افزایش حضور چین در سطح جهان  وبازتابهای احتمالی آن بر آینده روابط عربستان سعودی وایران

https://rasanah-iiis.org/parsi/?p=3396

افزایش حضور چین در سطح جهان

و بازتابهای احتمالی آن بر آینده روابط عربستان سعودی و ایران

افزایش حضور چین در سطح جهان

و بازتابهای احتمالی آن بر آینده روابط عربستان سعودی و ایران

افزایش حضور چین در سطح جهان

و بازتابهای احتمالی آن بر آینده روابط عربستان سعودی و ایران

در سایه درگیری میان اردوگاه غرب و روسیه در اوکراین از یک سو، و رقابت میان اردوگاه غربی و شرقی بر سر ماهیت نظام بین الملل از سویی دیگر، و در حالیکه یارگیری قدرتهای بین المللی در فضای بین الملل به شدت جریان دارد، احتمالا جهان شاهد ترسیم قواعد تازه نظام جدید بین الملل باشد که با آنچه بعد از جنگ سرد مرسوم بوده، متفاوت است. یافته های اندیشکده هایی که قدرتهای بین المللی را رتبه بندی می کنند، حکایت از آن دارد که چین با گذر از پرداختن به اقتصاد صِرف به سپهر سیاست بین الملل تحولات بزرگی را در سیاست خود رقم زده است. 

چین امکانات و توانمندیهایی در اختیار دارد که می تواند با اتکای به آنها در راستای گذر به نظام بین الملل چند قطبی که نقش منطقه ای و بین المللی بیشتری را برای این کشور تضمین می کند، تلاش می کند تحولات بزرگی در ماهیت نظام کنونی بین الملل ایجاد نماید. این امر سؤالات چندی را مطرح می کند از جمله اینکه: افزایش نقش آفرینی چین در سطح جهان، تا چه حدى بر بازگشت روابط دیپلماتیک میان عربستان سعودی و ایران تأثیرگذار است؟ و نیز بر آینده این رابطه و فرصتهای همکاری میان طرفین چه تأثیراتی خواهد داشت؟ 

چین که از ابزارهای تأثیرگذاری در روند امور بین الملل برخوردار است، به عنوان یک قطب بین المللی ظهور كرده است. این کشور توانسته است در مقابل اقدامات تحریک آمیز امریکا که دیدار نانسی پلوسی رئیس پیشین مجلس نمایندگان امریکا از تایوان در سال گذشته نمونه ای از آنهاست، با مدیریت عقلانی، اهداف سیاست امریکا را که همانا درگیر ساختن چین و بی اعتماد ساختن همپیمانان آن است خنثی نماید. چین بدون اینکه خود را در مسائلی درگیر کند که ممکن است به جنگ جهانی ختم گردد، یک واکنش قدرتمند و حساب شده ای از خود نشان داد تا این پیام را به جهان مخابره کند که اکنون یک ساختار بین المللی تازه ای در حال پدید آمدن است که پایان هژمونی یک جانبه امریکا بر جهان را نوید می دهد و این ساختار جدید که با ساختار بعد از جنگ سرد بسی متفاوت است، نقش آفرینی قدرتهای بین المللی موازنه گر را تجربه خواهد کرد. 

پکن با برخورداری از ابزار قدرت و در اختیار داشتن اهرمهای فشار در سطح جهان، توانسته است از طریق میانجیگری در مناقشات بین المللی حضور خود را در صحنه بین الملل پررنگ تر كند. به عنوان نمونه چین توانست در خاورمیانه که مهمترین مناطق نفوذ دیرینه ایالات متحده به شمار می رود، یک بن بست دیپلماتیک را بشکند. گفتنی است ایالات متحده با روی دست گرفتن رویکرد نگاه به شرق برای به محاصره در آوردن چین از حضور خود در خاورمیانه کاسته بود. و چین در اولین تجربه دیپلماسی بین المللی موفق خود برای پایان دادن به طولانی ترین مرحله قطع روابط میان دو کشور در تاریخ معاصر، با حمایت از تمایل دو طرف عربستان سعودی و ایران از معادله تازه ای در خاورمیانه خبر داد که پکن در مسائل مهم و پیچیده آن بازیگر تأثیرگذاری است و در مقابل، ستاره اردوگاه غربی به رهبری امریکا در این معادله رو به افول نهاده است. 

این توافق، اولین توافق امنیتی بزرگ است که بعد از چندین دهه دو قدرت بزرگ خاورمیانه بدون حضور امریکا آن را امضا می کنند. و چین که در روابط بین الملل خود روش بُرد-بُرد را برای همه در پیش گرفته است، در مقایسه با اردوگاه غرب که روش “یا با ما هستيد یا عليه ما” را در پیش گرفته است، بهترین گزینه بین المللی – هرچند به صورت مقطعى- برای تحقق منافع همه طرفها است؛ گفتنی است که اردوگاه غرب در موارد بسیاری و مخصوصا در مواقع حساس، نسبت به منافع شرکای خود بی تفاوت بوده است. 

