رمز گشایی از سیاست چین در قبال فلسطین

https://rasanah-iiis.org/parsi/?p=4075

در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، یک شکاف در میان شهروندان آمریکایی عرب تبار و مسلمان این کشور خود را نشان داد؛ زیرا از یک سو آنان از گفتمان و سیاستهای دونالد ترامپ راضی نیستند و از سویی دیگر، از سیاست اداره بایدن و کامالا هاریس در تداوم کمکهای تسلیحاتی به بنیامین نتانیاهو که برای گرسنه نگهداشتن و قتل عام فلسطینیان استفاده می شود، ناراضی هستند. هر دو نامزد ریاست جمهوری برای کسب آرای رأی دهندگان ایالت مشیگان که اکثر آنها عرب تبار و مسلمان هستند، تلاشهای زیادی به خرج دادند اما در این مجال، هیچکدام دستاورد چندان رضایت بخشی برای رأی دهندگان نداشتند. 

اما در چین، جنگ اسرائیل و فلسطین عامل اختلاف میان ملت چین نیست؛ چرا که ملت چین به اندازه ملتهای منطقه، با مسأله فلسطین ارتباط ژئوپلیتیکی ندارد. اما با این همه، چین در میان جوامع عربی و اسلامی از محبوبیت فزاینده ای برخوردار است؛ چرا که چین حمله هفتم اکتبر را محکوم نکرد. وانگ یی وزیر خارجه چین خواهان آتش بس شد و طرفین را به راه حل «دو کشوری» ترغیب کرد.

وانگ یی در گفتگوی تلفنی با امیر فیصل بن فرحان آل سعود همتای سعودی خود گفت که « اقدامات اسرائیل از حد دفاع از خود فراتر است و اسرائیل باید به خواست جامعه بین الملل و دبیر کل سازمان ملل مبنی بر توقف مجازات دسته جمعی در حق ملت غزه، تمکین کند». بعد از اینکه چهار شهروند چینی در اسرائیل کشته و دو نفر دیگر مفقود و شش تن دیگر زخمی شدند، سخنگوی وزارت خارجه چین از اتباع کشورش که در اسرائیل مانده بودند خواست که برای حفظ جان خود این کشور را ترک کنند. اظهارات فو کونگ، نماینده دائم چین در سازمان ملل در صدر اخبار کشورهای جنوب جهانی قرار گرفت؛ او به نمایندگی از « کسانی که صدایشان به جایی نمی رسد» صحبت کرد و نقش آمریکا و کشتارهای اسرائیل در غزه و لبنان را محکوم کرد. و رسانه های رسمی چین که برنامه های خود را به زبانهای خارجی پخش می کنند، اظهارات پکن در حمایت از فلسطین را انعکاس دادند.

علی رغم اینکه چین از زمان مائو تسی تونگ حامی تشکیل کشور فلسطین بود، اما موضع متوازن و محتاطانه و غرب ستیز چین در این زمینه، به نفع هر دو طرف فلسطین و چین است. اما آنچه رسانه های خارجی، چینی و عربی به آن نمی پردازند، حجم مبادلات تجاری میان تل آویو و پکن است. سرمایه گذاری چین در اسرائیل بعد از سال 2010 میلادی، بیش از سرمایه گذاری این کشور در ایران است. به عنوان مثال، کارزار تجاری آمریکا علیه چین بیشترین تأثیر را بر « مشارکت جامع نوآورانه چین و اسرائیل» گذاشت. روابط تجاری میان چین و اسرائیل بعد از حمله هفتم اکتبر و ترور فرمانده ایرانی و فرماندهان حزب الله و فرماندهان جنبش حماس، اندکی تنش آلود شد اما آسیب زیادی ندید وفرصتهای مبادلات تجاری میان طرفین همچنان به قوت خود باقیست. می توان گفت که موضع شجاعانه ایرلند و نروژ در مخالفت با حملات اسرائیل در میان افکار عمومی اسرائیل از موضع چین تأثیر بیشتری داشت. 

