندی در مورد اینکه احتمالا ایران در قبال اروپا سیاست های ستخگیرانه تری را در پیش گیرد مطرح ساخت؛ بویژه بعد از اینکه رئیسی در اولین اظهارات خود سیاست حسن روحانی در خصوص نزدیکی به غرب را شدیدا به باد انتقاد گرفت و تأکید کرد که دولت وی در حل مشکلات سیاسی و اقتصادی کشور چندان به غرب تکیه نخواهد کرد و برنامه موشک های بالستیک ایران قابل مذاکره نیست. از این اظهارات چنین بر می آید که سیاست های او با مواضع اروپا در تضاد است. گفتنی است که اروپا برای حفظ منافع خود، همواره بر گفتگو و مشارکت تکیه دارد.

خروج امریکا از برجام در ماه می 2018 میلادی، روابط اروپا با ایران را بوته آزمایش قرار داد. زیرا سیاست فشارهای حداکثری مانع تحقق اهداف اروپایی ها در مورد ایران شد. در این زمینه کشورهای اروپایی از سوی اداره رئیس جمهور پیشین امریکا دونالد ترامپ به طور بی سابقه تحت فشار قرار گرفتند و نتوانستند از شرکت ها و منافع اقتصادی خود در مقابل تحریمهای امریکا حمایت کرده و در نهایت نفوذ خود در ایران را از دست دادند. در نتیجه استقلال راهبردی کشورهای اروپایی مخصوصا در زمینه تجارت با تهران تحت تاثير قرار گرفت. و احتمالا همین مسأله سبب شد که طرفهای اروپایی از لحاظ سیاسی روی حفظ برجام سرمایه گذاری کنند و ضمن مخالفت با طرح اداره ترامپ مبنی بر بازگشت تحریمهای بین المللی، مانع از آن شدند که یک اجماع بین المللی علیه ایران شکل گیرد. 

با رفتن ترامپ و روی کار آمدن اداره جو بایدن، کشورهای اروپایی برای احیای دوباره برجام فشار آوردند. راهبرد اروپا بر اهمیت راهبردی برجام به عنوان الگوی موفقی در راستای منع گسترش سلاحهای هسته ای تکیه داشت که اروپا را از تهدیدهای ناشی از عدم ثبات در خاورمیانه در امان نگه می دارد. و از نظر اقتصادی، برجام جایگاه اروپا را به عنوان مهمترین شریک اقتصادی ایران حفظ می کند. علاوه بر این، برجام زمینه را برای انجام گفتگوهای دو جانبه و مذاکرات درباره پاره ای از مسائل که برای اروپاییها اهمیت دارد از جمله برنامه موشک های بالستیک ایران و نقش بر هم زننده ثبات منطقه ای و پرونده حقوق بشر را فراهم می کند. همچنین برجام سبب می شود که ایران به عنوان یک قدرت تأثیر گذار منطقه به جای اینکه سیاست نگاه به شرق یعنی روی آوردن به رقبای تاریخی اروپا یعنی روسیه و چین، به غرب تمایل نشان دهد.

لذا، طرفهای اروپایی برای از سرگیری مذاکرات برجامی به عنوان کلید دستیابی به نتیجه مورد نظر وساطت کردند و گفتگوها در آوریل 2021 میلادی در وین آغاز شد. حاصل هفت دور مذاکرات، تهیه یک پیش نویس شبه نهایی است که طرفها بر أساس آن به تعهدات برجامی خود بازگردند. ایالات متحده برای شروع، اقدام به لغو برخی تحریمها کرده است. فشارها برای درج برخی مسائل اختلافی دیگر همچون برنامه موشکهای بالستیک و یا نفوذ منطقه ای ایران در مذاکرات جاری، ره به جایی نبرده است و به نظر می رسد که ایران تا کنون در اینکه مسائل اختلافی دیگر را از مذاکرات دور نگه دارد، موفق عمل کرده است.