در حالیکه رقابت میان امریکا و چین بر سر رهبری جهان همچنان گرم است، و جنگ روسیه و اوکراین که غرب چین را به جانبداری از روسیه در این جنگ متهم می کند همچنان ادامه دارد، “شی جین پینگ” در اقدامی که از زمان بروز این جنگ در نوع خود بی نظیر است، سفر سه روزه ای به کشور همسایه و شریک راهبردی اش یعنی روسیه داشت. این سفر دقیقا چند روز بعد از آن صورت گرفت که دادگاه جنایی بین المللی حکم جلب ولادیمر پوتین رئیس جمهور روسیه را به خاطر ارتکاب جنایات جنگی در اوکراین صادر کرد و در عین حال، کشورهای غربی به تلاشهای بی امان خود برای منزوی کردن مسکو همچنان ادامه می دهند. در غرب و مخصوصا در سایه نگرانی های شدید غرب و امریکا از جان گرفتن ائتلاف دو قدرت رقیب غرب یعنی چین و روسیه، از این سفر رئیس جمهور چین به روسیه به عنوان حمایت و طرفداری چین از پوتین یاد شد.

رئیس جمهور چین اندکی پیش از سفر به روسیه در مقاله ای در روزنامه “Russian Gazette”،  ویژگیهای دوره تازه روابط بین الملل را  تشریح کرده بود که با دوره امریکایی تک قطبی تفاوت دارد و بر اساس اعتماد متقابل، زندگی مسالمت آمیز و همکاری سودمند بنا نهاده شده است که برخلاف دوره تک قطبی که فقط منافع یک طرف خاص لحاظ می شد، در این دوره منافع همه طرفها لحاظ می گردد. او در این مقاله، بر اساس پیمان بین المللی و نگرانیهای امنیتی مشروع همه کشورها، ابتکاری برای حل و فصل بحران اوکراین نیز ارائه داده است. در بدو ورود شی جین پینگ به مسکو، پوتین اظهار داشت که چین و روسیه دو قدرت بزرگ جهان و دو عضو دائم شورای امنیت هستند. و یک قدرت بین المللی خاص نمی تواند قواعد نظام بین الملل را تعیین کند و چین و روسیه از ابزارهای تأثیرگذاری در سطح جهان برخوردار هستند. زمانیکه رئیس جمهور چین مسکو را ترک می کرد، کلیپ های ویدیویی رئیس جمهور چین را نشان داد که به پوتین نزدیک شده و به او می گوید: ” تغییری که در طول صد سال اتفاق نیفتاد، اکنون در حال رخ دادن است و ما با همدیگر این تغییر را مدیریت می کنیم.”

این در حالیست که بعد از موفقیت وساطت چین در پایان دادن به قطع رابطه میان ریاض و تهران، واشنگتن برای سد نمودن راه پکن و جلوگیری از یک دستاورد دیپلماسی دیگر و در نتیجه، کسب امتیازات بیشتر از جانب پکن در رقابت بین المللی، در کارآیی میانجیگری چین تردید نموده و این کشور را متهم می كند که اصل بی طرفی را رعایت نمی کند. در عین حال، پکن ضمن رد این اتهامات می گوید که میان آن کسی که برای پایان دادن به جنگ ابتکارهای صلح را به همه جهان ارائه می کند و کسی که با هدف تداوم جنگ، یک طرف درگیری را بر علیه طرف دیگر مورد حمایت تسلیحاتی قرار می دهد، تفاوت بسیار است، و تداوم جنگ بر اساس محاسبات ژئوپلیتیک مدیریت می شود تا استمرار رهبری اردوگاه غرب بر جهان را تضمین کند.

درک رهبری دو کشور عربستان سعودی و ایران نسبت به افزایش حضور چین در سطح بین الملل، تأثیر به سزایی در آب شدن یخ بی اعتمادی میان دو کشور و امضای توافق از سرگیری روابط در پکن داشت. و به دنبال آن، نگاههای جهان به دومین پایتخت تصمیم ساز جهان معطوف گشت که با در اختیار داشتن توانمندی های نظامی و اقتصادی در رأس اقتصادهای بزرگ جهان قرار دارد. 