حمایت چین از مردم فلسطین تنها به طنین صدای این کشور در شورای امنیت سازمان ملل خلاصه نشد، بلکه چین در دادگاه بین المللی از اسرائیل به خاطر اشغال سرزمین فلسطین شکایت کرد. و در طی یک سال، دو نشست مصالحه با حضور 14 گروه سیاسی فلسطینی که مهمترین آنها گروههای رقیب بودند، برگزار کرد و ثمره این نشست، بیانیه پکن بود که به عنوان مهمترین توافقنامه برای پایان دادن به اختلافات میان گروههای فلسطینی و تقویت وحدت ملی در راستای تحقق هدف تشکیل کشور فلسطین مطرح شد. اما ظاهرا، گروههای «حماس»، «فتح» و « جهاد اسلامی» چنان مواضع سرسختانه ای اتخاذ کردند که حتی در دو نشست نیز نتوانستند از مواضع خود کوتاه بیایند؛ آنهم در شرایطی که ملت فلسطین همچنان در معرض خطرهای آوارگی و کشتار جمعی قرار داشت. شایان ذکر است که پکن از راه حل دو کشوری حمایت می کند اما با در پیش گرفتن سیاست آرام خود با تلاشهای واشنگتن مقابله می کند.

سیاست چین، اسرائیل را آزار نمی دهد؛ زیرا به باور تل آویو چین یک تریبونی در اختیار فلسطینی ها قرار می دهد که بتوانند خشم خود را تخلیه کنند. و همانگونه که تل آویو سرزنش شورای امنیت و سازمان ملل را رد می کند بیانیه پکن را نیز نادیده می گیرد.

برخلاف نفوذ گسترده ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک چین، اما تأثیر سیاست حداقلی که دنبال می کند در روی زمین بسیار کم رنگ خود را نشان می دهد. اما به لطف مشی جانبدارانه و اشتباه ایالات متحده در مورد حق اسرائیل در دفاع از خود، جهان اسلام به همین سیاست حداقلی پکن نیز بسنده می کند. ناتوانی اداره بایدن در دستیابی به یک راهبرد پایدار و قابل اجرا در خصوص جنگ اسرائیل و فلسطین و تهاجم روسیه به اوکراین، سقف انتظارها از چین را به شدت کاهش داده است.   

مسعود پزشکیان رئیس جمهور ایران در دیدار با وزیر خارجه چین در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد، به او گفته است که چین باید در راستای پایان دادن به جنگ کنونی وارد عمل شود. سفر وانگ به خاورمیانه و مخصوصا به ریاض، دوحه و بیروت نشان می دهد که پکن تمایل دارد خود را به عنوان یک قدرت رقیب در منطقه معرفی کند. اما تلاش چین برای تقویت جایگاه خود به عنوان یک قدرت موازنه گر در مقابل ایالات متحده با چالش سختی روبرو می شود. علی رغم حملات هوایی شدید تل آویو به لبنان، سوریه، عراق، ایران و حوثی های یمن، اما سیاست  چین در رسیدگی به بحرانهای این چنینی همچنان تا حدی با احتیاط همراه است. پکن در مرحله یافتن جای پایی برای خود در منطقه است و به خاطر حساسیتها و پیچیدگیهای منطقه ای همچنان جانب احتیاط را در نظر می گیرد. چین تلاش می کند منافع ملی خود در منطقه و همچنین توازن موجود با متحدان خود در منطقه را نیز حفظ کند. در این شرایط که آمریکا به جای تمرکز بر منطقه اقیانوس هند و آرام، به خاورمیانه روی آورده و نیروهای دریایی و نظامی خود را بار دیگر در منطقه مستقر می کند، این احتمال وجود دارد که بحرانهای حل نشده به رقابت ژئوپلیتیک چین علیه ایالات متحده دامن بزند.

موسسه بين المللى مطالعات ايران
موسسه بين المللى مطالعات ايران
موسسه بين المللى مطالعات ايران