اکنون اشکال در اینجاست که در حالیکه اروپا با تلاش برای احیای مجدد برجام بدون دخیل ساختن مسائل اختلافی دیگر و واگذاری آنها به گفتگوهای بعدی، همان اشتباه مذاکرات برجامی سال 2015 میلادی را تکرار کرده و با دادن فرصت بسیار ارزشمند به ایران، تمام منافع خود را در معرض خطر قرار داده است، در ایران با یک انتخابات نمایشی که به خاطر مهندسی از جانب رهبری و شورای نگهبان از هرگونه رقابتی تهی بود، ابراهیم رئیسی که یک چهره تندرو است، به منصب ریاست جمهوری رسید. او به خاطر اينکه جانشین احتمالی خامنه ای و سخت پایبند اصول انقلاب و پیرو خط خمینی و خامنه ای است، تا اين حد مورد حمایت قرار گرفت. از نگاه رژیم ایران، او امانتداری است که در این شرایط حساس، آینده نظام، بقای نظام و اجرای اولویت های سیاست خارجی کشور به او سپرده شده است.

لذا می توان گفت که این باور طرفهای اروپایی که گشایش با ایران می تواند فضای سیاسی را از قبضه تندروها خارج کند، خیالی بیش نیست، و نشان می دهد که پیچیدگی های سیاست داخلی ایران، و اینکه بالاخره رئیس جمهور چه اصلاح طلب باشد چه تندرو، اين رهبری است كه تمام امور سیاسی را کاملا در اختیار دارد، در نظر گرفته نشده است. صرف نظر از اینکه کدام جناح ریاست جمهوری را در اختیار دارد، می توان گفت که هر دو جناح دو روی یک سکه هستند و برای رژیم نقش تدارکاتچی را بازی می کنند. پُست ریاست جمهوری در مقایسه با جایگاه رهبری، یک منصب تشریفاتی است که در حاشیه قرار دارد. و شاید هم ایران در مرحله کنونی با سیاست مماشات و تفاهم با اروپا وارد شود تا با سپری کردن روند آرام انتقال قدرت، آسیبی به ساختار فعلی رژیم وارد نشود.

به علاوه، یکی از اموری که به رئیسی سپرده شده این است که اصول سیاست خارجی کشور از جمله: ضدیت با غرب،  نفی سلطه، استقلال، خودکفایی و جهان گستری، را تقویت نماید. بنابراین، او دست سپاه پاسدران را در گسترش حوزه نفوذ خارجی ایران باز خواهد گذاشت و به  اقدامات خرابکارانه سپاه در اروپا نیز میدان خواهد داد و برنامه توسعه موشک های بالستیک را به عنوان اصلی ترین رکن دفاعی جمهوری اسلامی ایران، را متوقف نخواهد کرد. همچنین او، برای اینکه رابطه با ایالات متحده و اروپا را متعادل کند، مناسبات ایران با کشورهای روسیه و چین را بیش از پیش تقویت خواهد کرد. و مهمتر از اینها اینکه رئیسی از احیای مجدد برجام و دستاوردهای اقتصای آن به نفع محافظه کاران و برای بازگرداندن مشروعیت از دست رفته آنان استفاده خواهد کرد. و این سیاستی است که با اهداف اروپا که قصد دارد از رهگذر احیای برجام با تهران وارد گفتگو و مشارکت شود، در تضاد است.

و در پایان باید گفت که: تلاش اروپا برای اینکه در سایه توازنات کنونی بین الملل به طور مستقل و بدون تکیه بر امریکا بخواهد  در ایران به طور خاص و در خاورمیانه به طور کل، اعتبار و نفوذی برای خود ایجاد کند، ره به جایی نخواهد بُرد. و از آنجایی که ایران اعتمادی به اروپا ندارد و آن را پیرو سیاست های امریکا می داند، لذا تحقق چنین امری مخصوصا بعد از به قدرت رسیدن رئیسی و تجربه تلخی که شرکت های اروپایی قبل و بعد از برجام با ایران داشتند، غیر ممکن به نظر می رسد. در نتیجه بهبود روابط اروپا با ایران به شکل تنگاتنگی به روابط ایران – امریکا بستگی دارد. و احیای روابط اروپا با ایران اغلب در حوزه تجاری خواهد بود نه سرمایه گذاری.


مسئولیت نوشته ها به عهده خود نویسنده است وسایت موسسه بین المللی مطالعات ایران هیچ مسئولیتی در این مورد ندارد

دكتر محمد بن صقر السلمى
دكتر محمد بن صقر السلمى
رئیس و بنیانگذار مؤسسه بین المللی مطالعات ایران.