ناگفته نماند که چین از رهگذر این توافق منافعی نیز دارد. مثلا، چین با این توافق، تأمین نیاز نفتی خود را تضمین کرد و امنیت زنجیره صادرات و تجارت خود را در آبراهه های بین المللی خاورمیانه تأمین نمود. علاوه بر آن، چین با این توافق، موانع اجرای طرح بین المللی یک کمربند و یک جاده را از سر راه برداشت. و مهمتر از همه اینکه، چین تأثیرگذاری خود را در خاورمیانه که منطقه اصلی صعود قدرتهای بین المللی است، با موفقیت به اثبات رساند. و این امر در نهایت به چین کمک می کند که در رهبری خود بر جهان فایق آید. زیرا به باور بسیاری از نظریه پردازان و سیاستگرانی چون جان میرشایمر و هنری کسینجر، پررنگ تر شدن حضور چین در خاورمیانه بر توانمندی و حضور این کشور در سطح جهان نیز تأثیر  خواهد گذاشت. 

این میانجیگری سبب شد که  بحران اعتماد متقابل میان عربستان سعودی و ایران از میان برود. سابقه طولانی بدعهدى هاى مكرر ایران و عدم پای بندی به تعهدات و پیمانها با ریاض، عربستان سعودی را نسبت به تهران بدگمان و بی اعتماد ساخته بود، ولى دیدیم که با وساطت چین ايران از اجرای بندهای توافق برای احیای روابط دیپلماتیک به گونه ای استقبال نمود که حتی می توان گفت در مواردی فراتر از انتظار بود. قبل از هر چیزی تغییر ادبیات سیاسی رسانه ها در هر دو کشور قابل توجه بود. سپس، سلمان بن عبد العزیز پادشاه عربستان سعودی رسما از رئیس جمهور ایران برای سفر به پادشاهی عربستان سعودى دعوت نمود و ایران نیز این دعوت را پذیرفت. بعد از آن، فیصل بن فرحان وزیر امورخارجه عربستان سعودی با حسین امیر عبداللهیان همتای ایرانی خود به صورت تلفنی گفتگو نمود تا به هماهنگی ها برای یک دیدار دوجانبه سرعت بخشيده و بعد از اینکه هیأتهای کارشناسی از اماکن دیپلماتیک بازدید به عمل آوردند، برای بازگشایی سفارتخانه ها و کنسولگریهای دو کشور اقدام گردد. و اینگونه بود که روند گشایش در روابط طرفین که با  گفتگوها در بغداد آغاز شده بود، با امضای توافقنامه در پکن به ثمر رسید و زمینه را برای نزدیکی میان ایران و کشورهای خلیج فراهم ساخت. 

با وساطت موفقیت آمیز چین در امضای توافقنامه احیای روابط دیپلماتیک میان عربستان سعودی و ایران، مشخص شد که چین در ترسیم ویژگیهای دوره تازه خاورمیانه نقش پر رنگ تری دارد. با افزایش نقش آفرینی چین و صعود فزاینده این کشور در صحنه بین الملل انتظار می رود که این کشور تمام امکانات خود را برای تداوم موفقیت آمیز این توافقنامه که اولین تجربه چین در ایفای نقشهای بین المللی است، بسیج كند. از تلاشهای طرفین سعودی و ایرانی برای احیای روابط دیپلماتیک چنین بر می آید که عالی ترین مقامات دو کشور برای اجرای موفقیت آمیز این توافقنامه تمایل جدی دارند. 

در پایان، احتمال دارد که این تمایل مقامات عالی رتبه دو کشور به احیای روابط در بالاترین سطح دیپلماتیک و فراتر از آنچه انتظار می رفت منجر شود و با تقویت سازوکار کمیسیونهای مشترک مرحله تازه ای از همکاریهای بیشتر در حوزه های اقتصادی، تجاری و امنیتی آغاز گردد. و با هماهنگی در مواضع کشورها در قبال مسائل منطقه ای و بین المللی و به ثمر رسیدن برجام، برای حل و فصل پرونده های منطقه ای و در رأس آنها مسأله یمن بیش از آنچه انتظار می رفت، شرایط مناسبی فراهم گردد. آنگاه، جریانهای لبنانی برای پایان دادن به بحرانی که این کشور را به لبه پرتگاه رسانده اند، وارد گفتگو شوند. و این امکان نیز وجود دارد ایران در سیاست خارجی خود تجدید نظر نموده و در قبال پرونده های منطقه ای رویکردی عملگرایانه تری در پیش گیرد به گونه ای که زمینه و شانس به قدرت رسیدن شخصیت های ملی گرا و میانه رو در آینده عراق و دیگر کشورهای منطقه فراهم گردد. 


مسئولیت نوشته ها به عهده خود نویسنده است وسایت موسسه بین المللی مطالعات ایران هیچ مسئولیتی در این مورد ندارد

دكتر عبد الرؤوف مصطفی الغنیمی
دكتر عبد الرؤوف مصطفی الغنیمی
پژوهشگر امور سیاسی در موسسه بین المللی مطالعات ایران